واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: نقش انگليس در كودتاى 28 مرداددوشيزه لمبتون -9
پاييز و زمستان سال 1952 (1331) دوراني بحراني بود كه طي آن انگليسها و آمريكاييها به اتفاق يكديگر به كشيدن نقشه عمليات پنهاني بر ضد مصدق پرداختند. سياست انگليسي ها ثابت ماند، اما تغيير سياست در واشنگتن مشاهده شد. از نظر آنها دستگاه حكومتي ترومن در معامله با مصدق بي نهايت محتاط بود. دين آچسون وزير امورخارجه و جورج مك گي، معاون او كه به مسئله ايران مي پرداخت راه خطا مي پيمودند، به جاي آنكه مصدق را يك ديوانه فوق العاده گم راه و يك افراطي خطرناك ضدانگليسي بدانند، او را به عنوان يك جنتلمن دلپذير شرقي تلقي مي كردند. «سرپيرسون ديكسون» (كه در ژانويه 1953 وقتي «مكينس» به سفارت بريتانيا در واشنگتن منصوب شد، به عنوان قائم مقام وزير امورخارجه جانشين او گرديد) نوشت: «اشكال دستگاه حكومتي قبلي اين بود كه هر بار كه مصدق موضع خود را تغيير مي داد به ما فشار مي آوردند كه به او امتيازي بدهيم اما چنين به نظر مي رسد كه دستگاه حكومتي جديد تشخيص داده است كه ما اكنون به حد و مرز دادن امتيازها رسيده ايم.» و اين پيشرفتي قابل ملاحظه در «نوساني» بودن كه زينر و لمبتون به آن اشاره كرده بودند. تفسير ديكسون درباره تغيير مزبور اين بود: «اين گروه بسيار نيرومندتر است.»57
شبكه هاي جاسوسي انگليس در ايران و اعزام جاسوسان بريتانيايي به تهران
بريتانيا براي مقابله با جريان نهضت ملي شدن نفت و رهبران آن به سراغ جاسوسان و كارشناسان كهنه كار خود رفت كه سابقه آشنايي با اوضاع ايران داشتند و اين كشور را خوب مي شناختند. برخي از اين جاسوسان در كسوت اهل علم درآمده بودند و در مراكز علمي بريتانيا به تدريس و تصنيف اشتغال داشتند. از آن جمله «زينر» دوست لمبتون، استاد دين و اخلاق در دانشگاه آكسفورد و صاحب تأليفات معتبر در زمينه مذاهب شرق بود كه سوابق ممتد اطلاعاتي از دوران جنگ جهاني دوم در ايران داشتند. او در زمان جنگ، وابسته به سفارت بريتانيا بود و پس از جنگ در دانشگاه آكسفورد به تعليم زبان فارسي پرداخت و سرانجام در 1952پس از انجام مأموريت در تهران به آكسفورد برگشت و به سمت استادي مذاهب شرقي و اخلاق منصوب شد.
«آلن چارلز ترات» (Alan Charles Trott) در سالهاي جنگ دوم جهاني رئيس سرويس اطلاعاتي انگليس (MI6) در ايران بود كه با پوشش كاردار سفارت بريتانيا در تهران عمل مي كرد. از اقدامات مهم «ترات» روابط گسترده او با سياست مداران ايراني و جذب آنها به سرويس جاسوسي انگليس بود. معاشرت وي با صاحب منصبان لشكري و كشوري بسيار گسترده بود. به طوري كه سرلشكر حسن ارفع در خاطرات خود مي نويسد: «ما با كارمندان سفارت بريتانيا چه سيويل و چه نظامي داراي روابط بسيار دوستانه بوديم به ويژه با سفير سرريدر بولارد، آلن ترات، ژنرال فريزر، كلنل بي بوس، كلنل گاسترل و آن لمبتون. من با دشواري فراوان مي كوشيدم تا براي آنها وضع واقعي به ويژه نگرش اخلاقي و معنوي ارتش كه كاملا فدايي شاه و سلطنت بود و ميهن پرستي عامه مردم را توضيح دهم.»58
«سر ريدر بولارد»، وزير مختار انگليس در ايران در زندگي نامه خود مي نويسد: «ما خوشبختانه در تهران كارمنداني داشتيم كه داراي دانش فوق العاده عالي از ميهن خود و از ايران و زبان فارسي بودند. آتاشه نظامي سرلشكر فريزر و دستيار او سرهنگ دوم بي بوس، دوشيزه لمبتون و يك گروه دبير شرقي. «دوشيزه لمبتون» در زماني كه به عنوان وابسته مطبوعاتي در سفارت انگليس در تهران كار مي كرد داراي مدرك دكتري فلسفه از دانشگاه لندن بود.»
سرويس اطلاعاتي بريتانيا توسط جاسوساني برجسته چون «آلن چارلز ترات» و «آن لمبتون» و «ارنست پرون» شبكه هاي بومي وسيع خود را بازسازي كرد و در همين دوران «اداره خاورميانه» سرويس اطلاعاتي آمريكا نيز به رهبري كروميت روزولت نخستين شبكه هاي خود را تنيده بود و هر دو دستگاه جاسوسي فعاليتهاي توطئه گرانه پيچيده و مؤثري را به ويژه در بحبوحه حوادث سالهاي 1342-1325 به فرجام رسانيده بودند.
پس از معرفي زينر توسط دوشيزه لمبتون و ورودش به ايران توسط «عباس اسكندري» با «قوام السلطنه» ارتباط يافت و او را نامزد جانشيني مصدق كرد. چند هفته بعد از ورود زينر به ايران «ووهاوس» از مسئولان ارشد MI6 نيز به او پيوست. وودهاوس و زينر به همراه گروهي در سفارت انگليس، با دستور صريح از «هربرت موريس» وزيرامورخارجه دولت كارگري انگلستان، وسايل سقوط مصدق را فراهم آوردند. اين دستور بعدها مورد تأييد «ايدن» وزيرامورخارجه دولت محافظه كار نيز قرار گرفت.59
وودهاوس در شرح حال خود به تفصيل و روشني مي نويسد كه چگونه پس از ورود به تهران به وسيله زينر با عوامل و جاسوسان ديگر سفارت چون «ارنست پرون»، دوست سوئيسي شاه و «برادران رشيديان» و «شاپور ريپورتر»، كه در آن زمان هنوز جوان بود و نام و نشاني چندان نداشت آشنا شد. سرنخ اين جريان دست پرفسور لمبتون بود كه وزارت امورخارجه بريتانيا تقريبا در كليه اقدامات مهم مربوط به ايران، پيش تر با او مشورت مي كرد و صواب ديد او را به كار مي بست. در گزارش برتود در مورخ 15 ژوئن 1951 آمده است: «رابطه زينر با شاه از طريق ارنست پرون بود كه همه تحركات دربار و جريانات داخلي را به او اطلاع مي داد.»60
فراهم آوري مقدمات كودتا
مقدمات كودتاي 28 مرداد به دست عوامل انگليس و شركت نفت سابق و هوادارانشان در داخل ايران طرحي گرديد ولي چون با مشاركت آمريكايي ها به اجرا درآمد به كودتاي آمريكايي معروف شد. از همان اوان اجراي قانون ملي شدن نفت، سرنگون كردن رهبران اين نهضت ملي هدف شماره يك دولتمردان انگليس به شمار مي رفت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشت ها:
57-همان، ص .402
58- ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، جستارهايي از تاريخ معاصر ايران، ص .54
59- خواب آشفته نفت: از كودتاي 28 مرداد تا سقوط زاهدي، تهران، نشر كارنامه، سه جلد 1383، ص .108
60- همان، ص .284
سه شنبه 3 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 309]