تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837150743
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز لطفا هوا را هم سهميهبنديكنيد
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز لطفا هوا را هم سهميهبنديكنيد
جام جم آنلاين: روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترنين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «فرار به جلو»،«غدير و مردمسالاري ديني»،«بحث دوستانه»،«دلشوره مقدس»،«گراني براي چه؟خوشحالي كنيد»،«ضرورت شناخت آثار غدير»،«آمريكا و ايران»،«لطفا هوا را هم سهميهبنديكنيد» كه برخي از آنها در زير ميآيد.
جام جم
«آمريكا و ايران» عنوان يادداشت روز روزنامه جام جم به قلم علي دارابي است كه در آن مي خوانيد؛اين روزها به دليل روي كار آمدن اوباما در انتخابات رياست جمهوري و شعار «تغيير» كه تابلويي براي تداوم سياستهاي مداخلهجويانه آمريكا در جهان ميباشد داستان كهنه مذاكره و رابطه ميان ايران و آمريكا مطرح شده است و برخي از جريانات سياسي در داخل كشور آن را فرصتي براي ديپلماسي كشور تحليل كردهاند.
اما چرا مذاكره و رابطه با آمريكا تا زماني كه لابي صهيونيسم و گردانندگان سياست در آمريكا همچنان درصدد استيلا و برتري خود باشند فايدهاي ندارد؟ اهم اين دلايل عبارت است از:
[يكم:] بسياري از صاحبنظران برجسته و تاثيرگذار در تصميمگيري سياست در آمريكا چون ساموئل هانتينگتون براين باورند كه آمريكا 3 چهره دارد:
«آمريكاي ملي» كه متكي بر مرزهاي جغرافيايي است. «آمريكاي امپراطوري» كه با استفاده از زور همچنان داعيهدار اداره جهان است و بالاخره «آمريكاي جهانوطني» كه مراد، جهاني است كه آمريكا را ميسازد.
همه اين صاحبنظران در تعريف نهايي از آمريكاي امپراطوري كه ميخواهد جهان را بسازد و ارزشهاي باصطلاح غربي چون دموكراسي، صلح و حقوق بشر را براي جهانيان به ارمغان بياورد يعني همين چهره آمريكا كه اشغالگري و تجاوز آن در 2 كشور همسايه عراق و افغانستان را شاهد هستيم سخن ميگويند.
همان آمريكايي كه رمزي كلارك دادستان اسبق آمريكا گفت: «آمريكا در يك قرن اخير بيش از 170 مداخله نظامي در ساير كشورها را به بهانه صدور ارزشهاي غربي و واژه افسونگر دموكراسي در رزومه كاري خود ثبت كرده است.» و اين چهره واقعي آمريكاست.
[دوم:] فارغ از آن كه چه فردي رئيسجمهور بوده و يا چه حزبي [دموكرات جمهوريخواه] در آمريكا بر سر كار آمده است اما واقعيت آن است كه در نيم قرن اخير اگر چه برخي سياستها به ظاهر تغييراتي كرده است اما سياست هاي خاورميانهاي آمريكا همچنان ثابت و استوار بوده است: تضمين استمرار صدور نفت به آمريكا، حمايت از رژيمهاي دست نشانده، تقويت همهجانبه رژيم اشغالگر قدس [اسرائيلمحوري] ، مقابله با اسلام سياسي و در ساليان پس از پيروزي انقلاب اسلامي مقابله با كانون اسلام سياسي كه جمهوري اسلامي بوده است. تمامي اسناد امنيتي و سياستهاي آمريكا در 30 سال اخير در مقابله با ايران از براندازي و تغيير رژيم تا محاصره اقتصادي و سياسي گوياي اين سياست خصمانه و كينهتوزانه است.
[سوم:] ايران قبل از انقلاب حياط خلوت آمريكا بوده است و رژيم پهلوي نقش ژاندارم منطقه را براي تامين منافع آمريكا بر عهده داشت. كودتاي 28 مرداد 1332 و ساقط كردن دولت مصدق نمونهاي از مداخلات بيپايان آمريكا در ايران است كه چند سال قبل وزير خارجه وقت آمريكا [خانم آلبرايت] از مداخله آمريكا در اين كودتا رسما اعتراف كرد.
بيشك با سقوط دولت پهلوي، مردم ايران به استبداد داخلي و استعمار و استكبار خارجي توامان نه گفتند و شعار استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي براي پايان بخشيدن به اين وابستگي و سلطه بود.
[چهارم:] اسناد رسمي و غيرقابل انكار در سفارت سابق آمريكا در ايران يا همان لانه جاسوسي، گوياي برنامهها و نقشههاي آمريكا براي تداوم دخالت در ايران حتي پس از انقلاب اسلامي است. نسل جوان بدانند اين آمريكا بود كه ابتدا تصميم به محاصره اقتصادي و قطع رابطه با ايران كرد. اين آمريكا بود كه با حمايت خود از رژيم بعثي حاكم در عراق جنگ ظالمانه و تجاوزكارانه 8 ساله را به ايران تحميل كرد. بلوكه كردن اموال و دارايي هاي ايران، تحريمهاي گسترده سياسي و اقتصادي، حمايت آشكار و نهان از اقدامات از جمله كودتاهاي عليه جمهوري اسلامي، صدور قطعنامههاي غيرواقعي و تهديدكننده و تحريمكننده عليه ايران گوشهاي از اقدامات دولتهاي جمهوريخواه يا دموكرات حاكم در آمريكا عليه جمهوري اسلامي بوده است.
[پنجم:] در طول ساليان اخير بهرغم سياستهاي خصمانه آمريكا [چه دموكراتها و چه جمهوريخواهان] در آمد و شد دولتها در ايران برخي اقدامات يا رايزنيها براي مذاكره و گفتگو صورت گرفته است.
جريان مكفارلين در دولت هاشمي رفسنجاني، برداشتن ديوار بياعتمادي و طرح گفتگو در دولت خاتمي و بالاخره ارسال نامه از سوي احمدينژاد به اوباما 3 نمونه از اقدامات دولتهاي وقت كه هر سه نيز قابل انتقاد و نقد ميباشد به حساب ميآيند كه هيچ كدام باز نتوانست رويكردي از سياست جديد آمريكا را نسبت به ايران به همراه داشته باشد و درب بر همان پاشنه همچنان ميچرخد.
اشتباه نشود دولتمردان بايد تهديدها را به فرصتها تبديل كنند ، با اتخاذ ديپلماسي فعال از صف طولاني ائتلاف كنندگان عليه ايران بكاهند ، بهانه به دست دشمنان ندهند ، نسبت به روشنگري افكار عمومي بخصوص درباره حق مسلم ايران در دستيابي به فناوري نوين هستهاي براي مصارف صلحآميز اهتمام نمايند ، در مجامع جهاني تاثيرگذار و با برنامه حضور فعال داشته باشند و اين انتظار بحق مردم از مسوولان و دولتمردان ميباشد.
اما همواره بايد اين نكته را درخصوص آمريكا مدنظر داشته باشند كه سياست خارجي آمريكا را با رژيم صهيونيستي تعريف كنند ، به عبارت ديگر ديپلماسي آمريكا متاثر از لابي صهيونيستها ميباشد و همچنين نيك بدانند كه از نظر جمهوريخواهان و دموكراتها بزرگترين خطر پس از دوران جنگ سرد گسترش اسلام سياسي است.
خيزش بزرگ در كشورهاي اسلامي و رشد جنبش هاي آزاديخواهي و مداخله و اشغالگري آمريكا از سوي ديگر گوياي اين واقعيت است. و براستي تا اين راهبرد و رويكرد در سياست خارجي آمريكا تغيير نيابد همان كه رهبر فرزانه فرمودند: «مذاكره و رابطه با آمريكا به مثابه كوچه بنبست است.»
اعتماد ملي
«فرار به جلو» عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد ملي است كه در آن ميخوانيد؛پاسخ محمد شريعتمداري، وزير بازرگاني دولت سيدمحمد خاتمي در عصر دولت اصلاحات پاسخ مناسب و در شأني به برخي اظهارات غيرصادقانهاي است كه طي روزهاي اخير مطرح ميشود.
در حالي كه عملكرد دولت نهم در نحوه برداشت و چگونگي هزينهكرد آنان در سه سال گذشته از پرسشهاي كليدي منتقدان ازجمله اصولگرايان است، طرح برخي شبههافكنيهاي ناصواب تنها يك فرار به جلوي مضحك است. در حالي كه دولت اصلاحات تنها در يك دوره فروش نفت را به رقم 68 دلار تجربه كرد، عمده دوران دولت احمدينژاد رقم نفت بالاي يكصد دلار بود.
وزير بازرگاني كابينه خاتمي با اشاره به واردات 280 ميليون دلاري ميوه در سال 86 به آثار سوء اين حركت ناپسند بر توليد ميوه در ايران اشاره داشت. ايران كشور نيمهخشك وكمباراني است كه دولتهاي پيشين تلاشهايي براي ارتقاي توليدات كشاورزي مصروف داشتهاند.
موضوع ديگر، صداقت دولت اصلاحات در مراقبت و حفاظت از صندوق ذخيره ارزي بود. دولت در آن سالها عليرغم فرصتهاي فراوان براي بهرهبرداري از ذخيره ملي جهت اهداف خاص خود، تحت هيچ شرايطي تعهد ملي خويش و منافع ملي را فداي استفاده از شرايط آني نكرد. اين در حالي است كه دولت در محصولاتي چون گندم، برنج، جو و... به سطحي ميرسيد كه تا 50 سال تاريخ كشاورزي ايران بيسابقه بوده است. در حوزه آمايش سرزمين چه در بعد سرمايهگذاري داخلي و چه در بعد جذب سرمايههاي خارجي، فرصتهاي ملي و ظرفيتهاي اقليمي مطالعات دقيق، علمي و هدفمندي صورت پذيرفت. اين مطالعات توسعه ملي را با هدف حذف محروميتها، افزايش ظرفيتهاي ملي و استفاده از توان همهجانبه كشور وجهه همت خويش قرار داد؛ در شرايطي كه نه رسانه ملي و نه ديگر اركان رسانهاي حمايت و انعكاس مناسبي از اين خدمات به تصوير نميكشيدند.
با اين همه وجدان تاريخي ملت ايران خدمت صادقانه را از تظاهر رياكارانه به خوبي تشخيص ميدهد. مهم نيست بدخواهان و غيرمنصفها چه ميگويند. نگرانيهاي اين روزهاي اصولگرايان نزديك به دولت از فعاليت اصلاحطلبان دلايل فراواني دارد كه قطعا يكي از آن دلايل خاطره خوش مردم از اقدامات مديران اصلاحطلب است.
رسالت
«غدير و مردمسالاري ديني» عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم سيد مرتضي نبوي است كه در آن مي خوانيد؛ حادثه غدير از اين نظر بسيار مهم بوده كه سرنوشت سياسي آينده مسلمانان و موحدان را به روشني ترسيم كرده است . شايد به همين دليل بود كه خداوند بعد از اين واقعه فرمود : “امروز كافران از دين شما (ايجاد انحراف و اخلال در آن ) نااميد شدند پس شما از آنها نترسيد بلكه از من بترسيد .امروز دين خود را براي شما كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام گردانيدم.”(1)
پيام غدير از نظر خداي سبحان آن چنان خطير و موثر بود كه حج يعني اجتماع جهاني اسلام و اطراف مكه يعني مركز ارتباطات مسلمانان را به عنوان زمان و مكان ابلاغ آن پيام ماندگار به عموم مردم انتخاب كرد. خداي حكيم رساندن شفاف و تمام و كمال پيام غدير را به مردم به گونهاي كه جاي ترديدي براي احدي باقي نگذارد در يك كفه و همه رسالتهاي ديگر پيامبر خاتم را در كفه ديگر قرار داد و فرمود : “اگر اين پيام (پيام غدير) را نرساني [در حقيقت] رسالت و ماموريت خود را به انجام نرساندهاي.”(2)
ابلاغ اين پيام آنچنان آينده تاريخ سياسي بشريت را روشن ميكرد كه عدهاي بر آن شدند به هر قيمت جلوي آن را بگيرند اما خداوند امنيت پيامبر عظيم الشان خود را بر عهده گرفت و از او خواست پيام غدير را به عموم مردم برسانند. (3)
بنده بر اين باورم كه پيام سياسي غدير ، مردمسالاري ديني است . چرا ؟
سيره و زندگاني سياسي علي عليهالسلام اين مسئله را به خوبي به اثبات ميرساند. مردم بعد از رحلت جانگداز رسول اعظم خدا (ص) با علي (ع) بيعت نكردند و سراغ ديگران رفتند . علي (ع) و بويژه فاطمه(س) دختر معصوم رسول خدا (ص) براي اثبات شايستگي و مشروعيت الهي حضرت علي براي امامت و رهبري سياسي امت اسلامي تلاش بسيار كردند اما اين سعي در كوتاه مدت به نتيجه نرسيد. امت رهبران ديگري را انتخاب كردند و علي عليه السلام در حد ضرورت همكاري و جامعه اسلامي و نظام سياسي را از خيرخواهيها و مشورتهاي خود بينصيب نفرمود .
بعد از عثمان مردم يكپارچه سراغ علي (ع) رفتند و با اصرار با او بيعت كردند و اينك امامت و رهبري سياسي علي (عليهالسلام) بر جامعه اسلامي تحقق پذيرفت . علي(عليهالسلام) كه تا ديروز از مشروعيت الهي برخوردار بود، داناترين مردم به كتاب و دين خدا بود و عادلترين مردم و از خطا و عصيان مصون و معصوم بود اينك از مشروعيت مردمي يعني پذيرش و اقبال امت هم برخوردار شد و اين است مردمسالاري ديني (همان چيزي كه خداي عليم در غدير براي بندگان خود پسنديد و به آن رضايت داد.)
در مردمسالاري ديني مردم تصميم ميگيرند منتهي تصميمات خود را بر ارزشهاي الهي يعني وحي ، علم، عدل ،آزادي ،دانايي و تقوا استوار ميسازند.
هنگامي كه علي (ع) بيعت را پذيرفت پيمان خود را با مردم بر كتاب خدا و سنت رسول استوار ساخت. مفهوم اين پيمان اين است كه رهبري اسلامي هم پاسخگوي امت و هم پاسخگوي خدا بر اساس معيارهاي وحي و سيره رسول خدا (ص) است . علي(ع ) همانگونه كه در نهجالبلاغه به مالك سفارش ميكند هم طالب رضاي خدا و هم به دنبال جلب رضايت عامه مردم است و اين چهره زيباي مردمسالاري ديني است .
امامت امت به خدا و به خلق خدا خيانت نميكند، چون عادل است .
پينوشتها:
-1 سوره مائده، آيه 3 -2 سوره مائده، آيه 67 -3 سوره مائده ،آيه 67
كارگزاران
«بحث دوستانه» عنوان سرمقالهي روزنامهي كارگزاران به قلم هدايت آقايي است كه در آن ميخوانيد؛آقاي سيدمحمد خاتمي در جلسه روز دوشنبه با حضور دانشجويان و دانشگاهيان دانشگاه تهران در واكنش به شعارهاي «مرگ بر بد...» اظهار كردند: «اين شعارها را ندهيد ما بحث دوستانه داريم.» اين جمله كوتاه اساس حركت اصلاحطلبي است، به نظر ميرسد مهمترين وجه مميزه فعالان اصلاحطلبان با مخالفان نظام و نيز جناح راست در اتخاذ همين خطمشي باشد، بيترديد هر نظام مديريتي چه در سطح ملي و چه در سطوح خرد به دليل آنكه حاصل تفكرات، برداشتها و تجربيات انسانها است لذا نميتوان انتظار داشت تا به طور مطلق آن نظام بيعيب و نقص باشد، چنانكه در ابتداي دهه دوم پس از پيروزي انقلاب اسلامي و در زمان حيات امام خميني(ره) نيز قانون اساسي به عنوان تبلور نظام جمهوري اسلامي مورد بازنگري قرار گرفت امروز هم كه 30 سال از تولد اين نظام سپري ميشود، نه تنها تنگناها و كاستيها خود را بيشتر از پيش نشان داده، بلكه توقعات نسل جديد و مطالبات تازه آنها نيز بايد مورد توجه قرار گيرد.
نگاهي به تحقيقات و بررسيهاي اجتماعي، به ويژه در ميان جوانان و لايههاي مختلف مردم نشان ميدهد كه اگرچه آنها دنبال عقبگرد از شعارهاي اصلي انقلاب نيستند ولي نيازمند به يك گفتمان و ادبياتي تازهتر و اصلاحاتي در شيوهها، مقررات، قانون و در يك كلام همه عوامل موثر در زندگي روزمره خود دارند. نياز به اين تغييرات از مسيرهاي مختلف امكانپذير است، در جوامعي كه حاكميت گوش شنوايي براي شنيدن صداي مردم ندارند، به ناچار بين مردم و حاكميت تصادم به وجود ميآيد كه در اين صورت يا به انقلاب و يا به جنگ داخلي منجر ميشود، اما در جوامعي كه مجموعه سياستمداران و حاكمان داراي خرد و تدبير حكومتي هستند با ميدان دادن به روشنفكران و فعالان اجتماعي از يك طرف، واقعيات و مطالبات مردم را درك ميكنند و از طرفي به تخليه فشارهايي كه عامل بحرانهاي سياسي هستند، ميپردازند.
با اين استدلال، گفته آقاي خاتمي را ميتوان ترجمان همين راهبرد تلقي كرد و با چنين رويكردي جايي براي منازعه و تهاجم نخواهد ماند. حال بايد ديد جرياناتي كه از هر بهانهاي براي تشكيل فضاي دشمني استفاده ميكنند، چه منافعي دارند؟ چند روز قبل همايشي تحت عنوان نفت، توسعه و دموكراسي توسط بنياد باران برگزار شد كه با مروري بر مطالب عنوان شده در آن نشست و حضور مديران باسابقه و نيز بيان مطالب بسيار مفيد، ارزنده بودن اين اقدام بر كسي پوشيده نيست اما به يكباره تمامي رسانهها و چهرههاي يكي از جريانات تند و افراطي از جبهه اصولگرا هجومي گسترده و جنگطلبانه را عليه اقدام ياد شده آغاز كرد كه هر ناظر بيطرف اگر بخواهد نسبت به اين حركتها قضاوت كند، چيزي جز حفظ وضع موجود و قدرت فعلي به هر قيمتي برداشت نخواهد كرد.
حاصل كلام آنكه اگر همه انديشمندان و دلسوزان ملت ميپذيرند كه در فضاي دوستانه، ميتوان هر نظر و پيشنهادي را مطرح كرد و نهايتا از مسير قانوني پيگير ديدگاههاي جديد بود بنابراين ضروري است تا بساط شيوههاي خصمانه را با خردمندي جمع نماييم و اگر امروز دستبهكار نشويم فردا خيلي دير خواهد بود.
كيهان
«دلشوره مقدس» عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حسين شريعتمدارياست كه در آن ميخوانيد؛ انگار دلشوره داشت، او خود در خطبه اي كه بعد از آن ماجرا خواند به اين دلشوره اشاره كرد. دقايقي قبل گفته بود آنان كه رفته اند بازگردند و آنها كه هستند برجاي بمانند تا جماعتي كه در راهند نيز برسند. بركه اي بود بيرون مكه و رسول خدا(ص) از آخرين سفر حج بازمي گشت. واقعه عظيمي در راه بود. جماعت كه به سامان آمدند، پيامبرخدا(ص) بر منبري از جهاز شتران فراز آمد و از خبري كه تازه از جانب خدا رسيده بود خبر داد. خبري كه به قول خدا، اگر از آن خبر نمي داد، رسالتش را انجام نداده بود. خبر اول دنيا، نه فقط براي آن روز، كه براي همه روزها...« فرشته وحي از جانب خدا مرا فرمان داد مردم را خبر دهم كه علي بن ابيطالب، برادر، جانشين و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسي است. با اين تفاوت كه نبوت به من ختم مي شود و پس از من پيامبري نخواهد بود.»
در كلام خدا مژده ديگري هم بود«... امروز كافران از دست اندازي به دين شما مأيوس شدند، امروز دين شما را كامل و نعمت خود را بر شما تمام كردم و راضي شدم كه اسلام دين شما باشد»، پس اسلام بدون امامت علي، نه كامل است و نه تمام و نه مورد رضاي خداي سبحان.
با اين مژده، چرا باز هم رسول خدا(ص) دلشوره داشت؟ و دست به دعا برداشت كه؛ «خدايا! هركه او را دوست مي دارد، دوست بدار و هر كه او را دشمن مي دارد، دشمن بدار. ياري كننده او را ياري كن و دشمنانش را خوار و بي مقدار فرما»... كار ابلاغ كه تمام شده بود و خبري كه خدا مي خواست به مردم رسيده بود، پس چرا باز هم رسول خدا(ص) دلشوره داشت؟! نفرين به دشمن علي و طلب ياري براي دوستان او، مگر بعد از آن خبر كه از سوي خدا آمده بود، ميدان ديگري هم به تخاصم با علي در پيش بود؟
2-پيام خدا در غدير ابلاغ شد ولي تحقق آن به تاخير افتاد. فقط چند سالي علي(ع) بر كرسي خلافت ظاهري نشست. شايد به اين خاطر كه پيام خدا با يك الگوي به بارنشسته نيز همراه باشد تا آيندگان اين نسخه را پيچيدني و اين راه را رفتني بدانند و با اين بهانه كه «كار نيكان را قياس از خود مگير»، نسخه اي كه خدا تجويز كرده بود را وامگذارند. اما، تأخير چرا؟!
در كناره اي از جنگ صفين مالك اشتر كه از خدعه شاميان و مظلوميت مولايمان غصه دار بود به عمار ياسر گفت؛ كاش مي توانستم علي را به دوراني ببرم كه مردمان قدر او بدانند و فرماني كه مي راند را بر صدر نشانند. عمار در پاسخ گفت؛ شنيده ام آن روز در راه است و شايد مالك از اين مژده آرام گرفته بود. اما، تا علي در قيد حيات بود- بخوانيد تا حيات در قيد علي بود- از شنيده عمار و آرزوي مالك خبري نشد كه هيچ، فرزندان معصوم و امامان بعد از او را نيز به خاك و خون كشيدند و پيروانش را دست و سر و گردن بريدند... و از آن پس اين قصه همچنان پرغصه باقي ماند تا دوران به خميني رسيد و پيام غدير كه در اوراق كتاب ها و فضاي ذهن ها باقي مانده بود از غربت بيرون آمد و بر كرسي قدرت نشست. پيام غدير در فاصله هزار و چهارصد و چند سال دگرگون نشده بود، مردم ديگرگونه شده بودند. آن روز در غديرخم، پيام آمده بود اما مردم جز اندكي به پاي دل نيامده بودند.
امام راحل ما مي فرمود، با جرأت مي گويم كه مردم ايران در اين زمان از مردم حجاز در دوران رسول خدا(ص) و از مردم كوفه در دوران امير مؤمنان برترند. پيامبر خدا(ص) نيز از اين مردم كه در راه بوده و هنوز نرسيده بودند خبر داده بود و علي(ع) هم... عمار نيز در صفين شايد به همين خبر تكيه داشت كه غبار غم از دل مالك برداشت.
چند سال بعد از رحلت رسول خدا(ص)، مردم براي بيعت با علي(ع) گرد خانه او جمع شدند و ازدحام جمعيت به اندازه اي بود كه به قول حضرت امير عليه السلام، نزديك بود فرزندان حضرت زير دست و پا بمانند. جمعيت انبوه از علي(ع) مي خواستند كه خلافت مسلمين را بپذيرد و امير مؤمنان تمايلي نشان نمي داد؟ راستي! مگر ولايت او فرمان خدا نبود؟ پس چرا علي به جماعت مي فرمود؛ بهتر آن است مشاور باشد و نه امير؟ به يقين مولاي متقيان، مي دانست كه هنوز مردم آن روز- شايد به تبعيت كور از خواص آلوده به چرب و شيرين دنيا- براي پذيرش ولايت ظاهري او آماده نيستند و نبودند. همان ها كه به اصرار با او بيعت كرده بودند، اندكي بعد از عدالت علي(ع) بريدند و به روي او در جمل شمشير كشيدند! مي گفتند علي(ع) سخت گير است، راست مي گفتند، اما سخت گيري او بر زياده خواهان بود، نه بر مردم كه از ژرفاي دل دوستشان داشت.
3- در فوريه سال 2000 ميلادي- بهمن ماه 1378- كساني كه به اجلاس نيكوزيا دعوت شده بودند از ساموئل هانتينگتون، واضع تئوري معروف «جنگ تمدن»ها پرسيدند، چرا از انقلاب اسلامي با عنوان «آغاز پروسه بازگشت تمدن اسلامي به هويت اوليه خود» ياد مي كند و چرا معتقد است، جنگ تمدن ها نزديك است؟ و حال آن كه اسلام از قرن ها پيش از اين هم بوده است؟ هانتينگتون در پاسخ گفته بود؛ «اسلام پيش از انقلاب 1979 - 1357- در ايران فقط يك دستورالعمل درباره چگونگي رابطه فردي انسان ها با خدا بود اما، خميني(ره) آموزه هاي اسلامي را به نسخه حكومتي تبديل كرده است. نسخه اي كه اصلي ترين دشمن ليبرال دموكراسي غرب است».
هانتينگتون اگرچه نهادي ناراست دارد اما در اين باره راست گفته بود. پيش از او و بعد از او نيز بسياري از استراتژيست هاي بلندآوازه غرب همين نظر را درباره آينده انقلاب اسلامي بيان كرده اند و بازگشت اسلام از فضاي اذهان و اوراق كتاب ها به كرسي حاكميت را، بزرگترين رخداد قرن دانسته اند كه تاريخ را برخلاف پيش بيني هاي قبلي قدرت هاي استكباري رقم زده و مي زند.و اما مگر پيام غدير چيزي غير از نشستن اسلام ناب محمدي(ص) بر كرسي حاكميت و استفاده از آن به عنوان نسخه حكومتي بود؟ و مگر نه اين كه امروزه همين نسخه ظلم ستيز و عدالت گستر حكومتي همه جا با استقبال ملت هاي مسلمان روبرو شده است. در لبنان، در عراق، در فلسطين، در الجزاير، در بحرين، در تركيه و... ملت هاي غيرمسلمان نيز به آن چشم دوخته اند. بنابراين به جرأت مي توان گفت كه غدير، تازه آغاز شده است.
سخنان آقا در جمع دانشجويان دانشگاه علم و صنعت را مرور كنيد، آنجا كه از «اثبات»ها و «نفي»هاي جمهوري اسلامي ايران سخن گفته اند، آنجا كه صلابت مسئولان را خواسته اند و شخصيت هايي نظير شاه سلطان حسين ها را شايسته مسئوليت بالا در نظام اسلامي ندانسته اند، آنجا كه دشمنان را از اميدواري به تغيير هويت جمهوري اسلامي ايران مأيوس كرده اند و... اكنون به نامه حضرت امير به مالك اشتر كه منشور حكومتي است مراجعه كنيد. اين همان است. انگار مالك با الهام از پيام علي(ع) به خطبه ايستاده و بايدها و نبايدها را برمي شمارد. اين ادامه غدير است. نيست؟
رسول خدا(ص) بعد از ابلاغ پيام غدير، خطاب به جماعت فرمود؛ «آنان كه حاضرند اين خبر را به غايب ها برسانند و پدران تا روز قيامت، آن را براي فرزندان خود نقل كنند»...
آفتاب يزد
«گراني براي چه؟خوشحالي كنيد» عنوان سرمقالهي روزنامهي آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد؛از ابتداي سالجاري، تلاشهاي انتخاباتي اصولگرايان وارد فاز جديدي شد و به جرات ميتوان گفت فعاليت زودهنگام انتخاباتي توسط اين جناح كليد زده شد. در ميان اصولگرايان، تحركات فراكسيون »فقط احمدينژاد« هم شفافتر بود و هم زودتر از ديگران آغاز شد. آنها كه بنابر محاسبات نه چندان دقيق، هرگونه »رقابت درون جناحي« با احمدينژاد را منتفي ميدانستند تمام همت خود را مصروف انصراف خاتمي كردند كه البته اين تلاش هم نشانه غفلت از ظرفيتهاي متعدد اصلاحطلبان براي بازگشت به قدرت بود. اما از آنجا كه راي گسترده خاتمي در دو دوره از انتخابات، هنوز »اغما« و »نگراني« را از بعضي افراد سلب نكرده است آنها بيش از ساير كانديداهاي احتمالي اصلاح طلبان، به سراغ خاتمي رفتند تا اگر توانستند با تهديد ردصلاحيت، او را منصرف كنند. با گذشت زمان و مشخص شدن اين موضوع كه ردصلاحيتخاتمي، كار آساني نيست و نيز آشكار شدن نشانههايي از جدي بودن رقابت درون جناحي اصولگرايان، اين گروه از حاميان ويژه احمدينژاد روش خويش را تغيير دادند. آنها در گفتهها و نوشتههاي خود اين »پالس« را براي گروهي از »حاميان تغيير« فرستادند كه »اگر خاتمي بيايد، همه اصولگرايان با رضايت قلبي و يا از سرناچاري پشت سر احمدينژاد قرار خواهند گرفت. پس اگر به دنبال تغيير هستيد خاتمي را منصرف كنيد.« البته اين دستپاچگي نيز ناشي از سه اشتباه بود. دست كم گرفتن اختلافنظرهاي عميق در ميان اصولگرايان و ساده پنداشتن كنارهگيري همه كانديداهاي اين جناح به نفع احمدينژاد، نخستين اشتباه اين گروه بود. توهّمخالي بودن دست اصلاحطلبان و كنارهگيري همه آنها از انتخابات در صورت كنارهگيري يا كنار گذاشتن خاتمي، دومين اشتباهي بود كه اين گروه مرتكب شد و سومين خطاي استراتژيك آنها، بيدقتي در ارزيابي از مجموعه آراي اصلاح طلبان و اصولگرايان بود. در حالي كه تقريبا به جرات ميتوان گفت در صورت حضور قابل قبول مردم در انتخابات دهم رياستجمهوري، خوشبينانهترين فرض براي اصولگرايان، راهيابي يكي از كانديداهاي آنها به مرحله دوم و حذف او در اين مرحله در رقابت با كانديداي اصلاح طلبان خواهد بود. اما به هر حال با گذشت زمان، نه تنها دستپاچگي »فراكسيون فقط احمدينژاد« براي انصراف ساير كانديداهاي اصولگرايان و مرعوب ساختن اصلاحطلبان، نتيجهاي به دنبال نداشت بلكه تحركات جديدي را در ميان اصلاح طلبان و اغلب فراكسيونهاي جناح اصولگرا ايجاد نمود.
اصلاح طلبان، دستپاچگي و نگراني حاميان ويژه احمدينژاد را نشانهاي دقيق از محبوبيت خود در ميان مردم دانستند و ساير فراكسيونهاي اصولگرايان هم تلاش كردند روش فراكسيون دولتي را به خودشان بازگردانند. آنها با طرح دولت وحدت ملي يا دولت ائتلافي، اين پيام را به رسانهها و كساني كه هيچكس جز احمدينژاد را قبول ندارند ارسال كردند كه »شرايط فعلي حتما بايد تغيير كند.« اصلاحطلبان هم نشان دادند كه نه از تهديدها واهمه دارند ونه رجزخوانيهاي مخالفان، آنها را نسبت به پايگاه اجتماعي رقيب دچار توهّم ميكند. شرايط جديد، اعضاي فراكسيون دولتي اصولگرايان را به اين نتيجه رساند كه آنچه در توان دارند براي رفع خطر رقباي درونجناحي به كار گيرند. بر همين اساس، ابتدا »طراحان دولت وحدت ملي« را به بازي در زمين رقيب متهم كردند. پس از آن نيز هر نوع عبارت طعنا~ميز را براي منصرف ساختن پيشنهاددهندگان اين ايده به كار گرفتند و نهايتا در لفافه به آنها هشدار دادند كه »در هر صورت موفق نخواهيد شد، پس لطفا براي خودتان هزينه درست نكنيد!«
براي نگارنده مشخص نيست اگر حاميان احمدينژاد در همان حدي كه ادعا ميكنند به راي بالاي او اعتماد دارند، از چه نگران هستند؟ آنها كه قبلا تكليف خود را با اصلاحطلبان مشخص كردهاند و شكست خاتمي يا هر كانديداي ديگر اصلاحطلبان را قطعي دانستهاند. رقبا و منتقدان درون جناحي را نيز فريب خورده يا ناآگاه مي پندارند و عدهاي ديگر را نيز »سهم خواه« ناميدهاند. تعداد ديگري از طرفداران افراطي احمدينژاد هم، منتقدان و مخالفان او را داراي انحرافات سياسي و مالي ميدانند ودر خوشبينانهترين فرض، آنها را در ميان كساني طبقهبندي ميكنند كه نتوانستهاند با دولت آرمانخواه احمدينژاد همراهي كنند و در نتيجه، در حال جاده صافكني براي بازگشت اصلاح طلبان هستند. اگر اينگونه است دلسوزي براي آنها چه ضرورتي دارد؟
حقيقت آن است كه ابراز نگرانيهاي روزافزون از فعاليت كانديداهاي اصلاح طلب و اظهار دغدغه نسبت به پيشنهادهايي همچون طرح دولت وحدت ملي يا دولت ائتلافي، نشان ميدهد كه فراكسيون دولتي اصولگرايان، نتايج حاصل از انتخابات مجلس هشتم، دوره سوم شوراها و دوره چهارم مجلس خبرگان و ميزان آراي كانديداهاي اختصاصي خود را ارزيابي كردهاند و اكنون نيز مطمئن هستند برخي مشكلات اقتصادي و سياسي، پايگاه اجتماعي كانديداي آنها را در شرايطي به مراتب ضعيفتر از وضعيتي قرار داده است كه نشانههايي از آن در سه انتخابات اخير آشكار شد. پس تنها راه را در آن ديدهاند كه برحجم هشدارها و حملات خود به مخالفان ايده »فقط احمدينژاد« بيفزايند؛ شايد كنارهگيري كانديداهاي اصلي دو جناح، آنها را به ايده خود برساند.
اگر غير از اين است كساني كه تظاهر به »اعتماد به نفس« ميكنند بهتر است از وضعيت فعلي ابراز خوشحالي نمايند و اجازه دهند همزمان با حذف اصلاحطلبان از طريق صندوقهاي راي، عناصر سست اراده و فريب خورده اصولگرا نيز پاسخ عدم هوشمندي و بازي در زمين رقيب را از مردم دريافت كنند. اگر اينگونه شود -كه نخواهد شد- تنها اصولگراياني در قدرت باقي خواهند ماند كه از هوشمندي كافي براي درك اقدامات بي نظير دولت نهم و نقش آن در حفظ جايگاه اصولگرايان برخوردار هستند. آيا به وجود آمدن چنين شرايطي بايد عامل خوشحالي باشد يا موجب نگراني!؟
جمهوري اسلامي
«غدير عامل وحدت» عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن آمده اشت؛چند سالي است كه جمعي از ارادتمندان مولاي متقيان حضرت علي اميرالمومنين و اهل البيت عليهم السلام براي عيد سعيد غدير برنامه هاي ويژه اي تدارك مي بينند و در سراسر كشور و حتي خارج از ايران در بسياري از نقاط جهان اقدام به بزرگداشت اين عيد بزرگ اسلامي كه عيد ولايت و امامت است مي نمايند.
در ضرورت بزرگداشت غدير و ترويج فرهنگ آن كه فرهنگ ولايت و امامت است هيچ ترديدي وجود ندارد. به همين دليل بايد با اين ابتكار همراهي كرد و به كمك كساني كه اين برنامه را اجرا مي كنند بايد شتافت . پيروزي انقلاب اسلامي و تاسيس نظام جمهوري اسلامي در ايران فرصت بسيار مناسبي پديد آورده است تا غدير از غربت قرون خارج شود و فرهنگ ولايت و امامت كه ادامه رسالت و استمرار اسلام ناب محمدي (ص ) است ترويج شود.
توفيق اين اقدام درست مشروط به اجتناب از افراط و تفريط و رعايت مصالح عاليه مسلمين يعني وحدت امت اسلامي است . تنها درصورتي كه اين شرط مهم رعايت شود فرهنگ غدير را مي توان از غربت خارج كرد و از آن به نفع اسلام بهره برداري نمود. ذات غدير كه تثبيت امامت است تحكيم وحدت امت اسلامي را هدف قرار داده تا از اين طريق جبهه اسلام در برابر دشمنان دين خدا تقويت گردد و همه راه ها بر روي كساني كه ميخواهند در صفوف مسلمانان رخنه كنند و با ايجاد تفرقه زمينه فشل مسلمانان و فروپاشي دژ مستحكم اسلام را فراهم سازند بسته شود. هركس هر قدمي در جهت خلاف اين مسير بردارد يا سخني برخلاف اين هدف بگويد به راه انحرافي رفته و به فرهنگ غدير پشت كرده است .
ما شيعيان افتخارمان اينست كه اسلام ناب محمدي را با راهنمائي خود پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و قرآن كريم درخط امامت علي و اهل البيت جستجو مي كنيم . افتخار بالاترمان اينست كه به بركت تعاليم اهل بيت پيامبر و سيره عملي خود اميرالمومنين عليه السلام وحدت امت اسلامي را اصل اساسي تعاليم اسلام ميدانيم و حفظ و تحكيم اين اصل را واجب و تخطي از آنرا گناهي نابخشودني ميشماريم . اين تفكر مترقي امروز كه تهاجم سنگين دشمنان اسلام به قرآن پيامبر اكرم تعاليم نوراني اسلام و امت اسلامي همه جانبه و شديدتر از هر زمان ديگري است ارزش و اهميت بيشتري پيدا كرده است .
به مواضع فقهي و سياسي امام خميني بنگريد كه شيعيان را در تعامل با اهل سنت چگونه به همراهي و اخوت توصيه مي كنند و از هر رفتار و كلامي كه بوي تفرقه از آن استشمام شود برحذر مي دارند. همين روش و خط مشي را خلف صالح ايشان حضرت آيت الله خامنه اي ادامه داده اند تا جائي كه با صراحت اعلام كرده اند غدير نبايد مايه اختلاف امت اسلامي شود و در مواقف مختلف كساني را كه درصدد بهره برداري هاي نادرست و انحرافي از غدير بودند از اين اقدام ضد مصالح امت اسلامي برحذر داشتند.
سياست روشن نظام جمهوري اسلامي كه در قانون اساسي اين نظام منعكس است تلاش براي وحدت مسلمانان در داخل و خارج است . حمايت از مسلمانان جهان اعم از شيعه و سني از پايه هاي اصلي سياست خارجي نظام جمهوري اسلامي است و در طول 30 سال گذشته همين سياست در ميدان عمل دنبال شده و عليرغم ترفندهاي تفرقه افكنانه دشمنان به نتايج درخشاني نيز رسيده است .
در حوزه هاي علميه اكنون فرهنگ تقريب و ضرورت وحدت امت اسلامي يك اصل پذيرفته شده و خدشه ناپذير است . مراجع معظم تقليد با روشن بيني ستودني و هوشمندانه اي كه برگرفته از تعاليم مكتب پرافتخار اهل البيت عليهم السلام است به مومناني كه درباره رفتارشان با آن دسته از اهل سنت كه شيعيان را كافر ميدانند و با آنها بدرفتاري مي كنند سئوال كرده اند با صراحت اعلام مينمايند :
« هركس شهادت به وحدانيت خداوند متعال و رسالت خاتم انبيا صلي الله عليه و آله و سلم بدهد مسلمان است و جان و عرض و مال او مانند جان و عرض و مال كسي كه پيرو مذهب جعفري است محترم است و وظيفه شرعي شما آن است كه با گوينده شهادتين هر چند شما را كافر بداند به حسن معاشرت رفتار كنيد و اگر آنهابه ناحق با شما رفتار كردند شما از صراط مستقيم حق و عدل منحرف نشويد اگر كسي از آنها مريض شد به عيادت او برويد و اگر از دنيا رفت به تشييع جنازه او حاضر شويد و اگر حاجتي به شما داشت حاجت او را برآوريد و به حكم خدا تسليم باشيد كه فرمود : « ولايجرمنكم شنئان قوم علي الاتعدلوا اعدلوهواقرب للتقوي » و به فرمان خداوند متعال عمل كنيد كه فرمود : « ولاتقولوا لمن القي اليكم السلام لست مومنا » .
فرهنگ بي بدليل غدير را از اين طريق بايد ترويج كرد. اين روش همه مسلمانان را به مبدا غدير نزديك مي كند قلب هاي آحاد ملت اسلامي را نسبت به همديگر مهربان مينمايد راه هاي نفوذ را بر دشمنان و تفرقه افكنان مي بندد وحدت امت اسلامي را كه فرمان الهي « واعتصموا بحبل الله جميعا ولاتفرقوا » است تحقق مي بخشد دشمنان دين خدا را نااميد مي كند و قدرت و عظمت مسلمانان را به آنان باز ميگرداند.
غدير براي كساني عيد است كه آنرا در عمل اينگونه تفسير كنند و آرزوي ما اينست كه همه مسلمانان روزي چنين باشند.
ابتكار
«ضرورت شناخت آثار غدير» عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار است كه در آن مي خوانيد؛غدير يك رخداد تاريخي صرف يا تنها يك گذر گاه جغرافيايي نيست، يك سر فصل اعتقادي است كه دورنمايه همه طاعتها از آن منشا» مي گيرد. و رسالت همه پيامبران در آنجا مفهوم مي يابد و همه رشدها، تعالي ها از آنجا آغاز مي شود بنابراين، شناخت غدير، از ضروري ترين و بنيادي ترين شناخت هاي اعتقادي است. بدون شناخت غدير اگر عبادت ها، بيشمار و طاعت ها بي حساب گردد به كاهي نمي ارزد. از سوي ديكر اگر غدير،كه محتواي واقعي همه دين است، درست شناخته شود، انسان ها همدست فرشتگان مي گردد. حضرت علي بن موسي الرضا (ع)فرمودند"به خدا سوگند، اگر مردم ارزش روز غدير را شناخته بودند روزي ده بار،فرشتگان، با آنان مصافحه مي كردند. و اگر به درازاكشيدن سخن، براي من ناگوار نبود در باره ارجمندي اين روز و فضيلتهايي كه خداوند متعال، به كساني كه آن را شناخته اند، داده است، چنان بسط سخن مي دادم كه به شمار نيايد."بنا براين، اكنون بايد بسياري از كاستي هاي معنوي را در ناشناختن عيد غدير، جستجو كنيم و سر رشته همه كمبود ها را از ناشناختگي اقيانوس غدير بدانيم.
نگاهي به سرفصل هاي اساسي در خطبه امير المومنين(ع)
توحيد: خطبه، با ستايش خداوند متعال، آغاز مي گردد، مطلع عالي و نوع ستايش، بسيار نكته آموز است، سپس، شهادت مخلصانه به وحدانيت خداوند، و اسما» و صفات پروردگار با آميزه اي از آيات قرآن، بيان مي شود. اين قسمت، براي ارباب معرفت، يك درس آسماني توحيد است.
نبوت:در اين بخش، قرين بودن اعتراف به نبوت با اعتراف به وحدانيت خداوند، ويژگي هاي بر گزيده حضرت محمد(ص) و تكريم خداوند متعال، از آن حضرت، به روشني ارائه مي گردد.
امامت:حضرت امير(ع) به صراحت، شخصيت، عظمت معنوي و مسوليت عظيم جهاني و تاريخي امامان را بيان كرده اند و گفتهاند:1-امامان(ع)برگزيدگان خداوند هستند. 2-شان و موقعيتي چونان رسول خدا (ص) دارند. 3-راهنمايان به توحيدند.4-مسوليت هدايت گري آنان، براي همه تاريخ و زمان هاست. 5-خداوند متعال، آنان را پيش از پديد آوردن همه پديده ها پديد آورد.6-آنان گواهان بر آفرينشند.7-خداي متعال، ولايت امرش را به آنان سپرده است.8-آنان، بازگويان خواست اويند.9-با اين همه اوصاف، بندگان خدايند كه از خدا در گفتار پيشي نمي گيرند، به فرمان او گردن مي نهند، از او بيم دارند، به اجراي احكامش فرمان مي دهند، سنت او را مي گسترند و حدودش را بر پا مي كنند و...
خرد:پس از آن، به بيان نعمت خرد و كار برد وحجيت آن مي پردازند و با استدلالي استوار و كلامي متين، سخن را پي مي گيرند.
غدير:پس از بيان آن سنگ پايه هاي معارف، حضرت به گزارش رخداد بزرگ غدير، مي پردازند و عظمتها، ويژگيها و ره آورد هاي تاريخ ساز آن روز را بر مي شمرند، و از توطئه هاي نفاق پيشگان و از دين برگشتگان، پرده بر مي گيرند، و نكته هاي بس شنيدني ابراز مي كنند، خصوصياتي كه حضرت، براي روز غدير مي گويند، بايد آويزه گوش تاريخ كرد و با اين نشانه ها غدير، باز شناسي شود.
شخصيت امير المومنين(ع)
در اين بخش، حضرت، به بيان فروغي از خور شيد ناشناخته شخصيت خويش مي پردازد و به همه ره گم كرده ها مي گويند: من صراط خدا، سبيل خدا و طريق اويم. من تقسيم كننده بهشت و دوزخم. حجت خدا بر نيكان وتبه كارانم. منم آن كه پيامبر، مرا به رهبري پس از خويش برگزيد. روز غدير، عيد مشترك همه مسلمانان جهان است.
پيشينه غدير
با پژوهش در روايات، به دست مي آيد كه روز غدير پيشينه كهن دارد و از دير باز در مكتب انبيا» و اوصيا روز گران قدري بوده است و رخداد هاي مهم و سر نوشت سازي در تاريخ بشر همزمان با چنين روزي روي داده است و چون فرجام همه تلاش هاي پيامبران، در روز غدير مشخص مي شد، از اين روز همه پيامبران، آن روز را شناختند و حرمتش را ارج نهادند و آن روز را عيد گرفتند. بنابراين، روز غدير، آشناي مكتب انبيا» است و ارتباط تنگاتنگ با سرنوشت همه پيامبران و همه اوصيا»(ع)دارند، در آن روز نخل بلند رسالت، ميوه داد. در آن روز، ميراث همه انبيا» از گزند مرگ و تباهي حفظ گشت. از روايات بر مي آيد كه در روز غدير، اين رويداد هاي سرنوشت ساز در تاريخ انبيا» رخ داده است:1-در اين روز، خداوند، توبه حضرت آدم (ع) را پذيرفت.2-در اين روز، خداوند، حضرت ابراهيم(ع)را از آتش نجات داد.3-در اين روز، حضرت سليمان(ع)از مردم، بر جانشيني آصف بن برخيا، گواه گرفت. 4-در اين روز، حضرت موسي(ع) بر جادو گران پيروزي يافت.5-در اين روز، حضرت موسي(ع) هارون(ع) را وصي خويش كرد.6-در اين روز، حضرت موسي(ع)يوشع بن نون(ع)را به خلافت خويش بر گزيد.7-در اين روز، حضرت عيسي(ع) اعلان كرد كه شمعون الصفا» وصي من است. 8- در اين روز، حضرت نوح(ع) بر كوه جودي (آرارات) قرار گرفت.
مردم سالاري
«دستاني كه تا ملكوت آسمان بالا مي روند» عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم مرجان حاجي حسني است كه در آن ميخوانيد؛آن شب در كوچه پررنگ غروب، مرغكي شادي كنان مي چرخيد. آواز شادمانه اش اما براي رهگذران بي احساس كه با سرعت لحظه ها را زير پا مي گذاشتند و مي گذشتند پيامي بزرگ داشت.
پيامي به بلنداي نام پرآوازه علي (ع). مرغك رنگين بال در آسمان لاجوردي نخلستان پر مي كشيد تا خود را به مولا برساند. شايد مي خواست خاك پاي علي را توتياي چشمان معصومش كند. آسمان هم آن شب، يك سبد ستاره براي مردمان خاكي زمين به ارمغان فرستاده بود. ستاره ها به تماشا آمده بودند تا ببينند كه علي (ع) روي گلدسته نمناك دعا با نم اشك وضو مي سازد و دستهايش را همچو كبوتر، آرام روي سجاده گسترده خاك مي كشاند. خاك آن دم بوسه بر دستان پينه بسته مولا مي زد. به يقين خاك، خوب مي دانست، ظهر فردا اين دست تا ملكوت آسمان بالا خواهد رفت.
امروز 8 روز از عيد قربان مي گذرد و ظهر هنگام كه خورشيد چادر طلاييش را بر تن داغ شن هاي عربستان پهن كند، ابرهاي گل كلمي آسمان، شاهد آسماني ترين خلافت خواهند بود.
صبح امروز محمد(ص) به همراه هزاران نفر از يارانش از حجه الوداع باز مي گردد. به يقين خانه كعبه پيامبر خدا را سير به تماشا نشسته است تا آخرين حج او را در خاطر بسپارد. صداي زنگوله شتر همراهان پيامبر(ص) كه مي آيد، شطي از نور بر تن داغ شن ها جاري مي شود. خورشيد با نوازش انگشتانش، كاروانيان را چنان مي نوازد كه شب تاب ها را به حسادت واداشته است.
خورشيد از خط نصف النهار گذشته ناگهان پيامبر مهرباني ها دستور توقف كاروان را مي دهد و سپس با اشاره پيامبر(ص) صداي اذان بلال قلب ها را به لرزه مي اندازد.
در اين هنگام جبرئيل با پرهاي حرير از دور نمايان مي شود و پيام خداوند را در گوش پيامبرش زمزمه مي كند. اما اين بار جبرئيل چه پيامي دارد؟! خورشيد داغ تر از هميشه مي تابد و حرارت كلام وحي گرماي وجود پيامبر(ص) را بيشتر مي كند. حال كه كاروان به سرزمين «خم» رسيده است، كلام وحي مسووليت پيامبر را بيشتر مي كند.
«اي پيامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده به مردم برسان كه اگر اين كار را انجام ندهي، رسالتت را انجام نداده اي.»
آسمان، آرامتر از هميشه بر چهره پاك محمد(ص) نظر انداخته است. سرزمين خم آغوشش را براي آسماني ترين نماز مي گسترد و قلب مرغ عشق آرام در سينه مي تپد.آن ظهر گرم هميشه در ذهن سرزمين خم باقي خواهد ماند.
نخل هاي پراكنده و شن هاي داغ صحرا، ازياد نخواهند برد آن لحظه روحاني را! لحظه اي كه محمد(ص) مي رفت تا رسالتش را به پايان برساند. رسالتي كه حجت خدا را بر مردم تمام خواهد كرد.لحظه اي را كه دستان تنومند صاحب ذوالفقار، دردستان مهربان پيامبر خدا قرار مي گيرد و محمد(ص) با صدايي بلند كه عرش را به لرزه در مي آورد مي گويد: «هر كس من مولا و سرور اويم، از اين پس علي مولاي اوست».
آري اين نام بلند علي(ع) در كلام رسول خداست كه عرش را به لرزه درآورده است. چرا كه علي (ع) ترجمان غدير است.
علي بودن، قدر و منزلت وحي پيامبر(ص) را احيا مي كند و وصي پيامبر بودن فقط با علي معنا پيدا مي كند.
درك علي هزاران هزار بار از همه چيز برتر است. در غدير علي(ع) واسطه فيض است و اين فياض بي هيچ گذرنامه اي عاشقانش را بر خوان پربركت خاندان پيامبر(ص) دعوت مي كند.
و ما امروز آمده ايم تا بر سر سفره اي كه علي(ع) در آن عشق مي خرد و ايمان مي فروشد بنشينيم. سفره اي كه علي(ع) بر آن قرآن مي خواند و يادگاران بزرگ پيامبر خدا(ص)، قرآن و عترت را به مردمان خاكي زمين هديه مي كند.
ما آمده ايم تا در اين عيد بزرگ بر درگاه معبود يكتا سجده كنيم. آنقدر سجده كنيم تا ابراهيم خليل الله، تبر به دست شروع به شكستن تنمان كند. تا بشنويم صداي شكستن بتهاي نفساني را تا آن هنگام كه از اعماق وجودمان اين صدا به گوش برسد كه «اينجا ملكوت است.»
قدس
«حمايت بوش؛همسويي منافع» عنوان سرمقالهي روزنامهي قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آن مي خوانيد؛ جرج بوش رئيس جمهور آمريكا كه آخرين روزهاي حضورش در كاخ سفيد را تجربه مي كند، در اظهاراتي تكراري اصلاح طلبان را بار ديگر مورد حمايت قرار داد و با اين پشتيباني بر همسويي منافع آمريكا با گروه هاي مذكور صحه گذاشت.
جدا از اين اظهارات، دشمني جرج بوش با آرمانهاي انقلاب اسلامي بر كسي پوشيده نيست، شخصي كه از هيچ تلاشي براي برخورد با پرونده هسته اي ايران دريغ نكرد و پرونده خصومت وي مملو از سنگ اندازيها و مخالفتها در مجامع بين المللي با هدفهاي تضييع حقوق ملت ايران است.
بوش با اين سخنان از روحيه استكباري نظام سرمايه داري و افزون طلب، عقب نشيني نكرده و در موضعگيري نسبت به نظام جمهوري اسلامي در عرصه هاي مختلف، نسبت به اسلافش جهت گيريهاي افراطي را اتخاذ نموده است.
از سوي ديگر، مخاطب مستاجر كاخ سفيد، جريانهايي هستند كه در داخل، مقابله با شوراي نگهبان را در دستور كار خود قرار داده بودند و اين نهاد مورد وثوق امام و رهبري را به عنوان مانعي براي احقاق حقوق شهروندي معرفي مي كردند؛ افرادي كه با تفسيرهاي گوناگون از قانون اساسي، تلاش داشتند اين قانون را دستمايه فعال�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 205]
-
گوناگون
پربازدیدترینها