تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگین ترین چیزی که روز قیامت در ترازوی اعمال قرار داده می شود صلوات بر محمد و اهل...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816541665




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

40 میلیون دلار برای «بفرمایید شام»!


واضح آرشیو وب فارسی:ایران ویج: ۴۰ میلیون دلار برای «بفرمایید شام»!
vaaz2kvopwpifi0sq3e.jpg
کیهان در نقدی در شماره امروز خود نوشت: هیچ کس تنها نیست…اشتباه نکنید ما برای همراه اولی که در پایتخت هم نقاط کور دارد و آنتن نمی دهد اما به جایش هرماه آبونمان و مالیات و …می گیرد، تبلیغ نمی کنیم؛ داستان امروز ما قصه دنباله داری است که آرام و بی صدا همه را گرفتار کرده و کسی هم زیاد به فکر نیست. قصه امواجی سمج و سرسخت که خوب بلدند راه خود را پیدا کنند و نیازی به شاهراه ندارند؛ مثل آبی که در جریان است و هیچ گاه متوقف نمی شود و هیچ مانعی بر سر راه خود نمی بیند، راه خودش را می یابد بی آنکه در بزند تا عمق گنجه های زیرزمینی و بر فراز برج های سر به فلک کشیده نفوذ می کند. امواج نامرئی جذابی که همچون مغناطیس پایان ناپذیری تو را سحر می کند و کم کم معتادش می شوی. حالا دیگر تو در هیپنوتیزم این امواج گرفتار شده ای و او هرچه طلب کند، برایش فراهم می کنی…حالا دیگر باید اعتراف کرد که آنتن ماهواره برای خیلی ها ـ بیشتر در پایتخت البته ـ از لوازم اصلی منزل محسوب می شود؛ در زمانه ای که ما همچنان در حال ساخت برنامه های میزگردی دهه شصتی برای سرکوفت زدن به خودمان هستیم که ما عقبیم! نکته جالب قضیه اینجاست که همه مسئولان باربط و بی ربط بار ها و بار ها نسبت به هجوم این شبکه ها هشدار داده اند؛ اما در عمل چیزی ندیدیم شما اگر دیدید به ما اطلاع دهید و جالب تر اینکه رسانه ملی ما به عنوان مهم ترین سپر دفاعی در برابر این امواج به جای رفتار عملی متقابل؛ شابلونی در دست گرفته و مشابه برنامه های آنها را برای مخاطب داخلی تدارک می بینند؛ بی آنکه به این نکته فکر کنند وقتی داستان کپی برداری در کار باشد؛ خب مشتری عاقل اصلش را می خرد! تحریریه نسل سوم خوب بلدیم غر بزنیم بیایید با هم همایش های یک سال گذشته را، نشست ها و مناظره ها و سمینارهای مرتبط با جنگ نرم رسانه ای و رفتارهای رسانه ای در قبال این کارزار مدرن را مرور کنیم. همه اش را می شود در دو عبارت خلاصه کرد؛ آنها که مسئولیت دارند: بیش از فلان هزار سایت و شبکه علیه ما در حال فعالیتند و چه و چه و چه! آنها که مسئولیت ندارند: بیش از فلان هزار سایت و شبکه علیه ما در حال فعالیتند و چه و چه و چه. بله تفاوت این دو عبارت اولا در لحن بیان است که اولی به صورت خبری و با تعجب آن را بیان می کند و دومی آن را به شکلی انتقادی و طلبکارانه آن را عنوان می کند. و ثانیا اولی در «چه و چه و چه» به کمبود بودجه و کم کاری مدیران قبلی و تلاش بنیادین برای آینده که به زودی جواب نمی دهد اشاره دارد و دومی در همین «چه و چه و چه» برنامه های داخلی را مسخره می کند، مدیران را بی سواد و بی اطلاع و بی مشورت می خواند و آینده را شدیدا از دست رفته ترسیم می کند. شک نداشته باشید تا صدسال آینده هم خروجی همه همایش های ما در کشور در همین دو جاده است با کمی نوسان. بالاخره سالهاست شغل ما اصولا رفتن به این همایش هاست! دست بر قضا مشخص می شود که ما فقط بلدیم غر بزنیم و بگوییم آنها چه کردند و ما چه ها که نکردیم…همین! گریه و موش و رضای خدا نسل ما حتی اگر بیننده پروپا قرص شبکه های ماهواره ای باشد، می داند که امواج ارسالی آنها محض رضای خدا و آگاهی بخشی و حمایت از ما نیست، این حداقل دانایی نسل ما باید باشد که امیدواریم باشد. از سوی دیگر شبکه های فارسی زبان در سه جبهه؛ حمله خود را برای تغییر سبک زندگی جوان امروز آغاز کرده اند. از میان شبکه های خبری BBC نسبت به صدای آمریکا حرفه ای تر عمل می کند البته حکایت اختلاف این دو شبکه همان حکایت اختلاف قدیم انگلیس و آمریکاست که همیشه این انگلیسی ها بودند که با سیاست تر از رقیب آمریکایی خود عمل کرده اند. مردم با تماشای این شبکه ها با حجم زیادی از اخبار و اطلاعاتی راست و دروغ مواجه می شوند که گاه از سوی رسانه های داخلی پوشش داده نمی شود که البته اشتباه استراتژیک رسانه ملی است در زمانه ای که ملت تشنه دانستن هستند چه بهتر که خودمان خوراک خبری آنها را تامین کنیم. حکایت شبکه های فیلم و سریال با شبکه های خبری متفاوت است. آنها با شناختی که از مخاطب ایرانی دارند و متاسفانه در بسیاری از مواقع جلوتر از مدیران پرمدعا و گاه کم سواد اتاق های فکر رسانه ملی مان رفتارسنجی مخاطب ایرانی را رصد کرده اند، دقیقا همان بخشی از سرگرمی و تفریح را در اختیار خانواده های فارسی زبان می گذارند که به آنها نیاز دارند. شبکه فارسی وان اعلام کرده که بیش از ۱۵ میلیون بیننده در ایران دارد . اما شاید نوک حمله این لشکر همان شبکه های مستندگونه باشند که با انواع و اقسام مستندهای علمی و مسابقات و برنامه های سرگرمی خود؛ نیاز سلیقه های مختلف را برآورده می کنند. این شبکه ها از روش غیرمستقیم برای جذب مخاطب استفاده می کنند. امروز از زبان بعضی ها می شنویم که می گویند شبکه «من و تو» را تماشا می کنند حال آنکه واقعیت چیز دیگری است یعنی مرغ همسایه غاز است. او در این شبکه ها نه خلاقیت تصویری بسیار بالایی را مشاهده می کند و نه همذات پنداری جغرافیایی و معنوی با برنامه ها برقرار می کند اما از آنجا که بی تحرکی و کلیشه تلویزیون و رادیو را در داخل دیده با هر پدیده نویی همچون یک معجزه مغناطیسی برخورد می کند و به سرعت جذب آن می شود و این نقطه تاسف بار داستان است که آنها بدون هیچی، مخاطب رسانه ملی را قاپ می زنند! برهوت رسانه ای ما میدان را به آنها داده است و…در یک جمله «از ماست که بر ماست…» لطفا بخش مربوط به همایش ها و غرزدن های دائم را دوباره بخوانید؛ الان بهتر جواب می دهد. ۴۰ میلیون دلار؛ هزینه «بفرمایید شام» برنامه «بفرمایید شام» برنامه ای اجتماعی است که هفته ای چهار شب از شبکه «من و تو» پخش می شود و با درنظر گرفتن یک رقابت ایرانیزه شده در خارج از ایران و استفاده از یک هنر ایرانی، مخاطب خود را پیدا کرده است. در این برنامه هر شب یکی از اعضای گروه مسابقه ـ هر هفته یک گروه ـ به آماده کردن پیش غذا، دسر و شام مبادرت کرده و سه شرکت کننده دیگر با حضور در منزل او و صرف این خوراکی جات(!) به او امتیاز می دهند که در نهایت، برنده مسابقه به۱۰۰۰ پوند دست می یابد. اما چرا؟ قیمت یک سمند برای یک دست غذای خوش مزه؟ این همه داستان است؟ …«وزارت خارجه انگلیس و آمریکا هدایت کننده اصلی تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان هستند و بودجه کلان این شبکه ها را تامین می کنند»…این خبر را پایگاه اینترنتی اخبار روز وابسته به گروهک های ضدانقلاب مقیم آلمان منتشر کرده و با اشاره به بی رونقی شبکه های ماهواره ای دارای گرایش سیاسی نوشته است: «امروز حتی تلویزیون های سیاسی مانند صدای آمریکا هم دریافته اند که مخاطب برای اخبار و تحلیل های سیاسی پای آنان نمی نشیند بنابراین تلویزیون «فارسی۱» و «من و تو» برای جلب مخاطب دلزده از فضای سیاسی راه اندازی شدند. فارسی۱ با پخش سریال های مطرح جهانی به صورت دوبله شده ـ با بدترین کیفیت البته ـ مخاطبانی را جذب کرد اما به دلیل همین جنبه سرگرمی صرف، آرام آرام دچار یک فرودستی در جذب مخاطب شد. «من و تو» تجربه مشابهی است که به بخش سبک زندگی غربی و شوهای تلویزیونی و… می پردازد و به نوعی آشتی میان ایرانیان مقیم خارج که شاید سال به سال همدیگر را نبینند و جویای احوال هم نشوند،می پردازد…یک برنامه بسیار کم هزینه و کم خرج اما هوشمندانه…«این شبکه در تملک دو ایرانی به نام کیوان عباسی و مرجان عباسی است و دفتر مرکزی و استودیوی آن در شهر لندن واقع است». اخبار روز اضافه می کند: «بخش عمده ای از بودجه شبکه های من و تو، یک و دو را وزارت امور خارجه انگلیس می دهد. رابط این افراد نیز فردی به نام «مک وولین» است که به عنوان مدیر و یکی از مشاورین ارشد این گروه فعالیت می کند و با همکاری وی، وزارت امور خارجه انگلیس بودجه راه اندازی این دو شبکه را تامین کرده است. اما برای سال ۲۰۱۱ با همکاری عباسی پدر، یک بودجه هنگفت ۴۰ میلیون دلاری را از محل بودجه امنیتی و هجوم رسانه ای آمریکا برای ایران (در پنتاگون) دریافت می کند. براساس گزارش ها بودجه۴۰ میلیون دلاری این شبکه در حقیقت ۴۰ برابر بیشتر از بودجه شبکه اسطوره ای فارسی۱ است». قورمه سبزی یا سبزی قورمه واقعا قابل قبول است که وزارت خارجه انگلیس سرمایه سنگینی را برای بهبود دست پخت ایرانیان مقیم خارج هزینه کند؟ یا این ابتدای راهی است که در انتها به جاده سیاست گذاری های کلان علیه کشورمان منتهی می شود؟ ماجرا خیلی ساده است؛ شما نزدیک غروب و یا ساعتی از شب گذشته از ترافیک سنگین خیابان ها و خسته از یک روز کاری به منزل رسیده اید. کار خاصی ندارید جز تماشای تلویزیون، خوردن شام و استراحت. شبکه اول سیما تا ساعت ۱۰ شب که شاید سریال خوبی پخش کند، چیزی ندارد. شبکه دوم سیما مدت هاست چیزی ندارد و به اسم شبکه کودک ضعیف ترین برنامه های زنده و مرده را روی آنتن می فرستد. شبکه سوم سیما اغلب در حال پخش فوتبال است و سریال طنز هم ندارد و خیالش راحت است که فوتبال زنده پخش می کند فارغ از اینکه ماهواره کامل تر همین فوتبال را پخش می کند! شبکه چهارم سیما که کلا چیزی برای ذائقه مخاطب عام ندارد ـ نه که فکر کنید برای مخاطب خاص دارد ها…خیر! ـ شبکه پنجم سیما هم یا در نیمه شب کبری ۱۱ دارد و یا با جناب هاشمی در حال اجرای مسابقه نفس گیر«زنگ بزن، اس ام اس بده، با ما باش» سکه ببر است. باقی شبکه ها هم محلی از اعراب برای مخاطب عام ندارند. نهایت پس فردا تابستان می شود یک «نرگسی»، «گاوبازانی»، «دلخراشانی»، «رازدارنی» چیزی پخش می کند و خلاص! اصلا کنداکتور پخش هم کشک. برای همین می شود یکدفعه ۵شنبه ساعت ۱۰ هر ۴شبکه در حال پخش فیلم هستند و باقی شب های هفته باید خودت را بکشی تا… پس حق بدهید که او وقتی به خانه رسید، مستقیم برود سراغ آنتن! آنتنی که خودش هم می داند واقعا چیز خاصی ندارد اما شادی و سرگرمی را توامان برای شمای خسته و دلزده از سیاست بازی های فراگیر و مشکلات عدیده، هدیه می آورد. نکته جالب اینکه محمد صالح علا گفت و گویی با هفته نامه سروش کرده و در بخشی از این مصاحبه درباره این برنامه گفته است: «شنیده ام که در تلویزیون فارسی زبان یک برنامه پخش می کنند که چهار نفر دور هم جمع می شوند و قورمه سبزی درست می کنند و به هم رای می دهند یعنی ما ایرانی ها این قدر غیرخلاق و دور از ایده های نو هستیم؟ من بسیار درباره تمدن قورمه سبزی و امپراطوری آش رشته صحبت کرده ام. کتاب آشپزی مستطاب نجف دریا بندری اصلا دنیایی وسیع از فرهنگ و تمدن ایرانی است. در این برنامه فرهنگ و تمدن ایرانی زیر سوال می رود. چهارنفر به نوبت مهمان یکدیگر می شوند اما به محض اینکه از خانه بیرون می آیند سوار یک ماشین می شوند و به خاطر پول شروع به غیبت و بدگویی از همدیگر می کنند. این ماشین باید به جهنم برود». آمار ها چه می گویند حدود ۱۷هزار شبکه باز و بدون محدودیت وجود دارد که شامل ۳۸۰ کانال خاص موسیقی، ۲۵۲ کانال کودک و نوجوان و ۷۴ شبکه مد است؛ در این میان بیش از ۴۰شبکه فارسی زبان وجود دارد که مضامین سیاسی، فیلم و سریال، شو و موسیقی و تبلیغ کالا را در بردارد. آنچه مسلم است درصدی از مردم تهران ماهواره می بینند و میانگین تماشای آن دو ساعت در روز است در این میان جالب است بدانید که تماشای برنامه های علمی زیر۵ درصد است. ( این را گفتیم که پسر خاله و دختر عمو سرتان شیره نمالند که ماهواره بد نیست؛ مدل استفاده ازش بده! ماهواره کلی برنامه علمی داره و اینا…) از آن طرف اما تماشای فیلم و سریال بیش از ۵۰ درصد بیننده دارد و در میان شبکه های فارسی زبان شبکه «فارسی ۱» ۵۰ درصد بیننده، « PMC » نزدیک به ۴۰ درصد و سایر موارد ۱۰ درصد است و شبکه خبری « BBC » فارسی نیز بین شبکه های سیاسی بیشترین بیننده را دارد. سهم ما؛ میله های رنگین بازار رقابت داغ است؛ شبکه های خبری روز به روز بهتر می شوند و جامعیت خود را بیشتر می کنند و بی طرفی را ظاهرا در دستور کار خود قرار می دهند؛ ما اما در اینجا دنبال این هستیم که در ۲۴ ساعت ۲۶ ساعت برنامه مشارکتی تولید کنیم و تامی توانیم عرصه را بر برنامه های انتقادی و خلاقانه تنگ کنیم…. اینجاست که تک برگ ها رو می شود؛ صدا و سیمای ما برای جلب مخاطب و در رقابت باشبکه های ماهواره ای مجبور است که جذابیتهای بصری خود را افزایش دهد و چاره ای نیست جز اینکه مثلث ها و مربعهای عشقی، بازیگران زیبا روی با گریمهای تند، نمایش مدهای عجیب و غریب و…محتوای اصلی سریال ها و فیلم های ما می شود. رسانه ملی با این رفتار و تغییر ذائقه مخاطبان در حقیقت به شبکه های ماهواره ای مددمی رساند و برای آنان مخاطب می سازد چرا که در مسابقه ساخت سریال به علت محدودیت های عرفی و دینی که ما داریم بالاخره ما بازنده ایم و باید جایی توقف کنیم و مخاطبان تشنه ما راهی ندارند جز اینکه برای ارضای نیازی که ما برایشان متصور شدیم به ماهواره ها پناه ببرند. یعنی کپی کاری ما کار دستمان می دهد و سهم رسانه ملی از مخاطب ملی می شود میله های رنگین پایان برنامه ها. خب بعدش؟ قرار است انتهای گزارش ما چه بخوانید؟ همین که ما انتقادهای خود را همراه با آمار و ارقامی مطرح کردیم کافی است؟ همین که خودمان را خالی کردیم بس است؟ نکته اصلی همین جاست. بارها پیش آمده که از خود پرسیده باشیم خب بعد از این همه انتقاد چه باید گفت؟ این طور که می شود مثل این اعتراض های دانشجویی که فقط برای مسئولان خط و نشان می کشند و دائم مطالبه دارند اما از راهکاری و معبر جدید خبری نیست… داستان پایان گزارش خیلی ساده است؛ شورایسیاست گذاری و یا اتاق فکررسانه ملی ما اولا باید مملو از نظرات و سلایق متنوع و مختلف باشد. جلسات بر اساس کار کارشناسی برگرفته از نیاز روز مخاطب باشد؛ نیازسنجی و مخاطب سنجی دستور اصلی تولیدات همه بخش ها باشد و… ثانیا به شدت با برنامه های کلیشه ای که در دهه ۵۰ از تلویزیون پخش می شده و هم اکنون نیز همچنان با همان فرم و محتوا در حال پخش است؛ از کنداکتور تولید و پخش حذف شود و ثالثا در نیازسنجی از مخاطب به عنصر «بومی» سازی توجه ویژه بشود کپی از آنتن ماهواره مطمئنا کارگشا نیست! رسانه ملی باید و باید و باید بفهمد که مخاطب امروز شدیدا به برنامه های اجتماعی نیازمند است و می خواهد خودش را در رسانه ببیند؛ متاسفانه باید بگوییم که در صداوسیمای ما؛ برای برنامه های حوزه جوانان؛ پیرمردها تصمیم گیرند و برای برنامه های مثلا سیاسی داغ و حساس؛ جوان ها…همین می شود که برنامه های سیاسی مان به شدت ضعیف و سطحی و جهت دار می شود : و مخاطب گریز : و برنامه های حوزه جوانان به شدت کسل کننده و خمیازه آور… حالا چه توقعی داریم وقتی بنده نسل سومی در رسانه ملی سهمی ندارم؛ دائم پای شبکه های مختلف این رسانه بنشینم؟ واقعا یعنی مدیران ارشد رسانه ملی این ها را نمی دانند؟ یک مثال ساده؛ سریال نوروزی «پایتخت» است؛ چرا مردم از این مجموعه استقبال کردند؟ چون به راحتی بخشی از وجود خود یا همسایه و اقوام و دور و نزدیک خود را در این مجموعه می دیدند و با حس همذات پنداری آن را با حساسیت دنبال می کردند… ماموریت؛ ممکن! یادمان باشد که ملت ما و محصولات نظام جمهوری اسلامی همواره توانایی خود را اثبات کرده اما چگونه و به چه شکل؟ اعتماد به نسل ما و هدف گذاری ملی نه سیاسی؛ ماموریت دورزدن امواج ماهواره ای را به شدت آسان و ممکن می کند اما خط کشی های سیاسی و عدم استفاده از توانمندی های ذاتی و اکتسابی به صرف خارج بودن از دایره ما و سفارشی سازی در کنار جوگرفتگی برای مثلا ۱۳روز نوروز و خواب بلند مدت برای۳ ماه مخاطب را از حرکت منظم پای این رسانه دور می کند. البته زیاد هم نباید توقعی از رسانه ملی داشت؛ وقتی شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان قرارگاه اصلی فکر و فرهنگ؛ هر سه شنبه برای عزل و نصب روسای دانشگاه ها دور هم جمع می شوند و برای تهیه نقشه مهندسی فرهنگی ۶سال است در حال بحث و تبادل نظر هستند؛ واقعا از رسانه ملی توقع اتاق فکر تخصصی و کارآمد، به لطیفه می ماند!

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایران ویج]
[مشاهده در: www.iranvij.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 487]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن