واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: خبرگزاري حوزه علميه قم، آري يا نه؟
در خبرهاي روز يكشنبه آمده بود كه به زودي خبرگزاري حوزه علميه قم راه اندازي مي شود. اين موضوع را مركز خبر حوزه، به نقل از آيت الله يزدي در ديدار با مديران و كاركنان هفته نامه افق حوزه بيان كرده بود. آيت الله يزدي در اين ديدار پس از بيان اهميت اطلاع رساني در دنياي امروز افزوده بود: ارتقاي مركز خبر حوزه به خبرگزاري و هفته نامه افق حوزه به روزنامه كثيرالانتشار لازم و ضروري و به زودي اين طرح در شوراي عالي حوزه علميه قم بررسي خواهد شد. اين خبر از يك سو باعث خوشحالي و از سويي ديگر باعث تاسف است. تاسف از اين بابت كه چرا اينقدر دير ما به اين نتيجه بديهي رسيده ايم؟ چرا اجازه داده ايم در طول سال هاي گذشته انواع ميوه هاي بوستان حوزه علميه نه آن گونه كه هستند بلكه آن طور كه ديگران مي پسنديدند، نمايش داده شود! به يقين آيت الله يزدي كه خود از علماي به روز و آينده نگر حوزه علميه است، مخاطب اظهار تاسف طلبه كوچكي مانند من نيست. خطاب من كلي و از سر درد با تمام دوستان طلبه و كليت حوزه علميه است.
در دوره اي كه مدير كل ارشاد قم بودم، به تناسب مسووليتم، ورود خبرنگاران خارجي به اين شهر را بررسي كردم كه به آمار قابل توجهي رسيدم: در طول يك سال بيش از ششصد خبرنگار خارجي در قالب چهار صد گروه خبري از حدود بيست كشور جهان براي تهيه خبر وارد شهر قم شده بودند ! اين آمار حكايت از ظرفيت بالاي خبري شهر قم و مشخصا حوزه علميه موجود در آن دارد. نمي دانم در گذشته فكر ديگران هم مانند من به اين موضوع مشغول شده يا نه، اما سال 1379 كه تازه با جمعي از دوستان در حال تهيه و تدوين كتاب هايي با محتواي جريان شناسي تاريخ معاصر بوديم، راه اندازي و فعاليت چند ماهه خبرگزاري دانشجويان (ايسنا) باعث شد تا ضرورت انجام چنين كاري در حوزه علميه قم، فكر طلبه اي مثل من را به خود مشغول كند. با توجه به حضور دوست خوبم آقاي فاتح كه از موسسين و مدير عامل وقت خبرگزاري ايسنا بود، اطلاعات جامعي در اين باره به دست آوردم و پس از ماه ها بررسي جوانب مختلف و مشورت هاي متعدد با افراد صاحب نظر در حوزه و خارج از حوزه و مطالعه برخي از كتاب هايي كه در ارتباط با اين موضوع بودند، نهايتا طرح جامعي را در اين باره تهيه كردم. در همان ايام جلد اول كتاب پايان داستان غم انگيز كه به بررسي علل صدور حكم حكومتي مقام معظم رهبري در باره قانون مطبوعات مي پرداخت، در بازار نشر عرضه شده بود و ظاهرا به دست حضرت آقا هم رسيده و ايشان هم آن طور كه بعدها از زبان خودشان شنيدم - آن را كاملا مطالعه كرده و در آسيب شناسي تهاجم مطبوعاتي سال هاي اول انقلاب و سال هاي بعد از دوم خرداد و تطبيق اين دو مقطع با هم، كتاب را پسنديده بودند. يكي از ويژگي هاي منحصر به فرد ايشان نه تنها مطالعه بسيار كه پيگيري و تشويق محققين و آثار خوب است تا جايي كه برخي از محققين را براي ديدار حضوري هم طلب مي كنند. آن سال - ارديبهشت 1380 - بنده به عنوان مولف كتاب پايان داستان غم انگيز شامل اين لطف شدم و از سوي دفتر ايشان براي ديداري به محضرشان دعوت شدم كه واقعا اين ديدار سرمايه اي براي زندگي ام شد و در جاي خود نكات درس آموز آن قابل پرداختن است. در آن ديدار از فرصت استفاده كردم و طرح مكتوب راه اندازي خبرگزاري حوزه علميه قم را تقديم ايشان كردم و در باره آن توضيحاتي دادم.
رهبر معظم انقلاب از اين اقدام خيلي استقبال كردند و البته توصيه هايي داشتند كه مهمترين آن، انجام چنين كاري در قالب تشكيلات رسمي حوزه علميه قم بود. در همان ديدار با دست مباركشان، طرح در اختيار آقاي محمدي گلپايگاني و از طريق ايشان در اختيار شوراي عالي حوزه قرار گرفت. جلسات متعدد كارشناسي در باره اين طرح در كميته هاي زير مجموعه شوراي عالي وقت حوزه برگزار شد و بنده هم براي دفاع از اين طرح در برخي از جلساتش دعوت شدم.
متاسفانه نگاهي كه امروز به ضرورت راه اندازي چنين مركزي در بزرگان حوزه ديده مي شود، آن روزها ديده نمي شد بلكه دغدغه ها، دل نگراني ها و اما و اگرها جاي خودش را به تحقق آن ضرورت داده بود و ديكته اي كه نوشته نشده بود، آنقدر در نظر برخي از اعاظم قم سخت و دشوار و پردردسر جلوه كرد كه تقريبا بنده و برخي از دوستان مطلع از طرح، اساسا از تولد چنين مولودي مايوس شديم و موضوع را رها كرديم. البته آن طرح پرشاخ و برگ در جاده مصلحت انديشه هاي خاص حوزه راهش را طي كرد و در هر پيچ و خمي ذره اي از آن كاسته شد تا اين كه پس از مدتي نتيجه ايده راه اندازي خبرگزاري حوزه علميه قم به راه اندازي نشريه هفتگي افق حوزه ختم شد و البته چند سال بعد هم با پذيرش بيشتر آن ضرورت، مركز خبر حوزه راه اندازي شد و ان شا»الله در آينده نزديك با درايت شوراي عالي حوزه و به ويژه آيت الله يزدي خبرگزاري حوزه علميه قم شروع به كار خواهد كرد. بد نيست اشاره كنم كه حدود يك سال پس از آماده سازي اين طرح، جمعي از دوستان طلبه كه بنده هيچ ارتباطي با آنها نداشتم براساس همين درد مشترك، سايت خبري رسا نيوز را راه اندازي كردند كه در سال 85 هم توانست مجوز رسمي خبرگزاري را از وزارت ارشاد دريافت كند. چون از جهت اسم به فاميلي بنده شباهت داشت، خيلي ها آن را منسوب به رسايي مي پندارند، در حالي كه بنده نه در راه اندازي و نه در مديريت و حتي سياستگذاري آن هيچ نقشي نداشته و ندارم، اما از آنجا كه جاي اين اقدام خالي و ضرورت آن را بديهي مي ديدم در جايگاه مشاور وزير ارشاد و مدير كل ارشاد قم براي اخذ مجوز رسمي فعاليتش از هيچ كمكي دريغ نكردم و براي آنها و دوستان مركز خبر حوزه هم آرزوي موفقيت مي كنم. واقعيت اين است كه حوزه علميه برخلاف دانشگاه، همواره در برابر تجدد مقاومت كرده و كوشيده تا آن را كاملا تحليل كرده، محاسن و معايب آن را جدا كرده و سپس به آن تن دهد. شايد يكي از دلايل سلامت حوزه ها نسبت به دانشگاه ها در برابر آسيب هاي فكري و فرهنگي همين مقاومت بوده است. البته اين مقاومت در طول سال هايي كه بر سرعت تجدد افزوده شده، آسيب هايي را هم براي حوزه بدنبال داشته كه نمي توان بر آن چشم بست. خدا كند كه دوره مقاومت در برابر ورود ابزارها و ساختارهاي اطلاع رساني مانند خبرگزاري، روزنامه و حتي توليد برنامه و انتشار از شبكه هاي ماهواره اي در حوزه ها به سر آمده باشد و ما هر چه زودتر شاهد تولد اين فرزندان مبارك البته با تعريف ديني و بومي خودمان - باشيم. بديهي است كه يكي مثل من فراموش نكرده كه براي تاثيرگذاري در اين ميدان بايد از سليقه و ذوق خاص به خودش بهره برد.
دوشنبه 2 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]