تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835121539
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز آينده تاريك بهشت پول هاي باد آورده
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز آينده تاريك بهشت پول هاي باد آورده
جام جم آنلاين: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «مرگ تدريجى يك نسل»،«تاملي بر همايش اصل 44»،«ميان فرافكني و مخالفت منطقي»،«آينده تاريك بهشت پول هاي باد آورده»،«شعارهاي يك رئيسجمهور از تكذيب تا تقبيح!»،«پايان ضرب الاجل شيخ»و... كه برخي از آنها در زير ميآيد.
كيهان
«مرگ تدريجى يك نسل» يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن ميخوانيد؛«اگر باران نيستي، عزيز دلم!. درخت باش.سرشار از باروري... درخت باش!. و اگر درخت نيستي، عزيز دلم!. سنگ باش. سرشار از رطوبت... سنگ باش!. و اگر سنگ نيستي، عزيز دلم!. ماه باش. و روياي عروسك... ماه باش!. چنين مي گفت زني. در تشييع جنازه فرزندش...»
چه فرقي مي كند كه محمود درويش، شاعر مبارز فلسطيني اين سوگنامه را براي كداميك از مادران سرزمينش سروده است و امروز كداميك از مادران غزه در سوگ دردانه خود چنين مرثيه اي را بي تاب و با چشماني كه ديگر اشكي براي باريدن ندارد، مي خواند. ديروز سميه مي خواند، امروز ا م سمير و فردا حتما حبيبه...
اينجا غزه است فرقي نمي كند چه كاره اي و چند سال داري. اينجا؛ همه مثل 51.ميليون نفر ديگر زنداني اند! در خانه و سرزمينشان زنداني يك اشغالگر! اما با يك فرق بزرگ. در همه زندانهاي دنيا آب و غذا و دارو براي زنداني فراهم است. او هم به جرمي كه مرتكب شده، سختي زندان را تحمل مي كند. اما اينجا آب و غذا و دارو كم است، گيرت نمي آيد و تو به جرم اينكه حق خود را براي زندگي در سرزمين مادري ات خواسته اي و به جرم نابودي فلسطين و شهيد شدن برادران و خواهرانت در زنداني به وسعت غزه زنداني شده اي!
من خواب ديدم خانه ما مثل سنگر شد
در عكس هايت هرچه تو، يك جور ديگر شد
دستي تكان دادي و دور و دورتر رفتي
تصويرت انگاري به خون غلتيد و پرپر شد
تو مثل يك نور سپيد از پيش من رفتي
مثل كسي كه ناگهان شكل كبوتر شد...
غزه را كه مي توان نماد پايداري و سرزمين مقاومت مردم مسلماني دانست و براي حفظ آرمانهاي 51.ميليارد مسلمان جهان، در برابر تمام سختي ها و تحريم ها ايستادگي مي كند، هفته هاست در برابر يك نسل كشي آشكار نفس هايش به شماره افتاده و يك فاجعه بزرگ را از سر مي گذراند. نظاميان رژيم صهيونيستي كه از ژوئن 7200 (خرداد 68) تاكنون مردم غزه را تحت محاصره دارند، با بستن گذرگاهها و جلوگيري از ورود سوخت، مواد غذايي و دارو، مرگ تدريجي يك نسل را در مقابل چشم نهادهاي بين المللي، سازمانهاي عريض و طويل حقوق بشري و دولتهاي بي غيرت منطقه، رقم زده اند.
سكوت مرگبار كشورها و مجامع جهاني، در عمل دست صهيونيست هاي جنايتكار را براي جنايات بيشتر باز گذاشته است. وقتي شبكه تلويزيوني مصر از شيخ الازهر درباره محاصره اهالي نوار غزه سؤال مي كند و وي خطاب به مجري تلويزيون مي گويد؛ «چه محاصره اي؟ چه جنايتي؟ به ما چه؟ من اطلاعي از محاصره غزه ندارم»!! چگونه مي توان انتظار داشت كه جهان عرب خواستار شكستن اين محاصره و پايان نسل كشي عده اي بي گناه شود؟ همان رژيم هايي كه جنايت و اشغالگري رژيم صهيونيسم را ناديده گرفته و در انديشه گفت وگو با اسرائيل به اجلاس اديان در نيويورك رفتند.
جنايات ضد بشري رژيم غاصب فلسطين، واكنش برخي از كشورها و مجامع بين المللي را برانگيخته است. اما آيا صدور بيانيه ها، سردادن شعارها و محكوميت هاي لفظي، تسكين بخش آلام 51.ميليون غيرنظامي و مرد و زن و كودك بي گناه ساكن اين منطقه خواهد بود؟ همانهايي كه در آستانه يك فاجعه بزرگ انساني قرار گرفته اند. مردم مظلوم غزه به دليل تحريم اسرائيلي- عربي با خطر مرگ ناشي از گرسنگي روبه رو هستند و هيچ كس براي نجات آنها اقدام نكرده و يا خواهان اقدامي در اين باره نيست! عبدالله دوم، شاه اردن به ارسال نامه به يكي از مسئولان حقوق بشر در سازمان ملل اكتفا مي كند. بان كي مون، دبيركل سازمان ملل فقط به گفت وگوي تلفني با نخست وزير مستعفي رژيم صهيونيستي و ابراز نگراني از تداوم محاصره غزه بسنده مي كند و جان هولمز، معاون دبيركل سازمان ملل در امور انساني از اينكه كرامت انساني و اوضاع ساكنان غزه براي مسئولان اشغالگر اسرائيلي مساله اصلي به شمار نمي رود(!) ابراز نگراني مي كند. آيا اين همه تلاش!! براي نجات جان انسانهاي غزه كافي نيست؟!
آيا پارلمان آسيايي كه در نشست اخير خود طي بيانيه اي بر ضرورت لغو محاصره تحميلي نوار غزه تاكيد كرد، نمي توانست در جايي كه جمعي از نمايندگان ملت ها در آن حاضر بودند به جاي سردادن شعار محكوميت، تصميمي قاطع براي ارسال كمك هاي فوري و همه جانبه به اين منطقه بگيرد؟ تا شايد رژيم صهيونيستي از وحدت كشورهاي آسيايي- به ويژه كشورهاي عربي- در قبال مساله فلسطين اندكي نگران شود! شايد هم به قول «جان كينگ» مدير آژانس بين المللي كمك به آوارگان فلسطيني (آنروا)؛ «به رغم بحران و جنايت در غزه، سران عرب صورتشان را به سوي ديگري برمي گردانند چرا كه نمي خواهند اين حرفها را بشنوند و يا براي نجات فلسطيني ها اقدامي كنند مبادا كه دولت اسرائيل و هم پيمان جديدشان از آنها آزرده خاطر شود»!
سكوت كشورهاي غربي به دليل وابستگي و ائتلافي كه با رژيم صهيونيستي براي رسيدن به منافعشان در خاورميانه دارند و بي تفاوتي مجامع جهاني به واسطه عدم استقلال و وابستگي شان به قدرت هاي بزرگ چندان جاي تعجب ندارد اما آيا 75كشور اسلامي با 51.ميليارد جمعيت، قابليت شكستن محاصره غزه و به حركت واداشتن سازمانهاي بين المللي و حتي قدرت هاي بزرگ براي پايان دادن به بحران غزه را ندارند؟ غزه آزموني بزرگ براي جهان اسلام است و اگر براي نجات آن كاري فوري صورت نگيرد، بطور حتم پيامدهايي منفي براي آينده جهان اسلام و كشورهاي منطقه به دنبال خواهد داشت.همين سكوت مشوقي شده تا اسرائيل غاصب علاوه بر محاصره كامل نوار غزه و به شهادت رساندن زنان و كودكان بي گناه، گستاخانه اعلام كند درصدد حمله گسترده به غزه است. روزنامه صهيونيستي هاآرتص به نقل از «تزيپي ليوني» وزير امور خارجه رژيم اسرائيل كه در كنفرانسي در دانشگاه تل آويو سخن گفته خواستار موشك باران نوار غزه شده و مي نويسد «ما نبايد اجازه شكل گيري اين تصوير را بدهيم كه قدرت بازدارندگي ما در حال كاهش است. اسرائيل بايد پاسخ تمام موشك هاي شليك شده را بدهد.» حملات موشكي از سوي غزه طي 5 ماه آتش بس متوقف شده بود اما اين آتش بس زماني كه اسرائيل براي تخريب يك تونل در غزه به اين منطقه حمله كرد، نقض شد.
هاآرتص در ادامه با اشاره به حملات موشكي انجام شده به شهرك هاي صهيونيست نشين در پاسخ به وحشي گري صهيونيستها در غزه، به ترس يهوديان و سران غاصب فلسطين از انتفاضه و حملات حماس اشاره مي كند و مي نويسد «اعدادي كه در ذهن سياست گذاران اسرائيلي درباره نوار غزه مطرح مي باشد سه عدد 02، 04 و 07 است. 02 به معناي برد بيست كيلومتري موشكهاي حماس بوده كه با استفاده از آنها هم اكنون شهرك هاي يهودي نشين در تيررس را مورد هدف قرار مي دهد. 04، برد موشكهاي ماههاي آينده آنان خواهد بود و 07به معناي مسافت07كيلومتري است كه فلسطيني ها قصد دارند برد موشكهاي خود را به اين ميزان رسانده و تل آويو را نشانه روند.»
اسرائيل درصدد است با محاصره و حمله به غزه، حماس را به زانو درآورد و با تحت فشار گذاردن مردم آنها را عليه حماس بشوراند غافل از آن كه مردم امروز غزه وارث رنجها و مصايب ملت فلسطين از 06 سال پيش به اين طرف اند؛ جنايت ها و كشتاري كه از سال 8194 تاكنون متوقف نشده است. با اين وجود، محاصره اي اين چنيني در تاريخ فلسطين سابقه نداشته كه ملتي اينگونه تحت تحريم و حصر قرار گيرند و در مقابل، همه جهان نظاره گر باشد. اگر امروز كاري نشود، ماجراي غزه لكه ننگي بر پيشاني بشريت باقي خواهد ماند.
بدون شك آن كودكي كه از فرط گرسنگي سر بر ديوار نيمه خراب خانه شان اشك مي ريزد بيشتر از رئيس آن كشور عربي مي فهمد. بيشتر از آن كسي كه اگر مقاومت ديروز و امروز فلسطيني هاي دربند نبود و اگر از جان گذشتگي اين مردم مظلوم نبود و اگر رژيم غاصب سرزمينشان، پشت سد مقاومت و خونهاي بر زمين ريخته شده آنان متوقف نمي شد، سرزمين او و همه هم پياله هاي خوشگذرانش، اكنون جزيي از نيل تا فرات شده بود. اي كاش آنان فقط سكوت مي كردند نه آنكه به سوي قاتل كودكان غزه دست دوستي دراز كنند تا اين سد را بشكنند.
اين مقاومت به بار خواهد نشست و خونهاي كودكان و زنان و مردان غزه و الخليل و بيت لحم روزي بر شاخه هاي زيتون جوانه خواهند داد.
رهبر فرزانه انقلاب مي فرمايند: «مساله فلسطين كه يك مساله غم انگيز براي دنياي اسلام بود، امروز با اينكه وحشي گري صهيونيستها نسبت به فلسطينيان چند برابر شده است، در عين حال اميد را شما در ناصيه ملت فلسطين مشاهده مي كنيد. امروز خود اشغالگران فلسطين از ادامه راه خودشان احساس و اظهار ياس كرده و اعتراف مي كنند كه به بن بست رسيده اند.»
اعتماد ملي
«تاملي بر همايش اصل 44» عنوان سرمقاله روزنامهي اعتماد ملي است كه در آن ميخواخوانيد؛همايش علمي كاربردي كه از سوي بسيج دانشجويي دانشگاههاي استان تهران برگزار شد، فرصتي فراهم آورد تا با پرهيز از سياسيكاري و شبهههاي رفتار جناحي موضوع اصل 44 مورد ارزيابي مجدد قرار گيرد.
اصل 44 يكي از مترقيترين و منطقيترين مواد قانون اساسي است و در تفسير و فرماني كه از مقام معظم رهبري بر اساس مطالبات مجمع تشخيص مصلحت نظام صورت پذيرفت با عنوان انقلاب اقتصادي از آن ياد شده است. همواره اقتصادهاي جهان درگير معضل چگونگي ايجاد تعادل ميان نيروهاي اقتصاد ملي و بخش خصوصي قرار دارند. انقلابها كه عموما در واكنش به بيعدالتي اقتصادي، تبعيض سياسي و اختصاص منابع اكثريت به گروه اقليت حاكم صورت ميپذيرد، معمولا گاهي در قرار دادن منزلت و مقام درست كاركردهاي اقتصادي دچار افراط و تفريط ميشوند.
احساسات و شور ناشي از دگرگونيهاي سريع در اكثر انقلابهاي جهان سبب تسلط و غلبه بيشتر دولت و حاكميت به عنوان نماينده اكثريت بر بنگاههاي اقتصادي ميشود. اين اتفاق عموما با خلع يد و ملي كردن بنگاههاي اقتصادي قدرتمند، بانكها، بيمهها، كارخانههاي صنعتي و ديگر فعاليتهاي بخش اقتصاد روي ميدهد. نيت و هدف رهبران اين جنبشها توزيع بهتر ثروت، برابري در امكان دستيابي به موقعيتهاي اقتصادي و همگاني كردن فعاليتهاي بخش مالي و پولي است. اما تجربه نشان داده تنها نيت و هدف پاك براي اصلاح وضع اقتصادي كافي نيست. تجربه مهم بلوك شرق نشان داده، دولتها عموما متصديان مطلوبي براي فعاليتهاي اقتصادي نيستند. ملي شدن صنايع و دولتي شدن اقتصاد به منظور ارتقاي سطح رفاه و راحتي معيشت صورت ميپذيرد اما به تخريب بيشتر موقعيت روستاييان و شهروندان منجر شده است، در مقابل دولت - ملتهايي كه با اعتدال و خردورزي تعادلي مناسب ميان بخشهاي مختلف اجتماعي - اقتصادي فراهم آوردهاند به نتايج معقولتري دست يافتهاند. در مقام مقايسه، كافي است به تفاوت اقتصاد كشورهاي اروپايي با اتحاد جماهير شوروي، اقتصاد كرهشمالي با كرهجنوبي، توان مالي كوبا با برزيل و نمونههايي از اين دست توجه شود.هر جا كه اقتصاد از كنترل دستان قدرتمند حاكميت دولت خارج و به نهادهاي عمومي، مردم و تعاونيها واگذار شده، رونق اقتصادي به كشورها بازگشته است.
انقلاب اسلامي در تداوم تجربه درخشان خود به خوبي درك كرد همانگونه كه به دستان قدرتمند مردم پيروز شده و تداوم يافته، نهاد اقتصاد و شكوفايي اقتصادي و پيشرفت كشور نيز تنها از دستان مردم برميآيد. اصل 44 تمركز بر اين مهم است. اما همانطور كه هاشميرفسنجاني با صراحت اعلام كرد، كارنامه بخشهاي مختلف نظام در اين مورد قابل قبول و مناسب نيست. شايد دعوت از بسيج بهعنوان يك نهاد مردمي و انقلابي براي مشاركت در فهم و پرسشگري در اين باب حياتي و ضرورتي مهم باشد. تا زماني كه مردم به عرصه فعاليتهاي اقتصادي وارد و دولت كوچك و محدود نشود، اقتصاد ايران شكوفا نخواهد شد؛ اقتصادي كه ميخواهد ايران را به رتبه اول منطقه در سال 1404 شمسي برساند. شايد روحيه و تفكر بسيجي يكي از عناصر موثر براي جبران عقبماندگيها در اين بخش باشد؛ بسيجي كه نشان داده قدرت انجام كارهاي بزرگ را دارد.
جمهوري اسلامي
«تحليل سياسي هفته» عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛هفته جاري با ايام شهادت پنجمين اختر سپهر ولايت جامع علوم ولايت حضرت امام محمد باقر عليه السلام آغاز شد; وجود مقدسي كه با فضيلت و طراوت علمي خود بوستان علوم نبوي را عطرآگين كرد و پهنه جامعه را با انوار معارف اهل بيت روشنايي بخشيد. روش ها و تلاش هاي امام محمدباقر عليه السلام در زمينه گسترش علوم اسلامي چنان بود كه بزودي پايه هاي دانش علوم نبوي در جامعه استحكام يافت و مقدمات تمدن عظيم اسلامي بنيان نهاده شد. امروز هر آنچه كه در حوزه هاي گرانسنگ ديني شيعه به عنوان معرفت ناب و حقيقي عرضه مي شود حاصل تلاش فراگيري است كه آن حضرت در دوران خفقان و ظلماتي حكومت جباران انجام دادند . حضرت باقرالعلوم (ع ) حافظ و نگهبان راستين مرزهاي دين در برابر تهاجمات بيگانگان بوده و در 19 سال امامت خود خط صحيح فرهنگي را براي مردم روشن كردند. شايد امروز نيز بزرگترين وظيفه براي پيروان ايشان بويژه علماي آگاه و زمان شناس در زمانه هجمه هاي فرهنگي و آشفتگي مرزهاي حق و باطل استفاده از درياي معارف و اسرار علوم باقري است تا مرزهاي عقيده را پاسداري نموده و مسلمانان را از خطرات هجوم فرهنگي بيگانه صيانت نمايند.
هفته جاري همچنين با معنويت پر راز و رمز حج در صحراي عرفات مراسم برائت از مشركين وقوف در مشعر و منا و رمي جمرات در ميقات الهي و اوج عبوديت و بندگي در عيد سعيد قربان همراه بود. بيش از دو ميليون زائر بيت الله الحرام در بزرگترين كنگره جهاني حضور يافته و پس از انجام مناسك حج تمتع با كوله باري از تقوا و بندگي آماده بازگشت به خانه و كاشانه خويش شدند.
به همين مناسبت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيامي به مسلمانان جهان در كنگره عظيم حج تصريح كردند در اين فريضه مهم عناصر اصلي تربيت و اجتماعي گنجانده شده و بدين ترتيب كعبه شريف و مناسك حج مايه قوام و قيام جوامع بشري و انباشته از بهره هاي فراوان براي انسانهاست .
حضرت آيت الله خامنه اي تاكيد كردند : « مسلمانان از هر كشور و هر نژاد امروز بيش از هميشه بايد اين فريضه بزرگ را قدر بدانند و از آن بهره گيرند زيرا افق در پيش چشم امت اسلامي از هميشه روشن تر و اميد براي رسيدن به هدفهايي كه اسلام براي فرد و جامعه ترسيم كرده از هميشه بيشتر است . »
در پايان كنگره حج 1429 ايام و لحظات شعف انگيز بازگشت زائران خانه خدا به وطن يادآور صحنه به ياد ماندني و عزت بخش واقعه غديرخم است كه پيامبر در محل غديرخم پس از « حجه الوداع » و در بازگشت به مدينه به هنگام جدا شدن حجاج در مسيرهاي زندگاني خود پيام بزرگ اتمام نبوت و اكمال دين و آغاز امامت را ابلاغ كرده و از زائران اين سفر تاريخي پيمان گرفتند كه پيام غدير و تعيين ولايت اميرمومنان علي (ع ) را به ديگران و آنان هم به آيندگان منتقل كنند. به همين مناسبت ملت ولايتمدار ايران در اين هفته همزمان با گراميداشت عيد قربان خود را براي برپايي عيد سعيد غدير آماده مي كند و از اين فرصت براي بهره مندي از شجره طيبه امامت استفاده مي برد.
هفته جاري رئيس جمهور اكوادور ميهمان جمهوري اسلامي ايران بود. آقاي « رافائل كرئا » از جمله رهبران كشورهاي آمريكاي لاتين است كه خواستار استقلال كشور خود و خروج منطقه از سلطه آمريكاي جهانخوار بوده و بر ايستادگي ملتها در مقابل باج خواهي هاي آمريكا تاكيد دارد. سفر رئيس جمهور اكوادور به ايران كه براي نخستين بار در طول تاريخ دو كشور انجام مي شود با توجه به سياستهاي استقلال طلبانه و استكبارستيزانه جمهوري اسلامي ايران و اعتراض به روابط نابرابر جهاني و همزمان با بيداري كشورهاي حوزه آمريكاي لاتين و اهداف آنها براي خروج از سلطه نفوذ آمريكا زمينه هاي مشتركي را براي همگرايي دو كشور از دو قاره كهن حول بسط عدالت و مبارزه نظام سلطه پديد آورده است . از اين رو سفر هيات اكوادوري بازتاب زيادي در رسانه هاي غربي داشت .
در حوزه مسائل داخلي دانشجويان مسلمان ايراني در اين هفته با مردم مظلوم غزه ابراز همدردي كرده و با برپايي دو تجمع در مقابل سفارت عربستان و دفتر حافظ منافع مصر در تهران انزجار عميق خود را از جنايات رژيم صهيونيستي در محاصره غزه و همراهي رژيم هاي سازشكار و مرتجع عرب با نسل كشي فلسطيني ها ابراز كردند. در همين راستا فردا نيز ملت ايران با راهپيمائيهاي سراسري خود وجدانهاي آزاده را به حمايت فوري از مردم بيدفاع و محكوميت سران بي غيرت عرب فراخواهد خواند.
در افكار بين المللي نيز سياست ضد انساني صهيونيستها عليه ساكنان غزه موجي از انزجار را برانگيخته و مناطق مختلف جهان طي روزهاي گذشته شاهد برگزاري تظاهرات مردمي عليه رژيم صهيونيستي بوده است . اين درحالي است كه كماكان هيچ حركت موثري از مجامع بين المللي براي كمك به فلسطيني هاي غزه صورت نگرفته و اين مجامع در كنار دولتهاي پرمدعاي غربي با سكوت مرگبار خود حاضر نشدند جانب صهيونيستها را رها كنند. در چنين شرايطي شوراي امنيت سازمان ملل به قصد فريب افكار عمومي جهان در اقدامي نمايشي و صوري بيانيه اي را صادر كرد و طي آن از محاصره غزه ابراز نگراني نمود! اين تشكيلات كه با توجه به ماهيت و عملكردش از زمان پيدايش آن به شوراي تامين امنيت رژيم صهيونيستي مبدل شده است حتي براي اينكه موجب رنجش خاطر سران جنايتكار تل آويو و حاميان مستكبر آن نشود لفظ « غيرالزام آور » را به بيانيه مذكور اضافه نمود.
كشورهاي اسلامي بخصوص حكام عرب نيز در همسويي آشكار با مواضع دولتهاي غربي به جز چند اعتراض نيم بند لفظي اقدامي براي كمك به نجات فلسطيني ها از محاصره و تحريم رژيم صهيونيستي صورت نداده اند. در اين ميان عملكرد رژيم مصر نابخشودني است و موجبات ننگ و نفرت ابدي براي سران قاهره را فراهم مي آورد. رژيم كمپ ديويد قاهره اكنون دامنه خيانت خود را به همدستي آشكار با رژيم صهيونيستي در تحكيم حصار غزه و بدتر شدن وضعيت فاجعه بار براي فلسطيني هاي ساكن اين منطقه گسترش داده است . اين رژيم به طور خفت باري به ابزار رژيم صهيونيستي در سركوب فلسطيني ها تبديل شده و براي اينكه سرسپردگي خود را به آمريكا نشان دهد به رذيلانه ترين عمل يعني مشاركت در جنايت تل آويو در نسل كشي فلسطيني ها در غزه تن داده است .
حاكمان مصر درحاليكه مي توانستند به دليل داشتن مرز مستقيم با غزه بخشي از رنج و مشقت فلسطيني بكاهند نه تنها از اين كار خودداري كرده اند بلكه در واقع با گماشتن نيروهاي امنيتي در مرز غزه بخشي از وظيفه ارتش صهيونيستي را در محاصره غزه برعهده گرفته اند. ملت مصر از اين خيانت خشمگين است و عليرغم جو سركوب طي روزهاي گذشته با راه اندازي تظاهرات ضد دولتي تنفر خود از سياست رژيم مبارك را بروز داده است.
همزمان با تنگ تر كردن محاصره غزه صهيونيستها در هفته جاري در الخليل نيز جنايت آفريدند. صدها صهيونيست افراطي كه به شهرك نشين ها موسوم هستند با چراغ سبز رژيم اوايل هفته جاري به الخليل روستاهاي اطراف حمله كرده و ضمن قتل و جرح تعدادي فلسطيني دهها خودرو و منزل فلسطيني ها را به آتش كشيدند. اين حوادث پس از آن رخ داد كه ايهود باراك وزير جنگ رژيم صهيونيستي به فرماندهي نظامي اسرائيل در كرانه باختري دستور داد منازل فلسطيني هاي مبارز و شهادت طلب را ويران كند. شهرك نشين هاي يهودي نيز با فرصت طلبي وحشيانه به فلسطيني ها هجوم آورده و صحنه هاي جديدي از آتش و خون عليه ملت فلسطين را به وجود آوردند.
در هفته جاري همچنين شاهد بازتاب حادثه انفجارهاي بمبئي هند بوديم . در اين باره كاندوليزا رايس وزير خارجه آمريكا به بهانه ابراز همدردي با هنديها به دهلي رفت . از ابتدا هم مشخص بود كه رايس اهداف ديگري در پوشش اين همدردي به ظاهر دلسوزانه دارد. وي ضمن تاكيد بر مقابله با تروريسم مسئولان پاكستاني را مورد عتاب قرار داد و از آنها خواست در مبارزه با تروريسم جدي باشند.
اين حركت رايس هيچ مفهومي جز افزايش فشار بر پاكستان ندارد. واقعيت اين است كه آمريكائيها به دليل مشكلاتي كه در افغانستان به آن دچار شده اند و به اعتراف منابع غربي افغانستان هم اكنون به سمتي مي رود كه به باتلاقي مخوف تر از عراق براي آمريكا تبديل شود به شدت به دولت پاكستان فشار وارد مي آورند تا عليه افراطيون مذهبي به ويژه ساكنان مناطق وزيرستان و بلوچستان پاكستان وارد جنگ شود زيرا كه آمريكائيها اين مناطق را زادگاه طالبان و منشا تامين نيرو و مهمات شورشيان در افغانستان مي دانند. آمريكائيها مدعي هستند پاكستان به اندازه كافي در سركوب حاميان طالبان در افغانستان جدي نيست و با اين بهانه از چند ماه قبل در اقدامي تجاوزكارانه مناطقي در شمال پاكستان را هدف حملات خود قرار داده اند. آمريكايي ها اكنون انفجارهاي هند را مستمسكي براي فشار به پاكستان قرار داده اند.
با توجه به اين مسائل مي توان گفت كه واشنگتن از وقوع انفجارهاي بمبئي چندان هم ناراضي نيست و همين امر اين ظن قوي را پديد مي آورد كه بعيد نيست انفجارهاي بمبئي كار سرويس جاسوسي آمريكا و يا سازمان هاي جاسوسي متحدين واشنگتن يعني انگليس و اسرائيل باشد. اين قضيه با توجه به انتشار خبر دستگيري دو تبعه انگليس توسط مقامات امنيتي در ساعات اوليه انفجارهاي بمبئي اهميت مي يابد. گرچه خبر دستگيري دو تبعه انگليسي پس از واكنش لندن به سانسور خبري رفت ولي قطعا مي تواند قابل تامل باشد و سرنخ هايي را به دست دهد.
مطلب ديگري كه در روزهاي اخير در رسانه ها منتشر شد حمله به كاروان خودروهاي نظامي ناتو در پاكستان و افغانستان بود. در اين حوادث آنچنانكه رسانه هاي خبري گزارش دادند بيش از يكصد خودروي نظامي ناتو به آتش كشيده شد كه در نوع خود موضوع مهمي است و براي نخستين بار است كه حمله اي با چنين حجمي به ناتو صورت مي گيرد. حوادث اخير نشان مي دهد كه اوضاع تا چقدر از كنترل ناتو خارج است .
از سوي ديگر اين موضوع بيانگر آن است كه نيروهاي مخالف آمريكا و ناتو در افغانستان و پاكستان ابتكار عمل را به دست گرفته اند و اين امر قطعا براي دولتهاي مداخله گر غربي موضوع نگران كننده اي محسوب مي شود.
كارگزاران
«ميان فرافكني و مخالفت منطقي» عنوان سرمقالهي روزنامهي كارگزاران به قلم جلال خوشچهره است كه در آن ميخوانيد؛ مخالفتها با طرح «دولت وحدت ملي» بيش از آنكه ناشي از تحليل موضوع باشد، شبيه رفتار فرافكنانهاي است كه در آن دو هدف لاپوشاني ضعفها و برجسته كردن ايرادها در رقيبان دنبال ميشود. اين در حالي است كه معمولا مخالفت با هر ايده ميتواند با دو شكل منطقي نارضايتي از محتواي آن و يا انتقاد به شيوه انجام ايده ياد شده باشد. بنابراين پيش از هر مخالفت با ايده «دولت وحدت ملي» خوب است به جاي هو و جنجال، نخست فرآيندي را مورد توجه قرار داد كه چنين ايدهاي را لازم كرده و سپس انگيزه بانيانش را تحليل كرد. جلسه همايش ملي 30 سال قانونگذاري كه به ابتكار «علي لاريجاني» رئيس مجلس شوراي اسلامي در محل مجلس برگزار شد، با اقبالي همراه بود كه در آن ميشد نمايندگان طيفهاي مختلف سياسي- فكري را پس از سالها رقابت ـ و گاه دشمني ـ با هم يكجا ديد. مهمتر آنكه اين اقبال عمدتا از سوي چهرههايي صورت گرفت كه پيش از اين و يا همين حالا به طور مستقيم با اصليترين مقولههاي امنيتي كشور سر و كار داشته و اكنون كولهباري از تجربههاي سنگين و كاربردي را با خود دارند. مهمترين كار ويژه چنين كساني، داشتن افق معلوم از اوضاعي است كه در آن به سر ميبريم و لازم است براي آينده پيش رو، خود را تدارك كرد. اما آيا درك الزام ايجاد دولت وحدت ملي و يا حتي همان چيزي كه مخالفان آن را عبور از دولت كنوني ميخوانند، تنها محدود به ايرادهاي فرافكنانهاي است كه با عناوين مختلف در رسانهها بازتاب يافته است؟ راه دور نرويم، موضوع را در همان دو محور بالا كه به عنوان عوامل ايجابي اين طرح ياد شد، دنبال كنيم. از دولت نهم كه با يك همسويي گسترده ميان اصولگرايان بر سر كار آمد، در بديهيترين شكل چنين تصور ميرفت كه قادر باشد چند كار ويژه مهم را محقق كند:
نخست؛ ايجاد و تقويت همسويي و يكپارچگي ميان جناحي كه سرانجام توانسته بود پس از هشت سال تحمل رقيبانش در دولت و مجلس اصلاحات، بار ديگر سكان امور را در دست گيرد.
دوم؛ جلوگيري از شكافهاي بالقوهاي كه ميتوانست در سه سطح سياسي، اقتصادي و فرهنگي ميان اصولگرايان بروز كند.
سوم؛ ايجاد شكاف و ريزش در جريان رقيب و ممانعت نرم از هرگونه سازماندهي مجدد آنان.
چهارم؛ تشويق و ترغيب آحاد جامعه به همسويي با گرايش حاكم در پروسهاي كه در آن، مقوله انتخابات همچنان اصليترين متغير تاثيرگذار در فضاي سياسي كشور است. اين هدف به ويژه در دو سطح داخلي و خارجي ميبايست دنبال ميشد: اصلاح اوضاع اقتصادي مردم آنهم به كمك درآمدهاي بيبديل نفتي و تشويق سرمايهگذاريهاي داخلي و خارجي و نيز ترميم روابط خارجي با حفظ عزت و اعتبار ملي.
دولت نهم در همان ماههاي نخست شروع كار خود نشان داد كه نهتنها در كارويژههاي مورد انتظار چندان موفق عمل نكرده است بلكه به مرور اقدامهايي كرد كه ميتوان آن را چنين برشمرد.
الف ـ تشديد زمينههاي بحران مشاركت حتي در درون صف اصولگرايان، آنهم از طريق بروز رفتارهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي.
ب ـ شعارهاي دولت سبب ايجاد فرمي از مطالبات سياسي و اقتصادي شد كه پاسخگويي به آن نهتنها در توان دولت، بلكه به دور از ظرفيتهاي واقعي كشور است.
ج ـ فضاي بيروني به ترتيبي شكل گرفت كه مخالفان توانستند در يك همسويي به دور از انتظار دولتمردان، حداقل سه قطعنامه سخت را عليه ايران در شوراي امنيت سازمان ملل به تصويب رسانند.
د ـ مخالفان توانمندي هستهاي ايران بار ديگر با هدايت زمين بازي در عرصه افكار عمومي، چهرهاي دلخواه از ايران نزد افكار جهاني ارائه دهند كه به راستي چنين نيست.خلاصه اينكه سياستهاي دولت نهم دو پيامد مهم داشت:
تضعيف صف متحد اصولگرا و ايجاد زمينههاي رواني و عيني لازم براي آنچه كه امروز از سوي چهرههاي معتدل و واقعگرا به عنوان طرح ايجاد «دولت وحدت ملي» اعلام شده است.
نكته ديگر اينكه طرح ياد شده به طور مشخص از سوي اشخاصي مطرح و حمايت ميشود كه در اصالت گرايشهاي ارزشي و سياسي آنان كمترين ترديد ـ حتي نزد مخالفان ايده دولت وحدت ملي ـ وجود دارد. بنابراين خوب است به جاي اتهام بروز انحراف در مواضع چهرههايي مثل حجتالاسلام ناطقنوري، علي لاريجاني و بسياري از اين دست به متغيرها و انگيزههايي تمركز كرد كه حالا بر اين باورند كه راه برونرفت كشور از مشكلات كنوني، ايجاد اتفاق دوباره ميان همه آناني است كه دل در گرو منافع ملي و امنيت ملي دارند. اگرچه ايجاد دولت وحدت ملي نيازمند ساز و كارهاي خود است و واقعيتر آن است كه اين ايده با نام «دولت وفاق ملي» دنبال شود اما با اين حال، اين گرايش را بايد واقعيترين واكنش به اوضاعي دانست كه اكنون در محيطهاي داخل و خارج شكل گرفته است. راه مخالفت با ايده جاري نه فرافكني كه تحليل واقعي و شناسايي نقاط قوت و ضعف آن است. فرصت را از دست ندهيم.
ابتكار
«آينده تاريك بهشت پول هاي باد آورده» عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار است كه در آن ميخوانيد؛ عليرغم اين تصور اوليه كه برخي مناطق جهان، بخصوص بازارهايي كه در جذب سرمايه موفق بوده اند، به سلامت از ورطه بحران مالي و اعتباري بين المللي خواهند گذشت، اما مجله نيوزويك گزارش ترديدآميزي منتشر كرده است درباره بازار هميشه پررونق دوبي. گزارش نيوزويك، كه در شماره ششم دسامبر اين هفته نامه منتشر شد، اين گونه آغاز مي شود: مجتمع تفريحي آتلانتيس در مجمع الجزاير مصنوعي نخل در دوبي با هزينه اي يك ونيم ميليارد دلاري ساخته و ماه گذشته طي مراسمي پر زرق و برق و كم نظير افتتاح شد. فقط 20 ميليون دلار صرف آتش بازي اين مراسم شده بود كه تلالو آن حتي از فضا هم ديده مي شد.
مقام هاي دوبي درباره اين مراسم گفتند: «خواستيم به جهان نشان دهيم كه دوبي سرزمين تحقق آرزوها و روياها ست.» اما به نوشته نيوزويك، در همان لحظاتي كه منورها به آسمان شليك مي شد و انفجار نورها زيبايي خيره كننده اي پديد مي آورد، بسياري از دارايي هاي متكي به وام هاي خارجي بر باد مي رفت و تباه مي شد و هيچ كس از آينده اقتصادي خود مطمئن نبود. يكي از مديران ارشد شركت هاي ساخت و ساز دوبي به مجله نيوزويك مي گويد: «فاجعه اي در حال وقوع است. افراد زيادي در اين بين ضرر خواهند كرد. روياهاي زيادي بر باد خواهد رفت. همين حالا هم كارگرهاي خارجي زيادي از كار بيكار شده اند و بايد به كشورهاي خود برگردند.» كريستوفر ديكي، گزارشگر هفته نامه نيوزويك، گزارش خود را اين گونه ادامه مي دهد: دولت شهر امارات متحده عربي بيش از هر جاي ديگري در كره زمين، پديدآمده و برآمده از تجارت جهاني است. مكان پرجاذبه اي است براي پول هاي فعالي كه به دنبال سريع ترين و بالاترين سودها هستند. بيشتر اين پول ها از كشورهاي نفت خيز عربي، و بخصوص از اميرنشين همجوار يعني ابوظبي، مي آيد كه 90 درصد نفت خام امارات متحده عربي را در اختيار دارد. اما ميلياردها دلار هم از ايران، هند، چين، روسيه، اروپا، آمريكا و تقريبا از سرتاسر جهان به اين دولت شهر سرازير شده است. دست كم طي يك دهه گذشته بورس بازي در بازار املاك و مستغلات به يك سرگرمي ملي در دوبي تبديل شده است.
قيمت مسكن، كه بسياري شان هنوز حتي ساخته نشده اند، تنها در سه ماهه اول سال جاري ميلادي 43 درصد افزايش پيدا كرد. وام گرفتن كاري سهل و آسان بود و بورس بازان در طول چند هفته، و گاه چند روز، با سودي سرشار ملك خريداري شده را دوباره، حتي پيش از پرداخت نخستين قسط وام اوليه، دست به دست مي كردند. به نوشته نيوزويك، در تير ماه گذشته چهار ميليون متر مربع ساختمان اداري در دوبي در حال ساخت بود; يعني بيشتر از هر نقطه ديگري در جهان. حتي بيشتر از شهر شانگهاي در چين كه بيست سال پيش كويري برهوت و صاف بود، اما امروز با آسمانخراش هايي در دو طرف خيابان ها و بزرگراه ها، به يك ژرف دره شهري بدل شده است. با بالا رفتن قيمت نفت، رشد اقتصادي در دوبي شدت گرفت. همان زمان برخي از مقامات ارشد مالي در محافل خصوص هشدار مي دادند كه اقتصاد اين دولت شهر در حال تجربه رشدي بادكنكي است. اما قيمت نفت همچنان بالا مي رفت و پول هاي نفتي با روندي مستمر به اين شهر سرازير مي شد. ديگر تصور همه آن بود كه دوبي از بحران جهاني در امان مانده است. اما در چهار ماه گذشته قيمت نفت سقوط كرد و به كمتر از يك سوم قيمت تابستان گذشته رسيد.
مجله نيوزويك در ادامه گزارش خود مي افزايد كه در اقتصاد به هم پيوسته جهاني پيامدهاي ناگوار بحران جاري به همه جا تسري پيدا كرد و برخي از وجوه نامطلوب روياي دوبي را عيان ساخت. انتظار مي رود كه با پايان يافتن فصل تعطيلات، هزاران كارگر مهاجر مجبور به ترك اين شهر شوند. اين امر تاثيري مستقيم بر بازار كشورهايي دارد كه كارگر به دوبي مي فرستند; يعني هند، فيليپين، كنيا و ده ها كشور ديگر آسيايي و آفريقايي. در برخي مناطق شهر دوبي بهاي خانه و آپارتمان تا 50 درصد كاهش يافته، پرداخت وام ها مسدود شده و پروژه هاي بزرگ به حالت تعليق درآمده يا از آنها صرف نطر شده است. به گزارش هفته نامه نيوزويك، خبر خوب آن است كه مقامات دوبي در مراحل اوليه بحران، اقداماتي اصلاحي انجام دادند و بيش از 32 ميليارد دلار را به حمايت از موسسات مالي اختصاص دادند. دو موسسه عمده وام دهنده، كه منابع مالي شان به اتمام رسيده، ملي اعلام خواهند شد. سه شركت ساخت و ساز عمده نيز، كه 70 درصد پروژه هاي عمراني را در اختيار دارند، در هم ادغام و زير چتر دولت قرار خواهند گرفت. ماه گذشته شركت عمران نخيل، شريك مجتمع تفريحي آتلانتيس، 500 تن از كارمندان خود را از كار بركنار كرد. آنتوني جريش، يكي از مشاوران شركت هاي معاملات مسكن در دوبي، به نيوزويك مي گويد: «ديگر دوبي دوبي خوب گذشته نيست.»
آفتاب يزد
«شعارهاي يك رئيسجمهور از تكذيب تا تقبيح!» عنوان سرمقالهي روزنامهي آفتاب يزد است كه در آن مي خوانيد؛ابتداي تابستان 84 انتخاباتي در ايران برگزار شد كه مراحل مختلف و حواشي آن بينظير بود. پايان انتخابات هم از دو جهت با تمامي دورههاي گذشته، تفاوت داشت. اين تفاوت، هم در منتخب انتخابات خود را به نمايش گذاشت و هم در اعتراضهاي بيسابقهاي كه توسط شخصيتهاي سرشناس نظام بيان گرديد.
اين بار هم متاسفانه كمتر كسي به ريشهيابي واقعي انتخابات پرداخت و كمتر كسي حاضر به عبرتگيري از آن شد. طرفداران كانديداي پيروز با فراموش كردن ناگهاني شعارهاي تبليغاتي كه قطعاً بر ميزان راي دكتر احمدينژاد موثر بود تلاش كردند در آسمانها به دنبال عوامل پيروزي او بگردند. حاميان كانديداهاي شكست خورده نيز تنها به اين موضوع اكتفا نمودند كه »تظلم رفسنجاني به درگاه الهي« و »تاثير خواب كروبي بر نتايج انتخابات« را بزرگنمايي كنند. در آن ايام، نه طرفداران كانديداي پيروز به مخلوقات زميني و اميدهاي ايجاد شده در آنها نگاه ميكردند و نه حاميان كانديداهاي حذف شده، حاضر بودند كه عواملي غير از دستهاي غيبي يا اقدامات سامان يافته و هدايت شده را بر افزايش آراي احمدينژاد بپذيرند. درحالي كه بدون ترديد، افزايش آراي احمدينژاد از كمتر از 6 ميليون راي در مرحله اول به 17 ميليون در مرحله دوم، ناشي از تفاوت وعدهها و شعارهاي او نسبت به رقيب قدرتمند بود. عدهاي از مردم به روزنامه كيهان و تراكتهاي توزيع شده در خيابانهاي شهر اعتماد كردند كه نشان ميداد در صورت پيروزي احمدينژاد، تغيير قيمت نفت بر سر سفرههاي آنها مشاهده خواهد شد. عدهاي ديگر نيز به احمدينژاد روي آوردند زيرا او دغدغه سالهاي طولاني مردم در خصوص رانتخواريها و مافياپروريها را با زباني ساده و عامه پسند بيان ميكرد و حتي به مردم وعده ميداد كه در مقابله با مافياي نفت، تا پاي جان خواهد ايستاد.
عدهاي نيز با سخنان تبليغاتي احمدينژاد مطمئن شدند كه در دوره رياست جمهوري او، مدل موي جوانان و لباس آنها به هيچوجه اولويت حاكميت نخواهد بود. كسان ديگري هم بودند كه دغدغههاي سياسي و مديريتي داشتند و از حذف گسترده مديران با تغيير رئيسجمهور- كه به معناي حذف تجربههاي پرهزينه از عرصه مديريت كشور ميباشد -احساس نگراني ميكردند. اما ديري نپاييد كه شعار آوردن نفت بر سر سفرههاي مردم تكذيب شد. با تكذيب اين شعار، ديگر كسي حق نداشت اين سخن رئيس جمهور منتخب را يادآوري كند كه »چرا با افزايش قيمت نفت، تغييري در زندگي مردم ايجاد نميشود؟« زيرا بنابرگفته رئيسجمهور، افزايش قيمت نفت، عامل تورم خارجي و داخلي بود و نه تنها مردم نميبايست از اين افزايش، احساس آرامش كنند، بلكه بايد منتظر افزايش قيمت كالاها و خدمات و تحميل هزينههاي اضافي بر زندگي خود ميبودند!
پس از تكذيب برخي وعدههاي انتخاباتي، نوبت به توجيه و تعديل تعدادي از وعدهها فرا رسيد. از جمله وعده معرفي مفسدان قلدر اقتصادي با اين توجيه منتفي شد كه »معرفي مفسدان، وظيفه و شأن دولت نيست«. يك خبرگزاري حامي دولت هم توقعات مردم در خصوص »معرفي مافياي نفتي« را با انتشار اين اظهارنظر معاون وزير نفت تعديل كرد كه »شعارهاي اوليه در مورد مافياي نفتي، ناشي از كم اطلاعي احمدينژاد بود«.
به هر حال، آخرين سال رياست جمهوري احمدينژاددرحالي سپري ميشود كه تكذيب، توجيه و تعديل بعضي وعدههاي انتخاباتي تيم تبليغاتي او، براي مردم عادي شده است. اما در ماههاي پاياني از دوره رياست كانديداي سال 84 و رئيسجمهور فعلي، يك رويه جديد در ميان برخي حاميان دكتر احمدينژاد رايج شده است.
اين رويه جديد، تقبيح بعضي وعدههاي انتخاباتي رئيسجمهور است! روزنامه كيهان در تاريخ 31 خرداد 84 ضمن انعكاس اين شعار احمدينژاد كه »پول نفت بايد سر سفرههاي مردم ديده شود« مشروح سخنان او در جمع140 نماينده مجلس را منعكس نمود. احمدي نژاد در اين ديدار در خصوص برخورد با رقبا و حاميان آنها گفت: »اگر همه دست به دست هم دهيم و به مردم خدمت كنيم باز هم كم ميآوريم. بنابراين، معنا ندارد در صورت راي آوردن در انتخابات، دوستانمان را زمين بزنيم.« البته معرفي كابينه اول احمدينژاد، اعتراضاتي را برانگيخت كه نشان داد حتي بسياري از حاميان دولت، كابينه معرفي شده را تجلي »دست به دست دادن همه براي خدمت به مردم « نميدانند. پس از آن، حذف حدود نيمي از اعضاي كابينه - كه نسبت به برخي برنامهها انتقاد داشتند- موفقيت دولت در تحقق اين وعده را با ترديدهاي بيشتر مواجه كرد. اما با نزديك شدن انتخابات رياست جمهوري، علي اكبر ناطق نوري كه از سرشناسترين عناصر اصولگرا است
»وعده راي آور احمدينژاد « يعني»دست به دست دادن همه براي خدمت به مردم و خودداري از حذف نيروهاي فعال كشور « را در قالب ايده »طرح دولت وحدت ملي« مطرح كرد تا بتوان با استفاده از همه نيروهاي مفيد، كشور را از بحرانهاي داخلي و جهاني به سلامت عبور داد. قطعا كسي هم ترديد ندارد كه دولت موردنظرناطق نوري، تنها كساني را با هم متحد خواهد كرد كه مباني اصولگرايي را زير پا نخواهند گذاشت. عليرغم وجود اين اطمينان، ناگهان حاميان دو آتشه احمدينژاد به ميدان آمدهاند و اين ايده را تقبيح ميكنند؛ بدون آنكه شباهت غيرقابل انكار آن با وعده رئيسجمهور محبوب خويش را مورد توجه قرار دهند. البته نگارنده از رفتار همراه با دستپاچگي برخي حاميان ظاهري رئيسجمهور تعجب نميكند. زيرا به نظر ميرسد امروز محور اصلي براي آنها، احمدينژاد است. پس هر ايدهاي كه بتواند موجب اقبال اصولگرايان و ساير فعالان سياسي به شخصي غير از احمدينژاد شود را »قبيح« ميشمارند؛ حتي اگر اين ايده، موجب تقويت عرصه مديريت كشورو افزايش سربلندي براي نظام و مردم شود.
آنها ميدانند كه پذيرش ايده »دولت وحدت ملي حتي با قرائت اصولگرايانه« شانس احمدينژاد را براي رياست جمهوري بسيار پايين ميآورد زيرا رفتار مديريتي او در سه سال و نيم اخير، تناسبي با اين ايده نداشته است. به همين جهت به »تقبيح« ايده »دولت وحدت ملي« ميپردازند و حتي هر نوع اهانت به طراحان آن را مجاز ميشمارند. اين گروه قبلا نيز نشان دادهاند كه محور براي آنها احمدينژاد است. به همين جهت اگر او در اقدامي بي سابقه، همسر يكي از بنيانگذاران مليگرايي را به حضور بپذيرد، چشمها و زبانها بسته ميشود اما اگر يكي دو نفر از كساني كه جرم آنها ارتباط با مليگرايان است به همايشي در مجلس دعوت شوند، ناگهان فريادهاي فرو خفته اين مدعيان بر ميخيزد كه چرا اين دو نفر هم در يك جمع پانصد ششصد نفره دعوت شدهاند؟! شيفتگي اين گروه نسبت به دكتر احمدينژاد و تبديل او از »رئيس دولت« به »محور تشخيص و اقدام« باعث شده است كه هر كس خود را به اين محور نزديك كند و از او تجليل نمايد، باعث ذوقزدگي رسانههاي اين طيف ميشود؛ حتي اگر اين فرد، يك خواننده لسآنجلسي باشد! همين شيفتگي باعث شده است كه اين مدعيان، به راحتي از كنار اهانت به پيامبر (ص) در آزمون رسمي دولتي، سبك شمردن كتاب آسماني در يك مراسم رسمي دولتي، بي اعتنايي به مراجع تقليد توسط عاليترين مقامات دولتي و ابراز دلسوزي براي »مردم بدبخت اسرائيل« عبور كنند مبادا كه اعتراضات، اين محور محبوب و شخصيت مظلوم مورد علاقه او - تئوريپرداز دوستي با مردم اسرائيل - را نگران سازد.
به هر حال دولتيها حق دارند باز هم به تكذيب، تعديل، توجيه يا تقبيح وعدههايي بپردازند كه قطعاً بر ميزان آراي رئيس جمهور فعلي تاثيرداشته است. اما آيا همين وضعيت، نشانه حقانيتكساني نيست كه به هر طريق به دنبال عبور از وضعيت فعلي و تغيير شرايط كشور هستند؟!
مردم سالاري
«صرفه جويي به چه قيمت» عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم شهرام صدوقي است كه در آن ميخوانيد؛روز گذشته شركت ملي گاز ايران در اطلاعيه اي مردم را به صرفه جويي در مصرف گاز طي روزهاي آينده دعوت كرد.اطلاعيه اين شركت همچون سال هاي گذشته چالش ويژه فصل زمستان دومين كشور داراي منبع انرژي جهان رابه مردم و مسئولين متذكر مي كند.چالش كمبود گاز طبيعي در كشور چندين سال است كه گريبان گير مردم كشورمان شده است و متاسفانه هر سال اين كسري گاز بيشتر از سال گذشته نمود پيدا مي كند. بحث گاز و مصرف آن موضوعي است كه در بين تمامي اقشار جامعه از كارشناسان بخش انرژي گرفته تا مردم عادي كوچه و بازار در مورد آن نظر داده مي شود.
ايران با داشتن دومين منبع بزرگ انرژي جهان بعد از روسيه مي تواند زير ساخت هاي بسيار مناسبي را براي مصرف بخش هاي خانگي و صنعتي و توليدي فراهم آورد. حال چرا كشورمان با داشتن چنين پتانسيلي نه تنها در جهان انرژي حرفي براي گفتن ندارد بلكه در تامين مصارف داخل كشور خود نيز وامانده است نكته مبهمي است كه عوامل مختلفي در پاسخ دادن به آن نقش اساسي دارند.
يكي از مواردي كه از درجه اهميت بالا تري نسبت به سايرين برخوردار است عدم توانايي برنامه ريزي در راه اندازي زير ساخت ها و فازهاي متعدد بخش انرژي كشور است. برجسته ترين كم كاري دولتمردان در اين خصوص به عدم راه اندازي فازهاي پارس جنوبي در ايام برنامه ريزي شده مي باشد. همانطور كه قبلا نيز به آن اشاره شده فازهاي 6 و 7 و 8 پارس جنوبي مربوط به تامين گاز ترش فازهاي 9 و 10 پارس جنوبي بوده اند و اين دو فاز اخير نيز با عملياتي شدن به توليد گاز طبيعي شهري خواهند پرداخت.
متاسفانه علي رغم تبليغات بسيار گسترده در خصوص افتتاح فازهاي 6 و7 و 8 هنوز اين فازها به مرحله بهره برداري نرسيده اند و تنها فاز 6 به توليد اسمي خود رسيده است. در پي اين ديركرد افتتاح، فازهاي 9 و 10 هم با تعويق بهره برداري روبه رو خواهند شد.همين قضيه ديركرد افتتاح ها در مورد ساير پروژه هاي بخش انرژي هم صدق مي كند به طوري كه در حال حاضر برداشت كشورهاي حاشيه خليج فارس به 9 برابر برداشت هاي ايران در بخش انرژي رسيده است.
دومين موردي كه از نظر كارشناسان اين بخش دور نمانده تاخير در راه اندازي نيروگاه اتمي بوشهر است. علي رغم وعده هاي بسيار وزير نيرو در راه اندازي اين نيروگاه و رفع بسياري از مشكلا ت بخش تامين انرژي كشور بعد از قريب به 1/5 سال تعويق هنوز زمان قطعي اين بهره برداري مشخص نيست. به عقيده بسياري از كارشناسان ضعف عمل دستگاه ديپلماسي در اعمال فشار بر كشور روسيه در تعيين تكليف اين نيروگاه از دلا يل اصلي ديركرد افتتاح كامل نيروگاه اتمي بوشهر محسوب مي شود. توجه ويژه دولتمردان به افزايش بيش از پيش صادرات گاز طبيعي به ساير كشورها نيز مورد ديگري است كه در تقابل با كمبود گاز در داخل كشور قرار گرفته است. تلا ش براي برقراري صادرات گاز به تركيه، امارات، پاكستان، ارمنستان و ساير كشورهاي آسيايي و اروپايي از مواردي است كه درچنين شرايطي هيچ توجيه سياسي، اقتصادي و امنيتي ندارد.
مشكلي كه زمستان گذشته در خصوص خط وارداتي گاز از تركمنستان براي كشورمان پيش آمده بود نيز مزيد علت كسري گاز طبيعي شده بودكه متاسفانه در اين مورد نيز هيچ اقدام سريعي صورت نپذيرفت.حال با توجه به جميع شرايط حاكم بر بخش تامين گاز م
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 470]
-
گوناگون
پربازدیدترینها