واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: پيراهن شماره 32 براي بكام طلوع دوباره آقاي ستاره
شيوا آباء
آقاي ستاره دلتنگ دنياي فوتبال حرفه يي است؛ دلتنگ روزهايي كه پيراهن تيم هاي مطرح را مي پوشيد و زير چراغ هاي نئون با هواداران عكس مي گرفت و مصاحبه هاي زنده مي كرد و از اميدهاي تيمش براي قهرماني پايان فصل مي گفت. دلتنگ روزهايي كه جام قهرماني را در انگليس و اسپانيا بالاي سر مي برد و افتخارات كارنامه فوتبال حرفه يي اش را بيشتر مي كرد. آقاي ستاره دلتنگ همه اين روزها است. اين را بالاخره خودش اعتراف كرد. اين آقاي ستاره بود كه دلش خواست بار ديگر به كانون توجهات فوتبال دنيا و قاره سبز بازگردد. اين خودش بود كه از پيشنهاد تيمي مانند ميلان كه به تيم پيرمردها شهرت دارد، استقبال كرد تا حتي براي يك نيم فصل هم كه شده، بار ديگر فوتبال را در سطح حرفه يي دنبال كند؛ تجربه يي ميان دو فصل فوتبال امريكا كه خيلي چيزها را به او داد و در عوض يك چيز را از او گرفت. پول بسيار زياد، روابط گسترده و مخصوصاً زندگي ميان ستاره هاي هاليوودي و افزايش جمعيت هواداران سينه چاك از مزاياي حضور در MLS بود و در مقابل شيريني روزهاي پرخاطره پوشيدن پيراهن تيمي صاحب نام و چشيدن طعم دلچسب پيروزي و قهرماني را از او گرفت. اما در نهايت كفه ترازو با آن همه هياهو و ثروت و شهرت نتوانست آنقدر سنگين شود كه او خاطرات شيرين حضور در فوتبال حرفه يي اروپا را از ياد ببرد و...
حالا ديويد بكام بار ديگر قرار است به اين دنياي پرهيجان در اروپا بازگردد. در آستانه سال جديد ميلادي جلسه معارفه او در باشگاه ميلان انجام شده و از هفتم ژانويه 2009 با پيراهن شماره 32 روسونري به استقبال نيم فصل دوم فوتبال سري A مي رود. انتقال او به لس آنجلس گالاكسي از تيمي مثل رئال مادريد اين ترديد را در ذهن بسياري به وجود آورد كه آيا او مي تواند در جامعه گمنام فوتبال امريكا دوام بياورد يا دير يا زود دلش مي خواهد به خاستگاه فوتبالش بازگردد. شايد اين شكي بود كه در اعماق ذهن خود ديويد هم وجود داشت و تمايلش براي بازگشت به اروپا زماني رنگ و بوي جدي تري به خود گرفت كه با خطر محو شدن از صحنه فوتبال ملي روبه رو شد. دن فابيو با كسي شوخي ندارد. تجربه يك فصل كار كردن با او در مادريد اين مساله را به بكام ثابت كرده بود كه وقتي كاپلو مي گويد در صورت نداشتن بازي هاي مداوم و خوب باشگاهي نمي تواند به دعوت به تيم ملي انگليس اميدوار باشد، بداند كه حتماً اين اتفاق مي افتد. كاپيتان اسبق انگليس دلش نمي خواست تنها روزنه حضور در عرصه بين المللي را با اين دلايل بسته ببيند، آن هم زماني كه بيش از پنج ماه ميان دو فصل فوتبال امريكا تعطيلي هست و عملاً بازيكنان از روزهاي آمادگي فاصله مي گيرند. همه اينها باعث شد عزم آقاي ستاره براي پوشيدن پيراهن قرمز و مشكي روسونري جزم شود؛ «رفتن به امريكا يك گام بزرگ براي من بود، چرا كه از طرفي از طرف مردم انتقادات زيادي نسبت به اين تصميم وجود داشت، اما هنوز هم معتقدم كه زندگي ورزشي ام به اين چالش احتياج داشت و دلم مي خواست تجربه جديدي داشته باشم.» اينها گفته هاي او در مراسم معارفه شنبه شب در ميلان است كه به نظر مي رسد نشانه هايي از توجيه هم دارد، چرا كه در ادامه صحبت هايش خواسته قلبي اش را مطرح كرد؛ «اما هميشه گفته ام كه دلم براي فوتبال بازي كردن در سطح عالي تنگ شده، نمي خواهم بگويم سطح فوتبال امريكا از استانداردهاي بالا برخوردار نيست، اما واقعيت اين است كه مدت زماني طول مي كشد تا فوتبال آنها به اروپا برسد، اما قطعاً اين اتفاق خواهد افتاد. ولي پنج ماه تعطيلي ميان دو فصل چيزي است كه من در شرايط فعلي نمي توانم به آن تن بدهم. نياز داشتم تا بتوانم فوتبال را به طور مستمر ادامه دهم و خودم را آماده نگه دارم چرا كه بخشي از زندگي حرفه يي من به حضور در تيم ملي كشورم هم وابسته است.» ارتباط با رسانه هاي ايتاليايي به واسطه تسلط كم ديويد به زبان آنها كمي دشوار به نظر مي رسد و ديويد در تلاش است كه بتواند زبانش را هرچه سريع تر تقويت كند. هافبك اسبق منچستر يونايتد انگليس در ادامه صحبت هايش گفت؛ «از اينكه در ميلان هستم، خوشحالم. افتخار بزرگي است كه در تيم پرآوازه و صاحب نامي مثل ميلان بازي كنم. اميدوارم بتوانم هر آنچه در حد توانايي ام است، براي تيم انجام دهم. اين فرصت خيلي خوبي برايم است كه بتوانم براي يكي از بزرگ ترين باشگاه هاي جهان توپ بزنم. من در انگليس و اسپانيا در بهترين تيم ها حضور داشتم و حالا قرار است در بزرگ ترين باشگاه ايتاليايي فوتبالم را دنبال كنم. دلم مي خواهد از اين فرصت نهايي استفاده و نهايت لذت را ببرم.» براي ديويد بكام كار كردن با مربي كارآزموده يي چون كارلو آنچلوتي هم فرصت خوبي است. آنچلوتي كارنامه درخشان و موفقي دارد و همين مساله مي تواند تاثير زيادي روي موفقيت ديويد در ميلان داشته باشد.» اگر فكر مي كردم كه نمي توانم به ميلان كمكي بكنم و حضورم در اين تيم فايده يي نخواهد داشت قطعاً اين پيشنهاد را قبول نمي كردم. من به ميلان آمده ام تا در كنار بهترين هاي جهان پيروزي ها و موفقيت هاي بيشتر و قهرماني را براي هواداران تيم به ارمغان بياورم.تمرين كردن و بازي كردن در كنار كساني مانند كاكا، پيرلو، مالديني و رونالدينيو كه هركدام ستاره هاي بزرگي هستند، واقعاً هيجان انگيز است.» اما قرارداد ديويد بكام با ميلان قراردادي قرضي و فقط براي همين نيم فصل است. او موظف است در صورتي كه دو باشگاه به توافق نهايي براي ادامه حضور وي در اروپا نرسند به لس آ نجلس گالاكسي بازگردد و در فصل جديد فوتبال امريكا در خدمت تيمش باشد. «شما هميشه بايد بازيكن تيمتان باشيد. من به شكل قرضي و با كسب اجازه از مسوولان باشگاه گالاكسي به ميلان آمده ام. البته خودم هم به اين اتفاق تمايل داشتم اما اينكه در ادامه چه اتفاقي مي افتد هنوز معلوم نيست. تصميم گيري خيلي سخت است. در پايان فصل اسكودتو راجع به اين مساله تصميم نهايي خواهم گرفت.» گالياني نايب رئيس باشگاه ميلان در تكميل گفته هاي بكام گفت؛ «ديويد تا 9 مارس در ايتاليا خواهد بود. طبق جدول بازي ها آخرين بازي ميلان با آتالانتا در تاريخ هشت مارس خواهد بود. ما اميدواريم بتوانيم شرايط را جوري رقم بزنيم كه توجه او براي ادامه حضور در ايجاد باشگاه جلب شود. اما از طرفي مي دانيم كه قرارداد اصلي اش با تيم امريكايي است و نمي خواهيم قوانين را نقض كنيم. پروسه انتقال قرضي ديويد به ميلان، خيلي دشوار بود. خوشبختانه ما توانستيم در اين مرحله موفق شويم و از اين بابت خوشحاليم.» آقاي ستاره طي چند هفته آينده بار ديگر در فوتبال اروپا ظاهر مي شود. علاقه مندان و هواداران او اين بار بازي هايش را از طريق شبكه هاي تلويزيوني ايتاليايي پيگيري كنند. ديدن بازي ديويد بكام، حركات پا به توپ و تماشاي ضربات ايستگاهي اش هنوز هم جذاب و هيجان انگيز است. قطعاً در نيم فصل دوم شاهد نمايش جذاب تر و دلنشين تري از روسونري هستيم؛ تيمي كه حالا ستاره هاي ميانسال زيادي را در اختيار دارد و با اتكا به تجربه آنها خواهان فتح قله اسكودتر در اين فصل است.
امريكا و هاليوود
من مثل يك توريست در امريكا بودم. اما به خاطر رفتن به هاليوود و حضور در مراسم هاي هيجان انگيز هاليوودي به لس آنجلس گالاكسي نرفتم ولي خانواده من از زندگي در امريكا راضي هستند.
قهرماني 2010 با كاپلو
در رئال مادريد و حالا در انگليس كاپلو سرمربي من است. هيچ چيزي در فوتبال غيرممكن نيست. كاپلو مربي بزرگي است و مي داند از تيم و بازيكنانش چه مي خواهد. مهم نيست در گذشته چه اتفاقاتي افتاده.
33 سالگي و هيجان فوتبال
هنوز هم مثل پسربچه ها براي فوتبال بازي كردن و دعوت شدن به تيم ملي هيجان زده ام. فوتبال در رگ و پوست من است. بارها گفته ام هرگز براي كسب افتخارات جديد و عناوين بيشتر احساس پيري نمي كنم. براي من پوشيدن پيراهن تيم ملي كشورم افتخار بزرگي است.
بهترين بازيكن جهان
بدون شك كريستيانو رونالدو بهترين فوتباليست دنياست. او فوتبال را به شكل عجيب و شگفت انگيزي بازي مي كند و گل هاي فوق العاده يي مي زند.
شادترين و غمگين ترين لحظه زندگي حرفه يي
سال 1999 برايم بهترين لحظات فوتبال حرفه يي ام بود كه با منچستر افتخارات زيادي را كسب كردم و بدترين لحظه زندگي ام هم زماني بود كه در جام جهاني 1998 در بازي با آرژانتين از زمين مسابقه اخراج شدم.
علاقه مردم به زندگي شخصي
نمي دانم چه بگويم. بهتر است از مردم بپرسيد چرا اينقدر مسائل زندگي شخصي من برايشان جالب است. در حالي كه من يك زندگي نرمال مثل همه دارم با فراز و نشيب هاي همه زندگي ها.
بهترين همبازي فوتبال
بدون شك زيدان. بازي كردن كنار زيدان رويايي بود كه براي من به حقيقت پيوست. براي من زيدان يكي از بهترين فوتباليست هاي دنياست.
دوشنبه 2 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 173]