واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: روزگار سخت براي منتقدان سينما
سينمايجهان- ترجمه - اميررضا نوري زاده:
با انتشار اخبار سينمايي و تلويزيوني جهان در سايتهاي مختلف اينترنتي و رشد قارچ گونه منتقدان سينمايي آنلاين، سرنوشت نقد سينمايي در نشريات معتبر جهاني مسئلهاي كم اهميت در محافل مطبوعاتي بهنظر ميرسد و اين موضوعي است كه خود اين منتقدين نيز به آن اذعان دارند.
جو مورگنسترن، منتقد سينمايي نشريه وال استريت ژورنال و برنده جايزه پوليتزر معتقد است در شرايطي كه نگراني عميقي در مورد بود و نبود بسياري از نشريههاي كاغذي معتبر جهان پس از بحران اقتصادي وجود دارد آينده نقد سينمايي نميتواند جزو اولويتهاي او از باب نگراني براي آينده شغلياش قرار گيرد. ريچارد شيكل، منتقد نشريه تايم كه نام او از زمان فعاليتش در سال 1972 با اين نشريه عجين شده است ميگويد: اين روزها نشريات كمتر به منتقد سينمايي بها ميدهند.
صاحبان روزنامهها و مجلات هرگز ما را دوست نداشتند ولي اين روزها اين ميزان علاقه به حداقل رسيده است. اندرو ساريس منتقدي كه پس از 30 سال كار در نشريه ويلج وويس، ازدهه 1990 در نشريه نيويورك آبزرور كار ميكند با تلخي اين موضوع را تاييد ميكند و ادامه ميدهد: من با نااميدي هنوز هم تلاش ميكنم تا از قبول اين واقعيت كه نشريات كاغذي در حال مرگ هستند طفره بروم اما اين حقيقت را نميتوان ناديده گرفت. بسياري از دوستان و همكارانم كارشان را از دست دادهاند و نشريات كاغذي در شرايط بسيار بدي به سر ميبرند.
شرايط فيلمهاي اكران شده درخلال سال يكي ديگر از چالشهاي مهم منتقدان معتبر سينمايي جهان است. مورگنسترن معتقد است كه شرايط روزنامههاي چاپي تنها عامل نگراني او نيست. او ادامه ميدهد: شرايط كاملا مسخره است و كار ما شده بررسي جدول پرفروشهاي هفته و استقبال از فيلمهاي اسكاري. زندگي ما كاملا با چيزي كه در گذشته بوده متفاوت است.
شيكل نيز اشاره دارد تقويم اكران سالانه استوديوها و نمايش فيلمهاي ارزشمند اكثر استوديوها در ماههاي پاياني سال باعث شده تا عملا نقد فيلم بدل به حرفهاي فصلي شود. شيكل ميافزايد: در باقي سال استوديوها فيلمهايي را به نمايش ميگذارند كه مخاطبانش نوجوانان و جوانان هستند و عملا اين فيلمها چيزي براي نقد شدن ندارند و اگر هم نقد شوند، اين نقدها تاثيري بر فروش آنها نخواهد داشت.
كنت توران، منتقد سينمايي روزنامه لس انجلس تايمز كه از سال 1991 در اين روزنامه قلم ميزند، اين موضوع را تاييد ميكند و معتقد است؛ استوديوها مخاطبان جوان خود را تماشاگران ثابت فيلمهايشان تلقي ميكنند و اين مخاطبان ديگر در صنعت سرگرمي جايي ندارند بلكه عناصري در برآوردهاي اقتصادي استوديوها در پايان سال و به هنگام محاسبه فروشهاي سالانه به شمار ميآيند و از اينرو ساخت و اكران فيلمهايي براي اين گروه سني كه توجهي به نقدهاي سينمايي ندارند يك انتخاب حساب شده است.
استنلي كافمن، منتقد سينمايي نشريه نيورپابليك با سابقه كار 50 ساله از لفظ بازار پريشان براي توصيف شرايط كنوني سينماي جهان استفاده ميكند و معتقد است فيلمهاي جريان اصلي سينما بيمحتواتر و خسته كنندهتر از قبل شدهاند اما در عين حال فيلمهاي مستقل خوبي در طول سال اكران ميشوند كه متأسفانه هميشه در زير سايه فيلمهاي استوديوهاي بزرگ قرار دارند.
از ديگر مسائلي كه دنياي نقد سينمايي را بهشدت تحتتأثير قرار داده اكرانهاي گسترده و در برخي موارد بينالمللي است. شيكل در اين زمينه ميگويد: در گذشته رسم نبود كه فيلمي به يك باره در 3500 سالن به نمايش درآيد و اكرانهاي دوم و سوم براي آن در نظر گرفته ميشد. اما امروز همه چيز به اكران هفته اول بستگي دارد و اين اكران گسترده نقد فيلم را بيمعني و حتي بيارزش ميكند و همه چيز به شيوه بازاريابي بستگي دارد.
با اين همه منتقدان برجسته سينمايي جهان هنوز هم از قدرت برخوردارند ولي تنها زماني كه در مورد فيلمهاي غيرآمريكايي و يا مستقل بنويسند. مورگنسترن ادامه ميدهد:نقدهاي ما راجع به فيلمهاي استوديويي پرخرج در نشريات چاپي چندان تاثيري ندارد اما زماني كه فيلم مستقلي اكران ميشود نظرات ما مهم تلقي ميشوند چرا كه بدون در نظر گرفتن نظرات رسانههاي جديد در مورد فيلمهاي مستقل، اين منتقدين بنام هستند كه هنوز حرف اول و تعيينكننده را در مورد فيلمهاي مستقل ميزنند.
اما در عصر ظهور منتقدين خلق الساعه در اينترنت، شيكل به نكته مهمي در مورد تفاوت آنها با اين دسته از منتقدان اشاره دارد: معلومات من در مورد سينما در سالهاي اخير افزايش قابل توجهي داشته و اين موضوع بر نظراتم در مورد فيلمهاي جديد تاثير گذاشته. من برخلاف اين بچههاي بيست و چند سالهاي كه در اينترنت مينويسند سعي ميكنم تا از دانستههايم در مورد فيلمهاي قديمي هم در نقد فيلمهاي جديد استفاده كنم. شايد اندرو ساريس بيشتر از من فيلم ديده باشد اما قطعا من از آن بچه بيست و چند سالهاي كه در اينترنت هر چيزي را نقد ميكند بيشتر فيلم ديدهام.
اما چرا اصولا سينما و فيلمهايي كه اكران ميشوند آن اهميت سابق را در زندگي مردم ندارند ؟شيكل پاسخ درستي به اين سؤال ندارد اما به هر حال اشاره دارد كه بهطور كلي مقايسه امروز با دهههاي گذشته سخت است چرا كه براي مثال در دهه 1960 غولهايي چون برگمان، كوروساوا و فليني مطرح بودند و فيلمهايشان تاثير فراواني بر مردم داشت ولي ديگر از اين فيلمهاي تاثيرگذار خبري نيست. اين روزها فيلمسازان خوب هنوز هم وجود دارند اما معيارها براي تعيين فيلم خوب عوض شده است. من نميتوانم توضيح دهم كه دقيقا چه اتفاقي افتاده اما اميدوارم هنوز هم افرادي باشند كه به سينماي واقعي علاقهمند باشند چرا كه اين موضوع به نفع منتقدان، صنعت سينما و حتي خود مخاطبان است.
كافمن هم با وجود تمامي شرايط نااميدكننده كنوني ميگويد: اين روزها براي ساخته نشدن فيلم خوب دلايل زيادي وجود دارد اما به هر حال آنها هنوز هم ساخته ميشوند و كارگردانهاي با استعداد فراوانند ولي بايد به مردم در مورد استعداد شگرف اين تعداد معدود فيلمسازان آگاهي داد.
حتي ساريس هم به آينده اميدوار است. او ميگويد: سطح نقد فيلم در سالهاي اخير بهمراتب بالاتر رفته و منتقدان جوان به منابع زيادتري دسترسي دارند و برخي از آنها از نويسندگان قديمي بهتر هستند البته شايد برخي با اين نظر من موافق نباشند ولي من اميدوارم اين قدر عمر داشته باشم كه بتوانم شاهد حذف شدنم از عرصه مطبوعات توسط همين جوانان با معلومات باشم. ولي برخي ديگر از منتقدان در انتظار آينده براي روزهاي بهتر نيستند. مورگنسترن از گپ اينترنتي با خوانندگانش لذت ميبرد هر چند كه اعتراف ميكند فضاي اين گپها در استانداردي بهمراتب پايينتر از معلومات او قرار دارد.
وي در توضيح اين موضوع ميگويد: تصور ميكنم هر كسي كه در اين گپهاي اينترنتي شركت ميكند قبول دارد كه سطح ديالوگها چندان بالا نيست و ادبيات نوشتاري هم به سرنوشت فيلمهاي استوديوي دچار شده است اما من هميشه بهخودم يادآوري ميكنم كه وظيفه من تغييرمسير فرهنگ بشري نيست بلكه من براي خوانندگاني مينويسم كه مطالبم را ميخوانند. من هنوز هم از نوشتن لذت ميبرم و دوست دارم اين لذت تداوم داشته باشد.
واشنگتن پست- 16 دسامبر 2008
يکشنبه 1 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]