محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831261208
موسیقی ایران در عهد ساسانی
واضح آرشیو وب فارسی:ایران ویج: موسیقی ایران در عهد ساسانی
لاقه شاهان ساسانی به موسیقی و طرب و مجالس بزم، از روایات تاریخ نویسان و گویندگان از روی نقوشی که برروی ظرفهای سیمین کنده گری شده و موزائیکهای پیدا شده در شاپور کازرون و گچ بریهای یافته شده در ری و نقوش برجسته کاملاً نمودار میباشد.
نقش یکی از موزائیکهای نفیس پیدا شده در ویرانههای بیشاپور کازرون در پاییز سال ۱۳۱۹ یک زن نوازندهای را مینمایاند که نشسته و شئی مانند چنگ در دست دارد و بر موزائیک دیگر، بانویی با جامة بلند که بروی زمین افتاده و گلی افشان در دست چپش گرفته، در حال رقص، طراحی گردیده است. روی ظروف سیمین عهد ساسانی گاهی صحنههای جالب زیبایی از مجلس شکار و بزم و موسیقی و رقص حکاکی شده که از لحاظ اطلاع و بررسی روی لباس و طرز حرکات رامشگران و شکل و لباس و آرایش کاملاًباارزش میباشد و همةآنها ذوق هنری سرشار شهریاران ساسانی و قدر و مقام رامشگران و نوازندگان دربار را میرساند. برروی سه ظرف سیمین که در سال ۱۳۳۴ خورشیدی جهت موزه ایران باستان خریداری گردیده، بانوانی در حال نواختن چهار آلت موسیقی آن عهد(بربط، سرنا، قاشقک، ارغنون، یا ارگ دستی) دیده میشود. در چهار طرف یک تنگ نقره همان موزه، بانوی هنر پیشهای که در چهار حالت نمایانده است. این بانو گیسوانی بلند و کلائی بر سر و پارچه اشارب مانند بر دوش دارد. در یک حالت شاخه گلی به یک دست و ظرفی در دست دیگر دارد. در طرف دیگر همین بانو شئی شبیه به حلقه یا قاشقک در دست راست و گلی در دست چپش دارد. در تصویر سوم عود سوزی بدست چپ و شاخه گلی بدست راست گرفته و در شکل چهارم دم روباه و پرندهای را بدست گرفته است.
در تمام این چهار حالت، وی بانوک پنجه میرقصد، لباس بانوی هنرپیشه عهد ساسانی در هر چهار حالت بلند و مانند لباسهای دراز بانوان تا پشت پاکشیده شده و همان چیزهایی که در حال رقص معمولاً پایین لباس پیدا میشود، کاملاًدر نقش نمایانده شده است. در یک بشقاب بزرگ نقره، شاه بر تختی نشسته و چنگ زنی و نی زنی در برابر او مشغول نواختن هستند و در یک ظرف از همین نوع شکل بانوی نی زنی، کنده گری گردیده که برحیوان افسانهای اژدها سوار و مشغول نی زنی میباشد. نی در این نقش به شکل شیپور میباشد و بانوی نی زن روی خود را بعقب برگردانیده و مشغول زدن نی است. در نقوش برجسته بدنه طاقه بستان کرمانشاه که منظره شکارگاهی حجاری شده، در یک مجلس نقش چند دختر چنگ زن که در دقایق نشسته و در دنبال شاه که در روی مردابی مشغول شکار است، در حرکت و به نوازندگی چنگ مشغولند. پشت سر خسرو پرویز در نقش اولی نوازندگانی قرار دارند که دو نفر از آنها شیپور و دیگری تنبور میزند. در جای دیگر نردبانی کنار سکو قرار دارد و بر بالای آن زنان چنگ نوازی قرار دارند و بعضی از آنها کف میزنند(دستک). در نقش شکار خوک وحشی باز عدهای از نوازندگان مشغول نواختن و زنی در کنار پادشاه ایستاده و چنگ میزند. این صحنهها در روی گچ بریهای عهد ساسانی نیز دیده شده. داستان بهرام گور و ساز زدن آزاده معروف و برروی مهرههای اواخر عهد ساسانی نقش گردیده است. ابن خلدون در مقدمه تاریخ خود میگوید: «موسیقی در نزد ایرانیان پیش از اسلام کاملاً مطلوب و محبوب بوده و رواج بسیار داشت و پادشاهان توجه و علاقه زیادی باهل فن موسیقی مبذول مینمودند و خنیاگران و موسیقیدانان را در دربار شاهان ایران منزلت و مقامی بس ارجمند بوده است». جای دیگر مینویسد: «در دولت ساسانیان ولایات و شهرهای ایران بحر ذخاری از موسیقی وجود داشته است». کریستین سن نوشته است(۱): «روایات موجوده اختراع دستگاههای موسیقی ایران را به بار بد نسبت میدهد، در واقع این مقامات پیش از باربد هم وجود داشته ولی ممکن است که این استاد در آنها اصطلاحات و تغییراتی وارد کرده باشد؛ در هر حال بصورتی که درآمده است آن را منبع عمده موسیقی عرب و ایران بعد از اسلام باید شمرد و میتوان گفت که در ممالک اسلامی مشرق، هنوز الحان باربد باقی است، زیرا که شرقیان در این رشته از صنعت بسیار محافظهکارند».
علاوه بر آهنگهایی که در مقاله گذشته ذکر شد، نام چند آهنگ و دستان دیگر که رویهم رفته ۱۴۸ آهنگ میشود توسط پژوهندگان گردآوری و ضبط گردیده است که عیناً نقل میشود(۲)؛ آیین جمشید، آرایش خورشید، آزادوار، ارجنه، اشکنه، افسربهار، افسرسکزی، انگبین و اورنگی، باخزر، باد نوروز، باده، باغ روزنه، باغ سیاوشان، باغ شهریار، باغ شیرین، بسته، بسکنه، بند شهریار، بوسیلیک، بهار بشکند، بهمنجنه، پالیزبان، پرده خرم، پرده زنبور، پیک گرد، تخت اردشیر، تخت طاقدیس، تکاو، تیزی راست، تیگلنج، جوبران، چغانه، چکاوک، چگک، جقه کاوس، خارکن، خسرو، خسروانی، خماخسرو، در غم، دل انگیزان، دنه، دیرسال، دیف رخش یا دیو رخش، راح و روح، راست، رامش جان یارامش جهان، رامش خوار، راه گل،راه ماوراء النهری، راهوی، روشن چراغ، ره جامهداران، زاغ، زنگانه، زیر افکن یا زیر افکنده، زیر بزرگان، زیر خرد، زیر قیصران، سازگری، سازنوروز، سایگاه(شاید سه گاه)، سبز بهار، سبز در سبر، سپاهان، سپهبدان، ستا، سرانداز، سرکش، سرو بستان، سرود پارس، سرو سپاه، سروتا، سروتان، سرو سهی، سیاوش، سیسم، سیوارتیز، شادباد، شادروان مروارید، شاورد، شاهی، شباب،شبدیز، شب فرخ، شنجح، شکر نوین، شهر رود، شیشم، عراق، عشاق، غنچه کبک دری، فرخ روز، قالوس، قفل رومی، قیصران، کاسهگری، کبک دری، کیخسرو، کین ایرج، کین سیاوش، گاوی زنه، گل،گلزار، گلنوش، گنج باد، گنج بادآورد، گنج ساخته، گنج سوخته، گنج فریدون، گنج کاروان، گنجوار، گنج گاو، مادر روسنان(شاید ماه روشنان)، ماده ماه برکوهان، مروای نیک، مشکدانه، مشک مالی، مشکویه، مویه زال، مهربانی، مهرگان بزرگ، مهرگان خرد، مهرگانی، امی بر سر بهار، ناز نوروز، ناقوسی، نخجیرگان، نوا، نوبهاری، نوروز بزرگ، نوروز خارا، نوروز خردک، نوروز کیقباد، نوش، نوشین باده، نوشین لبینان، نهاوندی، نهفت، نی برسر بهار، نی بر سر شیشم، نی بر سر کسری، نیم راست، نیمروز، هفت گنج. در اشعار سخنوران نامی ایران بعد از اسلام گاهی نام این آوازها و دستگاهها منعکس است. منوچهری میگوید: مطربان ساعت به ساعت بر نوای زیر و بم گاه سروستان زنند و گاهی اشکنه گاه زیر قیصران و گاه تخت اردشیر گاه نوروز بزرگ و گه نوای بشکنه گه نوای هفت گنج و گه نوا گنجگاو گه نوای دیف رخش و گه نوای ارجنه آلات موسیقی زمان ساسانیان از آلات موسیقی این عهد آنچه از گفتههای تاریخ نویسان اسلامی و شاهنامه فردوسی و نقوش روی سنگها و ظروفهای سیمین برمیآید بشرخ زیر خلاصه میگردد: مسعودی به نقل از این خرداذبه مینویسد که: «ایرانیها، نی را که از با عود(۳) نواخته میشد نی دو لوله که با طنبور زده میشود و «چنگ» را که با «سمبال» زده میشود اختراع کردهاند….ایرانیها آواز را با عود یا چنگ همراه میکردند و این دو آلت موسیقی از اختراعات خود آنها بوده.» خراسانیها در موسیقی آلتی بکار میبردند که هفت تار داش و «زنج» مینامیدند ولی اهالی طبرستان و ری دیلم «مانذولین» را ترجیح میدادند و به نظر ایرانیها «ماندولین» برتر از همه آلات موسیقی بوده است. در کتاب پهلوی «خسرو پسر قباد و غلام» این این آلات موسیقی نام میبرد(۴). عود معمولی، عود هندی(ون)۵، بربط چنگ، تنبور، تنبرو بزرگ از مس، سنتور(کنار)۶، زنگ، نای، قرهنی، تاس، دمبک، زیل(چنگ ائولی) یا «اندواری» و چند آلات موسیقی که دیگر تشخیص آنها مشکل است مانند زنجیر، تیر، سپر، شمشیر، مستک، رسن، وندق، شیشک، کپیک، و تعداد دیگری که خواندن آنها مطمئن نیست. غلام اضافه میکند که بین زنان خواننده، آنهایی که صدایشان نازکتر و صافتر است بر دیگران ترجیح دارد. ثعالبی بزبان عربی به پاسخ به این غلام اشاره و میگوید: «بهترین موسیقی آن است که صوتی از یک آلت موسیقی تاردار بیرون آید و شباهت به آواز پیدا نماید. یا آوازی که تغییرات فواصل آن شباهت بصدای تار داشته باشد. بعبارت دیگر موسیقی «بربذ» چهار تاری، چنگی که خوب کوک شده باشد، «گیتار» و نای ساده، بیات اصفهان(اسپهانک)، آواز نهاوند(نهاوندک)، آواز نیشابور(نیشابورک) و بطور کلی هر آوازی که از دهان سبیل دار خارج نشود بهترین موسیقی است»(۷). در مروج الذهب مسعودی از قول این خرداذبه آلات موسیقی زمان ساسانی را چنین نام میبرد(۸): «نای، تنبور، سرنای، چنگ و بر این میافزاید که «خوانندگی ایرانیان با عود(نای) چنگ بوده و این دو از ایشان بود، همچنانکه نغمهها و اوزان موسیقی و مقطعها و هفت راه موسیقی موسوم به: راههای خسروانی را ایشان بوجود آوردند و این هفت راه است که حالات و طبایع روح را بیان میکند. اولین آنها سکاف است و آن بیش از همه متداول است و حافتر و مقطعهای آن واضحتر و زیر و بم آن بیشتر، و نیکوئیهای موسیقی در آن جمعتر از دیگر راههاست، ما داروسنان از همه سنگینتر است، سایگا و محبوب جانهاست، شیشم از حالی به حالی نقل میدهد،جوبران(؟) درجههاست که بریک نغمه موقوف است. خوانندگی مردم خراسان با رنج بوده که آلتی است دارای هفت تار، و زخمه آن مانند زخمه چنگ است و مردم ری و طبرستان و دیلم تنبور را برتر میداشتند که اصلاً در قدیم نزد عموم ایرانیان بربسیاری از آلات رجحان داشت. عود که بیشتر مردم و تمامی حکما آنرا یونانی و ساخته دانشمندان هندسه میدانند برهیئت طبیعتهای آدمی ساخته شده است، چه اگر تارهای آن با یکدیگر متناسب و تناسب آنها در نهایت اعتدال باشد با طبایع راست آید و رامش و شادی بخشد، و شادی روان را به یکباره بحال طبیعی باز میگرداند». از سازهای این دوره غژک، چنگ و چغانه، نای، کرنای، رباب، بربط، قاشقک، سرنا،رود،ارغنون،تنبور میباشد. غژک: شبیه کمانچه اکنون در تاجیکستان و ازبکستان بنام غنچک متداول در سیستان نیز نوعی از این ساز را غچک مینامند، بمعنی ساز تنبور نیز آمده. نزاری قهستانی گفته است: چنگ: به پهلوی گنگ(۹) از کهنترین آلات موسیقی ایران که بسیار خوش صدا و دارای تارهاست با انگشتان آنرا مینواخته و نوازنده حتماً باید زن باشد با گیسوان افشان. قبل از ایرانیها سومریها، مصریها، عیلامیها و آشوریها این آلت طرب را داشتهاند. در اروپا این ساز تکمیل شده و بنام هارپ معمول است. چنگ سغدی معروف بوده است، که هفت رشته سیم داشته. معرب آن صنج است و این صنج امروزی فرق داشته است. چغانه: (بروزن ترانه) قانون نیز آن را گفتهاند. آلتی شبیه مشته پنبهزنی. نای: همان مزمار عربی، کوچکتر از کرنای. کارنای: یا کرنا مرکب از کریکار بمعنی جنگ و نای، یعنی نای جنگی. بوقی دراز که در قدیم هنگام جنگ استعمال مینمودند. فردوسی گوید: خروش آمد و ناله کرنای برفتند گردان لشگر زجای رباب: سازی بود شبیه تنبور و سه تار که کاسه کوچک و دستهای بلند داشته برروی آن بجای تخته، پوست آهو میکشیدند. بربط: چون شکمی شبیه شکم مرغابی(بط)، داشته،بنابراین بدین نام نامیده شده. بعدها در دوره اسلامی به عود موسوم گردیده. این آلت موسیقی از ایران به یونان و رم برده شد و به باربیتوس(۱۰) تبدیل شد. ولی پس از آنکه به باختر زمین رفت در شکل و تعداد سیمهای آن بتدریج تغییراتی دادند در قرن شانزدهم میلادی به شکل یک عود بزرگ با دستهای توخالی و پهن درآمد که هفت تار سیم روی آن بسته بودند و آنها را میکشیدند و رها میکردند تا بصدا درآید. تنبور: از تابور(۱۱) گرفته شده و بسیاری از دانشمندان و علمای علم موسیقی آن را از واژه تبیره فارسی میدانند که نوعی طبل استوانهای شکل کمر باریک است و حدس میزنند که هنگام جنگهای صلیبی به اروپا برده شده است. ناکر(۱۲): همان نقاره و آتابال(۱۳) همان طبل است. ربک(۱۴) همان رباب فارسی است(۱۵). سرنا: مخفف سورنای(نای سور) که در نقارخانه و روزهای جشن و سرور و سور نوازند و آن را نای رومی نیز گویند. ارغنون: سازی است که مشهور که گویند افلاطون آن را تعبیه کرده. شیپور: از آلات موسیقی خیلی قدیمی بوده که از مس یا برنز یا طلا ساخته شده با کرنا بیشتر در مواقع رزم مورد استعمال قرار میگرفته. آمین آرسلین تاریخ نویس رومی ضمن تشریح جنگهای شدید ایران در زیر حصار شهر دیاربکر (آمد) از صدای شیپورهای سپاهیان ایران یاد میکند. الیره ضمن گزارش جنگ ایرانیان و ارامنه مینویسند که سربازان ایرانی با صدای شیپور جنگ را شروع مینمودهاند. از شاهنامه هم همینطور بر میآید که چون صدای «کرنای» از سراپرده سلطنتی باشد میشده نشانه جنگ بوده است. موسیقی عرب که در زمان خلفای قوس صعودی خود را پیمود از موسیقی ایرانی اقتباس و سرچشمه گرفته است. مقامهای موسیقی عرب، همان آهنگهای ساخته شده در زمان خسروا پرویز بود و اگر در پارهای از نغمات تغییراتی داده بودند مانند همان سبک وروح نغمات ایرانی بوده و حتی آنچه را که اسلام بسایر کشورها مانند اسپانیا برد، باز سبک اصلی آن برجامانده و آهنگ ایرانی را در خلال آن میتوان شنید. هم اکنون ترانههای عامیانه آندلس باآنکه عربی است، لیکن باز جنبه ایرانی خود را نگاهداشته است. اصطلاح «راست» که یکی از ۱۲ دستگاههای قدیم موسیقی ایران است مانند «راست پنجگاه» هنوز نام یکی از مقامات دوازدهگانه موسیقی عرب میباشد. موسیقی ایران به ارمنستان نیز رفته و آثاری از موسیقی زمان ساسانی در آهنگهای موسیقی ارمنستان داخل شده از جمله یک سلسله از پردههای موسیقی ارمنی را «خسروآئین» میگویند که چنین حدس زدهاند که از نام خسرواپرویز گرفته شده باشد و نیز نوشتهاند که خسرواپرویز رامشگری داشته بنام سرکیس هوروم که گویا ارمنی بوده است. تازیان صحرانشین که به پهنه شاهنشاهی ساسانی آمد و رفت داشتند هنر نوازندگی و موسیقی را از ایران به همراه خود میبردند. نوشتهاند که عشی قیس شاعر معروف دوره جاهلیت عرب و سراینده یکی از قصائده سبعه معلقه درک حضور در دربار انوشیروان را کرده بود و نام بعضی از سازهای ایرانی مانند: نای، بربط،عود، چنگ، چغانه، رباب، تنبور، کمانچه، غژک را به سرزمین عربستان برد. آلت موسیقی عرب در آن زمان دف(دایره) بیش نبود و ترانه و آواز و سردشان هم عبارت بودند از آوازهایی که شتربانان برای اشتران میخوادند. _____________________________ ۱-صفحه ۳۴۴ ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستن سن ترجمه استاد فقید رشید یاسمی. ۲-تاریخ تمدن ساسانی تألیف استاد فقید سعید نفیسی صفحة ۱۳ ۳-Luth 4-کریستنسن کتاب تمدن ایرانی صفحه ۲۰۱ ۵-Vin. 6-Kannar 7-کریستنسن کتاب تمدن ایرانی صفحه ۲۰۱ ۸-وضع دربار و دولت و ملت در شاهنشاهی ساسانی تألیف کریستنسن صفحه ۱۶۰ ف و چنگ و رباب و زنبوه غنچک و نای و بربط و تنبور ۹-Cang 10-Barbitus 11-Tabour. 12-(Naker) Nacaire 13-Atabal 14-Rebek 15-مقالة آقای دکتر مهدی فروغ در شماره ۷۰ مجله هنر و مردم.
۱۳ فروردین ۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران ویج]
[مشاهده در: www.iranvij.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 932]
-
گوناگون
پربازدیدترینها