واضح آرشیو وب فارسی:مهر: آكوچكيان:گفتمان دينشناختي هنر زير مجموعة نظام «تفقه در دين» است
عضو هيئت علمي دانشگاه هنر اصفهان گفتمان دينشناختي هنر را زير مجموعة نظام «تفقه در دين» ميداند و معتقد است گفتمان دينشناختي هنر در فرآيند مديريت تغيير كاركرد مييابد.
به گزا رش خبرگزاري مهر، هجدهمين نشست از سلسله درسگفتارهاي تبيين ماهيت هنر اسلامي به همت كرسيهاي نظريهپردازي و معاونت پژوهشي فرهنگستان هنر برگزار شد.
در اين نشست كه با حضور اعضاي گروه نشانهشناسي و كرسي ترويجي نظريه پردازي در حوزه هنر، دانشگاهيان و دانشجويان و علاقمندان مباحث نظري هنر اسلامي برگزار شد، دكتر احمد آكوچكيان؛ عضو هيئت علمي دانشگاه هنر اصفهان، پيرامون " گفتمان دين شناختي هنر (هنرمعيار) با رويكرد تفقه در دين " و با تاكيد بر مهندسي فكر ديني، سخنراني كرد.
دكتر آكوچكيان در آغاز اين سخنراني با اشاره به نياز احياي تفكر ديني در نسبت با مقولة هنر گفت: جامعه دانش، تمدن و هنر ايراني در دورة گذار تمدني خويش به جهان جديد و بر بنيان هرسه منبع هويتي خودي (ايراني بودن، اسلاميت و تجدد) چند اولويت راهبردي انديشهاي دارد. از منظرجنبش دانش تمدني احياي فكر ديني و نسبت با مقولة هنر، اولويت اول بر بنيان انقلاب معرفتشناختي در فضاي دانش در جهان ايراني- اسلامي است. پرداخت گفتمان دينشناختي، مديريت تغيير و در راستاي آن گفتمان تحقيق و توسعه ملي اولويتهاي بعدي است كه در راستاي آن ضرورت بازخواني گفتمان تمدني هنر ديني و در متن آن گفتمان دورة مدرن هنر ديني در تعامل با جهان جديد درميان ميآيد.
دكتر آكوچكيان با اشاره به چهارچوب نظرية خود گفت: نقطه رهسپاري به پرداخت گفتمان دينشناختي هنر، بر بنيان انديشه و دانش درونزايي ترقي است كه درونزايي گفتمان تغيير و ترقي، در گروه نظام بخش آن، در نطقة گرانيگاه مؤلفههاي هويت هر قوم و ملتي است و در فضاي هويت ايراني، عناصر ايراني بودن، اسلامي بودن و تجدد و در برآيند آن سنت و عرف ايراني است. دستگاه ادراكي جامعنگر در دين پژوهي و بر بنيان آن تفسير دينشناختي پديدارها منجر به انذار و تدبير؛ امر فردي- اجتماعي، تا مرتبة خود تكاپويي جامعه در دفاع از كيان هويتي خويش مي شود.
او گفتمان دينشناختي هنر را زير مجموعة نظام «تفقه در دين» دانست و گفت: گفتمان دينشناختي هنر در فرآيند مديريت تغيير كاركرد مييابد و همانگونه كه در ايدة مهندسي تحقيق و توسعه هنر فصلي از نظام ولايت فقيه ديده ميشود؛ در گفتمان دينشناختي هنر نيز در منظومة عظيم «تفقه در دين» و ايدة مهندسي تحقيق و توسعه هنر در نظام «ولايت فقيه» تصوير ميشود. «تفقه در دين» الگوي معيار رشد را در سه سرفصل الگوي نظام تعليم و تربيت، الگوي مديريت و فرايند تحقيق و توسعه جامعنگر انساني و گفتمان هنر، به دست ميدهد.
دكتر آكوچكيان وجوه سهگانهاي را براي رويكرد تفقه در دين پيشنهاد كرد و گفت: وجوه سهگانة گفتمان دين شناختي هنر، يكي گفتمان به مثابة يك نظريه در حوزة انديشة هنر، دوم گفتمان به مثابة يك رويكرد در جريان هنر در هنرمند و سوم گفتمان به مثابة رويكرد مهندسي تحقيق و توسعة هنر است. در دينداري معرفتمدار از گفتمان دينشناختي هنر، توقع ارائة يك نظريه ادراكي دربارة هنر ميرود، مفهوم هنر نه به تفسير دين، و نه به سلوك دينداران و يا فرهنگ مذهبي، بلكه بايد به متن كتاب و سنت و گوهر دين ارجاع شود و از دين انتظار پيشنهاد تجربه خودي و زبان خاص آشكارگر آن تجربه ميرود و سرچشمه هنر ديني در تكاپوي وجودي خودآگاه برگزيده ، آرمان رشدي براي آشكارگي و زبان دار كردن تجربههاي وجود خويشتن دريافت ميشود.
دكتر آكوچكيان دربارة معيارهاي زيبايي در هنر گفت: در مباني زيباييشناختي معيارزيبايي در برآيند پنج اصل حقيقت، واقعيت اجتماعي، دنياي هنرمند، ديناي مخاطب و هماهنگي اجزاي اثر ديده ميشود و در مباني فقه هنر، نظام احكام اخلاقي، حقوقي حاكم بر جريان هنر در هنر مند- مخاطب و مهندسي هنر - استنباط ميشود و براي پرداخت گفتمان دين شناختي جريان هنر بر هنرمند، لازم است فرآيند دروني اين جريان و به طور خاص فرايند روانشناختي اين جريان را در نظر داشته باشيم.
او دربارة زاوية ديد و زبان هنرمند گفت: زاوية ديد، راستاي حساسيت ها و انگيزههاست. آنچه كه هنر را ازبان و گزارش ساده و معمول متفاوت ميكند، از همين زاوية ديد و ذهنيت سرچشمه ميگيرد و هنرمند نيز به تدريج براساس نوع مهارتهاي آموخته از انواع زبانهاي هنر، نوع زبان هنر در بيان و تصوير حساسيتهاي و انگيزه هاي خويش نوع نگاه خودش را برميگزيند و به آزمون بيان ميپردازد. احساس و ذوق هنري نيز همپاي بينش و حساسيت و انگيزش و تمركز در گزينش نوع نگاه و احساس و عاطفه نسبت به آرمان مؤثر است. تعهد هنرمند و سبك هنري وي، از همين احساس يا ذوق هنري سرميزند، اين مجموعه، مرامي را براي هنرمند مي سازد كه در جريان زندگي دروني و اجتماعي وي شكل ميگيرد. بلوغ هنر، بلوغ نوع تجربه دروني و جريان هنر در هنرمند و بلوغ زمان آشكارگي آن تجربه است. نيايش برآيند اين دو تجربه بالغ است، بلوغ در تجربههاي دروني و بلوغ در زمان بيان.
دكتر آكوچكيان گفت: هنر چونان فرهنگ، سياست و اقتصاد و تعليم و تربيت، مؤلفهاي از پديدار درتب و تاب تغييرات انساني و اجتمايي يك جامعه است. توسعه مؤلفه هاي پيشتر ياد شده ويا مهندسي تغيير و توسعه، اجتمايي است. مهندسي تحقيق و توسعه هنر يعني برآورد و وضعيت موجود هنر در جامعه و از جمله وضعيت نظام آموزش عالي هنر، برآورد وضعيت مطلوب در جامعه و برآورد وضعيت راهبردي مديريت هنراست.
وي در پايان گفت: گفتمان، دين شناختي هنر، در منظومة انديشة دين شناختي مديريت تغيير يعني تفقه دين ميتواند در جنبش نوين معرفت شناختي ورود جهان ايراني به دنياي معاصر و راهبري آن بازخواني شود.
در پايان سخنراني دكتر آكوچكيان جلسة نقد و بررسي با حضور دكتر بهمن نامورمطلق، معاون پژوهشي فرهنگستان هنر، دكتر حسن بلخاري رييس پژوهشكدة هنر و دكتر احمد پاكتچي؛ عضو هيات علمي دانشگاه امام صادق(ع) برپا شد. دكتر بهمن نامورمطلق در نقد اين مقاله به پراكندگي نظري و روش شناختي اشاره كرد و گفت: مطلب بسيار گسترده مطرح شده بود و من چندان ساختار منسجمي در آن نديدم. يك پراكندگي شاخهاي و روششناختي در اين مطالب وجود دارد. رويكردهاي جامعهشناختي و روانشناختي در متن به چشم ميخورد. از سويي گاهي مطلب مولف محور، گاهي متن محور و گاهي بافت محور است. پراكندگي و پيكرة متلاطم متن از سويي و اطلاعات گسترده نظري از سويي ديگر به كرات در اين متن به چشم ميخورد.
دكتر حسن بلخاري نيز در ادامه با اشاره به يك سري تعارضات در مقاله گفت: در شرح مباني هنر اسلامي ايراني بودن، اسلاميت و تجدد ذكر شده كه تعارضاتي در آن ديده ميشود. ضمن اينكه بخش ايراني بودن و اسلامي اگرچه آرمان نظام پيوند اين دو است، اما با هم تعارض دارند و در مواردي نميتوان پيوندي را بين اين دو ايجاد كرد. از سويي ديگر دربارة مسالة هنر، پنج نظرگاه اصلي در جهان داريم كه نظرگاه اين مقاله با ، هيچكدام قابل تفسير نبود.
دكتر احمد پاكتچي، عضو هيات علمي دانشگاه امام صادق در نقد اين مقاله گفت: من در اين بحث؛ باتوجه به عنوان مقاله، انتظارداشتم اصطلاحاتي را بشنوم و استدلالاتي را مبتني بر آيات و احاديث دريافت كنم. اما مطالب اين مقاله اگرچه به جايگاه دين به عنوان زيربنا در عنوان اشاره داشت بيشتر از منظر جامعه شناختي بود. در بعضي موارد دقت نظرهايي كه به كار برده شده بيشتر به جنبههاي اجرايي و تحقيقي نظريه مي پردازد، از سويي ديگر تعريف هنر به عنوان يكي از كليديترين بحثهاي مطرح شده در اين بحث، نياز به پرداخت و ارائة ادله تفقهي بيشتري داشت.
اين جلسه با پرسش مخاطبان نسبت به مسائل مطرح شده در جلسه به پايان رسيد.
دوشنبه 2 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]