واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفتگو با مهدي پاكدل ، بازيگر مجموعه «بيگناهان» همذات پنداري با يك نقش احساساتي
جام جم آنلاين: مهدي پاكدل، متولد 1359 است. يكسال گرافيك خوانده و سپس به سراغ تئاتر رفته است. ميگويد: سينما را دوست دارم و به همين دليل هم وارد عرصه بازيگري شدهام. در تئاترهاي زيادي حضور داشته است، از جمله ريچارد سوم، قهوه تلخ و سياه.
با بازي در سريال مرواريد سرخ به طور جدي وارد تلويزيون شد و با بازي در فيلم ماهيها عاشق ميشوند در سينما جا خوش كرد. از او در حال حاضر سريال «بيگناهان» روي آنتن شبكه سوم سيما رفته است. او در اين سريال نقش مهرداد را بازي ميكند.
اين مجموعه دومين همكاري مهدي پاكدل و احمد اميني پس از اولين شب آرامش است.
با چه انگيزهاي به تئاتر روي آورديد؟ گويا پيش از اين در رشته گرافيك درس ميخوانديد.
فكر ميكنم رشتههاي هنري به نوعي با يكديگر مربوطند. ترجيح دادم فعاليت اصليام را روي تئاتر متمركز كنم؛ البته هنوز هم كار گرافيكي ميكنم، پوسترهاي زيادي روي ديوار تئاترشهر نصب شده كه جزو كارهاي من در اين زمينه است و ميتوانم بگويم از طريق كار گرافيكي امرار معاش ميكنم.
گرافيك و تئاتر جداي از اين كه هر دو كار هنري هستند، چه وجه اشتراكي دارند؟
ريزبيني و موشكافياي كه در گرافيك است در بازيگري هم وجود دارد.در واقع به نوعي در موجز بودن با هم اشتراك دارند. تئاتر و گرافيك دنياهايي هستند نه خيلي دور و نه خيلي نزديك.
با سريال مرواريد سرخ به طور جدي و حرفهاي وارد تلويزيون شديد. آن زمان چقدر با مديوم تلويزيون آشنايي داشتيد؟
بيشتر نگران اين بودم كه چه اتفاقي ميافتد. آيا چيزي كه دلم ميخواهد ميشود؟ اما به نظرم تلويزيون خيلي بيرحم است.
چرا؟
چون براي مثال در زمان اجراي يك نقش بايد از تمام وجودت مايه بگذاري و نقشش را به گونهاي بازي كني كه باورپذير شود و طبيعتا در زمان پخش هم ديده ميشوي و نقدت ميكنند.
اين مساله كه خيلي خوب است، بويژه وقتي ديده ميشود و مطرح هستي.
ولي وقتي پخش سريال تمام ميشود پس از دو سه هفته همه چيز تمام ميشود. شهرت خوب است، ولي اگر همراه با احترام باشد براي آدم خيلي لذتبخشتر است.
پس از تجربه چند كار در تلويزيون، در حال حاضر بازي در اين رسانه چقدر برايتان سخت يا لذتبخش است؟
اگر از نقشم لذت ببرم، تمام تلاشم را ميكنم كه آن شخصيت را بخوبي به تصوير بكشم. طبيعتا خوب به تصوير كشيدن هم سختيهاي زيادي دارد.
برويم سراغ مجموعه بيگناهان. ابتدا بگوييد چطور با احمد اميني آشنا شديد؟
براي بازي در سريال اولين شب آرامش توسط بهرام عظيم پور كه مسووليت انتخاب بازيگران را به عهده داشت به ايشان معرفي شدم كه اين آشنايي باعث شد در بيگناهان هم حضور پيدا كنم.
تجربه موفق اولين شب آرامش در حضور شما در مجموعه بيگناهان چقدر موثر بود؟
شخصيت عليرضا در اولين شب آرامش خيلي به من نزديك بود و اين نقش و مجموعه به نوعي پيك كارهايم شد؛ اما فقط اين مساله باعث همكاري مجدد من با آقاي اميني نشد، بلكه متن خوب و نقش متفاوت و تاثيرگذار در شكلگيري همكاري دوباره ما موثر بود.
گروه حرفهاي و صميمي و پشت صحنه شاد مجموعه اولين شب آرامش و تجربه مجدد آن فضا در اين مجموعه مسائلي هستند كه به بازيگر انگيزه بيشتري براي ادامه كار ميدهند.
چقدر مطمئن هستيد كه بيگناهان هم بتواند موفقيت اولين شب آرامش را به دست بياورد؟
بسيار زياد. اولين شب آرامش تمي عاشقانه داشت و بيگناهان هم به لحاظ قصه خوب و ساختار درستش قطعا ميتواند مخاطبانش را جذب كند.
احمد اميني به عنوان كارگردان چه ويژگي خاصي دارد؟
به نظرم اميني در هر كاري بسيار حرفهاي برخورد ميكند و فقط روي كارگرداني متمركز نميشود. او در همه موارد ميكوشد بهترين روش را به كار بندد كه همين مساله باعث ميشود هر كس وسوسه كار كردن با او را پيدا كند. من كه به عنوان يك بازيگر هميشه از همكاري با او لذت بردهام.
چرا باز هم مهرداد (نقشي كه شما بازي ميكنيد) سرشار از عاطفه و احساس است، درست مثل عليرضا؟
ببينيد همسر مهرداد قصد دارد از او جدا شود و او را ترك كند كه همين مساله مهرداد را هم عصباني كرده و هم احساسات او را برانگيخته است. در ضمن معمولا وقتي در اين سن و سال داريم بازي ميكنيم بيشتر نقشها عاطفي هستند و ماجراي زندگيشان هم توام از احساس و عاطفه است.
ميشود گفت از طرفي مخاطب تلويزيون هم راحتتر با اين گونه نقشها و شخصيتها ارتباط برقرار ميكند؟
بله. دقيقا همينطور است. مخاطبان با اين گونه نقشها زودتر ميتوانند همذات پنداري كنند، چون يا در خانوادهشان با چنين جوانهايي روبهرو هستند يا خودشان به شخصه درگير اين ماجراها هستند.
شخصيت مهرداد را چطور تعريف ميكنيد؟
من يكسري ويژگيها و ريزهكاريهايي از اين شخصيت در ذهن دارم كه سعي ميكنم براساس آن نقش را پيش ببرم. تعريف كلياي كه ميتوانم از اين شخصيت ارائه كنم اين است كه مهرداد يك مهندس جوان است كه تازه ميخواهد كارش را شروع كند و با اين كه پدرش فوقالعاده پولدار و سرمايهدار است نميخواهد زير دين پدرش برود. خودش ميخواهد زندگياش را به اتفاق همسرش شروع كند.
چه چيزي در شخصيت مهرداد براي شما جذاب بود؟
چند لايه بودن زندگي او را خيلي دوست داشتم اين چندگانگي در اين شخصيت، دست من را به عنوان بازيگر بسيار باز ميگذاشت و راحت ميتوانستم با او بازي كنم.
از حضور 4 كارگردان به عنوان بازيگر در اين سريال بگوييد. اين موضوع كار شما را سختتر نميكرد؟
تا حدودي چرا، اما آنها در اين كار تنها بازي كردند و نه كارگرداني. به هر حال از حضور دركنار آنها توانستم تجربههاي خوبي به دست آورم.
تصويربرداري اين كار مدت زيادي طول كشيد. اين مساله شما را به عنوان بازيگر خسته نميكرد؟
من چون در اين گروه راحت بودم و خيلي آرامش داشتم و لذت ميبردم از بودن در اين طرح زياد احساس خستگي نميكردم و برايم سخت نبود. اتفاقا در آن زمان پيشنهاد بازي در كارهاي ديگري هم به من ميشد كه ميتوانستم در زمانهاي پرتي كار آنها را هم انجام دهم، ولي قبول نميكردم، چون دوست داشتم فقط مهرداد بيگناهان باشم و تمام تمركزم را روي اين نقش بگذارم.
حسين پاكدل (برادرتان) چقدر در زندگي هنري شما نقش داشته است؟
به هر حال برادرم در تمامي زمينهها مرا راهنمايي ميكرد، البته پدر و مادرم هم بيتاثير نبودند. وقتي خوب نگاه ميكنم ميبينم نقش مادرم در تربيتم پررنگتر از ديگران است. در خانه ما بيشتر مباحث گرد هنر، سينما و تئاتر بود. بسياري از چهرههاي حرفهاي و مطرح سينما، تئاتر و ادبيات اغلب به خانه ما رفت و آمد داشتند. برادر بزرگم وقتي به اصفهان ميآمد، همراه خود امواج فراگير هنر و از همه جاي عالم در قالب شخصيتهاي سينمايي به زادگاهم ميآورد. از همان نوجواني اين موجها من را هم فراگرفت. با خودم عهد كردم در اين امواج سهمگين شنا كنم. به هر حال هم حسين پاكدل به عنوان برادر بزرگترم و هم بقيه خانواده در زندگي هنريام نقش بسزايي داشتند. من در خانوادهاي رشد يافتم كه تمام 24 ساعت زندگيشان با هنر معني مييافت.
چرا كار گرافيك را نيمهكاره رها كرديد؟
رها نكردم، قصه تلويزيون و سينما خيلي وقتم را گرفته است.
فرصت كتاب خواندن داريد؟
بله. بيشتر رمان و فلسفه ميخوانم. انقلاب آمريكاي لاتين را هم خيلي دوست دارم. خيلي شبيه ما هستند. وقتي به دور و برم نگاه ميكنم و به تاريخ مينگرم، وقتي به كساني فكر ميكنم كه از سرزمينم مردانه دفاع كردند، فكر ميكنم هزاران چهگوارا داشتهايم، ولي خب من زيبايي نهفته در پس چشمان اين چريك جذاب را دوست دارم. ميدانم نميشود، ولي دوست دارم جاي او در يك اثر بازي كنم.
دوست داريد در عرصه بازيگري جا پاي چه افرادي بگذاريد؟
در نوجواني هميشه دوست داشتم روزي جاي استاد انتظامي، پرستويي و مرحوم شكيبايي باشم. اميدوارم روزي اين روياي نوجواني تحقق پيدا كند.
شما در حوزه تئاتر هم بسيار فعال هستيد. اين شيفتگي كه نسبت به تئاتر داريد از كجا نشات گرفته است؟
من حس ميكنم تئاتر مدرسه من است و نسبت به آن احساس دين ميكنم و هميشه با علاقه روي صحنه تئاتر ميروم و دوست دارم در اين حوزه بيشتر و بهتر كار كنم.
يعني يك بازيگر ثابت در تئاتر؟
بله، دوست دارم حداقل سالي يكبار يك اجرا داشته باشم.
چرا در سينما كمتر حضور داريد؟
راستش من چندان از سياستهاي موجود در سينما اطلاعي ندارم. براي مثال در 7 فيلم سينمايي بازي كردهام كه تا به حال هيچ كدام از آنها به نوبت اكران نرسيدهاند كه نميدانم چرا. البته در حال حاضر تلويزيون شرايط شريفتري نسبت به سينما دارد؛ بنابراين ترجيح ميدهم در كارهاي تلويزيون بازي كنم تا سينما.
هنوز هم به اصفهان وابسته هستيد؟
به هر حال زادگاهم است. از قدم زدن در سي و سه پل و پل خواجو لذت ميبرم. هرگاه دلم ميگيرد اصفهان را انتخاب ميكنم. خاطرات خوب كودكي من در آنجا رقم خورده است. راحت بگويم در هر وجبي از خاك اصفهان، تاريخ به گونهاي نهفته است. در هر منزلش هنر ميدود.
عليرضا را بيشتر دوست داشتيد يا مهرداد بيگناهان را؟
عليرضا به من كمك كرد تا براي اولين بار طعم شهرت را بچشم و به قولي با مقوله محبوبيت روبهرو شوم. از اين نظر عليرضا حس متفاوتي برايم به دنبال داشت، اما در بيگناهان شرايط بسيار حساس و حرفهاي بود. به هر حال خوشحالم كه توانستم بار ديگر در كنار احمد اميني باشم.
محبوبه رياستي
چهارشنبه 20 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]