واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: چرا "نفت" ارزان شد؟
دفتر پژوهش و بررسيهاي خبري:علي قاسمي- كاهش قيمت نفت معلول عوامل و دلايل مختلفي است و از طرف ديگر خود، به عنوان عاملي تاثيرگذار در فعل و انفعالات اقتصادي كشورهاي صادر كننده تلقي مي گردد.
اگر طي اين روزها و هفته هاي گذشته پيگير نوسانات قيمت نفت در بازارهاي جهاني بوده ايد به روشني دريافته ايد كه قيمت اين كالا طي چند ماه اخير يك روند نزولي را طي كرده است و اين كاهش همچنان ادامه دارد. بدون شك كاهش قيمت نفت معلول عوامل و دلايل مختلفي است و از طرف ديگر خود، به عنوان عاملي تاثيرگذار در فعل و انفعالات اقتصادي كشورهاي صادر كننده تلقي مي گردد. از آنجا كه كشور ما دومين توليد كننده اوپك ميباشد و پيش از 50درصد بودجه كشور به اين ماده وابسته است، هرگونه كاهش قيمت تبعاتي بر اقتصاد ما دارد.
اگر كمي به عقب برگرديم و نوسانات قيمتي بازار نفت را طي ماههاي گذشته بررسي نماييم متوجه خواهيم شد كه قيمتها تا قبل از تير ماه يك روند كاملا صعودي داشته و پس از اين تاريخ شروع به كاهش نموده است. به طوري كه از رقم 131 دلار و 22 سنت در تير ماه به زير 45 دلار رسيده است و آنطور كه برخي كارشناسان حوزه انرژي پيشبيني كردهاند ممكن است روند كاهش قيمتها، همچنان ادامه پيدا كند. اين فرايند در حالي شكل ميگيرد كه سازمان كشورهاي صادركننده نفت(OPEC) با برگزاري نشستهاي متعددي سعي در تنظيم بازار و كنترل قيمتها از طريق به كارگيري برندهترين سلاح خود، يعني كاهش عرضه داشته است اما براي دستيابي به اين هدف تاكنون ناموفق بوده است. اين مسئله نشان ميدهد كه مسئله كاهش قيمت نفت بسيارپيچيدهتر و شديدتر از آن است كه كاهش توليد بتواند آن را جبران كند. اما سوال اساسي اين است كه چه عواملي باعث شكلگيري اين فرايند شده و روند نزولي قيمت نفت را در بازارهاي جهاني شدت بخشيده است؟
عوامل كاهش قيمت نفت
كاهش جهاني قيمت نفت عوامل و علل زيادي دارد. امّا برخي از مهمترين علل آن را ميتوان به صورت ذيل احصاء كرد:
1- وقوع بحران مالي در اقتصاد امريكا و بروز ركود؛ عمدهترين دليلي را كه در وهله اول براي كاهش قيمت نفت ميتوان بيان كرد، وقوع بحران مالي در اقتصاد آمريكاست كه به سبب درهم تنيدگي اقتصاد كشورها، به سرعت به ساير مناطق جهان سرايت كرد و وضعيت ركودي را بر اقتصاد جهاني تحميل نمود. طبيعتا هنگام وقوع ركود در اقتصاد، تقاضا براي انواع كالاها و خدمات كاهش مييابد و نفت خام نيز از اين قاعده مستثني نخواهد بود. با توجه به اينكه كشور آمريكا 25 درصد توليد جهاني را در اختيار دارد و بزرگترين مصرفكننده نفت خام در دنياست، كاهش تقاضا براي اين كالا درنتيجه وقوع بحران مالي و بروز ركود در آمريكا تاثير چشمگيري در كاهش قيمت آن داشته است.
2- خروج پول از بورس بازي نفت؛ يكي ازمهمترين دليل افزايش ناگهاني قيمت نفت حجم عظيم پولي بود كه وارد بورس بازي در مورد تمام كالاها از جمله نفت شد، در سال 2003، حدود 130 ميليارد دلار وارد بورس بازي كالاهاي مختلف شد كه اين رقم در سال 2008 ميلادي به 260 ميليارد دلار رسيد. وقتي اين حجم عظيم پول وارد بورس بازي كالاها از جمله نفت شد قيمتها اوج گرفت و افرادي كه در چنين فضايي فعاليت ميكردند براساس شرايط و ديدگاههاي انتفاعي زودبازده به حساب اينكه چون قيمتها تا اين حد رشد كرده سپس بيشتر هم خواهد شد تمايل زيادي به سرمايه گذاري در بورس نفت پيدا كردند. اما بحران مالي و افت شديد بورس باعث شد بسياري از سرمايهگذاران پولشان را از اين بخش خارج سازند.
3- عرضه زياد و تقاضاي كم؛ به خاطر بحران ايالات متحده و اروپا و بقيه جهان، پيشبيني ميشود كه حداقل 2 درصد از نرخ رشد اقتصادي جهان كم شود. اين موضوع باعث كاهش شديد تقاضاي نفت در جهان شده است، از طرف ديگر تقاضاي نفت خام در آمريكا به حداقل ميزان خود طي سالهاي گذشته كاهش يافته است و در مجموع روزانه 3 ميليون بشكه نفت از تقاضاي جهاني كاسته شده است، اين در حالي است كه در حال حاضر توليد كل نفت در سطح جهان حدود 85 ميليون بشكه در روز و در اوج خود است، بنابراين افزايش توليد از يك طرف و كاهش تقاضا از طرف ديگر باعث سقوط قيمتها ميشود.
4- كاهش مناقشات سياسي در مناطق نفتخيز؛ نقش ژئوپليتيك خاورميانه در تعاملات پولي جهان بخاطر عبور دو سوم انرژي مصرفي جهان از اين منطقه و آرام شدن وضعيت داخلي عراق، تركيه و پاكستان و تعديل لحن صحبت طرفين مناقشه هستهاي ايران و اعلام اراده طرفين براي پايان دادن به بنبست ايجاد شده در روند حل پرونده هستهاي ايران، از ديگر عوامل كاهش التهاب بازار نفت، طي روزهاي اخير بوده است.
5- استفاده از ذخيره هاي استراتژيك توسط كشورهاي مصرفكننده؛ شركتهايي كه اقدام به ذخيرهسازي نفت كرده بودند، به دليل كاهش ميزان مالياتي كه بايد پرداخت ميكردند، ذخيرههاي خود را روانه بازار كردند. اين مورد بركاهش قيمت نفت تاثير گذاشت.
6- فشارهاي سياسي؛ كشورهاي غربي و در رأس آنها آمريكا فشار مضاعفي را به اعضاي اوپك وارد كردند تا سطح توليد خود را افزايش دهند و اين اتفاق معمولا با حمايت عربستان سعودي پيگيري ميشود. به عنوان مثال اجلاس سران اوپك در سال گذشته در عربستان كه قرار نبود براي توليد نفت در آن تصميمگيري شود، بزرگترين توليدكننده را وادار كردند كه از افزايش 300 هزار بشكهاي توليدش سخن براند، با اينكه تحليل اعضاي اوپك بر اين استوار بود كه ميزان توليد با نياز بازار برابر است. مشكل به سفتهبازان و عدم سرمايهگذاري زيرساختي در صنعت نفت و اقتصادهاي بزرگ و نوظهوري چون هند و چين و شرق آسيا رشد توليد بالاي 10 درصد آنها نيز مربوط ميشود. به هر حال درآمدهاي 1100 ميليارد دلاري اعضاي اوپك طي سال 2008 و چندين ميليارد دلاري روسيه رقمي نبود كه قدرتها بتوانند ادامه اين ماجرا را تحمل نمايند. همين عامل باعث شد فشارهاي سياسي بر اعضاي اوپك روز به روز بيشتر شود.
7- ناهماهنگي بين اعضاي اوپك و خارج از اوپك؛ اكنون اعضاي اوپك بايد با توليدكنندگان غير عضو اوپك هماهنگي بيشتري داشته باشند تا توليدشان را كاهش دهند چون تنها 40 درصد توليد نفت در دست اعضاي اوپك است. روسيه كه بزرگترين توليدكننده غير عضو است، حاضر نمي شود براحتي بازارهايش را از دست بدهد. آمريكا و انگليس و مكزيك هم فرصت را براي تاختن به بازارهاي اوپك هموار ميبينند. لذا همراهيهاي خوبي با اوپك ندارند. اجلاس 27 آذر فرصت خوبي است تا تعاملات اعضاي اوپك و ساير توليدكنندگان بيشتر شود تا قيمتها را به حداقلهاي موردنظر اوپك كه از 70 تا 90 دلار چند ماه قبل به سطح 50 تا 60 دلار نزول يافته بود، نزديك كند.
يکشنبه 1 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 179]