واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: يك دقيقه وقت اضافه براى شادى بيشترصميميت و يكرنگى خانواده هاى ايرانى مثال زدنى است
همه چيز رنگ و بوي صميميت و يكرنگي دارد. بر چادر «يلدا» هزار ستاره آرزو مي درخشد. اگرچه آرزويمان را بي صدا از دل مي گذرانيم، ولي حافظ سخاوتمندانه و رسا جواب تفألمان را مي دهد. در اين شب، شب تولد خورشيد، دانه هاي دل مردم مثل دانه هاي سرخ انار پيداست. همگي با هم مي خنديم و طعم شاد بودن را يكبار ديگر دور از هياهوي روزمرگي ها با آسودگي خيال مزه مزه مي كنيم. خيالي نيست كه تنقلات شب يلداي ما چند مدل است؟ و يا از ميوه هاي خوش آب و رنگ تا چه حد مي توانيم تناول كنيم؟ مهم اين است كه دل هايمان از نعمت باهم بودن گرما مي گيرد، حس مي كنيم از تاريكي و تنهايي به سپيده اتحاد و همدلي مي رسيم. چشم مي اندازيم به طاقچه و از روي عكس ها و طرح لبخندها، آنهايي را كه گذاشتند و گذشتند را يادمي كنيم. مادربزرگ از كنار لاله سوزها مي گذرد، اتاق بوي ياس هاي جانمازش را مي دهد و همه ما در چنين شبي به هم خوردن بال فرشتگان را احساس مي كنيم. براي شب يلدا سيري دل خوش لازم است و بس.
بسياري بر اين باورند كه ريشه گرامي دانستن شب يلدا همان چله معروف، ميراث قوم كاسپيان است. كاسپ ها از اولين اقوام آريايي بودند كه وارد ايران شدند. آن ها مردماني بودند كه ابتدا در گيلان امروزي سكني گزيدند و پس از چندي به نقاط ديگر ايران مهاجرت كردند. كاسپ ها قوم نيرومندي بودند و تمدن توانمندي را پايه گذاري كردند. از جمله تمدن آبي كه مي توان از زيگورات چغازنبيل، آسياب ها و قنات هاي دزفول و شوشتر به عنوان آثار باقي مانده از تمدن كاسپ ها نام برد. هم چنين پل هاي بسياري با نام «آناهيتا» در سراسر ايران ساختند و با ساخت چهار طاقي هايي توانستند انحراف 23 درجه مدار زمين در گردش به دور خورشيد را اندازه گيري كنند. كاسپ ها با استفاده از اين ابزار به تقويم دقيقي دست يافتند و دريافتند كه پس از آخرين شب پاييز بر طول روزها اندك اندك افزوده شده و از طول شب هاي سرد كاسته مي شود. به اين ترتيب اولين ماه زمستان دي به معناي تولد دوباره خورشيد نامگذاري شده است.
لذت يك شادي
كرسي داغ، لاله سوزهاي آبي و سبز، قيسي و پسته و بادام، قصه هاي شيرين مادربزرگ، شب زنده داري و در كنار هم شاد بودن مدل اصيل جشن شب چله است.
رضا حاذقي 20ساله و مجرد كه در يكي از ميوه فروشي هاي سرچشمه تهران مشغول انتخاب آناناس براي مشتري است، مي گويد: «به جز انار و هندوانه اين روزها خريد آناناس، ازگيل و خرمالو هم باب شده است. سطح خريد خانواده ها تفاوت دارد، يكي آناناس هم مي خرد و ديگري به خريد هندوانه اكتفا مي كند، چون امسال انار خوب بسيار گران است.»
از او مي پرسم: واقعاً براي شادي شب يلدا بايد خريد سنگين و آنچناني داشت؟ وي با خنده پاسخ مي دهد: «نه، دل خوش كه باشد، همه چيز حل است.»
دوباره مي پرسم: دل خوش چه تعريفي دارد؟ وي با مكث كوتاهي مي گويد: «شب يلدا شب اوج كارمان در ميوه فروشي است. من حداقل ساعت 12 شب خانه هستم. تا آن موقع همه خوابيده اند. دل خوش يعني فرصت داشته باشي كنار خانواده ات بنشيني!»
كمي آن طرف تر پشت ترافيك سنگين خيابان، مهسا همتي روي موتورسيكلت پدرش نشسته و دوتا هندوانه چاق و چله در دست دارد. مهسا نوجوان 12ساله اي است. او معناي دل خوش را اين گونه برايم مي گويد: «جيب پدرم چاق باشد. كلي خوراكي رنگي داشته باشيم و مامانم هم كه كليه اش درد مي كند، خيلي زود خوب شود.»
ميوه فروش هاي ديگر هم كه كنجكاو شده اند، به جمع كوچك ما سرك كشيده و اظهارنظرهاي پراكنده اي دارند. يكي از آنها از جلو دوربين فرار مي كند! به چهره اش نيم نگاهي مي اندازم، بسيار خسته و چشمانش قرمز است. وي مي گويد: «2 صبح مي روم ميدان ميوه و تره بار، 8صبح هم مغازه را باز مي كنم و تا يك و دو شب فروش داريم. هيچ وقت خانواده ام را درست و حسابي نمي بينم. ما با جشن و سرور و شادماني مردم هم دل شاديم.»
شب يلدا از نگاه تاريخ
منيره غلامي توكلي كارشناس ادبيات فارسي با ورق زدن متون تاريخي و ادبي كشورمان توضيح مي دهد: «يلدا، شب زايش مهر است. ريشه اين باور و اعتقاد كه در جامعه صنعتي و متمدن امروزي با نام شب چله معروف است، به اساس گذران زندگي مردم كشاورز و چوپاني برمي گردد كه چنان به گذشته ايام و سپري شدن فصل هاي سال دقت داشتند كه براثر تجربه كارهاي خود را با گردش خورشيد، تغيير فصول، بلندي و كوتاهي روز و شب و جهت حركت ستارگان تنظيم مي كردند. كم كم با گذشت فصول سال و تغيير ساعات روز و شب، اين اعتقاد برايشان پيدا شد كه نور و روشني با ظلمت و تاريكي در نبرد و كشمكش هستند و گاه خورشيد پيروز ميدان است و ساعات بيشتري در پرتو خود مردم را نيرومند نگه مي دارد و گاه از تاريكي شكست خورده و ساعات كمتري مي تواند پرتوافكني كند.»
توكلي به فراز و نشيب هاي پاس داشت شب يلدا اشاره كرده و مي گويد: «يلدا، واژه اي سرياني به معناي ميلاد عربي است. رومي ها خود واژه ناتاليس را به معناي تولد داشتند، اما سرياني ها واژه يلدا را با خود به ايران آوردند و ايرانيان كه اين شب را شب تولد مهر مي دانستند، آن را با تلفظ سريانيش پذيرفتند. مراسم تولد مهر به عنوان يك روز مقدس با آيين مهري به اروپا رفت. روميان و اغلب كشورهاي اروپايي بيست ويكم دسامبر را كه برابر با اول دي ماه بود، جشن مي گرفتند. مسيحيت بر دين مهر غلبه كرد، در آن برهه جشن تولد و تعميد مسيح روز ششم ژانويه گرفته مي شد، اما كم كم با نفوذ مسيحيت و جذب بسياري از آداب و رسوم مهري در آن، ميلاد مهر- كه به اعتقاد مهرپرستان نجات دهنده بشريت در آخرالزمان خواهد بود- به مسيح منتسب شد. در واقع كليساي روم نتوانست با فشار بر جشن تولد مهر غلبه كند. پس آن را روز زايش مسيح اعلام كرد كه تا امروز نيز باقي مانده است. بنابراين يلدا با نوئل (Noel) اروپايي كه به دليل اشتباهات سده چهارم در محاسبات سال كبيسه در 25دسامبر تثبيت شده، همان شب يلدا يا شب چله ايراني هاست.
آرزوهاي شب چله
آجيل شب يلدا شامل برگ زردآلو، هلو، قيسي، خرماي زاهدي، فندق، كشمش، توت خشك، انجير آردي، باسلوق است كه به گفته آجيل فروش مي توان رويش را با بادام هندي و پسته تزئين كرد.
يكي ديگر از همكاران فروشنده از آن سوي مغازه در حالي كه بسته هاي شكلات را جابه جا مي كند، بلند مي گويد: «الان مردم شكلات، سوهان، مسقطي و از اين جور چيزها هم مي برند.»
وقتي از صاحب مغازه سؤال مي كنم: آرزويتان در چنين شبي چيست؟ پاسخ مي دهد: «سلامتي خانواده و پيروي از ائمه اطهار(ع)، ديگر هيچ چيز نمي خواهم.»
وي دل خوش را در بدهكار نبودن به مردم چه از لحاظ مادي و چه از لحاظ معنوي تعريف كرده و اين كه حق الناس بر گردنمان نباشد.
علي ابدي نيز كه سال ها در صنف آجيل فروشان مشغول به كار است، توضيح مي دهد: «در گذشته شب يلدا بيشتر با شيريني جات برگزار مي شد. آن روزها وسط هلوي خشك و گلابي خشك را با پودر قند و گردو پر مي كردند و چنين چيزهايي به اصطلاح روي بورس بود، اما الان بيشتر به پسته، بادام و انجير ساده تمايل دارند.»
وي آجيل شب يلداي مغازه شان را متشكل از قيسي، برگه زردآلوي خشك، مويز، فندق، گردو، پسته، قطاب، توت خشك و بادام هندي توصيف كرده و قيمت هر كيلو از آن را ده هزار تومان اعلام مي كند. البته براي قشر كارمند هم تمهيداتي در نظر گرفته اند، من جمله اين كه بسته هاي كوچك نيم كيلويي آجيل تدارك ديده اند و هر بسته 5هزار تومان قيمت خورده است.
ابدي آرزوي شب يلدايش دو چيز است: «شلوغي كمتر شهر تهران و اعصاب راحت!»
پيوند هويت تاريخي با آموزه هاي ديني
محمدرضا جليلي استاد دانشگاه تهران (رشته الهيات گرايش علوم قرآن و حديث) با اشاره به اين كه در جشن شب چله به نوعي به يكدلي، اتحاد و انس دست پيدا مي كنيم، مي گويد: «صله رحم يكي از آداب حسنه چنين شبي است كه در دين مبين اسلام نيز به آن مؤكداً سفارش شده ايم. اساساً دين اسلام هدفش ايجاد همدلي است كه در شب يلدا مصاديق آن تحقق پيدا مي كند. متأسفانه امروزه بسياري از ابزار پيشرفت بشر، اعضاي خانواده و دل ها را از هم دور كرده است.»
اين استاد دانشگاه ادامه مي دهد: «بعضي از مغرضان در تلاش هستند چهره تيره و اندوهباري از دين اسلام ارائه دهند، در حالي كه اسلام با تمام توان مي كوشد طعم شادي حقيقي را به جان هاي خسته بچشاند. در شب نشيني هاي خانوادگي مي توانيم از فضاي صميمي به وجود آمده براي تقويت الفت ها، مشورت و تعالي معنوي روح بهره بگيريم. صحبت هاي ادبي، علمي و فرهنگي داشته باشيم. دعاهاي دسته جمعي بخوانيم. روح خسته خود را از ظلمت درون رهانيده و به سپيده وصال حضرت دوست برسيم. به جاي پرداختن به حرف هاي بيهوده و غيبت ها پاي كلام حافظ بنشينيم و تفكر كنيم.»
جليلي به نقش رسانه ها در ارائه برنامه هاي سازنده براي چنين شبي اشاره كرده و مي گويد: «هرگاه بين هويت تاريخي ملتمان و مضامين ديني پيوندي ايجاد كرديم، بهترين تصويرها آفريده شد. بهتر است از طريق رسانه ها براي سنت هاي حسنه خود فرهنگ سازي داشته باشيم.»
اين استاد علوم قرآني با اشاره به كلام شيواي آيت الله مجتهدي كه فرمودند: آنكه سحر ندارد، انگار هيچ ندارد، مي گويد: «در قرآن به شب چندين بار قسم ياد شده است. شب هم مايه آرامش است و هم اگر خودسازي نداشته باشيم، اسير وسوسه هاي شيطان خواهيم شد- همان طور كه مي دانيد بيشتر جرائم در شب اتفاق مي افتد- بنابراين به جاست تلاوت قرآن داشته باشيم و دو ركعت نماز شكر به جاي آوريم، اين گونه شادي واقعي را در عمق روح خود احساس خواهيم كرد.»
تجملات شادي آفريني نمي كنند
عباس اسماعيل گل روانشناس معتقد است در چنين جشن هايي به دليل تحقق سنت حسنه صله رحم، بسياري از رنج هاي روحي التيام يافته و بهداشت رواني افراد تضمين مي شود. اسماعيل گل به آنهايي كه در طول روزهاي گذشته با هم مشاجره رودر رو يا غيرمستقيم داشته و قهر بوده اند، توصيه مي كند: «از شادي چنين شبي مي توان براي آشتي دوباره و با هم بودن بهره گرفت. بهتر است كدورت ها را كنار گذاشته و به پيوند روح و يكي شدن فكر كنيم. فلسفه زندگي وقتي «براي هم زندگي كردن» قرار بگيرد، خودخواهي ها كنار گذاشته مي شوند و خورشيد معرفت از افق انديشه مان متولد خواهد شد.»
اين روانشناس در ادامه مي گويد: «مردم خريدهاي سنگين و پذيرايي هاي آنچناني را محل شادي تصور نكنند. شادي فرآيندي است كه از رضايت خاطر و داشتن دل خوش نشأت مي گيرد. دل خوش براي هر فردي تعاريف خاص خودش را دارد، اما سلامتي و اخلاق خوب داشتن دو عامل اصلي ايجاد دل خوش است.»
رودر رو با جدايي هاي مدرن
منيره غلامي توكلي كارشناس ادبيات فارسي دليل شب زنده داري ايرانيان را در آخرين شب پاييز نه براي دفع نحوست (خرافه ها) بلكه بهانه اي براي يك دقيقه بيشتر در كنار هم ماندن، ابراز علاقه به هم و بازديد از بزرگان عنوان مي كند. وي مي گويد: «ايرانيان در تقويم ذهني خود دو شب چله را جاي داده اند. چله بزرگ و چله كوچك. چله بزرگ از اول دي ماه است تا دهم بهمن ماه و به دليل فزوني سرما به بزرگ معروف است و چله كوچك از دهم بهمن است تا بيست اسفند كه به دليل كاهش شدت سرما به چله كوچك معروف شده است.»
توكلي ادامه مي دهد: «قدمت اين جشن فرهنگي و اهميت آن در برخي از كتب و اشعار شاعران نامي چون سعدي، حافظ، سنايي، عنصري، مسعود سعد واضح است كه ادبيات را وارد مراسم شب چله كرده اند. پيران و بزرگان در ساعات هم نشيني شاهنامه مي خوانند و جوانان و مردان و زنان اهل دل براي سال جديد خود تفال حافظ مي زنند.
اگرچه دنياي صنعتي و دهكده جهاني ديدارها را كم كرده است. اگرچه تلفن هاي همراه با فن آوري تصويري انسان ها را دلتنگ با هم بودن نمي كند. اگرچه يخچال هاي آنچناني همه ميوه ها را تازه نگه مي دارند و اگرچه قلب خاكستري شهر، دل ما را آهني كرده است، اما در شب يلدا، در كنار هم و دست در دست هم با گفتن شادباش و خوردن هندوانه، خوردن انار به كنايه از روشني و تخمه و آجيل براي ابراز شادي با بي محلي به همه ظلمت ها، شب شادي را براي خود رقم مي زنيم.»
تيمور مالمير دكتري ادبيات فارسي از سنندج انديشه مبارزه با گذر زمان را براي انسان امروز داراي اهميت ويژه اي توصيف كرده و مي گويد: «به جز شادي كه ممكن است در برگزاري چنين مراسمي حاصل شود، توجه به اتحاد ملي نيز ترس از فراموش شدن در گذر زمان را پاك مي كند.
وقتي همه اعضاي يك ملت با شادكامي در كنار هم قرار مي گيرند، منش آنها تا ساليان درازي براي ساير اقوام و ملت ها الگو خواهد شد.»
يکشنبه 1 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]