واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفتگو با سيامك انصاري به بهانه اجراي مسابقه «شهروند سالم» پوست موز را از روي زمين بردار!
جام جم آنلاين: سيامك انصاري بازيگري كه با سريالهاي طنز شبانهاي چون شبهاي برره، نقطهچين و پاورچين ميشناسيم دوباره به تلويزيون آمده است. او ايفاگر نقشهاي متفاوتي بوده است. مخاطب اين سالهاي تلويزيون بيشتر او را در آثار مديري ديده است با نوعي خاص از طنز در بازياش كه او را از ديگران متمايز ميكرد.
![](http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/09/15/100956165095.jpg)
اگرچه او بازياش را در آثار جدي شروع كرده است. رسول ملاقليپور او را با «سفر به چزابه» به دنيايي وارد كرد كه هنوز براي سيامك انصاري ادامه دارد. اين روزها فيلم دعوت با بازي او بر پرده سينماهاست اگرچه خودش ميگويد هنوز آن را نديده است بجز اين او اين روزها در يك برنامه تلويزيوني در هيات يك مجري ظاهر شده است.
«شهروند سالم» عنوان مسابقهاي است كه شبكه تهران به آنتن پخش سپرده است برنامهاي كه ميكوشد نگاهي انتقادي آموزشي به رفتارهاي اجتماعي داشته باشد به هر حال حضور هنرمندي مثل سيامك انصاري ميتواند به هر برنامهاي سمت و سويي ديگر بدهد. شهروند سالم از پرمخاطبترين برنامههاي شبكه تهران است و بهانه اين گفتگو هم حضور سيامك انصاري در اين برنامه است.
حالا كه براي شما تفاوتي نميكند درباره دعوت صحبت كنيم يا شهروند سالم، بگذاريد سوال اول را اينطور شروع كنم. اين روزها مردم آنقدر مشكلات فراوان دارند كه روي جنبه شهروند سالم بودن كمتر سرمايهگذاري ميكنند. قبول داريد؟
ولي اين برنامه روي مردم تاثير فراوان داشته و شما نميتوانيد اين تاثير را ناديده بگيريد.
تا چه ميزان تاثير داشته و از چه طريق؟
خيلي زياد تاثير داشته، اتفاقا من اين انعكاسها را از ميان مردم عادي شنيدم؛ البته جداي از نظر منتقدان، چون آنچه براي من اهميت دارد نظر مردم كوچه و خيابان است. آنها ميگفتند خيلي خوب بوده و آنطور كه ميگفتند دائم فكر ميكردند دوربين مخفي در حال تعقيب كردن آنهاست.
از اين نظر كه برنامهاي است براي تلويزيون نبايد توقع داشت كه مردم با ديد تخصصي برنامهسازي يا تاثير رسانهاي به آن نگاه كنند. از اين نظر شايد مسابقه موفق باشد.
تاثير مستقيم روي مردم هدف ما در اين برنامه بود، حتي تاثير بر تفكر مردم. تفكري كه راجع به زندگي شهري باشد و مخاطبان را مجاب كند قوانين شهروندي را رعايت كنند.
فكر ميكنيد از اين به بعد مخاطب برنامه اگر پوست موز در خيابان ببيند، بر ميدارد؟
اشتباه نكنيد. ما نميتوانيم همه را عوض كنيم. ما اگر بتوانيم نيمدرصد هم تاثير بگذاريم كار مهمي انجام دادهايم.
اين درست است، اما مشكل مردم فقط برداشتن پوست موز از روي زمين نيست، قبول داريد؟
نه، قبول ندارم، چون واقعا فكر ميكنم مشكل مردم همين برنداشتن پوست موز از روي زمين است.
برداشتن زباله از روي زمين هم يكي از مشكلات است و شايد جزييترين مشكلات شهروندي. اما مردم امروزه با ذهنيتي مشغول و كمحوصله هستند.
اصلا چنين نيست، بايد ياد بگيرند كه چنين كنند. شما نبايد به عنوان يك فرد تحصيلكرده چنين حرفي بزنيد. مشكل مردم ما همين مسائل است. اتفاقا چون به اين مسائل توجه نميكنيم، بياهميت جلوه ميكنند.
آخر اين همه آنچه ما فرهنگ شهروندنشيني سالم و بيعيب و نقص ميناميم، نيست؟
مشكل فرهنگي مردم ما دموكراسي نيست. مشكل مردم ما پوست موز روي زمين است.
مسابقه شهروند سالم چگونه به مرحله اجرا رسيد؟ چقدر تحقيق و پيگيري درباره آن صورت گرفت و تا چه ميزان با مهدي مظلومي درباره آن به هماهنگي رسيديد؟
طرحي بودكه به من پيشنهاد شد و احساس كردم خوب است اين كار را انجام بدهم، بعد هم ديدم واقعا خوب است.
از ابتدا هدفتان اين بود كه يادآوري كنيد چگونه ميتوان قوانين شهروندي را رعايت كرد؟
بله. منضبط بودن يا انضباط داشتن مدنظر ما بود. ما در شهري زندگي ميكنيم كه مردم آن هنوز بين خطوط رانندگي نميكنند و اگر بين خطوط رانندگي كنند 30 درصد ماشين ديگر ميتواند به اين حجم اضافه شود.
من مخالف شما يا برنامه شما نيستم؛ اما اين قبيل برنامهها براي شهرهايي (مدينه فاضلهاي) است كه همه در تلاش براي بهتر زيستن هستند وآن را رعايت ميكنند، ولي وقتي ذهن مخاطب درگير مسائل مهمتري است مثل گراني و...؟
به نظر من ربطي به هم ندارد. بايد اينها را تفكيك كرد، گراني ربطي به خط عابر پياده ندارد.
اما من ميگويم ربط دارد. وقتي ذهن مخاطب درگير مسائل اجاره خانه و خوراك و پوشاك است، حوصله ايستادن پشت چراغ قرمز را ندارد يا اين كه شما در مسابقه ميگوييد به همنوع خود كمك كنيد.
نه اتفاقا كمك نكنيد، چون آن گداپروري است. مثل اين كه شما كاملا برنامه را نديدهايد.
اتفاقا ديدم. منظور من اين است كه اگر هم ميگوييد كمك نكن، خب داريد به نوعي باز هم به مخاطب كمك ميكنيد. مثلا به نظر شما فرهنگ جمعكردن زباله از روي زمين كمك كردن به همنوع در شهر نيست؟ نكته من اين است كه تا وقتي مسائل مهمتري گريبانگير مردم است.
پس ما هم نبايد اين مسائل را مطرح كنيم!
ولي وقتي تاثير نداشته باشد. خب اين اولين بار نيست كه اينگونه برنامههاي به اصطلاح آموزشي درباره قوانين شهرنشيني و آپارتماننشيني داشتيم. پس چرا تا حالا تاثير نداشته است؟
اين برنامه روي خيليها تاثير گذاشته. به من گفتند و من خودم ديدم. اگر تاثير نميگذاشت مجدد تقاضا نميكردند 5 قسمت آخرش پخش شود.
چقدر براي اين برنامه تحقيق و چقدر درباره شيوه اجرايتان صحبت شد؟
چند كارشناس علوم اجتماعي جامعهشناسي و روانشناسي اجتماعي روي مسائل و موضوعات آن كار و پرسشها را طرح كردند. حتي خيلي راجع به اجراي من صحبت شد و ما بشدت از طنز بودن آن جلوگيري كرديم. ميشد طنز آن را بيشتر كرد، اما من موافق نبودم.
اما اين طنز كم و بيش وجود داشت؟
من فقط نگاه كردم. هيچ حرفي نزدم فقط توجيهات شركتكنندگان را نگاه كردم، ضمن اينكه بايد برنامه شيرين اجرا ميشد و نميخواستيم خشك باشد.
اجراي اين برنامه را به خاطر صحبتي كه از قبل درباره فرهنگسازي داشتيد، پذيرفتيد؟
بله، چون دغدغه آن را داشتم.
به عنوان يك هنرمند فكر ميكنيد از چه راههاي ديگري هم ميشود فرهنگسازي كرد؟ حالا جداي از بازيگري كه همه معتقدند هنر است و همه هم امروزه تلاش ميكنند بازيگر باشند.
البته بازيگر وظيفهاش فرهنگسازي نيست. فرهنگسازي وظيفه نهادها و سازمانهاي ديگر است؛ اما اگر بازيگري خودش دوست دارد و ميخواهد در اين زمينه پيشقدم شود، امري جداگانه است.
خب به نوعي اگر به گفته شما وظيفه اين مسابقه فرهنگسازي باشد شما هم اجرا كننده فرهنگ آن برنامه هستيد.
اما خيليهاي ديگر هم قبل از من آمدند و نخواستند اين كار را انجام دهند، ولي من دوست داشتم و آن را انجام دادم.
داشتم فكر ميكردم اگر روي ارتباطات سالم شهروندي و شيوه برخورد مردم با هم و صحبت كردن آنها هم كار ميشد خيلي خوب بود.
من طرحهاي ديگري هم دارم. شايد بخواهم آن را اجرا كنم ولي تا اين حد هم خوب است چون ما مردمي داريم كه دوست ندارند دوربين روي آنها باشد و واردحريم خصوصي زندگي آنها شود. آنها وقتي رد ميشوند و پوست موزي را هم ميبينند و بر نميدارند آنجا را جزو حريم خصوصي خودشان به حساب ميآورند، در حالي كه آنجا حريم خصوصي آنها نيست يا وقتي كسي سيگار ميكشد اگر به او تذكر ندهيد، هم به خودتان آسيب ميزنيد و هم به اجتماع. تفكيك اين دو مقوله ابتدا بايد صورت بگيرد كه كجا حريم خصوصي شماست و كجا نيست.
من فكر ميكنم همه ميدانند، اما رعايت نميكنند؟
پس لازم است اين برنامهها وجود داشته باشد.
اگر زياد هم تكرار شود، مخاطب از آن فرار ميكند؟!
نه فرار نميكند. اگر آدمهايي كه اين كارها را انجام نميدهند در اقليت باشند، خوب است حتي اگر شده از راه تكرار به آن برسيم.
درباره فيلم حاتميكيا (دعوت) بگوييم؟
خانم چيستا يثربي تماس گرفتند. رفتيم و صحبت كرديم. بعد با كارگردان صحبت كرديم و بعد بازي كرديم.
چه ويژگي نقش علي در دعوت جالب بود؟
ببينيد موضوع اين اپيزود در ميان همكاران ما قابل لمس بود.
چقدر راجع به اپيزود اول يا نقش با كارگردان صحبت كرديد؟
خيلي زياد.
راجع به نقش علي از شما چه خواستند؟
هيچي از من نخواستند.
شما يا يك كلمه جواب ميدهيد يا دو كلمه؟! شما در دعوت از طنزهاي موجود در بازيتان در كارهاي مهران مديري دور بوديد...؟
كار خاصي انجام ندادم. بستگي به موقعيتي دارد كه شما در آن قرار ميگيريد. عكسالعمل آدمها در زندگي معمولي هم همينطور است. شما نميتوانيد شرايط من در سريال شبهاي برره را با دعوت مقايسه كنيد.
من مقايسه نكردم. گفتم از آن فضا دور بوديد؟
اين فيلم يكسري رياكشن داشت و در شبهاي برره هم يكسري رياكشن ديگر راجع به آدمهاي اطرافم، اين خيلي ساده است.
چرا با اين كه بازيگري را از سفر به چزابه رسول ملاقليپور آغاز كرديد، وارد حيطه طنز شديد؟
فكر كردم به روحيهام نزديكتر است. ضمن اينكه من تيپ بازي نكردم. كاراكتر بوده. يك وقتهايي سركي به تيپ زدم. طنز من بيشتر رياكشنهايي در موقعيتهاي مختلف آدمهاي مقابل من است.
و اين تضاد رياكشن شما طنز را به وجود ميآورد؟
از شما يك سوال ميپرسم. شما فرق سينما و تلويزيون را چه ميدانيد و فكر ميكنيد مردم اينها را تشخيص ميدهند؟
خب، قطعا.
پس چطوري فيلمي با فرمت تلويزيون براي سينما اكران ميشود كلي هم فروش ميكند؟
آن هم سليقهاي است. فروش هر فيلمي هم دليل خوب بودن آن فيلم نيست؟
چه سليقهاي! اين به ساختار سينما و تلويزيون برميگردد.
خب مخاطب به ساختار سينما و تلويزيون توجه ندارد.
بحث من هم همين است و ميخواستم پاسخ پرسش اول شما را بدهم. مثلا من به تنهايي چه ميتوانم بكنم. حاتميكيا، مديري و مظلومي ... چه ميتوانند انجام دهند. من تك نفره كاري كردم كه هفتهشت ميليون نفر برنامه را ديدند. بعد هم برايم جالب است 99 درصد كساني كه از خارج آمدند و برنامههاي ما را ديدند تعريف كردند و هميشه قدرداني كردند. فكر ميكنيد علتش چيست؟
دلشان براي فرهنگ ما نسوخته است. ميخواهند برنامهاي ببينند و بخندند؟
آنها كه معيار بهتري دارند سريال Friends يا lost را دارند، بنابراين بهتر ميتوانند ما را نقد كنند.
بتازگي چه ميكنيد؟
برنامهاي را براي موسسه رسانههاي تصويري در 30 قسمت آماده ميكنم كه يك نوع آشپزي خاص را آموزش ميدهد.
ولي باز هم باورم نميشود كه دعوت را نديده باشيد.
نه به خدا نديدم.
مريم درستاني
شنبه 16 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]