واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: تشبیه در غزلیات وحشی بافقی
مولانا کمال الدین وحشی بافقی از زمره ی سخن وران معروفی ست که با اشعار رنگین و مثنوی های دل نشین و سبک خاص خود در تاریخ ادبیات ایران قرن 10 هـ به مقام والایی دست یافته است. زمانی که وحشی بافقی زندگی می کرد، دوران انحطاط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران بوده به ادبیات آن نیز تأثیر منفی رسانده است. نظر به قول اقبال آشتیانی « در دوره ی سلاطین صفوی شعر فارسی به کلی از طراوت و جزالت افتاد و از سیاق کلام فصیح و بلیغ استادان قدیم به شکل عجیبی منحرف گردید». با این وجود وحشی بافقی در آن محیط تاریک فرهنگی چون ستاره ی درخشان تجلی کرده است. به مهارت سخن وری او همزمانان اش از جمله امین احمد رازی، تقی الدین لوحدی بلیانی، ملا عبدالنبی فخرالزمانی قزوینی، اسکندر بیک منشی، میرزا محمد طاهر نصرآبادی و امثال آن ها بهای بلند داده به خصوص در غزل سرایی او، را استاد دانسته اند. اکثر مولفان تذکره ها و محققان که راجع به اشعار وحشی سخن رانده اند به طرز نو سخن او اشاره کرده اند. پیش از همه خود شاعر نوپردازی اش را در شعر تایید کرده است: طرح نوی در سخن انداختم/ طرح سخن نوع دگر ساختم.
حسین نخعی در پیش گفتار مفصل خود در دیوان شاعر مهم ترین خصوصیت طرز نو وحشی را سادگی و روانی می داند که کاملا درست است. ولی او به طور مبالغه آمیز وحشی را بنیادگذار این طرز بیان دانسته است؛ «وحشی نوپردازی و تازه گویی و ساده سرایی را در شعر فارسی بنیاد گذاشته (دیوان،ص نود و شش). البته با سادگی بیان سبک وحشی از شاعران دیگر هم زمانش تفاوت دارد. ولی باید اقرار شد که ساده بیانی هنوز در قرون 5- 4 هجری در آثار رودکی و هم زمانان اش به حد کمال رسیده بود. در قرن های بعد سبک شعر فارسی تدریجا مرکب و پیچیده گردیده در قرون 10 هجری منجر به پیدایش سبک مشکل پسند هندی شد. خدمت وحشی بافقی در آن است که به سبک خراسان روی آورده توانست سنت های آن به خصوص سادگی و فصاحت بیان را احیا نماید. این را می توان در مثال کاربرد یک صنعت بدیعی یعنی تشبیه نیز به ثبوت رساند. زیرا تشبیه از مهم ترین وسایل تصویر و صور خیال در شعر فارسی بوده در اشعار وحشی بیش از صنایع دیگر به کار رفته است. در واقع طوری که سعید نفیسی تاکید کرده است: «بزرگ ترین مهارت هر شاعری در تشبیهات است. شعر بی تشبیه چون حسن ناآراسته و چون گل ناپیراسته است. تشبیه به مثابه ی آرایش و زیور است در شعر، هر شاعری که در تشبیه زبردست تر باشد جهان گیرتر است» (نفیسی، ص 702).
قبل از همه باید گفت که وحشی به استفاده ی صنایع بدیعی چندان رغبت نداشته است و طوری که ذکر شد سادگی بیان از خصایص سبک سخن وری او ست. اکثر غزل های او در نهایت سادگی سروده شده به گفتار مردم شباهت دارند. در غزل که با مطلع زیر شروع می شود آرایش سخن خیلی کم به نظر می رسد:
مژده ی وصل توام ساخته بی تاب امشب
نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
(دیوان، ص 14)
حسین نخعی درست تأکید می کند که « از صنعت های شعری و سخن بازی ها در شعر وحشی خبری نیست و تنها برای آرایش سخن خویش جای جای از تجنیس و تشبیه و تضمین بهرمند گشته و پاره پاره یی از مثنوی هایش را بدین زیوران آراسته است. » (دیوان، ص، سد)
تشبیه برای ساده و صمیمی بیان نمودن سوزگذار عشق که از موضوعات اساسی غزل های وحشی محسوب می شود مساعدت کرده است. در بیت زیر تشبیه کننده ها همه مادی و محسوس بوده از طبیعت گرفته شده اند و سوز دل عاشق را روشن و برجسته برملا می سازند.
آمد چو باد و مضطر بام کرد هم چو برق
و ز آتش ام زبانه به گردون رساند و رفت
(دیوان، ص. 44)
اکثر تشبیهات وحشی بر خلاف سبک هندی خیلی ساده و روشن بوده درک و فهم آن ها به هیچ فرد دشواری ندارد. مثلاً در ادبیات زیر در توصیف معشوق چهار تشبیه کننده (گل، نهال، لاله، خال) استفاده شده اند که همه ساده و طبیعی و مادی و محسوس اند:
مرا زد راه عشق خردسالی
از این نورس گلی نازک نهالی
فروزان عارضی مانند لاله
ز مشک اش هر طرف بر لاله خالی
(دیوان، ص. 158)
در غزلیات وحشی برای تصویر و توصیف عاشق و حالت ظاهری و باطنی و اعضای او بیش از 90 تشبیه کننده استفاده شده است که تقریبا همه محسوس مادی اند:
برای عاشق: مرغ، مگس، سگ، گردباد، شمع، نهال، سبزه، دارو، بلبل، مور، ذره، سنگ، تشنه، خاک راه، ماه، حکیم، طایر، صعود، شاخ گل، جان، اشک، باد، برق، مژگان، کشتی، آهو، زهره، یوسف، مهر، بنا، باغچه، غنچه، پروانه، جاروب، لشکر شکن، خورشید، گردون، بهشت، تبر، مسیحا، خانه، در، تیر، بوستان، مجنون، غلام، آیینه، زنجیر، چراغ، گل بن، فانوس، سلسله، غزال، یوسف، جاروبکش، کبوتر، عندلیب، لاله، نخل، پشه، باغبان. آه عاشق: دود، آتش، برق، ابر، تیغ. دل عاشق: کبوتر. خون دل عاشق: لاله.
تشبیه برای ساده و صمیمی بیان نمودن سوزگذار عشق که از موضوعات اساسی غزل های وحشی محسوب می شود مساعدت کرده است.
از جدول فوق بر می آید که اکثر تشبیهات وحشی در غزلیات از عالم حیوانات و نباتات گرفته شده اند که برای مردم آشنا بوده به درک مطلب مساعدت می نمایند. در بعضی موارد شاعر عناصر تجریدی و نامحسوس را به اشیای مادی مانند کرده است. از جمله در بیت زیر تشبیه جان به خانه باعث ساده و روشن شدن تصویر گشته است:
ای دل به راه سیل غم جان را چه غم خواری کنی
این خانه ی اندوه را بگذار تا ویران کنی
(دیوان، ص. 73).
بدین عنوان آه به دود، آتش، برق، ابر و تیغ مانند شده است که همه از معمول ترین اشیای طبیعت و روزگار بوده تصویرهای شاعری را بر جسته و روشن می سازند و به ذهن خواننده اثر می رسانند.
یکی از عامل های سادگی سبک وحشی به نظر ما در آن است که او از تشبیهات پوشیده و مرکب کمتر استفاده کرده تشبیه و تصویرها را به تفصیل می آورد و بعضا شرح و توضیح می دهد. مثلاً در غزلی شاعر تشبیه معشوق را به جان و عمر در دو بیت چنین شرح داده است:
خوبان که گهی خوانم شان عمر و گهی جان
بازی مخور از من که نه عمرند و نه جان اند
جان اند بدین وجه کشان نیست وفایی
عمرند از این رو که به سرعت گذران اند
(دیوان، ص. 85)
خصوصیت دیگر تشبیه های وحشی در تصویر پدیده یا بیان مطلبی به طور چیده آوردن چند تشبیه است. در غزل مدحی ذیل شاعر برای ابراز صداقت و صمیمیت به ممدوح بیش از همه به تشبیه تکیه نموده در هر مصراع این صنعت را استفاده می کند:
ناتوان موری به پابوس سلیمان آمده ست
ذرهیی در سایه ی خورشید تابان آمده ست
قطرهیی ناچیز کو را برد ابر تفرقه
رفته از عمان و دیگر سوی عمان آمده ست
(دیوان، ص. 26)
هر چند گاه در تشبیهات وحشی تأثیر سبک هندی احساس می شود ولی مرکبی و پیچیدگی آن به نظر نمی رسد و مطلب شاعر روشن بیان شده است. خود وحشی هم به جای داشتن این تأثیر به آثارش اشاره نموده از آن طرز بیان دور شدن اش را تایید کرده است:
وحشی از طرز سخن بگذر که این جا عام نیست
طرز خاص نکته پردازان کاشانی هنوز
(دیوان، ص. 97)
تشبیهات وحشی بیشتر به طرز ساده ی شاعران قرن های پیشین ساخته شده اند. وحشی سعی نموده است که در ردیف تشبیهات سنتی بعضی تشبیه های نو آورد یا به تشبیه های معمولی نکته و تابش های تازه وارد نماید. مثلاً تشبیه گل از تشبیه های معمولی ترین شعر فارسی بوده هر چیز زیبا به آن مانند کرده می شود، اما وحشی در بیت زیر نه به زیبایی ظاهری گل، بلکه به سراسر باز بودن آن توجه ظاهر نموده است:
سخن را شسته دفتر و سرآب فراموشی
چو گل از پای تا سر گوش اما از زبان فارغ
(دیوان، ص. 107)
در غزل های وحشی گاه تشبیه هایی به کار رفته اند که استفاده ی آن ها در اشعار غنایی نامناسب به نظر می رسد مانند سگ، مگس، و جاروب.
خاک بادا بسر آن مژه گردآلود
کش در آن گو نپسندند که جاروب شود.
(دیوان، ص 69)
استفاده از این تشبیه کننده های ظاهرا درشت دلیل آن است که اشعار وحشی برای مردم سروده شده است. زیرا آن پدیده های طبیعت و روزگار به دید زیباشناسی مردم آشنا بوده در آثار شفاهی خیلی فراوان اند. چنین تشبیه ها در اشعار غنایی شاعران سبک خراسانی نیز زیاد به نظر می رسند (نک: میرزا ملا احمد خلقیت رباغیات فرخی، صص. 165- 162)
از این رو وحشی را می توان احیا کننده ی سبک خراسانی دانست که متاسفانه در زمان اش کوشش او پشتی بانی نیافت و تنها در قرن 12هـ با ابتکار نمایندگان انجمن های ادبی « مشتاق »، « نشاط » و « خاقان » توجه جدی به آن سبک به وجود آمد . که منجر به تشکل رویه ی « بازگشت ادبی » در ایران گردید (نک: ملااحمد میرزا، رویه ی بازگشت ادبی ...، صص .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1182]