تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بسم اللّه‏، شفاى هر دردى و يارى كننده هر دارويى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836465107




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

احمد توكلي در گفت‌وگو با پايگاه اطلاع رساني رهبري:فشار افكار عمومي بهترين اهرم براي اداره امور استاستيضاح، محاكمه‌ سياسي يك وزير است


واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: احمد توكلي در گفت‌وگو با پايگاه اطلاع رساني رهبري:فشار افكار عمومي بهترين اهرم براي اداره امور استاستيضاح، محاكمه‌ سياسي يك وزير است


تهران- خبرگزاري كار ايران
احمد توكلي رئيس مركز پژوهش‌‏هاي مجلس شوراي اسلامي درگفت‌‏وگو با پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
به بررسي مركز پژوهش‌ها، ابزارها و ضعف‌هاي نظارتي مجلس پرداخت.

به گزارش "ايلنا"، وي با تشريح ابزارهاي نظارتي مجلس و ميزان كارآمدي و يا ناكارآمدي‌‏هاي آنها، تاكيد كرد: اگر تفاهم سياسي كلي براي اداره­ كشور خوب نباشد يا نمايندگان در استفاده از ابزارها دقت كافي را نكنند خودشان، خودشان را خلع سلاح مي­كنند. توكلي همچنين درپاسخ به سوالي كه به موضوع بي‌‏قانوني از يكسو و تعدد قوانين از سوي ديگر اشاره داشت، گفت: قانون خوب اگر درست اجرا نشود اصلاً ارزش تقنيني ندارد. در حالي‌كه اگر قانون بد خوب اجرا بشود، چون نظمي را بر جامعه تحميل مي­كند.
متن كامل اين گفت‌‏وگو به اين شرح است:
*يكي از وظايف ذاتي مجلس طبق اصل هفتاد و شش قانون اساسي، تحقيق و تفحص يا به عبارت ديگر نظارت بر كليه‌ امور كشور است. فرآيند و استفاده از اين ابزار در مجلس شوراي اسلامي به چه شكلي است؟
نظارت مجلس بر امور كشور طبق قانون اساسي، عام و شامل است. مجلس به‌جز در دستگاه­هايي كه مستقيماً زير نظر رهبري است مثل شوراي نگهبان، مجلس خبرگان و مشابه آن بر همه‌ دستگاه‌ها مي­تواند نظارت و تحقيق و تفحص داشته باشد. اگر دقت كنيم نظارت مجلس دو دسته است: دسته‌اي از نظارت­ها، كه مستقيماً به يك تصميم منجر نمي­شود بلكه فضايي درست مي­كند كه آن فضا به اصلاح امور كمك مي­كند. ساده­ترينش نطق پيش از دستور است. براي اين‌كه يك تريبوني در اختيار يك نماينده قرار مي­گيرد كه از راديو مستقيماً پخش مي­شود و تمام رسانه­ها هم مي­شنوند و ممكن است براساس آن خبر تنظيم كنند. مصاحبه­هاي نمايندگان در جهت­گيري و كاركرد مجريان تأثير مي­گذارد. البته تذكر نمايندگان الزام قانوني نمي­آورد بلكه فضاسازي مي‌كند.
علاوه بر اين، سؤال نمايندگان از وزير، بر كار او نيز تأثير مي­گذارد. طبق قانون اساسي حتي نمايندگان مي­توانند از رئيس جمهور هم سؤال كنند؛ به شرطي كه يك چهارم مجموع نمايندگان سؤال را امضا كنند. ضمناً در بند پنج و بند شش ماده‌ سي و سه آيين‌نامه‌ داخلي مجلس نيز گزارش­هاي ادواري يا موردي كميسيون­ها از كاركرد قوانين در دستگاه‌هاي اجرايي ذكر شده است. اگر دقت كنيد هيچ كدام از اين گزارش­ها و اقدامات منجر به تصميم مستقيم نمي­شود. حتي كميسيون اصل نود كه به شكايت مردم رسيدگي مي­كند و از كاركرد دستگاه­هاي قواي سه­گانه گزارش­ تهيه مي‌كند، گزارش‌هايش مستقيماً منجر به تصويب يا تصميمي نمي­شود، بلكه به اطلاع عموم مي‌‏رسد. اين را واضعين قانون اساسي توجه داشتند كه فشار افكار عمومي بهترين اهرم براي اداره امور است. به همين دليل هم كل مذاكرات مجلس بايد از رسانه‌ ملي پخش شود و هم اين مواردي را كه شمردم بدون اين‌كه به تصويب خاصي از طرف مجلس منجر بشود، اثر فكرسازي در جامعه را دارد و فشار افكار عمومي موجب تصحيح روش­ها و روند امور مي­شود.
البته در قانون اساسي هم مواردي از جنبه­هاي نظارتي پيش­بيني شده كه الزام قانوني مي­آورد مثل خود رأي اعتماد كه جنبه نظارتي دارد، مثل اصل هشتاد و هشت قانون اساسي كه راجع به سؤال است و يا اصل هشتاد و نه قانون اساسي كه راجع به استيضاح است. در اين اصل آمده كه مجلس مي‌تواند وزير يا هيئت وزيران را استيضاح كند. ده نفر از نمايندگان هم خواستار استيضاح شوند كافي است. خود همين اهرم استيضاح مي­تواند به عنوان يك عامل بازدارنده از كجي­ها و مشوق خوبي­ها باشد؛ به اين دليل ‌كه هر وزيري مي­داند ده نفر نماينده دور هم جمع بشوند مي­توانند او را به پاي ميز محاكمه بكشانند.
* به نظر مي‌رسد استيضاح تنها اهرم مستقيم در امر نظارت باشد.
بله؛ استيضاح در واقع محاكمه‌ سياسي يك وزير است؛ ولي مجريان از طريق مجلس، پاي ميز محاكمه­هاي ديگر نيز كشيده مي‌شوند. مثلاً گزارش كميسيون اصل نود اگر به اين‌جا منجر شود كه تخلفي كه از قانون صورت گرفته جرم محسوب شود، اين گزارش به قوه‌ قضائيه فرستاده مي­شود و قوه‌ قضائيه مجبور است آن را به دادگاه ببرد.
يا ديوان محاسبات به عنوان دستگاه نظارتي مهم مجلس كه بر صَرف بودجه‌ عمومي دولت نظارت مي­كند كه منجر به دادن تفريغ بودجه به مجلس مي­شود. تفريغ بودجه مي­تواند تصويب نشود كه اين امر براي دولت خيلي مشكل‌ساز مي‌شود. زيرا نشان مي‌دهد كه چه تخلفاتي صورت گرفته و تمام آن تخلفات به هيئت­هاي مستشاري ديوان داده شده و دادسراي ديوان هم اگر وارد بداند، درخواست اداري مي­كند و حكم عليه مجريان جاري مي­شود.
تحقيق و تفحص هم همين­طور است. اگر به كشف جرمي منجر شود باز همين مسير طي مي­شود. به دادگاه قوه‌ قضائيه مي‌رود و رسيدگي صورت مي­گيرد. بنابراين اگر ما اين دو دسته را نگاه كنيم جنبه­هاي مهمي از نظارت در قانون اساسي و قانون آئين­نامه‌ي داخلي مجلس تعبيه شده است. اما واقعيت اين است كه از اين ابزارها به درستي و به صورت كارآمد استفاده نمي­شود. مثلاً همين سؤال؛ طبق اصل هشتاد و هشت وقتي نماينده­اي از يك وزيري سؤال مي­كند؛ نماينده وقتي سؤالش را تقديم مجلس مي­كند سؤال بايد به دست وزير برسد و او ظرف ده روز، حداكثر ظرف ده روز در مجلس حاضر شود و به سؤال پاسخ بدهد و نماينده حق دارد كه بگويد من نسبت به پاسخ قانع نشدم. قانع نشدن نماينده هيچ اتفاق خاصي را به دنبال ندارد اما عليه وزير فضاسازي مي­كند. وزير مجبور است خودش را تصحيح كند. اگر چهار تا سؤال بشود و نماينده بگويد قانع نشدم، معلوم مي­شود كه وزير لياقت ندارد تا اقداماتش، نمايندگان را قانع كند.
اما وقتي تعداد سؤال­ها زياد بشود چه اتفاقي مي­افتد؟ وقتي تعداد سؤال­ها زياد بشود آن فاصله‌ي ده روز رعايت نمي‌شود. عملاً اتفاقي كه در مجلس هفتم افتاد و در مجلس هشتم هم دارد اتفاق مي­افتد. ده روزه عملي نمي­شود؛ يعني خود هيئت رئيسه نمي­تواند طرح سؤال را در دستور كار قرار دهد. زيرا اگر اين كار را بكند بايد تمام دستورات علني مجلس را اختصاص به اين امر دهد. در نتيجه اين سؤالات را مثل بقيه‌ لوايح در نوبت مي­گذارد. وقتي در نوبت گذاشت، سؤال از موضوعيت و خاصيت مي­افتد. مثلاً من مي­خواهم از يك وزير سؤال كنم در خرداد ماه كه يك فصل خوب كاريست چرا كارت را درست انجام نمي­دهي؟ راه فلان استان را نمي­كشي كه زمستانش سخت است. اگر نوبت طرح اين سؤال آذر ماه شد ديگر از خاصيت افتاده است.
بنابراين اگر تفاهم سياسي كلي براي اداره­ كشور خوب نباشد يا نمايندگان در استفاده از ابزارها دقت كافي را نكنند خودشان، خودشان را خلع سلاح مي­كنند. بنده معتقدم از نظر استفاده از سؤال در مجلس هفتم و در دو سال آخر كاملاً نماينده­ها خلع سلاح بودند. تكرار زياد استيضاح و تحقيق هم صحيح نيست. براي اين‌كه نمايندگان همه‌ي وقتشان را صرف جنبه‌ي نظارتي مي­كنند و انجام بقيه‌ي وظايف از دستشان در مي­رود. استيضاح هم ابزاري است كه اگر چوبش به كرّار بالا رود، خوب پايين نمي­آيد. الان براي استيضاح اشتياق زيادي وجود دارد كه اثر استيضاح را از خاصيت مي­اندازد. براي اين‌كه ثبات در كشور نعمتي است كه همه‌ي اركان حكومت بايد براي حفظش تلاش كنند. اگر استيضاح زياد شد احساس بي­ثباتي مي­شود و به همين دليل فشار افكار عمومي نمايندگان را از اعمال استيضاح باز مي­دارد.
*در طول چند دوره‌اي كه از عمر مجالس ما مي‌گذرد، احساس مي‌شود آن طور كه بايد از ابزار نظارت استفاده نشده است. شما دليل اين نقص را چه مي‌دانيد؟
به نظر من يك تفكر و تصور غير واقع­بينانه‌اي وجود دارد كه مشكلات كشور را ناشي از فقدان قانون خوب مي­داند. بنده خودم معتقدم كه هر وزني كه ما به اين عيب بدهيم - كه قابل اغماض هم نيست- حداقل بايد هم­وزن آن، به فقدان نظارت بر اجراي قانون نيز اهميت بدهيم. در هر حالي‌كه قانون خوب اگر درست اجرا نشود اصلاً ارزش تقنيني ندارد. در حالي‌كه اگر قانون بد خوب اجرا بشود، چون نظمي را بر جامعه تحميل مي­كند قدرت پيش­بيني به انسان­ها مي­دهد كه در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد و آن‌ها مي‌توانند رفتارشان را تنظيم كنند.
خلاصه اين مجالس ما بيشتر از اين‌كه به مسائل نظارت بر اجراي قانون اهتمام بورزند به تقنين اهتمام مي­ورزند و چون مجلس ما فاقد فراكسيون­هاي قوي حزبي است و نظام پارلماني ما احزاب قوي ندارند در نتيجه نمايندگان شخصاً اهدافي را كه به نظرشان درست مي‌رسد، دنبال مي‌كنند. وقتي‌كه در فقدان حزب، حركت­‌ها فردي شد ديگر تمايلات منطقه­اي قوي مي‌شود. حال تمايلات منطقه‌اي يعني چه؟ يعني چون‌كه نمايندگان به هنگام انتخابات پشتيبان حزبي ندارند، مجبورند خودشان رأي از مردم بگيرند و در نتيجه وعده­هايي به مردم مي­دهند كه تحقق آن براي مردم ملموس باشد. مثل اقدامات عمراني منطقه­اي نه حتي ملي. در نتيجه وقتي كه وارد مجلس مي‌شوند، اگر آدم­هاي خوش‌قول و بامعرفتي باشند تمام همتشان صرف تحقق همان وعده­ها مي‌شود. بنابراين كلّي از وقتشان صرف كسب امتياز منطقه­اي خواهد شد كه اين امر نمايندگان را از تحقق اهداف تقنيني باز مي­دارد و هم در اعمال نظارت ممكن است خداي ناخواسته مسائل و منافع منطقه­اي را وجه‌ا‌لمصالحه با وزير قرار دهند.
مثلاً شما ديديد كه استيضاح وزير با هشتاد و پنج تا هشتاد و نه امضا تقديم مجلس شد. چند روز بعدش همه‌امضاها را پس گرفتند تا جايي‌كه از ده امضا پايين­تر آمد. در نتيجه اصل استيضاح منتفي شد. چه اتفاقي در اين فاصله‌ هشت ده روزه افتاد كه كاركرد اجرايي­ وزير منزّه شد يا چه شد كه همه‌ قول­هايش قابل اعتماد شد؟ معلوم مي­شود كه يك خللي آن‌جا وجود دارد. خلل عمده اين است كه نمايندگان در پي تأمين اهداف منطقه­اي هستند و وزير هم ممكن است برخلاف مصالح ملي به اين منافع منطقه­اي تن بدهد كه ضرورتاً هميشه قابل جمع با منافع ملي نخواهد بود. بنابراين يك علتش به كاركرد ساختارهاي حكومتي برمي­گردد. ما حزب نداريم.
احزاب در دموكراسي­هاي مبتني بر حزب، اهداف بلندمدت حزبي براي خودشان تعريف مي­كنند كه شفاف است و مردم هم تكليف خودشان را با احزاب مي­دانند و قدرت را واگذار مي­كنند؛ از اين حزب مي­گيرند و به حزب ديگر مي‌دهند. اما وقتي كه احزاب نبودند افراد اهداف بلندمدت تعريف نمي­كنند. اهداف كوتاه‌مدت، اكثراً غير ملي، منطقه­اي و خُرد هستند و نه كلان. وقتي حزب نباشد فراكسيون قوي هم در مجلس شكل نمي‌گيرد و وقتي فراكسيون قوي شكل نگيرد سؤالات هماهنگ نمي­شود؛ يعني مسائل كلّي مجلس و جايگاه كل مجلس در نظر گرفته نمي­شود. هركسي به خودش و حوزه‌ي انتخابي خودش نگاه مي­كند. بر اين اساس چه فرايندي به وجود مي‌آيد؟ مي­گويم من وقتي سؤال نكنم ديگري كه سؤال مي­كند، پس من سؤال كنم كه عقب نمانم و به حوزه‌ انتخابي خودم هم نشان بدهم كه من به كار شما اهتمام دارم. دويست و نود نماينده داريم كه اگر قرار باشد دويست و نود هدف براي خودشان تعريف كنند و نه يك هدف ملي، در نتيجه درخواست‌ها و توقعات زياد مي‌شود كه رسيدگي به هر يك از آن‌ها باعث از كار انداختن اين ابزار مي‌شود.
* ساختارهاي داخل مجلس چطور؟ مثلاً فرآيند گردش كار در كميسيون اصل نود و ديوان محاسبات، خود موجب كندي و نادرستي فرآيند نظارت نمي­شود؟
بله؛ ببينيد مجلس ما، مجلس معتمدان مردم هست نه متخصصان امت. يعني هركسي كه بتواند اعتماد مردم را جلب كند وارد مجلس مي‌شود. اگر دقت كنيد باز هم فقدان حزب خودش را نشان مي‌دهد. چون احزاب براي حفظ آبروي خودشان آدم­هايي را به مردم معرفي مي­كنند كه قابليت داشته باشند تا در مجلس بتوانند به بهترين شكل هم وظايف تقنيني و هم وظايف نظارتي را انجام دهند. اما وقتي نمايندگان به شكل كسب اعتماد وارد مجلس مي‌شوند به يكباره مي‌بينيد كه مثلاً وزن زيادي از مجلس سهم آموزش و پرورشي­ها مي‌‏شود كه معمولاً آدم­هاي خوب و محترمي در جامعه هستند و به همين دليل مي­توانند اعتماد جلب كنند. يا سهم روحانيون و... در نتيجه تركيب هم‌گِني متناسب با همه‌ نيازهاي كشور در مجلس شكل نمي­گيرد. در نتيجه نقش كميسيون‌هاي تخصصي تضعيف مي‌شود و افراد به كميسيون­هايي مي­روند كه به آن علاقه‌مند نيستند و در حوزه‌ي تخصصي­ آن‌ها نيست.
اين امر ضمن اين‌كه موجب پايين آمدن انگيزه‌ كاري­ نماينده مي‌شود، موجب ضعيف شدن كار كميسيون نيز مي‌شود. اگر اين عوامل در كنار نقص وجود نگاه منطقه‌اي در نماينده قرار گيرد، متوجه مي‌شويم كاركرد كميسيون­ها كه كاركرد فكري، علمي و تخصصي مجلس است ضعيف مي­شود. در جلسه‌ي علني و براي تصويب يك قانون، به طريق اولي با چند موافق و مخالف نمي‌توان بحث مستوفي كرد؛ چراكه بحث مستوفي را در كميسيون بايد انجام داد. اصلاً فرض بر اين‌كه گزارش­هايي كه از كميسيون‌ها مي­آيد چكش علمي و چكش كارشناسي قوي خورده و آماده‌ بله يا نه گفتن نماينده است؛ چون كار فراكسيوني در كار نيست كه تصميم گرفته باشند كه به اين لايحه رأي بدهند يا رأي ندهند، يك وقت مي­بينيد كه لايحه­اي در كميسيوني تغييراتي مي­كند كه برخي‌هاشان هم مثبت نيست. وقتي به صحن علني مي‌آيد كه آن‌جا هم گرايش­هاي سياسي يا گرايش­هاي غيرملي - نه به معناي ضد ملي- حاكم است، موجب مي‌شود كه يك لايحه حذف شود يا لايحه‌اي كه بايد حذف شود، رأي بياورد. حالا اگر اين قانون بد در اجرا هم خوب اجرا شود جواب بد مي­دهد، چه برسد كه ضعف‌هاي اجرا هم به آن اضافه شود.
* آيا ما در اين چند دوره حزب نداشتيم؟ فراكسيون‌هاي اكثريت نمي‌توانند كاركرد حزب را داشته باشند.
نه؛ مقصودم از حزب به معناي تام كلمه است نه لابي‌هاي قدرتي كه با جوسازي مي­توانند اين طرف و آن طرف كنند و موقتاً آراي عمومي را تحت تأثير قرار بدهند كه ممكن است اين كار توسط اصلاح­طلبان يا اصول­گرايان صورت پذيرد. اين‌ها يك طيفند نه يك حزب.
* پس مقصود شما از حزب همان تعريف سياسي و علمي حزب است؟
بله؛ حزب بايد تعهدات تشكيلاتي داشته باشند. وقتي كه مي­نشينند و بحث و نتيجه‌گيري مي­كنند؛ اگر نتيجه خلاف شرع بود كه هيچ؛ اما عموم موارد و مواقع كه خلاف شرع نيست. بنابراين وقتي تصميم اجرايي مشخصي مي­گيرند بايد همه‌ي اعضاي حزب به آن وفادار باشند. اين كار هست كه به مجلس قدرت مي­بخشد و افق بلند‌مدت براي مجلس تعريف مي­كند و تعهدات ملي راحت­تر تأمين مي­شود.
* اگر اجازه دهيد وارد بحث مركز پژوهش‌ها شويم. مركز پژوهش‌هاي مجلس بر اساس چه نيازها و ضرورت‌هايي تأسيس شد؟
ضرورت تأسيس مركز پژوهش­ها به همان دليلي است كه مجلس شوراي اسلامي، مجلس معتمدان است و نه نخبگان و متخصصان. حتي اگر مجلس، تركيبي از متخصصان مختلف باشد، چون حوزه­هاي تخصصي متفاوت است و هر متخصصي ممكن است راجع به حوزه‌ي تخصصي خود لايحه­ي پيشنهادي ارائه كند، من كه در آن حوزه متخصص نيستم محتاج به مشاوره‌ي فكري مي­شوم چه برسد كه من متخصص نباشم. اصلاً در همه‌ي حوزه­هاي حكومتي يا اكثرشان محتاج نظرات كارشناسي مي‌شوم.
به خاطر همين، امام رضوان الله تعالي عليه در پيام به‌مناسبت افتتاح مجلس دوم تصريح فرمودند كه پيچيدگي­هاي زندگي اجتماعي امروز به نحويست كه مجلس بدون كمك كارشناسان و متخصصان متعهد به اسلام و مردم قادر به تصميم‌گيري درست نيست. قيدهايي كه در فرمايش امام اشاره شده روي حساب بوده است. يعني در امور علوم انساني كه مربوط به حكومت مي‌شود، تخصص و كارشناسي بايد جهت‌دار باشد. بنابراين كارشناس، هم بايد به وطنش وفادار باشد و هم به هم­وطنان و به اعتقاد آن‌ها كه همان اسلام است. اما اين تذكر امام در سال هفتاد و دو و در مجلس چهارم شكل ساختاري به‌خود گرفت. در اين سال مركز پژوهش‌ها به همت آقايان ناطق نوري، جواد لاريجاني و مهندس مرتضي نبوي پا گرفت و يكي دو سال كه كار كرد، احتياج به قانون‌مندي پيدا كرد. براي اين‌كه همكاري دستگاه‌هاي اجرايي و نيز انتظارات آن‌ها تعريف شود، در آذر ماه سال هفتاد و چهار، تقريباً سيزده سال پيش در چنين روزهايي قانونش تصويب شد و به يك نهاد مستقل عضو خانواده‌ي قوه‌ي قانون­گذاري تبديل گرديد.
وظيفه­ اصلي­ مركز، انجام كار كارشناسي در مورد تمامي طرح­ها و لوايح و انتقال نظر كارشناسي به كميسيون­ها و نمايندگان مي‌باشد. منظور از كار كارشناسي هم تئوري است و هم مصلحت‌سنجي و واقع­بيني­. يعني بايد بررسي كنيم كه طرح يا لايحه از نظر علمي قابل دفاع باشد و هم از نظر عيني قابل تطبيق با شرايط موجود هست يا نه؟ يعني درد را دوا مي­كند.
از ديگر وظايفش جمع‌آوري و ارائه‌ي اطلاعات در زمينه‌هايي است كه نمايندگان و كميسيون‌ها تقاضا مي‌كنند. سومين وظيفه­اش جمع‌آوري نظرات انجمن­هاي صنفي علمي و تخصصي و نيز گروه­هاي سياسي و مردم عادي است. مركز از اين كار دو هدف را دنبال مي‌كند: يكي موضوع‌يابي براي نمايندگان و ديگري حساس كردن نمايندگان به مسائلي كه از ديد گروه‌هايي كه اشاره شد نياز به توجه، قانون‌گذاري و نيز نظارت دارد. چهارمين وظيفه­اش نظارت بر حسن اجراي قوانين است. مركز پژوهش‌ها بايد گزارش­هاي متناسب تهيه كند و به مجلس بدهد. البته جنبه‌ي نظارتي مركز پژوهش­ها به بررسي آثار اجراي قانون يا عدم اجراي آن مي­پردازند نه به بررسي و بازرسي رفتار مجريان.
* بنابراين وظايف شما هم شامل قبل از تصويب قانون و هم شامل بعد از آن مي‌‌شود؟
بله؛ اما فرق ما با بازرسي كل كشور اين است كه آن‌ها اطلاعاتي راجع به نحوه­ اجرا و كار مجريان جمع‌آوري مي‌كنند ولي ما كمتر به اين موضوع مي‌پردازيم مگر به حد ضرورت و براي تكميل گزارش‌هاي بازخورد قوانين و بررسي آثار آن.
ديگر وظيفه‌ ما كه در قانون ذكر شده است، انتشار محصولات مركز در جهت آشنايي و تنوير افكار عمومي با فرايند فكري و علمي پيش از تصويب هر قانون است. اين كار باعث جلب پشتيباني عمومي ملت براي قوه‌ي مقننه مي‌شود. موضوعات مورد بحث مجلس را به جامعه مي­كشاند و بازخوردهاي مثبت و منفي­اش را قبل از اين‌كه قانون به تصويب برسد آشكار مي‌كند، موضوعات در عرصه‌ي مطبوعات تقويت مي­شوند و ميزان علمي بودن تصميمات مجلس را هم نشان مي­دهد. ضمن اين‌كه فضايي ايجاد مي‌كند كه نمايندگان كمتر غيرعلمي تصميم بگيرند. يعني وقتي كه مركز پژوهش‌ها تصميمش را گفت و جامعه، مطبوعات و رسانه­ها از آن نظر دفاع كردند، علي‌القاعده زمينه براي قبول حرف علمي و تخصصي بهتر فراهم مي­شود.
*اين اعلام نظر در رسانه‌ها و در سطح جامعه مخصوصاً اگر داراي بار سياسي باشد، شايد اين تلقي را ايجاد كند كه مركز پژوهش‌ها سياسي‌كاري مي‌كند. يا نوع موضوعاتي كه مورد مركز مورد بررسي قرار مي‌دهد. نظر شما در اين‌باره چيست؟
اين‌كه مي­گويند مركز سياسي برخورد مي­كند بايد ببينيم كه منظورشان از سياسي چيست؟ من روز اولي كه به مركز آمدم در جلسه‌اي كه با مديران وقت مركز داشتم به آن‌ها گفتم كه اين‌جا مركز پژوهش­هاي كاربردي در امر حكومت است، مركز پژوهش است. پس اين‌جا براي فكر كردن امر و نهي نمي‌كنيم كه چه جوري فكر كن. ولي براي چگونه فكر كردن دستور مي­دهيم. يعني اگر روش علمي براي تدوين يك گزارش رعايت شود، نتيجه هرچه باشد، خوب يا بد بايد پذيرفت. به پژوهش­گر نمي­شود دستور داد كه آقا تو چه جوري فكر كن. چون كاربردي هست به همه‌ي كارهاي عالَم هم كه نمي­پردازد. بلكه فقط در جهت تأمين حوايج قوه‌ي مقننه در امر تقنين و نظارت حركت مي‌كند.
چون موضوعات در امر حكومت‌داري تعريف مي‌شود، تنها پژوهش محض علمي و اثباتي مثل فيزيك نظري نيست. هم مبناي نظري دارد و هم هدف­گذاري. مبناي هدف­گذاري­اش را قانون و ولايت فقيه تعين مي­كنند كه در نتيجه ما اين‌جا هر كاري را اجازه‌ي پژوهش نمي­دهيم. كسي كه مي­خواهد اين‌جا كار كند يا مديري كه مي­خواهد اين‌جا فرمان دست گيرد، بايد وفادار و معتقد به قانون اساسي و ولايت فقيه باشد. هيچ گزارشي از مركز نمي­تواند بيرون رود مگر اين‌كه باعث تحكيم قانون اساسي شود. زيرا در علوم انساني مدل­هاي مختلف علمي وجود دارد كه برخي­هاشان با قانون اساسي ما سازگار نيست. مثلاً اگر كسي از يك مدل اقتصادي و يا مدل رشدي دفاع كرد و گفت عدالت خودش مهم نيست بلكه بعداً درست مي­شود؛ اين نوعي مدل كلاسيك اقتصادي هست كه ما قبول نداريم. براي اين‌كه مي­گوييم قانون اساسي و رهبري به صراحت تعيين كردند كه ما دنبال دو هدف هستيم؛ هم كارآيي و هم عدالت. اتفاقاً مدل­هاي اقتصادي هستند كه به اين منظور نزديك­تر هستند و در نتيجه ما اين‌جا كتنرل مي­كنيم كه اگر قرار باشد از مدلي استفاده شود كه به عدالت بي­توجهي شود، ما اين مدل را كنار مي­گذاريم و مي­گوييم كه از روش علمي و از مدلي استفاده مي­كنيم كه به هر دو مقوله توجه دارد.
در حقوق هم، دفتر حقوقي ما بايد دقت داشته باشد. قانون اساسي گفته كه تمام قوانين ايران بايد با احكام اسلام سازگار باشد. اگر كسي مبناي پژوهش خودش را حقوق فرانسه انتخاب كرد ما اجازه نمي­دهيم. چرا؟ براي اين‌كه قانون اساسي گفته مجلس نمي­تواند قوانيني تصويب كند كه برخلاف احكام شرع و ناقض قانون اساسي باشد. مديران اين‌جا همه بايد معقتد و وفادار به قانون اساسي باشند. البته عالماني كه به قانون اساسي معتقد نسيتند مي­توانند مورد مشورت ما قرار گيرند به شرطي‌كه قيد پژوهش را بپذيرند. قيد پژوهش ما اين است كه پژوهش بايد در چارچوب قانون اساسي و بر مبناي قانون اساسي و اهدافي كه نظام تعيين مي­كند حركت كند. بله از اين جهت ما سياسي هستيم. پس مدل­هاي ليبراليستي، سرمايه­داري و كاپيتاليستي را تبليغ نمي­كنيم. مدل‌هايي كه در علوم سياسي مبتني بر قدرت محض هستند را تبليغ نمي­كنيم. ما جهت‌داريم و تكليفمان روشن است.
اما اگر بگويند كه شما براي حزب خاصي يا گروه خاصي كار مي­كنيد بايد بگويم كه كارفرماي مركز پژوهش­ها مجلس است. اگر مجلس در دست گروهي باشد كه جهت خاصي داشته باشند، بالطبع سفارش­ها نيز بيشتر متمايل به آن جهت سياسي است. چرا؟ براي اين‌كه مجري درخواست كارفرماي خودمان هستيم. مثلاً در مجلس ششم سفارش­ها بيشتر در مورد توسعه‌ي سياسي بود. مجلس هفتم بيشتر در مورد توسعه‌ي اقتصادي بود كه آن هم غير از توسعه‌ي اقتصادي دولت كارگزاران بود بلكه توسعه‌ي اقتصادي با قيد عدالت را مورد توجه قرار داد. بنابراين مجلس سياست­گذاري كرده و بعد ما عمل مي­كنيم؛ نه براي منفعت گروهي. چون گروهي كه اكثريت مجلس را در دست دارد از سياست­هاي فكري، نظري و عملي خود دفاع مي­كند. ما هم طبعاً رنگ و بوي آن سياست‌ها را مي‌گيريم. اما از اين‌كه من براي تقويت يك گروه حزبي به مركز و به كارشناس دستور دهم كه نتيجه‌‌ي فلان پژوهش را به اين شكل در بياورد كه فلان گروه حزبي خوشش بياد، پناه مي­بريم از خدا به خيانت در اين امانت. اين‌جا روش­مندي با همان قيدهايي كه گفتم رعايت مي‌شود، خروجي هرچه بشود.
تقريباً اواخر مجلس هفتم بود كه كميسيون بودجه، بحث برداشت پنج ميليارد توماني را در دستور كار داشت كه قرار بود براي خشكسالي تصويب شود. البته اين متمم در مجلس هشتم تصويب شد. من در كمسيون با اين لايحه مخالفت كردم و يك پيشنهاد جايگزين دادم. رئيس كميسيون از مدير دفتر بودجه‌ما - كه خودش هم عضو هيئت علمي مركز پژوهش­ها است و حتي در زمان من عضو هيئت علمي شده و آدم خيلي محترم و واردي هم هست- پرسيد نظر مركز در اين زمينه چيست؟ ايشان با پيشنهاد من مخالفت كرد و پيشنهاد من با يك رأي شكست خورد؛ يعني اگر مخالفت نمي­كرد پيشنهاد من رأي مي­آورد. من حتي از همكارم گله نكردم. چون وظيفه­اش را انجام داد و نظر اجماعي دفتر بودجه را اعلام كرد. نظر اجماعي دفتر بودجه را من قبول نداشتم. در مورد پيشنهاد خودم اشكال ندارد. او نظر خودش را مي­دهد و من هم نظر خودم را. كميسيون هم به نظر او رأي مي­دهد. از اين مسائل كه در كميسيون تلفيق اتفاق افتاده، در كميسيون­هاي ديگري هم كه من عضو بودم سابقه دارد.
اين نشان مي­دهد كه اين‌جا اين‌قدر فضا آزاد و علمي است كه مدير من بدون هيچ واهمه­اي با پيشنهاد من مخالفت مي­كند و اتفاقاً حرف او به كرسي مي­نشيند. بنابراين ما اين تهمت را قبول نداريم و رفتارمان ثابت مي­كند كه ما اين‌جوري نيستيم. الحمدلله كساني كه از اين حرف­ها مي­زنند تعدادشان خيلي محدود است و معدود.

*خودتان به عنوان رييس مركز پژوهش‌ها و يك ناظر دروني، عملكرد مركز پژوهش‌ها را رضايت‌بخش مي­دانيد؟
بنابر اظهارنظري كه همه‌ مخالفان و موافقان مي‌كنند، توجه به گزارش­هاي مركز در مجلس يك امر رايج شده است. اين امر نشان مي‌‏دهد كه مركز، جاي خودش را در مجلس پيدا مي­كند. درست است كه استنادها گاهي متضاد از هم درمي­آيد و يا ممكن است استدلال، قوي هم نباشد، ولي اين‌كه نمايندگان خود را بي­نياز از نظر كارشناسي مركز نمي‌دانند، اين خيلي مثبت است. چون اين امر مورد توجه تمامي گروه­هاي سياسي قرار دارد، معلوم مي­شود كه مركز نقش خودش را درست ايفا مي­كند. نگفتم خوب چون بهتر از اين هنوز امكان­پذير هست. من خدا را سپاس مي­گويم و از همكارانم تشكر مي­كنم.
ما در پايان مجلس هفتم و آغاز مجلس هشتم يك آسيب‌شناسي در درون مركز انجام داديم و يك ساز و كار علمي هم براي ارزيابي كاركردها و شاخص­ها تعيين كرديم. عيب­هاي كار خودمان را مشخص كرده و در حال برطرف كردن هستيم. گرچه باز هم مطمئنيم كه در مجلس هشتم هم اگر اين كار را بكنيم، باز هم عيب­هاي جديدي از كار خودمان پيدا خواهيم كرد و نقاط قوت جديدي هم كشف مي‌كنيم. شُكر نعمت براي اولي اين است كه اصلاح كنيم و براي دومي اين‌كه آن را حفظ كنيم.
پايان پيام

كد خبر: 461679
 جمعه 15 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن