واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: افخمي با عمليات 125 دوباره در تلويزيون
هر بار كه تلفن زنگ مي زند ممكن است آخرين لحظات زندگي يك انسان باشد، حضور در چنين فضايي مفهوم غير قابل انكاري از زندگي در لحظه است كه تصوير كردن آن، بهروز افخمي را پس از بيست سال دوباره به تلويزيون كشانده است.
شايد بيست سال پيش افخمي كه تنها براي جمع و جور كردن كار نيمه تمام كارگردان وسواسي كه زمان زيادي را صرف ساخت مجموعه كوچك جنگلي كرده بود به گيلان رفت و اين سريال را ساخت تا شبكه را از هزينه هاي اضافي برهاند.
اما امروز آن چه جالب است شناخت ديگران از افخمي به عنوان يك كارگردان گزيده كار، منظم حساس و غير منتظره مي باشد كه وجود هيجان غير قابل پيش بيني از شاخصه هاي كاري اوست كه گه گاه هزينه اي غير قابل پيش بيني و زياد هم براي سازندگان فيلم هايش مي تراشد، به همين دليل محكم، او در حد امكان تهيه كنندگي اغلب كارهايش را خودش بر عهده مي گيرد (دليلي قابل قبول براي كم كاري) همان طور كه قرار بود در مجموعه عمليات 125 تنها تهيه كننده كار باشد، او در اين باره گفته: من هميشه به دنبال ساخت كارهاي خوب از داستان هاي قابل پذيرش هستم، در مورد عمليات 125 نيز در ابتدا قرار بود من فقط تهيه كننده باشم، ولي پس از مدتي كه روي اين موضوع تحقيق و شروع به بازنويسي فيلم نامه كردم، به شخصيت هاي آن به قدري علاقه مند شدم كه تصميم گرفتم خودم آن را كارگرداني كنم.
افخمي تنها زماني كه قرار است كاري را بسازد به سراغ مطالعه نمي رود، بلكه از آن دسته آدم هايي است كه سر صحنه فيلم برداري هم حتما كتابي را براي مطالعه همراه دارد و علاوه بر اين كه قصه خوان حرفه اي است، قصه گويي قابل نيز مي باشد.
به طوري كه داستان عمليات 125 با خودكشي جواني به نام فرزاد آغاز مي شود كه شكست عشقي خورده است.
يكي از فرماندهان آتش نشاني به نام عنايت كه به طور اتفاقي در صحنه حادثه حضور دارد، او را نجات مي دهد، فرزاد بيكار است و يكي از دلايل مخالفت پدر دختر اين است و عنايت فرزاد را به شركت درآزمون استخدامي تشويق مي كند و ...
به عبارتي سريال درباره جواناني است كه مي روند تا براي آتش نشان شدن آموزش ببينند و در اين ميان، ماجراهاي ديگري نيز برايشان اتفاق مي افتد كه يك بخش آن در آموزشگاه مي گذرد و بخش ديگر آن هم در خانواده هاي جوانان و مربي ها اتفاق مي افتد.
اين موضوع، موضوع جذابي براي من بود، يعني كار آتش نشاني و جنگيدن با آتش، حادثه و خطر مسئله جذابي مي باشد كه به دلاوري زيادي احتياج دارد، چون آدم مي تواند مثلا در جنگ از دشمن متنفر باشد، اما نمي توان از آتش متنفر بود، حتي وقتي كه آدم را به شدت بسوزاند، بنابراين اين يك نوع شجاعت لازم دارد و من فكر كردم آدم هايي كه اين كار را مي كنند بايد موجوداتي جالب و جذاب باشند، پس به سراغ آن ها رفتم (برگرفته از مصاحبه اي در مجله صنعت سينما)
همان طور كه خود افخمي اذعان مي دارد در مجموعه اي كه ساخته، بيشتر بر روي جنبه هاي آموزشي و آماده شدن آتش نشانان براي خدمت تاكيد مي شود، نه خدمت رساني در آتش نشاني.
روند جريان نسبتا مشكلي كه هر كار آموزي بايد آن را بگذراند تا بتواند به عنوان آتش نشان استخدام شود.از اين نظر با توجه به تحقيقاتي كه براي پرداخت واقع گرايانه در قصه صورت گرفته، مي توان علاوه بر ايجاد جاذبه هاي بصري، از اين مجموعه در آينده به عنوان سدي تصويري از فعاليت هاي سازمان آتش نشاني در اين برهه زماني در ايران نيز ياد كرد.
مهم ترين وجه آتش نشاني، كارسازي آن و طريق نيرو گرفتن براي اين شغل است كه در مجموعه فوق به عنوان وجه اصلي سفارش شده از سوي سازمان آتش نشاني به آن پرداخته شده است.
يعني اگر جواني مي خواهد آتش نشان شود يا روي آن فكر مي كند، مي تواند به اين سريال نگاه كند و متوجه شود كه بايد چگونه مراحل پذيرش آموزش را طي كند و چه روزهايي را بگذراند (به قول معروف اولا ببين بعد آرزو كن، اشاره به آرزوي كودكي اكثر پسر بچه ها كه يا خلباني است و يا آتش نشاني )
در واقع عمليات 125 كاري سفارشي است كه ضمن تامين منظور سفارش دهندگانش، تا حدودي شاخصه كارهاي افخمي را دارد.
كارگرداني كه گاهي به شدت آرمان گراست و شايد همين خصلت توجيه كم كاري و حتي برخي بازيگوشي هاي او در حين انجام يك كار باشد.
اما نقطه توازن او در كارهايي كه تاكنون ساخته، اين است كه هر گاه تصميم گرفته است تا سريالي آرماني بسازد، كار واقعه گرا از آب درآمده و بر عكس اشاره به كوچك جنگلي كه كاري واقعا آرماني بود.
او در ساخته اخير خود با اشراف بر اين موضوع كه سريال هاي خارجي زيادي در اين زمينه ساخته شده است در مجموعه هاي خارجي اين چنيني هميشه به دليل نوع خاص فضا، پتانسيل بالاي موضوع و استفاده از شگردهاي تصويري و ... كارهايي جذاب صورت گرفته است.
جذابيتي كه در صورت تقليد صرف با وجود قابليت هاي فراوان (!!!) با شكست مواجه خواهد شد.
به همين علت است كه افخمي دست به ابداع زده و كاري جديد را ارائه داده است، او داستان خود را به جاي تكيه بر ريتم تند و استفاده از صحنه هاي اكشن و دلهره آور در بستر شخصيت ها روايت مي كند، به طوري كه براي رسيدن به اين هدف پنج شخصيت اصلي داستانش را از ميان بازيگران ناشناخته يا كمتر شناخته شده انتخاب مي كند تا فضا باور كردني از آب درآيد، زيرا قرار است اين سريال واقع گرايانه باشد، يعني خيلي نمايشي و مبالغه آميز نباشد.
به همين علت بارزترين ويژگي مجموعه عمليات 125 شخصيت پردازي آن است.
انتخاب چهره هاي ناآشنا براي مخاطب باعث شده تا هم ذات پنداري كه مد نظر افخمي است، صورت گيرد (هر چند كه همين بازيگران ناآشنا تا حدودي از تعداد مخاطبين كاسته است، بينندگان ايراني و نوع نگاهشان به بازيگر و سريال معرف حضورتان هست كه؟)
افخمي آدم ماجراجويي است و اين سريال هم از آن دسته مجموعه هايي است كه موضوع پر تحركي دارد، اما در آن كمتر به شخصيت هاي زن پرداخته شده و در زمره سريال هاي مردانه تلويزيون محسوب مي شود كه همين خصيصه دليل تفاوت عمليات 125 با ساير نمونه هاي خارجي آن است.با اين وجود كمي بي انصافي است كه حضور راما قويدل را به عنوان ديگر كارگردان اين مجموعه در نظربگيريم.
حتي اگر بخواهيم كاستي هاي سريال را به او و كم تجربگي اش نسبت دهيم.
با نگاهي به كليت پخش شده از سريال به نظر مي رسيد كه موضوع بندي ها و داستان خطي سريال باعث شده بيننده با پيچيدگي و سر در گمي خاصي مواجه نباشد و به طور ساده و كامل داستان را درك كند.
از كش دادن قصه و صحنه هاي اضافي پرهيز شده و به عبارتي افخمي سعي كرده كار را در تدوين از صافي ذهن خود عبور دهد و يك دست كند.افخمي در عمليات 125 به خرق عادت دست زده و سرعت كار را به ياري دوربين HD كه براي اين سريال خريداري شده (به اين مي گويند سرمايه گذاري براي اطلاع رساني) بالا برده است.البته اين سرعت در امر توليد هيچ ربطي به موضوع و ماجراهاي سريال ندارد تا جايي كه با توجه به موضوع پر تحرك واكنشي كه كليت سريال و قشر محور آن دارد، سريال با شور و حال قابل انتظار ساخته نشده است و بخش هايي خيلي اكشن و پر حركت به آن معنا كه بايد در يك سريال پر حادثه موجود باشد در آن وجود ندارد و به تصوير كشيده شده است، اين ريتم كند در بسياري از جاها به كار لطمه مي زند و باعث كسالت بيننده در طول زمان مي شود.
مگر آن كه توقع مان از چنين سريالي با چنين نامي ديدن يك ملودرام با زمينه اي از حركت هاي اكشن باشد.
چرا كه صحنه هاي اكشن اين مجموعه محدود است و در هر اپيزود شايد بيشتر از سه الي چهار دقيقه صحنه هاي پر تحرك و پر حادثه وجود نداشته باشد.
افخمي در اين باره اظهار داشته است در سريال دوازده قسمتي عمليات 125 قرار نبوده كه شاهد عمليات هاي محيرالعقول از قبيل بالا رفتن از ديوار،بيرون آوردن آدم ها از آتش و با خارج كردن آن ها از چاه باشيم، بلكه تمركز داستان در اين دوازده قسمت بر زندگي خصوصي تك تك شخصيت هايي است كه قرار است در ادامه ماجراها وارد داستان شوند و به نيروهاي آتش نشاني بپيوندند.
قرار است در چهارده قسمت بعدي كه احتمالا ساخت آن زياد طول بكشد (البته با حركت لاك پشتي افخمي در فيلم سازي) و در مرحله نگارش قرار دارد، عمليات امداد و نجات نيز به تصوير كشيده شود.
اگر ادعاي سازندگان و عوامل سريال عمليات 125 را در نپرداختن به جنبه هاي سخت، مرتبط با پر هزينه بودن و زمان بر شدن بدانيم و بپذيريم، اين سريال بيشتر شخصيت محور است تا حادثه محور و بر خلاف نمونه هاي مشابه اروپايي به مسائل دروني اين سازمان پرداخته است و به نوعي اصالت ايراني اش را حفظ كرده است.
با تمام اين ها عمليات 125 يك سريال نو است كه شايد هر چند سال يك بار شاهد بخش نمونه اش باشيم،جالب است بدانيد:
1- بهروز افخمي در اين پروژه عظيم كه از طرف شهرداري تهران پشتيباني شده با برادرش عليرضا افخمي همكار است
2- بهروز افخمي علاوه بر سريال كوچك جنگلي ، فيلم هاي سينمايي شوكران ، عروس ، تختي و... را در كارنامه هنري اش دارد.
3- جالب ترين و محرمانه ترين بخش تا به امروز بازي پسر مدير شبكه تهران در قسمت ابتدايي سريال بوده است.
مجيد رجبي معمار كه در تيتراژ به علت پشت پرده بودن اين قضيه به نام مجيد رجبي ذكر شد در قسمت ابتدايي نقش پسر عبدالرضا اكبري را بازي كرده است.
4- مهم ترين حاشيه اين سريال از همان اول تا پايان سريال بحث كارگرداني كردن و يا نكردن افخمي بوده است او در قسمت هاي پايان نيز كار را به كارگرداني جوان به نام راما قويدل سپرده است.
5- اكثر بازيگران اين سريال قراردادشان را سفيد امضا كرده اند (مرام بازيگران براي افخمي) اما رضا رويگري با اين كه مرام گذشته و قراردادش را امضا كرده اما گران ترين بازيگر سريال بوده است (البته بايد اين طور مي بود زيرا او پيشكسوت ترين چهره اين سريال مي باشد).
6- ايمان صفا از بازيگران جوان و ناشناخته اين سريال مي باشد كه مطمئنا يكي از چهره هاي معروف آينده خواهد بود، هر چند كه تازه وارد و نوظهور است اما به خوبي توانسته از دريچه دوربين افخمي براي تثبيت خود استفاده كند.
شنبه 30 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 729]