بيانيه اداره كل امور زنان و خانواده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي: حقوق بشر از سوي غربيان براي درهم شكستن عقايد مذهبي به كارگرفته مي‌شود

واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بيانيه اداره كل امور زنان و خانواده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي: حقوق بشر از سوي غربيان براي درهم شكستن عقايد مذهبي به كارگرفته مي‌شود
خبرگزاري فارس: اداره كل امور زنان و خانواده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي به مناسبت روز جهاني حقوق بشر با صدور بيانيه‌اي صادر كرد.

به گزارش خبرگزاري فارس در بيانيه اداره كل امور زنان و خانواده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي به مناسبت روز جهاني حقوق بشر آمده است: حقوق بشركه ازسوي غربيان براي درهم شكستن عقايدمذهبي وباورهاي ملّي به كارگرفته مي‌شود،به‌لحاظ گستردگي و پيچيدگي دوران، ديگر نمي‌تواند در قالب‌هاي كهنه و ديدگاههاي يك‌سويه‌نگر، قرار گيرد.
به گزارش اداره كل روابط عمومي و اطلاع رساني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، در ادامه بيانيه آمده است: مي توان با ايجاد"شبكه‌هاي نهادهاي مردمي"به منظور جلوگيري از فشار دولت‌هاي زورمدار كه بتواند علاوه براطلاع‌رساني، هماهنگي و كارايي لازم در اين خصوص را دارا باشد تا با پاي‌بندي هر چه بيشتر براصول و كرامت انساني در ايجاد فرهنگ صلح پايدار و آرامش براي همه انسانها زمينه رشد و تعالي آنها فراهم گردد.
پيشرفت ارتباطات و نزديكي ملل با يكديگر به واسطة رشد تكنولوژي به‌طور مداوم و پويا و ارسال سريع آن به كشورها موجب شده است تا آموزش جهاني يكپارچه شده و فضاي گفت‌وگو در عرصة بين‌المللي بيش از پيش مهيا شود. در ميان انبوه زيبايي‌هاي تصور شده در فرهنگ و هنر، آنچه قابل رؤيت است اصرار بر يك زندگي فارغ از هياهو و دغدغه‌هاي اجتماعي و سياسي است. در اين فرآيند، انسان با دور شدن از معنويات، خواهان استفادة هر چه بيشتر از زمان و مكان و كلية ابزار مالي است كه به نوعي بي‌قيد و شرط، براي حداكثر شدن لذت و رفاه، در اختيار او قرار مي‌گيرد.
متفكران براين عقيده‌اند كه جوامع جديد در اواخر قرن بيستم، به‌دليل رشد روزافزون ارتباطات فراملي، با بحران هويتي روبه‌رو هستند كه در نهايت به "همسان‌سازي" و "هويت مشترك" مبدل خواهد شد. گرايش به وابستگي‌هاي بيشتر جهاني، فروپاشي همة هويت‌هاي مستحكم فرهنگي، مبادلات و مصرف‌گرايي جهاني بين ملت‌ها، از انواع اين "هويت مشترك" است. از آنجا كه فرهنگ ملّي، بيشتر در معرض تأثيرات خارجي قرار مي‌گيرد، حفظ هويت به‌صورت دست نخورده براي انسان امروزي از هر زمان ديگر دشوارتر است. امّا با گذشت زمان و رخدادهاي تاريخي، ابهاماتي در اين فرضيه پديد آمد. آنچه موجب بروز شبهه در امر "همسان‌سازي" فرهنگ شد، استواري بعضي اعتقادها و ارزش‌هاي ملّي در جوامع بود. ساختار كنوني نظام بين‌المللي با تكيه برمباني غربي و ليبراليسم اگرچه توانسته است حضور خود را در عرصة مصرف، تجمل، زياده‌خواهي و فراموشي انسان به اثبات برساند، توانايي ارائه يك ايدئولوژي تأمين كنندة آرمانها، اهداف اخلاقي و منافع همگاني را در آرمانشهر جهاني نداشته است.

در بخش ديگري از اين بيانيه آمده است: در اين راستا مقوله حقوق بشر يكي از تجربه‌هاي عظيم تاريخ است كه ثابت مي‌كند تكامل حقوق انسانها منجر به پيدايش اشكال نويني از تغييرات اساسي در حيات سياسي، فرهنگي و اقتصادي خواهد شد. در حقيقت بنا بود تا با شناسايي ارزش‌هاي بشري و رعايت حقوق مادي و معنوي انسان، ناسازگاري‌ها، استبداد، ظلم، استثمار، بزهكاري، تبعيض و..... در تمامي سطوح خُرد و كلان محو شده تحولي در وضعيت زندگي اجتماعي بوجود آيد. اعلاميه حقوق بشر و چندين مقاوله‌نامه بين‌المللي نيز با چنين اهدافي تنظيم گرديد تا با پردازش و كنترل مداوم شرايط، فضاي جامعه جهاني را مرتباً در حالت بهينه قرار دهد.
امّا اساس تفكر مكاتب غربي و ماترياليستي دورنماي ديگري را ترسيم نمود كه كاربرد چنين معاهدات و محافل بين‌المللي را زير سئوال برده است. وجود تناقض مفاهيم در اسناد بين‌المللي و كاركرد آنها در روند تطورات سياسي و اجتماعي، خود به شكل‌گيري گونه جديدي از تبعيض، تهديد و ناامني حقوق انسانها و اجتماع بشري انجاميده است. در واقع امروز مفاهيمي چون آزادي، دموكراسي و.... به‌عنوان حربه‌اي براي حمايت از جريان‌هاي سياسي و سرمايه‌داري در مقابل حقوق اكثريت مردم جهان مورد استفاده قرار مي‌گيرد كه به تدريج موجب بروز جريانات نژادپرستانه، ملّي‌گرايانه افراطي، نسل‌كشي، تروريسم و ديگر مصاديق ضد بشري شده است. امروز برخورد ايدئولوژيكي تفكر غرب با جريانهاي مردمي، آزاديخواهانه و دين‌مدارانه به جنگ‌هاي خانمانسوزي مبدل گشته است كه نمونه بارز آن را مي‌توان در لشگركشي‌هاي منفعت‌طلبانه آمريكا و همراهانش به افغانستان و عراق مشاهده نمود كه به بهانه مبارزه با تروريسم، به كشتار، بي‌خانماني و آوارگي هزاران انسان بي‌گناه انجاميده است. سكوت جامعه جهاني و انفعال كشورها در برابر مواضع قدرت‌هاي بزرگ و استفاده گزينشي آنها از چنين اسنادي نشان مي‌دهد كه نقض حقوق بشر از حالت فردي و خُرد به حيطه‌هاي اجتماعي و سازمان‌يافته‌تري تغيير شكل داده است زيرا سالهاست كه مردم مظلوم فلسطين، لبنان، رواندا و.... تحت شديدترين تهاجمات ضد بشري قرار دارند، امّا داعيه‌داران حقوق بشر به‌واسطه حفظ منافع سياسي و اقتصادي سكوت اختيار مي‌كنند.
در واقع امروزه حقوق بشر در جهت حذف مرزهاي حقوقي و استقلال كشورها براي در هم شكستن عقايد مذهبي و باورهاي ملّي به كار گرفته مي‌شود و ارزشهاي ديني و مقدسات ميليونها انسان به‌طور مداوم مورد تهاجم قرار ‌گرفته و سكوت مرگباري تمام محافل حقوق بشري را فرامي‌گيرد.
اين مسئله در مورد زنان كه نيمي از جامعه بشريت را تشكيل مي‌دهند نيز مشاهده مي‌شود. پس از گذشت چند دهه و برگزاري كنفرانس‌هاي متعدد و تصويب دهها سند بين‌المللي اگرچه تغييراتي در وضعيت زنان به‌چشم مي‌خورد امّا هنوز تا جايگاه مطلوب و منزلت واقعي زنان فاصله زيادي وجود دارد. مسئله زنان و حقوق آنها جدا از اجتماع نيست امّا نياز به نگرشي همه‌جانبه دارد تا بتواند راهكارهاي اصولي و پذيرفتني را متناسب با فرهنگ، عرف و ارزشهاي هر جامعه ارائه نمايد. امّا وضعيت فعلي زنان در سراسر جهان نشان از عدم كارايي بسياري از اين اسناد داشته است. به‌طوري كه سالانه ميليون‌ها زن و كودك قاچاق ‌شده و بسياري از آنها مورد بهره‌برداري جنسي قرار مي‌گيرند. ميليونها زن و كودك به‌لحاظ عدم دسترسي به بهداشت و مواد غذايي مناسب تحت شرايط ناگواري به سرمي‌برند. سالانه هزاران زن در جنگ‌ها و مناقشات مسلحانه جان خود را از دست داده و يا مجروح، معلول و بي‌خانمان مي‌شوند. بسياري از زنان از حق آزادي بيان برخوردار نيستند و به‌واسطه اعتقاداتشان مجبور به ترك تحصيل، اخراج اجباري از محل كار و انزواي اجتماعي مي‌شوند. نمونه اين مسئله را مي‌توان در برخورد با زن مسلمان محجبه در كشورهاي به اصطلاح داعيه‌دار حقوق بشر مشاهده نمود.
لذا به نظر مي‌رسد مقوله حقوق بشر به‌لحاظ گستردگي و پيچيدگي دوران امروز ديگر نمي‌تواند در قالب‌هاي كهنه و ديدگاههاي يك‌سويه‌نگر قرار گيرد. ديالكتيك جهاني‌سازي و سرمايه‌مداري نيز نمي‌تواند نرم‌افزارهاي لازم را براي برنامه‌هاي توسعه اجتماعي ايجاد نمايد و با تحريف اصل مردم‌سالاري و تسلط انحصاري فرهنگ غرب هويت، امنيت و استقلال ميليون‌ها انسان مورد تهديد قرار مي‌گيرد.
بنابراين عملياتي نمودن اسناد بين‌المللي در مناطق مختلف جهان و با فرهنگ‌هاي بومي سازگاري نداشته و گاه در تضاد قرار مي‌گيرد كه خود به بغرنج‌تر شدن فضا مي‌انجامد.
لذا مي‌توان با احترام به فرهنگ‌ها و رعايت عدالت در تهيه و تدوين اسناد بين‌المللي كه در حيطه احياء حقوق بشر كارايي دارند و ايجاد ضمانت‌هاي اجرائي كارآمد و متقن، به اين مهم دست يافت كه به چند راهكار در اين زمينه اشاره مي‌شود:
تأكيد بر وجوه مشترك فرهنگي براي رسيدن به يك وحدت و همگرايي فكري و عملي در جامعه بشريت كه بتواند به‌صورت اهرمي قدرتمند مورد پذيرش قرار گيرد.
توجه به وجوه مشترك اديان الهي كه با هم‌انديشي‌ها و رايزني‌هاي علمي به منظور توافق اديان الهي برحفظ ارزشهاي انساني و تقويت ايمان در جامعه بشري كه مي‌تواند تأثير شگرفي برجهت‌گيري اسناد بين‌المللي و محوريت قدرت الهي در جهان مادي داشته باشد. به عنوان مثال در همه اديان حفظ و قداست خانواده مورد تأكيد است كه بسياري از حقوق مادي و معنوي انسان دراين حيطه تعريف و تحكيم مي‌شود. در اين اسناد مي‌توان با پيش‌فرض‌هاي ديني مباحثي چون عدالت‌خواهي، آزادي، استقلال و رفع تبعيض باز تعريف شده و رويكردي متفاوت از ديدگاههاي سكولار ارائه داد.
ايجاد شبكه‌هاي نهادهاي مردمي به منظور جلوگيري از فشار دولت‌هاي زورمدار كه بتواند علاوه براطلاع‌رساني، هماهنگي و كارايي لازم در اين خصوص را دارا باشد تا با پاي‌بندي هر چه بيشتر براصول و كرامت انساني در ايجاد فرهنگ صلح پايدار و آرامش براي همه انسانها" زمينه رشد و تعالي آنها فراهم گردد.روز جهاني حقوق بشر 20 آذرماه مصادف با 10 دسامبر 2008 مي باشد.
انتهاي پيام/ش
دوشنبه 18 آذر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]

[مشاهده در: www.farsnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]