تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837051214
پشت پرده ادعاي سرقت طرح ناي مصنوعي ايران از سوي اسپانيا سرقت آنها يا غفلت ما؟!
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: پشت پرده ادعاي سرقت طرح ناي مصنوعي ايران از سوي اسپانيا سرقت آنها يا غفلت ما؟!
جام جم آنلاين: به فاصله چند روز انتشار 2 خبر موجي از هيجان را در جامعه علمي و رسانهاي ايران ايجاد كرد. روز 28 آبان شبكههاي اطلاعرساني علمي جهان خبر داغي را منتشر كردند كه ساعاتي بعد در بيشتر منابع خبري جهان پخش شد و روز بعد، تيتر اول اخبار علمي روزنامههاي جهان را به خود اختصاص داد.
تيتر اين خبر «تحولي در فناوري استفاده از سلولهاي بنيادي» بود و اشاره ميكرد كه گروهي بينالمللي از دانشمندان انگليسي، ايتاليايي و اسپانيايي موفق شدهاند براي نخستين بار بخشي از ناي يك بيمار را به كمك فناوري سلولهاي پايه او بازتوليد كرده و در بدن بيمار جايگزين كنند و پس از موفقيت عمل، نتيجه كار خود را كه تحولي در استفاده از سلولدرماني و ساخت اعضاي مصنوعي به شمار ميرود در قالب مقالهاي علمي در نشريه تخصصي لانست مجله تخصصي سل و بيماريهاي ريوي منتشر كردهاند.
هيجان اين عمل مهم و تاريخي هنوز ادامه داشت كه روز 4 آذر يك خبرگزاري داخلي خبري منتشر كرد كه اگرچه بازتاب بينالمللي نداشت، اما براي ناظران داخلي شوكي در حد خبر اول و چه بسا مهمتر به همراه داشت.
اين خبرگزاري با تيتر «اسپانياييها طرح ناي مصنوعي ايران را دزديدند» ضمن مصاحبه با يكي از چهرههاي برجسته علمي كشور تاكيد كرد اسپانيا طرح ساخت ناي مصنوعي را كه توسط دكتر جلالالدين غنوي سال پيش انجام شده است، سرقت و آن را با آب و تاب خبري فراوان به نام خود معرفي كرده است.
ادعاي سرقت كه بسرعت ميان منابع خبري ايران گسترش يافت اگر حقيقت ميداشت، ميتوانست به يكي از بزرگترين جنجالهاي علمي جهان تبديل شود كه ابعادش با بزرگترين رسواييهاي جهان علم برابري ميكرد.
همين مساله گروه دانش روزنامه جامجم را واداشت كه دست به تحقيق همهجانبه بزند تا واقعيت اين پرونده روشن شود. حاصل اين تحقيق كه در پي ميآيد و دامنه آن از تهران تا مادريد را شامل شد به يك واقعيت رسيد: «هيچ سرقت علمياي رخ نداده است» و جامعه رسانهاي و علمي ايران در اين زمينه، شتابزده برخورد كردهاند.
آذر 86 جامعه علمي ايران يكي از روزهاي خوب خود را جشن گرفت.
در برنامهاي كه در بيمارستان مسيح دانشوري برگزار شد، اعلام شد پس از كار تحقيقاتي طولاني كه 10 سال زمان برده است گروه تحقيقاتي زير نظر دكتر جلالالدين غنوي موفق شدهاند با كمك سلولهاي بنيادي، بافت ناي را به طور كامل بازسازي كنند و آن را در مرحله آزمايش حيواني با موفقيت به آزمون بگذارند.
دكتر غنوي در توضيح طرحي كه سال گذشته اعلام آن را در ايران جشن گرفته بودند در گفتگو با جامجم به 10 سال قبل بازگشت و با اشاره به راهاندازي بخش كوچكي در مركز سل و بيماريهاي ريوي بيمارستان مسيح دانشوري توسط وي با انگيزه درمان مجروحان شيميايي گفت: از بين رفتن سطح وسيعي از ناي در اين افراد، جراحي را در عمل ناكارآمد ميساخت و اين مساله براي من انگيزهاي شد تا به اين تئوري دست پيدا كنم كه تراشه (ناي گرفته شده از جسد) را بگيريم و سلولهايش را تخريب كنيم و سپس سلولهاي حاصل از غضروف بيني يا غضروف بين دندهاي را جايگزين كنيم. در بهترين حالت، اين كار از 7 سال پيش شروع شد كه ما داربست تراشه مردهاي را گرفتيم و سلولهاي غضروفي را در اين محتواي ماتريسي جايگزين كرديم.
وي تاكيد كرد: در پيوند ناي براي پيدا كردن عضو مناسب به منظور پيوند بايد ميان نايدهنده با گيرنده عضو سنخيت وجود داشته باشد و حتي در اين صورت نيز گيرنده ناي بايد تا آخر عمر دارو مصرف كند؛ ولي اين ناي مصنوعي چون با استفاده از سلولهاي خود بيمار ساخته شده و همان بافت ناي طبيعي را دارد، خطر رد پيوند در آن وجود ندارد.
مساله اينجاست كه اين خبر زماني منتشر شد كه ناي مصنوعي روي 6 گوسفند آزمايش شد كه از اين تعداد 4 گوسفند با ناي پيوندي زنده ماندند و اين به معناي كسب 70 درصد موفقيت بود و قرار بر اين است كه با تداوم تحقيقات، در بهمن ماه امسال، خبر انجام عمل موفقآميز پيوند ناي مصنوعي در انسان منتشر شود.
دكتر زالي، رياست سابق دانشگاه شهيد بهشتي در اعلام نظري كه سال گذشته و در اين مراسم درباره آن بيان داشت، گفت: اين دستاورد بزرگ علمي، يك نوآوري جديد در مهندسي بافت است كه براي اولين بار در ايران و در بيمارستان مسيح دانشوري دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي انجام شده است و ميتواند زمينهساز چند فرضيه جديد علمي در اين عرصه باشد كه در صورت موفقيت نهايي آن حتي ميتواند نامزد دريافت جايزه نوبل پزشكي شود.
دكتر غنوي در گفتگويي با خبرگزاري فارس كه محتواي آن را در گفتگو با جامجم نيز تاييد كرد، درباره ثبت اين ابداع گفت: مهرماه سال 86 مالكيت معنوي مربوط به ساخت ناي مصنوعي در ايران به نام بنده به ثبت رسيد. همان زمان هم طي صحبتي كه با دكتر واعظزاده، معاون علمي رياستجمهوري انجام گرديد، قرار شد اين نوآوري علمي از طريق كنفرانس كشورهاي اسلامي ثبت بينالمللي شود؛ اما با توجه به اعتبار مالكيت معنوي ايران، ثبت آن در مجامع غربي از جمع WIPO را ضروري نديدم تا اين دستاورد علمي به نام ايران و در ايران ثبتشده بماند.
وي با مقايسه سيستم ثبت مالكيت معنوي در ايران و كشورهاي پيشرفته كه به نظر ميرسد از نظر جايگاه و شيوه عمل چندان مقايسه مناسبي نباشد، افزود: كشورهايي مانند ژاپن و آلمان نيز نظام ثبت مالكيت معنوي خاص خود را دارند و نوآوري علمي خود را فقط در مراجع داخلي ثبت ميكنند و بدون اين كه نيازي به ثبت آن در مراجع بينالمللي از جمله WIPO باشد، همه جا به ثبت اين كشورها ارجاع ميشود.
به واسطه اين ديدگاه كه همچنان نيز بر آن اصرار دارم، اعتبار 100 ميليون توماني را كه دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي براي ثبت اين دستاورد در WIPO به بنده داد، براي خريد دستگاههاي جديد و پيشبرد طرح هزينه كردم. باز هم تاكيد ميكنم كه كار ما از دستاورد اسپانياييها پيشرفتهتر، هوشمندانهتر و زيباتر است و اگر من به اعتبار پتنت كشورم براي ثبت آن ارج نگذارم، پس اصولا ماندنم در ايران اشتباه است.
اما چند ماه پس از اين مراسم و در حالي كه در ايران بحثهاي مربوط به ادامه اين تحقيقات و رساندن آن به فاز انساني در جريان بود، نفسهاي زن جواني از اهالي كلمبيا به نام كلاديا كاستيلو كه از عارضه آسيبهاي ناي رنج ميبرد به شماره افتاده بود.
اين زن 37 ساله كه مادر 2 فرزند بود و به دليل انسداد مجاري ناي خود از ادامه زندگي عادي ناتوان شده بود در ماه مارس (اسفند ماه 86) در بيمارستاني در اسپانيا بستري شد. پزشكان با بررسي دقيق شرايط وي به اين نتيجه رسيدند كه تنها راه نجات او انجام عمل جراحي و خارج كردن ريه چپ او بود، روشي كه عواقب زيادي براي بيمار به همراه داشت و درصد خطر آن نيز بسيار بالا بود.
محققان اما پيشنهاد ديگري هم براي كلاديا داشتند. آنها به او پيشنهاد كردند اجازه دهد روشي روي او آزمايش شود كه تاكنون در جهان سابقه نداشته است. آنها ميخواستند با كمك مهندسي بافت، ناي جديدي براي وي بسازند.
با توجه به مجوزهاي قانوني كه در اسپانيا براي اهداي عضو وجود دارد و بر مبناي تكنيكي كه دانشمندان ايتاليايي به دست آورده بودند، بخشي از ناي اهدايي يك شخص 51 ساله كه بر اثر مرگ مغزي درگذشته بود به طول 7 سانتيمتر جدا شد و در طول مدت 6 هفته در آزمايشگاه پروفسور مارتين بريچال در دانشگاه بريستول مورد سلولزدايي قرار گرفت.
به اين معني كه آنها با استفاده از مواد شيميايي بسيار قوي و آنزيمهاي مخصوص، تمامي سلولهاي اين ناي را از بين بردند تا تنها مجموعهاي از بافتهاي فيبري متشكل از كولاژن پروتئيني از آن باقي بماند.
پس از آن پزشكان، سلولهاي پايه خود بيمار را گرفتند و اين سلولها را در آزمايشگاه تكثير كردند و آنها را در اطراف ناي اهدايي قرار دارند. در اين فرآيند كه بر مبناي روش توسعهيافته در ميلان انجام شد، پزشكان از 2 نوع سلول پايه از بيمار استفاده كردند. يكي سلولهايي از داخل ناي او و ديگري سلولهاي پايه از مغز استخوان.
سرانجام در خرداد ماه 87 كلادياكاستيلو به اتاق عمل منتقل شد. او درباره اين عمل مي گويد : چون اولين نفري بودم كه چنين عملي رويش انجام ميشد نگران بودم ، اما به پزشكانم اعتماد كردم. عمل در كلينيك بيمارستان بارسلون و زير نظر دكتر پائولو ماكرياني از دانشگاه بارسلونا صورت گرفت.
عمل جراحي پيوند ناي با موفقيت انجام شد و به نوشته مقاله منتشر شده در لانست، 4 روز پس از آن، امكان تمايزش با بخش سالم ناي بيمار كاملا غيرممكن بود. پس از يك ماه و بعد از انجام آزمايشهايي روي اين ناي، مشخص شد ناي پيوند زده شده حتي ميتواند خون لازم را هم به جريان بيندازد.
پس از آزمونها و آزمايشهاي متعدد كه از سلامت كامل بيمار خبر ميداد و در حالي كه صفحات تقويم به سالگرد خبر ساخت ناي مصنوعي در ايران و آزمايش حيواني نزديك ميشد و بيش از 5ماه از پايان عمل جراحي كلاديا احساس سلامت كامل ميكند و به زندگي طبيعي خود بازگشته و همراه با فرزندانش زندگي ميكند هيچ نشانهاي از پس زدن پيوند ديده نشده است و سرانجام مقاله علمي كه بيانگر نتايج اين عمل است توسط گروه محققان اين طرح از دانشگاههاي پادوا، ميلان، بريستول و بارسلون نوشته شده است مورد تاييد ژورنال پزشكي لانست قرار گرفت و خبر آن اواخر آبان امسال منتشر شد و رسانههاي جهان در پي انتشار خبر در ژورنال معتبر علمي لانست آن را با عنوان تحولي در مهندسي بافت در جهان منتشر كردند.
چند روز بعد خبرگزاري فارس خبر خود را روي خروجي خود فرستاد: «اسپانياييها طرح ايران را دزديدند»!
اما آيا واقعا سرقتي رخ داده بود؟ آيا تعلل ما در ثبت بينالمللي اختراع و ننوشتن مقالهاي علمي در نشريات بينالمللي براي معرفي اين طرح باعث شده بود از طرح دانشمندان ايراني كپيبرداري شود؟ اگر از اين واقعيت بگذريم كه طرح اعلام شده ما در مرحله آزمون حيواني و طرح اسپانياييها آزمايش موفق انساني را پشت سر گذاشته است، آيا محقق اين طرح از كار همكارانش در ايران خبر داشته است؟ اين پرسشها باعث شد خبرنگار جامجم با دكتر پائولو ماكرياني تماس بگيرد و واكنش او را ثبت كند ( باكس داخلي را ببينيد)
دكتر غنوي اما در پاسخ به پرسشهاي دوباره ما درباره آنچه خبرگزاريها به نقل از او سرقت علمي اسپانيا ناميده بودند، به خبرنگار جامجم گفت: من هرگز نگفتم اسپانياييها مرتكب سرقت علمي شدهاند، بلكه ميگويم آنها هم تحقيقات مشابهي را كه ميتواند كپي ناقصي از كار ما باشد انجام دادهاند، اما روش آنها مشكلاتي دارد كه طرح را در نهايت با شكست مواجه ميكند، كما اين كه ما نيز 7 سال پيش به اين مشكلات پي برديم و با يافتن راهحلهايي كاملا ابداعي اين روش را كنار گذاشتيم.
غنوي در توضيح اين مساله ادامه ميدهد: اسپانياييها هم مشابه ما تراشه و ساختار ناي مصنوعي را با استفاده از پليمرهاي شبيه غضروف اصلي ناي توليد كردهاند. پس از آن، سلولهاي بنيادي گرفته شده از خود بيماري را روي اسكلت اصلي كه فاقد سلولهاي مجراي ناي است كشت دادند و در نهايت پس از چند ماه بافت ناي را با سلولهاي خود فرد به دست آوردهاند و البته آزمايشهاي انساني آن را نيز جلوتر از ما به نتيجه رساندهاند.
ليكن آنچه آنها نديدهاند، آن است كه غضروف تراشه بايد از طريق انشار تغذيه كند، پس بايد يك ساختار رگي داشته باشد. اين كاري است كه ما 7 سال پيش انجام داديم، يعني ساختار ايجاد شده را 2 ماه داخل شكم گذاشتيم تا دور آن را پرده شكمي بگيرد و خونگيرياش كامل شود، سپس آن را در مجاورت هواي استريل قرار داديم و پس از بلوغ اين مجموعه را از پشت جناغ در محل تراشه قرار داديم.
بعلاوه داربستي براي آن طراحي كرديم كه داخلش آشيانههايي است كه ابعادش دست خودمان است و سلولهاي غضروفي در داخل آن يكسان رشد ميكنند. اينها اقداماتي كاملا انحصاري هستند كه اسپانياييها انجام ندادند و به اعتقاد ما همين مساله طرح آنها را به دليل تغيير شكل تراشه و نيز خوندار نبودن با شكست مواجه ميكند.
اما آنچه مايه تاسف و اعتراض ماست آن كه آنها مدعي شدهاند مهندسي بافت را در دنيا متحول كردهاند، در حالي كه ما سال گذشته اين تحقيقات را به نتيجه رساندهايم.
البته تاكنون پيشبيني دكتر غنوي درباره شكست نهايي طرح ناي مصنوعي اسپانيا محقق نشده است، اما پرسش مهمتري وجود دارد. اگر حتي فرض كنيم ما سال گذشته اين فرآيند را تا مرحله انساني نيز پيش برده باشيم، اگر آن را از طرق شناخته شده علمي معرفي نكنيم، ديگران چگونه بايد از كار ما آگاه شوند؟
در اينباره بخصوص دانشگاه هزينه ثبت پتنت را تامين كرده است، اما آيا خود دانشگاه نبايد فرآيند طولاني و پيچيده اين ثبت را پي بگيرد؟ ممكن است محققي كه تمام هم و غمش پژوهش و تحقيق است، الزاما علاقهاي به پيگيري ثبت ابداع خود نداشته باشد، اما آيا مراكز علمي ما بايد راحت از كنار معرفي چنين دستاوردي كه آن را زمينه كسب جايزه نوبل ميشمرند، بگذرند؟
سوال مهمتر اين كه در چنين مواردي بايد چه روشهايي را براي معرفي كار علمي در پيش گرفت؟
در مجموع ديدگاه محققاني را كه ديدگاهشان راجع به ضرورت پتنت شدن دستاوردهاي پژوهشگران ايراني پرسيديم، اين بود كه اگر هدف از به نتيجه رساندن يك طرح تحقيقاتي ارزشمند، توليد علم و نه بهرهبرداري تجاري از آن باشد، الزامي به پتنت كردن آن در خارج از كشور وجود ندارد.
اما انتشار مقاله يا مقالاتي در مجلات معتبر بينالمللي براي آن كه كار بزرگي به نام ايران در دنيا به ثبت برسد، نه تنها ارزش دارد كه ضروري است.
دكتر محمدرضا محمدحسني، دبير انجمن آترواسكلروز در اين باره به جامجم ميگويد: اگر هدف يك پژوهشگر كار علمي باشد، پتنت كردن يك دستاورد خيلي اهميت ندارد كما اين كه اين كار براي پژوهشگر خيلي وقتگير و زمانبر است و در نتيجه كار هم اثري نخواهد داشت.
اما اگر دانشگاه يا موسسهها هزينه اين كار را تقبل ميكنند، خود آنان هم بايد پيگير اين كار باشند. در اين روند هم با توجه به اين كه نهاد جايگزيني در حال حاضر نداريم، بايد به نهاد مدني تعيين شده در دنيا مثل WIPO احترام بگذاريم.
دكتر ناصر اقدمي، سرپرست آزمايشگاه پيوند پژوهشكده رويان هم با تاكيد بر اين كه بحث پتنت با هدف تجاري براي محقق همراه است و بهخصوص در حوزه پزشكي سودجويانه به نظر ميرسد، ميگويد: آنچه به يك طرح ارزشمند در دنيا ارزش و اعتبار ميدهد، چاپ مقالهاي در ارتباط با آن است تا بتوانيم از اين طريق سهمي در توليد علم در دنيا داشته باشيم.
دكتر محمدمهدي فيضآبادي، دانشيار ميكروبشناسي دانشكده پزشكي دانشگاه تهران با ابراز تاسف از فرصت ارزشمندي كه براي مطرح شدن نام ايران در مجامع علمي از دست رفت، ميگويد: باعث بسي تعجب است كه دانشگاه شهيد بهشتي با وجود تعاملات علمي خوبي كه با كشورهاي غربي دارد، به ثبت اين كار ارزشمند اقدام نكرده است. متاسفانه ما با افراط و تفريط زياد عمل ميكنيم.
در جايي فردي اطلاعاتش را از ديگري سرقت و به نام خود در مجله علمي چاپ ميكند و به اين ترتيب اعتبار ما را در دنيا زير سوال ميبرد. از طرف ديگر، چنين دستاورد بزرگي حداقل براي ارائه در كنفرانسهاي معتبر علمي ارسال نميشود. البته ايرادي به دكتر غنوي وارد نيست؛ چرا كه محققان ما در كشور از نظر مادي براي ادامه كارهاي تحقيقاتيشان در مضيقه هستند و طبيعي است ايشان هم ترجيح بدهند بودجه در نظر گرفته شده براي ثبت كارشان به ادامه كارهاي تحقيقاتي و تجهيز آزمايشگاهشان اختصاص يابد.
آنچه پيش آمده يك سرقت علمي نيست، بلكه حاصل ضعف مديريت علمي در دانشگاههاي ماست.
داستان ناي مصنوعي، آخرين مواجهه ايرانيان با دستاوردهاي نوين علمي نيست؛ اما اين داستان تلخ، درس بزرگي به همراه دارد كه ما در جهان علم چارهاي جز احترام به قوانين جهاني اين بازي نداريم. اگر دستاوردي داريم، بايد آن را به روش مورد تاييد جوامع علمي ثبت و اعلام كنيم.
اگرچه ايجاد ساختارهاي ثبت ملي و منطقهاي اقدامي خوب است؛ اما اگر اين ساز و كارها در جهان واقعي توان رقابت با ساز و كارهاي بينالمللي را ندارند نبايد آنها را حذف كنيم و كنار بگذاريم تا فضايي به وجود آيد كه اعتبار علمي كشور در خطر افتد و كار به جايي رسد كه رسانهها براحتي تهمت سنگين سرقت به گروههاي تحقيقاتي ديگر بزنند.
توسعه علمي نيازها و پيشزمينههايي دارد كه يكي از آنها آموختن روشهاي عملكرد علم و ثبت علم در جهان امروز است. اگر بخواهيم بازيگري بزرگ در عرصه علم جهان باشيم، بايد به قوانين آن نيز احترام بگذاريم.
ماكرياني: بياطلاعم
پائولو ماكرياني، جراح پس از دريافت ايميلي از سوي مهدي پيرگزي خبرنگار جامجم مبني بر اينكه گفته ميشود شما از ايده ارائه شده از سوي محققان ايراني و بخصوص دكتر غنوي براي ساخت و پيوند ناي مصنوعي استفاده كردهايد و از سوي برخي رسانههاي ايران به كپيبرداري علمي متهم شدهايد ، تنها در عرض كمتر از نيمساعت واكنش نشان داده و در تماس تلفني گفت: من به عنوان محقق و جراح اصلي اين فرآيند پيچيده از آنچه شما ادعا ميكنيد در ايران روي داده است، بياطلاعم و هرگز آن را به عنوان رويدادي علمي قبول ندارم.
وي افزود: آنچه ما در بيمارستان بارسلون انجام دادهايم، در سطح جهاني انعكاس خبري كاملي داشته و در مجامع علمي مختلفي از آن صحبت شده است، اما اگر آنچه شما ميگوييد واقعيت داشته باشد، چرا به صورت اختراع، ابداع يا مقاله رسمي در دنيا به ثبت نرسيده است؟.
اين جراح ايتاليايي كه بشدت از مورد اتهام قرار گرفتن به عنوان كپيبردار علمي ناراحت شده بود، ادامه داد: من هرگز شخصي به نام دكتر غنوي را نديده و نميشناسم و نميدانم شما درباره چه چيزي صحبت ميكنيد. آنچه ما انجام دادهايم، در لانست (مجله تخصصي مربوط به سل و بيماريهاي ريوي) ارائه شده و اكنون عمل جراحي اين پيوند به روي كلاديا كاستيلو (تصوير فوق) را همگان به نام من و تيم تحقيقاتي ما ميشناسند.
پونه شيرازي
دوشنبه 25 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]
-
گوناگون
پربازدیدترینها