تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837364393
گفت و گو با بيژن زنگنه روزهاي نفت ارزان در راه است
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: گفت و گو با بيژن زنگنه روزهاي نفت ارزان در راه است
به رغم كاهش توليداوپك قيمت نفت به 35 دلار در هر بشكه رسيد
كيوان مهرگان - رويا خالقي
نوشتن از سابقه پرسابقه ترين وزير پس از انقلاب بي شك تكرار مكررات است. بيژن نامدار زنگنه كه اينك تدريس در دانشگاه را به كارهاي اجرايي در دولت ترجيح مي دهد وضعيت كنوني كشور را چندان مناسب نمي داند. زنگنه همچنين وقتي صحبت از صنعت نفت به ميان مي آيد افتخار پارس جنوبي را كه به نام دولت هشتم ثبت شده از سال 84 تاكنون آرزوي بر باد رفته مي داند و مي گويد؛ كارهاي اجرايي در پارس جنوبي حتي طبق برنامه به جلو حركت نمي كند. زنگنه ضمن بي اطلاعي از طرحي به نام طرح تحول مي گويد؛ اجراي آنچه رئيس جمهور وعده داده است سختي زياد را به مردم تحميل مي كند و همچنين ساخت پالايشگاه را با صرفه اقتصادي نمي داند. پرسابقه ترين وزير پس از انقلاب ديگر به وزير نفت شدن نمي انديشد اما بحث درباره نامزد شدنش براي رياست جمهوري را هم به كلي رد نمي كند.
---
-بحث نفت و نقش آن در مباحث سياسي مساله انكارناپذيري است، مايليم پيش از طرح پرسش هايمان ارزيابي شما را از شرايط كنوني كشور و كاهش پي در پي قيمت نفت بدانيم.
در كشور ما نفت در همه حوزه هاي سياسي، اقتصادي و حتي اجتماعي اثر دارد اما كنش و واكنش هاي آن از حوزه اقتصاد آغاز مي شود. به نظر من چهار مولفه عمومي اصلي در اقتصاد كشورهاي نفت خيز و به خصوص ايران وجود دارد كه عبارتند از سهم بسيار بالاي نفت در توليد ناخالص داخلي، سهم بالاي نفت در تراز پرداخت هاي خارجي، سهم بالاي درآمدهاي حاصل از فروش نفت خام در تامين منابع بودجه عمومي و ميزان عظيم يارانه هاي پرداختي به مصرف كنندگان داخلي فرآورده هاي نفتي و گاز طبيعي. از اين رو ابتدا بايد اثرات كاهش قيمت نفت بر اين مولفه ها مشخص شود اما پيش از توضيح در اين زمينه،ذكر اين نكته لازم است كه افزايش قيمت نفت به بالاي 70 يا 80 دلار و به خصوص بالاي صد دلار بر پايه مسائل اقتصادي نبوده است، از اين رو كاهش قيمت پس از اوج كاملاً قابل پيش بيني بود. اگرچه بسياري از تحليلگران معتقدند بحران هاي اقتصادي دليل اصلي كاهش قيمت نفت به اين سطح است اما به نظر من اگر اين بحران وجود نداشت بازهم شاهد كاهش قيمت بوديم، دليل آن هم روشن است، زماني كه قيمت نفت بالا رفت، بسياري از ميدان هاي نفتي كه در سابق اقتصادي نبود، اقتصادي شد و عمليات سرمايه گذاري براي توسعه آنها شروع و به مرور مقدار زيادي نفت وارد بازار شد كه اين نفت هاي اضافه ظرف يك تا يك سال ونيم آينده، همچنان به بازار وارد خواهد شد. در اين حالت اوپك بايد توليد را كاهش دهد اما مساله يي كه مانع كاهش توليد اعضاي اوپك مي شود كاهش سهم اوپك در بازارهاي جهاني و تاثيرگذاري درازمدت آن در تنظيم بازار است، ضمن اينكه تجربه نشان داده زماني كه قيمت ها در اين حد است، اوپكي ها براي بردن سود بيشتر توليد را كاهش نمي دهند. به نظر من براي اقتصاد غرب در اين شرايط بهتر است كه قيمت نفت پايين باشد. اكنون غربي ها اهرم هاي كافي براي جلوگيري از افزايش مجدد قيمت نفت را در اختيار دارند و مجموعاً روند بازار نفت خيلي رو به بالا نيست وگمان نمي كنم در آينده يي نزديك قيمت هايي مانند گذشته را در بازار ببينيم. اگرچه اين نكته نيز غير قابل انكار است كه غربي ها با قيمت بالاي نفت به خوبي اقتصاد خود را اداره كردند. اساساً بيش از 25 سال است كه غربي ها با قيمت بالاي نفت مخالفتي ندارند زيرا فكر مي كنند قيمت بالاي نفت باعث مي شود قدرت متمركز خاورميانه از نظر توليد نفت و سهم بالاي آنها كاهش يابد و سهم غير اوپك اضافه شود و نيز توليد ساير انواع انرژي اقتصادي شود.
-يعني شما معتقديد پيشنهاد كاهش از سوي ايران و برخي كشورها فقط در حد حرف است؟
نمي خواهم بگويم ايران حرف مي زند.
-آيا كشورهاي عضو اوپك توليد را كاهش مي دهند؟
اكثريت اوپكي ها توليد را كاهش نمي دهند. تجربه نشان داده با اين روند قيمت كشورهايي كه ذخاير مالي خوبي دارند توليد را زياد كاهش نمي دهند.
-فايننشال تايمز اخيراً در گزارشي از عدم تعهد اوپك به ميزان كاهش توليد در اجلاس يكصد و پنجاهم نوشته است. با صحبت شما به اين نتيجه مي رسيم كه اين گزارش ها واقعي است.
بله، فكر مي كنم درست است.
-تاثير درآمد نفت بر اقتصاد ايران را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
بستگي دارد كه از درآمدهاي نفتي چگونه استفاده شود. در ايران بسان ساير كشورهاي عمده نفت خيز جهان سوم، به نظر من نه دولت و نه ملت هيچ كدام براي درآمدهاي نفت زحمت نكشيده اند و منابع عظيم را به دست آورده اند و اين منابع رانت است. كشوري كه با نفت 20 دلاري در هر بشكه به خوبي اداره مي شد اكنون بودجه را به درآمد 70 دلاري عادت داده كه سبب افزايش واردات شده است كه اگرچه افزايش واردات ريشه توليد داخلي را مي زند اما تورم را تا حدودي كنترل مي كند. اگر بخواهيم تاثير درآمد نفت بر كشور را مشاهده كنيم بايد نحوه هزينه كرد پول حاصل از فروش نفت را در تقويت زيربناهاي توليد ملي ديد، در اين زمينه بحثي كه وجود دارد اين است كه حساب ذخيره ارزي معمولاً در كشور با ذخاير بانك مركزي اشتباه گرفته مي شود، حساب ذخيره يا صندوق ذخيره ارزي منابع بانك مركزي نيست بلكه منابع دولت است كه طبق قانون بايد نصف آن صرف وام شود اما نه تنها اين گونه نشد بلكه ارز حساب ذخيره صرف واردات به خصوص كالاي مصرفي شد.
-شما اشاره كرديد غربي ها و كساني كه متقاضي حامل هاي انرژي هستند، هم با كاهش و هم با افزايش قيمت نفت مي توانند اقتصاد كشورشان را اداره كنند. اداره كردن آنها با چه مكانيسمي اتفاق مي افتد؟
بازار. مكانيسم آنها مكانيسم بازار است. آنها يارانه نمي دهند، اقتصاد جريان دارد و شركت خصوصي فعاليت اقتصادي انجام مي دهد و دولت ها تنها ماليات مي گيرند يعني نه تنها يارانه نمي دهند بلكه ماليات مي گيرند، گاهي اوقات مالياتي كه مي گيرند از قيمت خود فرآورده بيشتر است يعني ماليات بيش از صد درصد است.
-از اين طريق مي توانند خود را اداره كنند؟
بله، ضمن اينكه به دليل بزرگ بودن و متنوع بودن اقتصاد مشكل در يك حامل يا يك عنصر از اقتصاد سبب فلج شدن كل اقتصاد نمي شود، ولي براي ايران اين موضوع بسيار مهم است چون 50 درصد توليد ناخالص، 80 درصد تراز پرداخت هاي خارجي و 60 درصد درآمدهاي بودجه عمومي دولت از منابع صادرات نفت است. اين مسائل باعث شده كشور ما متفاوت باشد. به عنوان نمونه ممكن است امريكا اكنون هفت ميليون بشكه توليد نفت در روز داشته باشد كه همين طور است ولي اين مساله در اقتصاد 12 هزار ميليارد دلاري امريكا اثر كمي دارد ولي چهار ميليون بشكه توليد روزانه نفت در اقتصاد 250- 200 ميليارد دلاري ايران بسيار تاثيرگذار است .
-آقاي زنگنه ما در آينده نزديك با رقابت هاي انتخاباتي مواجه هستيم، طبيعتاً اين مساله سبب آرايش نيروهايي در درون كشور مي شود. اساساً وقتي ما با كاهش قيمت نفت مواجه مي شويم و دولت اينچنين معده را بزرگ كرده و تقاضا را زياد كرده است، چه خواهد شد؟
اين مصيبتي است كه هر دولتي كه در سال آينده بر سر كار آيد با آن مواجه خواهد شد.
-آرايش نيروها چگونه شكل مي گيرد؟
فكر نمي كنم اين شش ماه روي آرايش نيروها تاثير تعيين كننده يي بگذارد، زيرا هنوز تنور نفت 120 دلاري در كشور داغ است و چند ماه ديگر هم با اين شرايط مي توان كشور را اداره كرد. در واقع فكر نمي كنم در اين چهار، پنج ماه كاهش قيمت نفت روي زندگي عادي مردم اثري تعيين كننده بگذارد ولي اگر اثر بگذارد از چند مسير تورم وارد اقتصاد كشور مي شود.
-آيا اساساً براي مهار اين مشكل برنامه يي داريد؟
لازم نيست برنامه يي داشته باشيم زيرا ما مسوول اين نيستيم كه برنامه داشته باشيم.
-منظور، ما ايراني ها، كل سيستم و جمهوري اسلامي است؟
نمي دانم. از مسوولان بپرسيد كه برنامه دارند يا خير. بعضي مي گويند با نفت پنج دلاري هم مي توانيم كشور را اداره كنيم ولي نمي دانم چطور اداره خواهند كرد، فعلاً با 35 دلاري اداره كنند اگر خوب بود باور مي كنيم كه ان شاءالله با نفت پنج دلاري هم كشور را اداره مي كنند،
-شما در صحبت هاي خود گفتيد كه نفت هم براي مردم و هم براي دولت رانت است. دولت ها چقدر از اين رانت به عنوان ابزار قدرت استفاده مي كنند؟
خيلي، اساس آن در يكسري كشورها همين است، بزرگ ترين ابزار قدرت دولت ها در يكسري كشورها مانند ايران همين است.
-ايران چه ميزان از نفت به عنوان ابزار قدرت استفاده مي كند؟
در ايران خيلي زياد است، اكثر جاهايي كه نفت دارند و وزن آن در توليد ناخالص آنها بالا است اين وضع وجود دارد، يعني نفت همه چيز آنها را تعيين مي كند، از فرهنگ گرفته تا اقتصاد و مسائل اجتماعي. من هميشه به شوخي مي گويم شما يك تيم فوتبال غير دولتي نداريد. نه تنها ورزش بلكه همه چيز در دست دولت است. اصلاً بدون پول دولت ورزشي وجود ندارد.
-چقدر ايران توانسته از اين رانت بادآورده استفاده كند؟
استفاده مي كنند، خيلي از زيربناهايي كه در كشور ساخته شده از پول نفت بوده است. نمي توان گفت كه همه آن از بين رفته است اما بايد از نگاه ديگر به اين موضوع نگريست؛ اينكه ايران با 4 ميليون نفت و توليد 300 ميليون متر مكعب گاز با تركيه كه عاري از اين منابع است چه تفاوتي دارد؟ در حال حاضر رشد اقتصاد تركيه 5/1 برابر ايران است. آيا اكنون فاصله ما با ساير همسايه ها كه نفت ندارند، كم شده است؟ ملاحظه كنيد آنهايي كه نفت دارند از آن چطور در جهت رشد اقتصادي خود استفاده كردند و ما چگونه استفاده كرديم. توليد ناخالص ايران بايد بين 800 تا 900 ميليارد دلار مي بود تا دولت چنين درآمدي داشته باشد. يعني دولت ما به اندازه دولتي كه اقتصاد آن 900 ميليارد دلار توليد دارد، فرمان مي دهد، دستور مي دهد و بذل و بخشش مي كند با يك اقتصاد 200 ميليارد دلاري كه اين مساله بسيار تحول ايجاد مي كند. در همه ساختارها تغييرات اجتناب ناپذير ايجاد مي كند.
-آقاي زنگنه بحث طرح تحول اقتصادي و بحث هدفمند كردن يارانه ها و پرداخت نقدي يارانه ها كه در حال حاضر....
ما نمي دانيم تحول اقتصادي چيست. به ما يك صفحه بدهيد تا بدانيم تحول اقتصادي به صورت مكتوب چيست تا اظهارنظر كنيم. آيا هدفمند كردن يارانه ها است؟ اگر منظور از تحول اقتصادي هدفمند كردن يارانه ها است، كه قانون آن وجود داشته و تصويب شده است، اگرچه به سد تثبيت قيمت هاي مجلس هفتم برخورد كرد. بحث هدفمند كردن يارانه ها كه كار كارشناسي چند ساله روي آن انجام شده و همه ابعاد آن كاملاً روشن و قابل استناد است ، همه چيز در آن است. گفته است كه در مورد گاز طبيعي، برق، سوخت و گازوئيل بخش كشاورزي، صنايع، حمل و نقل عمومي، نقاط آسيب پذير جاده ها و... چه كنيم، همه چيز توضيح داده شده و تصميم گيري كرده است و همه اختيارات را براي اجرا در آن قالب به دولت داده است. آن قانون وجود دارد فقط مجلس هفتم به دليل تثبيت قيمت ها آن را لغو كرد. اولين اقدام آن بود، آن را دوباره احيا كنند، وجود داشت و كار هم شده بود چرا از اول چيز ديگري بگوييم، اما اگر موارد ديگري هم هست، گفته شود. ضمن اينكه تنها يك قانون خوب لازم نيست تا به جايي برسيم، بايد قابليت هاي اجرايي هم براي آن وجود داشته باشد يعني مديريتي كه بتواند آن را اجرا كند.
-طرح تحول اقتصادي نشدني است؟
من اصلاً نمي دانم طرح تحول اقتصادي چيست؟ من در مورد هدفمند كردن يارانه ها صحبت كردم و گفتم اگر كسي بخواهد آن را اجرا كند قانون آن وجود داشت و ما هم در دولت آقاي خاتمي به دنبال اجراي آن بوديم. مي توانند آن را تصويب كنند ولي شرط موفق شدن آن مديريت خوب است، يعني به ساختار مديريتي متناسب براي اجرا نيازمند است. هر بخشي را به دست هر كس بدهيد نمي تواند اجرا كند. ملاحظه كرديم كه قانون ارزش افزوده كه بسيار ساده تر و تك بعدي تر از قانون يارانه ها بود به خوبي اجرا نشد.
-شما اشاره كرديد كه سال آينده، آثار تورمي كاهش قيمت نفت يعني در6 ، 7 ماه آينده به تدريج خود را نشان خواهد داد. امروز ذهن برخي از جناح ها و شخصيت هاي بزرگ كشور و مردم درگير انتخابات است، برخي مي گويند آقاي احمدي نژاد چهار سال از بركات افزايش قيمت نفت استفاده كرد، چهار سال هم منتظر باشد و مشاهده كند كاهش قيمت نفت چه تاثيري دارد. برخي عقيده دارند ما بايد تغيير و تحولي ايجاد كنيم، صرف نظر از اينكه چه اتفاقي افتاده است. آيا واقعاً به تغيير مديريتي نياز است يا كارهايي كه اتفاق افتاده فقط بايد توسط مديريتي كه الان هست ادامه پيدا كند؟ آيا شما به تغيير توصيه مي كنيد يا از تثبيت وضعيت فعلي دفاع مي كنيد؟
من نمي توانم از اين وضعيت دفاع كنم.
-به عنوان يك كارشناس.
بيش از يك كارشناس هستم. من يك مدير ارشد راهبردي بوده ام و كارشناس نيستم. من به عنوان فردي كه مدير سياسي ارشد كشور بودم اين وضع را براي ايران نمي پسندم. اينكه چه كنيم، كار سياسيون حرفه يي است، ولي از اين منظر نمي پسندم.
-از نگاه مديريتي خودتان، ملت بايد چه كنند؟ همين وضعيت را ادامه دهند؟
من نماينده ملت نيستم.
-شما تجربياتي داريد.
من عقيده دارم اين وضع خوب نيست.
-آيا مي توان اين وضع را در آينده مديريت كرد؟ اگر دولتي اراده تغيير داشته و قصد انجام كار را داشته باشد مي توان آن را مديريت كرد؟
مديريت آن بسيار سخت است. دلارهاي بادآورده را از دست داديم.
-فقط همين را از دست داديم؟
خيلي چيزها را از دست داديم.
-از چه نظر؟
از همه نظر، فرهنگي و... اكنون جايگاه ما در منطقه با چهار سال پيش متفاوت است، احترام مردم، جايگاه و... فرق كرده است.
-در اوپك چطور؟
اوپك را نمي دانم ولي حتماً در اوپك هم اثر دارد، زيرا در آنجا همه وزرا، نماينده سياسي دولت هايشان هستند و روابط كلان دولت ها با هم در روابط آنها در اوپك تاثير مي گذارد. وزير نفت نماينده يك نظام است، روابط كلي كه پشت سر او وجود دارد و او را حمايت مي كند، حرف او در آنجا و در تنظيم روابط او با ساير اوپكي ها اثر دارد.
-آقاي مهندس، مسائل نفت را چقدر دنبال مي كنيد؟
چه چيز آن را؟
-اخبار نفت و گاز.
مقداري دنبال مي كنم.
-چقدر در جريان هستيد؟
من در جريان كار داخلي وزارت نفت نيستم.
-افتتاح فازهاي 6 ، 7 و 8 پارس جنوبي كه پيشرفت آن در زمان شما بيش از 65 درصد بود را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
بيشتر از 73 و 74 درصد بود.
-5/67 درصد عملياتي آن بود؟
خير،70 و خرده يي بود. اين آمار البته براي آخر تير 1384 است. فكر مي كنم در اين سه سال و نيم 20 درصد پيشرفت داشته است.
-يعني به بهره برداري كامل نرسيده است؟
خير، پيشرفت آن حدود 90 و چند درصد مي شود.
-فازهاي 9 و10 را چطور ارزيابي مي كنيد؟
يك واحد آن در حال آماده شدن است. نمي دانم چقدر پيشرفت كرده است.
-آخرين باري كه به پارس جنوبي رفتيد، چه زماني بود؟
من سه سال و نيم است كه به آنجا نرفته ام. از برنامه هاي خودمان نيز عقب هستيم. زماني كه ما در نفت بوديم با پوست كلفتي همه كارها را تحمل كرديم ولي مديران ديگر در تصميم گيري هاي مهم احتياط مي كنند و تصميم نمي گيرند و اين باعث مي شود بدون اينكه چيزي بگويند كارها عقب بيفتد. من تعويق در تصميمات را خطر مهمي مي دانم. هيچ كس جرات نمي كند كاري را با مسووليت خود انجام دهد.
-چرا جرات نمي كنند؟
ترس دارند كه دستگاه نظارتي يقه آنها را بگيرد و كسي به داد آنها نرسد.
-آقاي زنگنه، آيا همچنان از كرسنت حمايت مي كنيد؟
اين بحث مفصلي است. با يك كلمه نمي توان گفت. اين خود يك مصاحبه است.
-آيا حمايت مي كرديد؟
بله، آن قرارداد به اندازه كافي معتبر است و به اندازه كافي مكانيسم هايي براي تجديدنظر در قيمت دارد.
-از مذاكرات صدور گاز ايران با هند و پاكستان چطور؟
هنوز قراردادي با آنها امضا نشده است.
-قرارداد امضا نشده ولي با صحبت هايي كه انجام مي شود آيا فكر مي كنيد به قرارداد منجر شود؟
با اوضاعي كه بين هند و پاكستان است، هيچ وقت به قرارداد منجر نمي شود.
-نظرتان در مورد اين جمله آقاي نژادحسينيان چيست؛ «برنامه مدوني براي نفت و گاز نداشتيم و نداريم»؟
از خودشان بپرسيد، زمان ما برنامه وجود داشت.
-ايشان معاون شما بوده اند؟
من معتقدم ما برنامه داشته ايم، هم در برنامه سوم و هم در برنامه چهارم. هم برنامه 10ساله و هم افق چشم انداز روشني داشته ايم كه به كجا مي خواهيم برويم.
-پارس جنوبي را در يك جمله از سال 84 به بعد تعريف كنيد.
آرزوهاي بر باد رفته.
-آيا شما راهكار برون رفت از اقتصاد نفتي را كه تدوين كرده بوديد، به دستگاه هاي ذي ربط ارائه داده ايد؟
خير، من آنها را سر كلاس درس مي دهم.
-آيا در جهت آن عمل شده است؟
خير، در اين سال ها نه تنها در جهت آن عمل نكرديم، بلكه برعكس آن عمل كرديم.
-مراودات بين المللي وزارت نفت با شركت هاي خارجي مخصوصاً اروپايي ها را چطور مي بينيد؟
در حد امضاي يادداشت تفاهم بدون پشتوانه عملي.
-سپردن پروژه به كشورهاي آسيايي به خصوص مالزي و چين را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
ايرادي ندارد. به خصوص در مورد سپردن پروژه به چيني ها موافق هستم.
-آيا مي توانند اجرا كنند؟
بله، چين مي تواند، اما مالزي دستاورد چنداني ندارد ولي چين بازار بزرگ مصرف است و بزرگ ترين بازار مصرف آينده دنيا است.
-از نگاه شما ساخت پالايشگاه هنوز هم غيراقتصادي است؟
بله، هنوز هم از منظر اقتصادي به اصطلاح مارجين پالايش بسيار كم است و نرخ بازگشت سرمايه در طرح هاي پالايشي هنوز هم خيلي پايين است. البته در تمام سال هايي كه من در وزارت نفت بودم، تكليف صريح همه مجلس ها از مجلس پنجم تا مجلس هفتم كه در قوانين بودجه منعكس مي شد اين بود كه بايد طرح هاي پالايش به تشخيص وزير نفت و تاييد شوراي اقتصاد داراي بازدهي اقتصادي مناسب باشد.
-فكر نمي كنيد اگر پالايشگاه داشتيم الان تا اين اندازه وابسته به كشورهاي ديگر نبوديم؟
وابسته نيستيم.
-ما روزي 20 ميليون...
وابستگي نيست، ما نفت را مي فروشيم.
-براي همين 20 ميليون مشكل داريم. در سال جاري براي خريد بنزين بارها با مشكل مواجه شده ايم؟
چيزهاي ديگري درست كنيم. از نظر من در دنيا اين مسائل وابستگي محسوب نمي شود و پارادايم ديگري است. شما پارادايم خودكفايي را در همه چيز دنبال مي كنيد. من به سياست جايگزيني واردات اعتقاد ندارم.
-مي توان اين طور برداشت كرد كه به خودكفايي اعتقاد نداريد؟
من به سياست جايگزيني واردات اعتقاد ندارم. در اقتصاد بايد در جاهاي اقتصادي تعامل كرد، مگر در مواردي كه به امنيت ملي مربوط مي شود مثل گندم.
-اگر روزي نفت ما را نخرند، چه اتفاقي مي افتد؟
اين طور پيش نمي آيد. ما نبايد اجازه دهيم پيش بيايد.
-فكر مي كنيد مردم چقدر مي توانند حرف بزنند؟
همين قدر كه حرف بزنند و همين را بگويند، هر چه مي دانند و تكليف آنهاست. انسان بيشتر از توان و طاقتش تكليفي ندارد. الگوي ما، در تعامل با جهان است يا در تقابل هميشگي با جهان؟ مي گوييم با امريكا دعوا داريم، ولي اين طور مي گويند كه هم با امريكا، هم با اروپا، هم با آسيا، هم ژاپن و همه و... يكي از روساي مسوول قوه مجريه حرف جالبي زد و گفت دنيا كاري نكند كه خود را در رابطه با ايران منزوي كند. دنيا خود را با ما منزوي كند؟، پس شما همه دنيا را تحريم مي كنيد؟ به نظر من اين صحبت ها توهين به شعور مردم است. در بحث نظامي همه تكنولوژي خاص خود را دارند، مواردي هم توسط مسوولان بالاي كشور و مديران ارشد كشور تشخيص داده شود اما اينكه مثلاً بحث بنزين است. بنزين كه با آب توليد نمي شود. بايد پولي عظيم براي احداث پالايشگاه تخصيص داده شود كه از جاي ديگري كم مي شود و يك توسعه ديگر را متوقف مي كنيم كه به اين قسمت پول داده مي شود تا بنزين توليد شود. در توليد ناخالص كشور، بنزين چه اثري دارد؟ چرا خودروسازي ها را درست نكنيم كه مصرف بنزين نصف شود؟ چرا حمل و نقل عمومي را درست نكنيم؟ چرا پولي كه مي خواهيم براي احداث پالايشگاه بدهيم به مترو، حمل و نقل عمومي و بهبود خودروها ندهيم؟ اكنون برخي از خودروهاي ما نسبت به استاندارد جهاني 5/1 تا دو برابر مصرف دارند. چرا ما خودروهاي استاندارد نداريم؟ ما پارادايم بنزين ارزان و خودروي گران را گرفته ايم در مقايسه با پارادايم ديگري كه در دنيا است و بنزين گران و خودرو ارزان است. ما اكنون هم به سمت خودروي گران و هم بنزين گران مي رويم. نبايد اين طور باشد. اكنون بنزين بالاي 800 - 700 تومان براي مردم درمي آيد. چه كسي گفته بنزين ارزان است. دولت ماليات مي گيرد و ضعف مديريت در تشكيلات خودروسازي را مي پوشاند، براي يك عده انحصار گذاشته است و واردات را به شدت محدود كرده است. ساختار و پارادايم كلي آن اشتباه است. پس اين اتفاقات را به دنبال خود دارد. بايد بنزين درست شود و بقيه مسائل آن هم درست شود. خودرو كالاي سرمايه يي شده است در حالي كه در دنيا خودرو به سمت كالاي مصرفي مي رود، همان طور كه موبايل به سمت كالاي مصرفي مي رود. عمر يك موبايل دو سال است. مدل هاي جديد و كارايي هاي بيشتر مي آيد، اما اين مساله را در خودرو قبول ندارند.
-آيا دستيابي به توليد روزانه 3/5 ميليون بشكه نفت تا پايان برنامه قابل تحقق است؟
تقريباً مي توان گفت تا پايان سال آينده اين كار غيرممكن است.
-سياست هايي كه شما از آن انتقاد مي كنيد، توسط دولت و قوه مجريه تدوين و پردازش نشده است و مجموعه بزرگ تري تصميم مي گيرند. خود شما در مجمع تشخيص مصلحت حضور داريد.
خير، اين تصميمات به ما مربوط نمي شود.
-چرا ا ينها را منتقل نكرديد؟
زيرا جزء وظايف ما نيست.
-چرا شخصاً منتقل نكرديد؟
من به دولت هيچ دسترسي ندارم. وظيفه مجمع تشخيص هم اين نيست كه آن را منتقل كند. دستور و مسائل و وظايف آن مشخص است.
-اگر در زمان وزارت شما مديرعامل شركت ملي نفت درباره يكي از ميادين نفتي اظهار بي اطلاعي مي كرد، شما چه برخوردي با ايشان مي كرديد؟
تا در چه سطحي باشد، ميدان در حال توسعه؟
-مثلاً اسفنديار.
بايد ملاحظه كرد و تذكر داد كه چرا اطلاع ندارد، از نظر حيثيتي بسيار بد بود.
-اگر بار ديگر وزير نفت شويد، اولويت كاري شما چگونه خواهد بود؟
ديگر وزير نمي شوم.
-معاونان سابق شما معتقدند شما برمي گرديد.
ديگر وزير نمي شوم.
-نامزد رئيس جمهوري مي شويد؟
فعلاً در اين مورد تصميمي نگرفته ام.
-برخي معتقدند روند توسعه در دولت گذشته كند بود. آيا بازگشت كشور به مسير توسعه روند كندي داشت.
كند نبود، در حال خوب شدن بود.
-در حال حاضر چگونه است؟
بسيار كند است.
-آيا قابل برگشت است؟
خيلي سخت است.
-امكان پذير است ولي سخت است؟
بله.
-سختي كار كجاست؟
چند سال مردم بايد بيشتر سختي ها را تحمل كنند.
-بايد چه كار كنند؟
بايد بالاخره تحمل كنند.
-فكر مي كنيد تورم به چند درصد برسد؟
ممكن است به 60 درصد هم برسد.
-تورم رواني يا تورم نهادينه شده؟
اگر طرح تحول اجرا شود برخي مي گويند چند سال تورم بالاي 50 درصد داريم.
-آقاي مظاهري معتقدند تورم نهادينه شده حداقل به 27 درصد مي رسد؛ يعني پايه تورمي 27 درصد مي شود.
تورم خيلي بالا مي رود. اگر مردم قبول كنند كه افراط گري براي كشور بسيار بد است، به هر چه از دست داده ايم مي ارزد.
-واقعاً؟
بله، افراط گري بد است و افراط گري بايد در جامعه ما مطرود شود.
-در هر حوزه و در هر كاري؟
بله، افراط گرايي و تك روي و مخلوط كردن آسمان و زمين با يكديگر، مخلوط كردن معنويات واقعي با خرافات، مخلوط كردن اين اوضاع، همگي اشكال دارد.
-نكته يي كه شما گفتيد بسيار كليدي است واقعاً اگر بيارزد، به نظر شما مردم به اين نتيجه رسيده اند؟
نمي دانم، بعداً معلوم مي شود.
-شما به عنوان يكي از مردم؟
من هيچ وقت با اين جريان موافق نبودم.
جمعه 29 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]
-
گوناگون
پربازدیدترینها