تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هيچ باطلى نيست كه در برابر حق بايستد مگر آن كه حق بر باطل چيره مى شود و اين سخن خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831412572




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جنبش دانشجويي، اميدها و بيم‏ها


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: جنبش دانشجويي، اميدها و بيم‏ها
خبرگزاري فارس: جنبش دانشجويي از مجموع دانشجوياني كه به نحوي در جهت تغيير و يا تداوم وضع موجود در جامعه، اعتراض يا انتقاد يا حمايتي به عمل آورند، شكل مي‏گيرد . نوشتار حاضر كوششي است‏براي شناخت‏خصوصيات جنبش دانشجويي و آسيب‏شناسي آن .


جنبش دانشجويي، خصوصيات و آفات
جنبش دانشجويي يا به تعبير زيباي مقام معظم رهبري، «بيداري دانشجويي و احساس مسئوليت دانشجويي‏» ، مقوله‏اي بسيار مهم، صددرصد دانشجويي و متعلق به محيط دانشگاه است; متعلق به همين جوان قبل از محيط دانشگاه نيست; متعلق به اين جوان بعد از دوره دانشجويي هم نيست; بلكه متعلق به محيط دانشگاه است . منشا چنين پديده‏اي، خصوصياتي است كه در محيط دانشگاه و در مجموعه دانشجويان هست; مجموعه دانشجوياني كه ناظر به آينده و متعلق به آينده هستند و آينده هم متعلق به آنهاست . طبقه پيشرو و پيشاهنگ، زبده و با نشاط پيكره اجتماع كه در سازندگي آينده، پيشرفت و ترقي جامعه و ترسيم حركت عمومي بيش از جاهاي ديگر نقش دارد و مؤثر است .

جنبش دانشجويي خصوصياتي دارد; انگيزه‏هايي در آن است و نتايجي بر آن مترتب مي‏شود كه شناسايي درست اين خصوصيات، اميدهايي را در جوامع مي‏گستراند و مي‏تواند به عنوان يك منبع فعال، حساس و پويا براي جوامع به كار گرفته شود . اما همين جريان، اگر درست‏شناسايي نشود يا از حركت‏هاي دانشجويي سوء استفاده شود يا آفاتي در آن رسوخ نمايد و در معرض آسيب‏هاي مخصوص به خود قرار گيرد، اين منبع پويا و با نشاط، ضايع خواهد شد و بيم‏هايي را در جوامع شعله‏ور مي‏كند . لذا ناخت‏خصوصيات، آفات و آسيب‏شناسي جنبش دانشجويي، ضرورتي است كه بايد به آن پرداخت و از آن غافل نشد .

در مجموعه دانشجويان و حركت‏هاي دانشجويي يا جنبش دانشجويي، خصوصياتي است كه با تفاوت فرهنگ‏ها، تاريخ‏ها و ساختار اجتماعي - سياسي، تقريبا در همه جا يكسان است و مشتركات فراواني در همه جا به چشم مي‏خورد . آنچه در زير مي‏آيد، مهم‏ترين ويژگي‏هاي حركت‏هاي دانشجويي در ايران اسلامي است .

1 . آرمان‏گرايي
دانشجو در دوران [دانشجويي] «ز هر چه رنگ تعلق پذيرد، آزاد است‏» . با معيارها و آرمان‏هاي متعالي آشنا مي‏شود و با بيداري وجدان به دفاع از آنها برمي‏خيزد . آرمان‏خواهي، ريشه در سرشت تعالي طلب انسان دارد . بنابراين، برابري و آزادي، شاخص‏هاي دانشجو براي سنجش و ارزيابي مسائل انساني و مناسبات اجتماعي قرار مي‏گيرد . دانشجو با اين شاخص‏ها به پيرامون خود، به رويدادها و به شعور و جامعه خويش مي‏نگرد و حد تقريب يا انحراف وضعيت موجود را با آنها اندازه مي‏گيرد .

يكي از پژوهشگران درباره آرمان‏گرايي دانشجويان مي‏نويسد:

جوانان تحصيلكرده به ويژه در جوامع در حال توسعه، افرادي آرمان‏گرا هستند . آنان موازين اجتماعي، اقتصادي، سياسي و حتي فرهنگي جامعه خود را كهنه و تحميل شده مي‏دانند . بسياري از آنان به تدريج در اعمال و حركات روزانه خود كمتر از سنت‏ها و الگوهاي فرهنگي موجود پيروي مي‏كنند; اگرچه غالبا ضمير خودآگاه و ناخودآگاه آنان هنوز در چارچوب همين اعتقادها و فرم‏ها فعاليت مي‏كند . از اين‏رو «جزء بيروني‏» شخصيت آنان همواره، در صدد شكستن و دگرگون كردن «وضع موجود» است . در حالي كه «جزء دروني‏» اين شخصيت هنوز علقه‏ها و فرم‏هاي مشخص و محكمي را براي خود نيافته و غالبا در حيطه نفوذ پاره‏اي اعتقادها و الگوهاي درهم، مجرد و حتي كهنه اجتماعي و فرهنگي قرار دارد ... .

روي هم رفته آرمان‏هاي نسل جوان دانشجو، اساسا مستلزم تغيير وسيع و عميق در كليه ساخت‏ها و ضوابط جامعه مي‏باشد كه غالبا به نحوي خشن و قاطع بيان مي‏شود و معمولا براي دانشجويان جوامع در حال توسعه، محيط پيرامونشان هنگامي قابل زيست است كه كاملا دگرگون شود و از اين‏رو افكار و اعمال آنان لزوما در جهت ايدئولوژي‏هاي انقلابي سوق مي‏يابد .

نكته جالب توجه اين است كه اگرچه آرمان‏گرايي و آرمان‏خواهي از خصوصيات جنبش دانشجويي است، از مطالبات آن نيز مي‏باشد . آنچه جنبش دانشجويي از مسئولان جامعه و مردم انتظار دارد و مطالبه مي‏نمايد، آرمان‏خواهي است; در مقابل مصلحت‏طلبي و حفظ وضع موجود .

«قشر دانشجوي ايران به واسطه بيداري و آگاهي، يا در پي زنده كردن آرمان‏هاي فراموش شده انقلاب اسلامي است و يا در پي خلق انديشه نو براي پويايي انقلاب است . گاهي به واسطه گذشت زمان، [تغيير ارزش‏ها] و ظهور نسل جديد، آرمان‏هايي همچون عدالت‏خواهي، آزادي‏خواهي و مساوات‏طلبي كم‏رنگ و بعضا فراموش مي‏شوند . از اين‏رو اين جنبش دانشجويي است كه مي‏تواند ارزش‏ها و باورهاي انقلاب را متذكر شده و جامعه را از حركت‏هاي واپس‏گرايانه رهايي دهد .»

لذا رهبر معظم انقلاب، دانشجويان و حركت‏هاي دانشجويي را به آرمان‏گرايي رهنمون ساخته، چنين مي‏فرمايد:

«طبيعت دانشجو، آرمان‏گرايي است; بايد هم آرمانگرا باشد . اگر آرمان‏گرا نباشد، اين حركت متوقف خواهد شد . در زمينه علم هم بايد آرمان‏گرا باشد . در زمينه جامعه و مسائل جاري خودش هم بايد آرمان‏گرا باشد . اصلا آرمان‏گرايي جوان، مايه پيشرفت است . اگر آرمان‏گرايي را در جوانان خفه كردند و كوبيدند و از بين بردند - يا زشت‏شمردند - اشكال بزرگي متوجه خواهد شد . اين نبايد باشد .»

نكته‏اي كه دانشجويان و حركت‏هاي دانشجويي بايد نسبت‏به آن اهتمام ورزند و بسيار حساس برخورد نمايند مباني فكري و انديشه‏اي آرمان‏گرايي است; يعني آرمان‏گرايي و آرمان‏خواهي بر روي چه اساسي و پايه‏اي بنا شده است .

حركت‏ها و بيداري دانشجويي در مرحله آرمان‏گرايي، بايد مكتب اجتماعي و جهت‏حركت، مبارزه فعاليت‏ها و اهداف خويش را بر پايه‏هاي فلسفي و نظري خاصي قرار دهد و هويت تاريخي و فرهنگي جامعه را مدنظر داشته باشد . با مردم هم احساس باشد و هويتي را انتخاب نمايد كه در متن فرهنگ و تاريخ جامعه و مردم ريشه دوانيده باشد .

برابري انساني، آزادي، عدالت و مبارزه با تبعيض و انحصارطلبي و غصب و زور، حقايق عام و ارزش‏هاي مشترك و آرمان‏هاي والايي است كه هم منافع اكثريت افراد و گروه‏ها و پيروان مكتب‏ها و نيز اكثريت مطلق ملت‏هاي جهان، با هر مرحله تاريخي و فرهنگي، در آرمان‏ها و شعارها تامين است و اين آرمان‏هاي مشترك انسانيت است و جنبش دانشجويي به عنوان بدنه اصلي روشنفكري و روشنگري در جامعه، بايد در مبارزه اجتماعي، خودآگاهي، جهت‏گيري ضد استكباري، ضد استعماري و ضد استبدادي خويش به اين خواست‏ها و آرمان‏هاي هميشگي و ايده‏آل‏هاي شورانگيز بشريت تكيه نمايد و با اتكاء بر مباني مشترك انساني و آرمان‏هاي متعالي همه مردم و جامعه را از حصارهاي محدود برهاند و در جبهه مشتركي عليه جبهه «مشترك مهاجمان عليه انسانيت‏» ، يعني حق، آزادي، رشد و آگاهي صرف نمايد و به سخن يكي از انديشمندان فرهنگي «ايمان، استقلال‏خواهي، آزادي‏طلبي، خواستن حاكميت مردم بر سرنوشت‏خود و علم و فناوري، آرمان‏ها و اهدافي است كه بايد جامعه دانشگاهي ما و به خصوص جنبش دانشجويي در همه اين عرصه‏ها پيشتاز باشد .»

نكته ديگر اينكه، جنبش دانشجويي نبايد آرمان‏هايش را فراموش كند و به ملاحظه هيچ كس، هيچ گروه، هيچ حزب و ارگاني كنار نگذارد; همواره به دنبال تحقق آرمان‏هاي خود باشد و با تلاش براي توليد علم و تكنولوژي، مجاهدت و سخت‏كوشي براي پيشرفت كشور، حفظ آرمان‏هاي متعالي و تكيه بر معنويت و ايمان نقش ممتاز و پيشتاز خويش را ايفا نمايد و در اين ميان نبايد از «توليد علم و فناوري همراه با ايمان و تعهد» غافل بماند; علمي كه شرط اول استقلال و پيشرفت جامعه است و ايماني كه منجي جهان معاصر است و به سخن سيد شهيدان اهل قلم، سيد مرتضي آويني: «ايمان، منجي جهان فردا است; چنان كه منجي ايران شد و انقلاب اسلامي را به سرچشمه جوشان انقلاب معنوي و ديني در سراسر جهان مبدل كرد .»
2 . پرسشگري
پرسش، آغاز تفكر است و امتياز انسان بر ساير موجودات اين است كه كنجكاو و پرسشگر است . تا آنجا كه عده‏اي معتقدند: «اگر در جامعه‏اي پرسش نباشد، تفكر و پويايي وجود ندارد .»

از محيط دانشگاه كه به طور طبيعي، محيط شادابي، نوگرايي، نوآوري و نوزايي است و محيط علم، تحقيق و پژوهش است و مظهر تحول‏خواهي و آزادي‏طلبي، نمي‏توان انتظار داشت و از آن خواست كه خواستار تحول نباشد و پرسشي يا پرسش‏هايي برايش مطرح نباشد . اين روحيه در روح جوان، خصوصا جوان دانشجو - كه اهل تحقيق، تعليم و پژوهش است و خود را براي مديريت آينده جامعه آماده مي‏كند - وجود دارد .

يكي از انديشمندان فرهنگي بسيار زيبا و رسا متذكر مي‏شود كه:

«نوخواهي، تحول جويي و آزادي‏خواهي، از خصوصيات دانشگاه و دانشگاهيان ما است و بالاتر از همه و پايه همه اينها پرسشگري است; يعني دانشگاه جاي پرسش است، جاي سؤال است .

«از آنجا كه آغاز تفكر، پرسش است، دانشگاه كه جاي تفكر است، بيش از هر جا، مكان پرسش و سؤال است . دانشگاه بدون پرسش مثل روز بدون خورشيد است; يعني روز نيست . پرسشگري از خصوصيات دانشگاه ما است .»

لذا نوخواهي، آزاديخواهي و استقلال‏طلبي و ريشه و اساس همه اينها، يعني پرسشگري، بانام دانشگاه، دانشجو و حركت‏هاي دانشجويي قرين است و طبيعي است كه دانشگاه، محل طرح پرسش‏هاي علمي و پاسخ‏هاي آن، حتي مسايل سياسي و اجتماعي باشد و رمز و راز پيشرفت و ارتقاي جامعه و توسعه علمي و فرهنگي اين است كه روح پرسشگري در جامعه خصوصا در محيط دانشگاه و بين دانشجويان و حركت‏هاي دانشجويي، جاري و ساري باشد .

از سويي ديگر، دانشگاه محيط تتبع و كاوش و جست‏وجو است و به تعبير باتامور، جامعه‏شناس امريكايي: «دانشگاه ساحتي مختص دانش و تفكر انتقادي است .» دانشجو در دانشگاه مي‏آموزد كه در برابر هر چه مي‏شنود و مي‏بيند چون و چرا بگذارد . اما و اگر كند، بپرسد و علت‏يابي كند . هر خواسته يا نكته‏اي را بي‏دليل نپذيرد و با شك به امور بنگرد . دانشجو در دانشگاه فرامي‏گيرد كه در مقابل هر رويدادي، مكث و تامل كند . در پس هر حادثه، ريشه‏ها و علل آن را ارزيابي كند و هر اتفاقي را تجزيه و تحليل نمايد . اين روحيه، كه خصيصه ارزشمند اذهان زنده و فعال است، به دانشجو هويت مستقل فكري مي‏بخشد و او را در زمره قشر روشنفكر و منتقد جامعه قرار مي‏دهد .

وجود روحيه چون و چرا كردن (ويژگي پرسشگري)، روحيه آرمان‏خواهي، اصول‏گرايي و كمال‏پرستي، دانشجويان و حركت‏هاي دانشجويي را به اذهاني پرسشگر، تحول‏خواه و پرخاشجو بدل مي‏كند و آنان را خواهان حقيقت و عدالت مي‏سازد .

3 . حساسيت در برابر ارزش‏ها و مقابله با ضد ارزش‏ها
ارزش، عبارت است از مطلوبيت‏ها، خواسته‏ها، علائق و جهت‏گيري‏هاي مثبت نسبت‏به چيزهايي كه ملاك‏هاي كلي رفتار هستند و اكثريت افراد جامعه روي آن وفاق دارند و به عنوان مهم‏ترين عنصر فرهنگي و اجتماعي، نقش كليدي را در هويت‏بخشي و انسجام اجتماعي به عهده دارد . علامه شهيد مطهري در اين باره مي‏فرمايد: «ارزش‏هاي انساني همه اصيل و ريشه در سرشت انسان دارند و همين ارزش‏ها عامل اصلي حركات تاريخ به شمار مي‏روند» .

جوانان، چون «سليم‏الفطره‏» و «حديث العهد بالاسلام‏» هستند، براي پذيرش سخن حق آمادگي بيشتري دارند و بيش از ساير دوره‏هاي زندگي، تحت تاثير كلام حق قرار مي‏گيرند و در مقابل مظاهري - كه از نظر فطرت انساني زشت است - مثل ظلم، زورگويي، تبعيض، بي‏عدالتي، فساد، استبداد و استكبار، تقلب، دورويي و نفاق، حساسيت منفي نشان مي‏دهند و آنها را طرد مي‏كنند .

«دانشگاه نمودار و نشان دهنده حساسيت در برابر پديده‏هاي نامطلوب است و چيزي كه از نگاه ارزشي و آرماني جوان نامطلوب باشد، بيش از همه در محيط دانشگاه نسبت‏به آن حساسيت‏به وجود مي‏آيد .» حركت‏هاي دانشجويي نيز بالطبع در برابر ارزش‏هاي فطري، حساسيت نشان مي‏دهند و در مقابله با ضد ارزش‏ها، عادات و رسوم خرافاتي، موهوم و باطل ايستادگي مي‏كنند تا ارزش‏ها را در جامعه حاكم نمايند و ضد ارزش‏ها را محكوم و مطرود سازند .

براي درك حساسيت‏ها، حاكم نمودن ارزش، طرد ضد ارزش‏ها، حركت‏هاي دانشجويي و دانشجويان بايد علم و تعهد را با هم داشته باشد و در معرفت‏آموزي، احساس مسئوليت نمايند و در احساس مسئوليت، از دانايي و آگاهي غفلت نورزند . به تعبير زيباي امام خميني (ره): «دانشگاه‏هاي سرتاسر جهان، اگر چنانچه موازين انساني را، اخلاق انساني را، آنچه كه در فطرت انسان است، [ارزش‏ها را] در كنار تعليم و تعلم قرار بدهند، يك عالم، عالم نور مي‏شود . و اگر چنانچه تخصص‏ها و علم‏ها منفصل باشد از اخلاق، منفصل باشد از تهذيب، منفصل باشد از انسان آگاه انسان متعهد، اين همه مصيبت‏هايي كه در دنيا پيدا شده است از همان متفكرين و متخصصين دانشگاه‏ها بوده، اين «مركز علم‏» هم مي‏تواند مركز تمام گرفتاري‏هاي بشر باشد و هم مي‏تواند مركز تمام ترقيات معنوي و مادي بشر باشد . علم و عمل، علم و تعهد به منزله دو بال هستند كه با هم مي‏توانند به مراتب ترقي و تعالي برسند ... اين فاجعه است كه ابزار علم در دست اشخاصي باشد كه متعهد نيستند و اخلاق اسلامي ندارند .»

آنچه مهم است و ذكر گرديد، اين است كه در كنار معرفت‏آموزي، احساس مسئوليت و در مقابل ارزش‏ها، حساسيت‏هاي معقول و منطقي همراه با دانايي و آگاهي نشان داده شود و با آگاهي، ضد ارزش‏ها را طرد نموده و به كنار زده شود .

لذا انتظاري كه از دانشجويان و جنبش دانشجويي مي‏رود اين است كه تلاش نمايند:

«ارزش‏هاي اسلامي در دانشگاه ... مورد مسابقه قرار بگيرد، اسلام در دانشگاه غريب نباشد، عمل و تعهد اسلامي يك چيز انگشت‏نما نباشد، نماز، امانت، صدق گفتار، صفا، برادري، عمل جهادي، درس خواندن از روي علاقه و صميميت، كمك به يكديگر در فراگيري، تلاش براي تعمق در معلومات و دانش‏هاي مختلف، [اقامه امر به معروف و نهي از منكر، نفرت از ظلم و ظلمت و خفقان، خروشيدن بر هر ظلم، تبعيض، بي‏عدالتي و نفاق، مبارزه با استبداد و استكبار و . . ]. رايج‏باشد .»

4 . حساسيت نسبت‏به جامعه
دانشگاه، مؤسسه‏اي علمي است، اما دانشجويان و دانشگاهيان، همانند ساير اقشار اجتماعي علاوه بر وظيفه تخصصي خود كه تحصيل و تحقيق [و توليد علم] مي‏باشد، به عنوان عضوي از جامعه انساني، در قبال سرنوشت جامعه و مناسبات اقتصادي، سياسي - اجتماعي و فرهنگي جامعه، حساسيت دارند و واكنش نشان مي‏دهند و به اين ترتيب وارد عرصه سياست مي‏شوند .

علاقه دانشجويان به سياست، متاثر از عواملي است كه برخي از آنها عنوان مي‏گردد:

- دانشگاه مظهر تحول‏خواهي، تحرك و پويايي يك جامعه است و ساختاري با تفكر انتقادي دارد .

- دانشجو طبقه پيشتاز، پيشرو، با انگيزه و با نشاط اجتماع است كه عمدتا معلول دوران جواني و روحيات خاص آن مي‏باشد .

- دانشجو خود را براي سازندگي آينده جامعه و ترسيم حركت‏هاي عمومي جامعه آماده مي‏كند .

- دانشجو عضوي از جامعه انساني است كه براي آينده خود و جامعه تلاش مي‏كند و نسبت‏به سرنوشت و آينده جامعه خويش حساس است .

- پويايي و تحول‏خواهي و نقد و تحليل مسائل جامعه دانشجويان را به حساسيت و آگاهي از مسائل جامعه و بين‏المللي مي‏كشاند .

لذا سخن ديگري نيز در اين باره مي‏توان گفت:

تفكر و تامل پيرامون وضعيت عمومي جامعه به لحاظ فرهنگي، سياسي و اقتصادي، يكي از خصوصيات عمومي دانشجويان است . تجمع بخشي از نيروهاي آگاه جامعه كه از سطح تحصيلي نسبتا بالا و روحيه كنكاش و بررسي علمي برخوردارند، وضعيت‏سياسي، اقتصادي، فرهنگي و روند مناسبات اجتماعي را در معرض نقادي دانشجو و دانشگاه قرار مي‏دهد . ذهن نقاد و حساس دانشجو، وي را به تفكر و تامل نسبت‏به مشكلات جامعه مي‏كشاند; به اين معني كه ميزان مشكلات موجود در جامعه بر ميزان شدت و يا كاهش انتقادها و اعتراض‏ها و فعاليت‏سياسي دانشجويان تاثير دارد . هر چه مشكلات اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي بيشتر باشد، ميزان اعتراض‏ها و انتقادهاي دانشجويان نيز بيشتر و راديكال‏تر خواهد بود و بر عكس، چنانچه ميزان مشكلات بزرگ در جامعه كمتر باشد، جنبش‏هاي دانشجويي نيز اصلاحات و انتقادهاي محدودتري را خواهند داشت .

امام خميني (ره) - معمار و بنيانگذار انقلاب كه ديوارها، جدايي‏ها و مرز بين گروه‏ها را از اجتماعات مردم برداشت - ديوارهايي كه فضاي عظيم و وسيع و باز را به حفره‏ها و خانه‏ها و كلبه‏هاي كوچك تبديل كرده بودند، از ميان برد و دل‏ها را با هم آشنا كرد و نيروي عظيم مردم انقلابي را به وجود آورد . وي از دانشجويان و دانشگاهيان انتظار داشت كه همچون ناظري بصير و آگاه، هوشمندانه و متعهدانه عملكردها و تصميم‏گيري‏ها را مد نظر گيرند و با نقادي دلسوزانه خطا و لغزش احتمالي را گوشزد نمايند و همچون مشاوران و كارشناساني امين، مساعدت خويش را از دست‏اندركاران و مجريان امور دريغ نكنند . همچنين در رخدادها و مراحل حساس و تعيين‏كننده‏اي همچون انتخابات، همراه با ديگر بازوان فكري جامعه، با ارائه ملاك‏ها و معيارها مردم را براي مشاركت و حضور مؤثر در سرنوشت‏خويش مدد رسانند و در جهت‏گيري‏ها و خلق بسترهاي اجتماعي - فرهنگي تسهيل‏كننده راه تحكيم مقاومت ملي و انقلابي در برابر جهان‏خواران، امت اسلام را حامي و هادي باشند و به مدد قدرت فني و دانش خويش در تشخيص و افشاي ترفندهاي دشمنان، لحظه‏اي درنگ به خود راه ندهند .

همان‏طوري كه ذكر گرديد، دانشجويان و حركت‏هاي دانشجويي بايد نقش نظارتي پويا و مسئولانه در مديريت اجرايي جامعه و رويدادهاي مسائل جامعه داشته باشند و نقص‏ها را بيان نمايند و در صورت امكان راه حل و راه‏كارهايي را در جهت رفع موانع، نقايص و كاستي‏ها ارائه نمايند و بايستي به مسائل جامعه و جهاني همراه با حضوري مسئولانه و نقادانه اهتمام نمايند و نسبت‏به مسائل پيرامون خود، بي‏اعتنا نمانند; از تحولات پيراموني خود و مشكلات مردم و مسائل فراروي جامعه فاصله نگيرند و ارتباط با مردم و حضور در مردم را حفظ نمايند و خود را جدا از جامعه ندانند; زيرا جدايي از مردم و جامعه و بي‏اعتنا به مسائل و مشكلات فرارو، منشا مشكلاتي مي‏شود كه هم مردم و هم دانشگاه از آن آسيب مي‏بيند . به سخني ديگر:

«دانشگاه‏ها - قلب تپنده جوامع - به عنوان محور كليه حركات و تحولات، هنگامي جامعه را در نيل به اهدافش ياري خواهند كرد كه به عنوان زيربنايي اساسي و مستحكم همچون ستون‏هايي باشند كه بدون اتكا به آنها، قوام جامعه ناممكن به نظر مي‏رسد . دانشگاه در هر جامعه‏اي در صورتي مفيد و مؤثر خواهد بود كه اهداف جامعه با آن كاملا هماهنگ بوده و ساختار آن با ساختارهاي مطلوب جامعه يك‏دست و هماهنگ باشد .»

مقام معظم رهبري نيز جنبش‏هاي دانشجويي و دانشجويان را بارها به حساسيت توام با آگاهي از مسائل جامعه و جهاني فرا خوانده و سياسي بودن دانشجويان را به طور اكيد خواهان و خواستار شده‏اند; چنانكه در گفتاري ارزشمند انتظارات خويش را بيان مي‏كنند:

بارها در مجامع دانشجويي گفته‏ام كه در اين نظام مردمي، دانشجويان كه طبقه پيشرو و پيشاهنگ و زبده و با نشاط پيكره اجتماع هستند، بايد در سازندگي آينده و ترسيم حركت عمومي جامعه، بيش از جاهاي ديگر نقش و اثر داشته باشند . اين تاثير، با دو عاملي كه بايد در كنار هم باشند، تحقق پيدا مي‏كند:

عامل اول، درس و علم و تحصيل است; تا نام دانشگاه و دانشجو و استاد و معلم معنا پيدا كند و اميدهايي كه براي آينده كشور ترسيم مي‏شود، پوچ و واهي و باطل نباشد .

عامل دوم، جهت فكري و سياسي و انقلابي دانشگاه است; آن چيزي كه به علم هم جان و روح و جهت‏خواهد داد . در بيانات حضرت امام (ره)، و وصيت‏نامه ايشان، به اين نكته اساسي بسيار توجه شده است . دانشگاه لاابالي و بيگانه از ارزش‏هاي ديني و بي‏تفاوتي و خونسرد نسبت‏به مفاهيم و جهت‏گيري‏هاي انقلابي، دانشگاهي كه در او نبض انقلاب نزند، دانشگاهي كه اعضايش - چه دانشجو و چه استاد - نسبت‏به حركت انقلابي ملت ايران و براي پيشاهنگي و پيشقراولي، احساس تكليف نكند و نقش درجه يك را در كار انقلاب نداشته باشد، دانشگاهي نيست كه اميدبخش و تضمين‏كننده آينده و مورد نظر امام (ره) باشد .

در گفتار ديگر مي‏فرمايند:

«در يك جامعه زنده، همه موظف به تلاش سياسي هستند . تلاش سياسي، غير از سياست‏زدگي و سياست‏بازي است . تلاش سياسي، يعني آگاه شدن از جريان كنوني جامعه و خطراتي كه آن را تهديد مي‏كند و مشخص كردن جبهه دوست و دشمن و گرفتن موضع مناسب در قبال آنها . اين فهم سياسي براي همه لازم است و به دنبالش هم هست . قدرت تحليل در يكايك دانشجويان بايد وجود داشته باشد .» (26)

«محيط سياسي يعني چه؟ يعني درس نخوانند و شعار سياسي بدهند؟! يعني زنده باد و مرده باد كنند؟! سياسي بودن يعني دانشجو از آنچه در جهان و در كشور خودش مي‏گذرد، آگاه باشد و بينش داشته باشد . اگر اين نشد، ممكن است فردي به حد اعلاي علم هم برسد، خيلي هم متدين باشد، اما دشمن او را به قيمت‏بسيار ارزاني بخرد! ...»

«[لذا] دانشجو بايستي آگاهي و فهم و درك سياسي داشته باشد; مباحث‏سياسي را بداند; آنچه در جهان مي‏گذرد، بداند . امروز جمهوري اسلامي از يك دولت مردمي - صددرصد وابسته به مردم خودش - برخوردار است . خوب; اين دولت چه كار مي‏كند؟ در مسائل سياسي دنيا، كجاي كار است؟ هدف‏هايش چيست؟ اقداماتش كدام است؟ چرا در فلان جهت‏حركت مي‏كند؟ چرا در فلان جهت ديگر حركت نمي‏كند؟ بايد اينها را بدانيد» .

اهتمام به ارتقاي فهم سياسي در نسل دانشجويي، به ويژه در جامعه انقلابي ما، ضرورتي مضاعف پيدا كرده است; زيرا در برخي از جوامع، به دليل شتاب محدود حوادث سياسي - اجتماعي، همگامي با رخدادهاي داخلي و يا خارجي، كار سخت و دشواري نيست; اما در جامعه انقلابي ايران، حوادث سياسي و اجتماعي داخلي و يا حوادث خارجي، اولا فراوان هستند و ثانيا سريع و پرشتاب رخ مي‏دهند و ثالثا پيامدها و دامنه‏اي وسيع را در برمي‏گيرند . اين ويژگي‏ها ايجاب مي‏كند كه تمامي شهروندان اين مرز و بوم و به ويژه قشر تحصيل‏كرده و مؤثر در بنيادسازي جامعه، در چند و چون حوادث قرار گيرد و از آبشخور و مصب وقايع اطلاع روشني بيابد و در ابهام و خلا زيست نكند .

«اين مهم ايجاب مي‏كند كه دانشجوي مسلمان، در جريان دقيق رخدادها و پشت صحنه‏هاي آن در داخل و خارج از كشور باشد و تا مرز مسائل امنيتي و منافع ملي، بدون سانسور و قبض حقايق، از چيستي و چرايي وقايع و تصميم‏گيري‏ها اطلاع پيدا كند تا به واسطه ابهام، دچار مسئله دروني و يا بي‏تفاوتي نشود» .

5 . صدق و صفا و خلوص

«در حركت دانشجويي، كلك، تقلب، حيله و شيوه‏هاي غيرانساني كه معمولا در محيطهاي رايج زندگي به كار مي‏رود، كمرنگ است و يا به طور طبيعي نيست . در محيط معمولي زندگي، در محيط سياست، در محيط تجارت، در محيط بده بستان‏هاي اجتماعي، هر كسي هر حرفي كه مي‏زند مواظب است‏ببيند از اين حرف، چه گيرش مي‏آيد و چه از دست مي‏دهد; ... اما در محيط حركت دانشجويي، نه; حرف را براي خوب بودنش، براي درست‏بودنش براي جاذبه داشتنش، براي خود و براي حقيقت‏بيان مي‏كنند و تعقيب مي‏كنند» . اين رنگ غالب در حركت‏هاي دانشجويي - نه همه حركت‏ها و محيطهاي دانشجويي - است .

نفاق و دورويي، تلون مزاج، خودخواهي و حسادت‏هاي سياسي و گروهي، سياه‏نمايي‏ها، لاابالي‏گري و اموري از اين قبيل، آفت احزاب و تشكلات و گروه‏هاي فعال سياسي - اجتماعي در جامعه ما بوده و هست كه متاسفانه هنوز گريبان تشكل‏هاي سياسي و برخي نخبگان سياسي - اجتماعي ما را گرفته است و مانع از ره پيدا كردن آنها به حقايق جامعه مي‏شود و گاهي آن حقايق متعالي و والا را كتمان مي‏نمايد .

«خوشبختانه عنصر صداقت، صراحت و شفافيت، در نسل دانشجو كمياب نيست . به واسطه اقتضاي سني و تكاپوي جواني، اين نسل از صداقت و خلوص مناسب برخوردار بوده و هست; هر چند اين خلوص و صداقت در اثر برخورد با سياست‏بازان بيرون دانشگاهي و يا گروه‏هاي سايه، در مواردي كم‏رنگ شده و يا به استخدام سياست‏بازان حرفه‏اي درآمده است‏» .

در نقطه مقابل، جنبش دانشجويي بايد با مدرك‏گرايي، تعلقات دنيوي، مصلحت پرستي، مال پرستي و شهرت‏طلبي، كسب عيش زودگذر زندگي، روحيه حق گريزي و حق ستيزي به شدت پرهيز و احساس خطر نمايد .

دو عامل مهم و سازنده‏اي كه به صدق، صفا و خلوص حركت‏هاي دانشجويي مي‏افزايد، كمي تعلقات دنيوي و روحيه حق‏پذيري و ترويج و توسعه و ترويج فرهنگ ايثار و شهادت است; فرهنگي كه توان مقابله با تهديدات زورگويان را دارد و مي‏تواند ريشه‏هاي وابستگي را بخشكاند; دنيازدگي را از جان و دل انسان بزدايد و ترس، مصلحت‏پرستي و ذلت را به كناري نهد . چه زيبا گفته جلال آل قلم، روشنفكر گرانقدر . جلال آل احمد:

دو دسته به قلمرو روشنفكري در نمي‏آيند:

1 . گرفتاران تن و شكم;

2 . گرفتاران تعصب و تعبد .

6 . آزادي از وابستگي‏هاي حزبي، سياسي و ...
«حسن محيط جوانانه دانشگاه، اين است كه اگر اطلاعات كافي و درست و تحليل‏هاي منطقي سياسي عرضه شود، چون در اين محيط، اغراض و اهواي سياسي ريشه ندوانده و راه ايمان سالم سياسي (و حق‏پذيري و عدالت‏خواهي) را مسدود نكرده است، لذا اطلاعات مناسب، به سرعت‏به عمل صحيح سياسي تبديل خواهد شد . اين نكته، دقيقا يكي از تفاوت‏هاي جدي محيطهاي سياسي محض، با محيط دانشجويي است . در نسل دانشجو، كمبود اطلاعات و منابع درست تحليل، سرچشمه اصلي خطاها و انحراف‏هاي سياسي است; اما در نسل سياستمدار كهنه‏كار، موانع عمده در قدرت‏طلبي‏ها، خودخواهي‏ها، حسادت‏هاي سياسي و . .. است . در نتيجه نسل نخست، به سرعت‏با تمهيدات درست در جهت اطلاع‏رساني صحيح به حقانيت‏حقيقت مؤمن خواهند شد و در برابر آن سرتسليم فرود خواهند آورد و نادرستي باطل را خواهند ديد و از پيروي آن سر خواهند پيچيد» .

دانشجوي تحول‏جو و پرسشگر - كه زهر چه رنگ تعلق پذيرد، آزاد است وبا معيارها و آرمان‏هاي متعالي آشنا شده - با تفكر و تامل روي پديده‏ها و مسائل گوناگون جامعه، ملاحظه شخص، گروه و حزب و ... را نمي‏كند و با توجه به روحيه حق‏پذيري و عدالت‏طلبي، حقيقت را فداي مصلحت نمي‏كند و قيود و بندهايي را كه وابستگي‏هاي حزبي، سياسي و قومي بر پاي انديشه و دست آرمان‏هاي والايش مي‏نهند، نمي‏پذيرد .

لذا در مجموعه حركت دانشجويي از مصلحت‏گرايي و مصلحت‏انديشي و تقيداتي كه معمولا مجموعه‏هاي گوناگون سياسي و غيرسياسي براي اعضايشان فراهم مي‏كنند، خبري نيست و نبايد هم باشد .

7 . مبتني نبودن بر اشخاص
حركت‏هاي دانشجويي، بيش از آنكه به شخص دانشجو تكيه نمايد، به قشر آگاه دانشجو و فرهنگ دانشگاهي تكيه مي‏كند . اين حركت‏ها متعلق به فضا و مجموعه دانشجويي است; يعني حركت دانشجويي يك دانشگاه، امروز هم هست، ده سال پيش هم بوده و ده سال بعد هم خواهد بود; اما نه ده سال پيش دانشجوي x بود و نه ده سال بعد دانشجوي X در آن دانشگاه حضور دارد . اما اين حركت همچنان وجود دارد .

اين مسئله از آنجا اهميت پيدا مي‏كند كه اگر جنبش دانشجويي، نقش ارتجاعي و منفي داشته باشد و در خلاف خواست مردم و جامعه حركت نمايد، عده‏اي ديگر از دانشجويان فعال در صحنه‏هاي اجتماع و سياست مسير آن را تغيير مي‏دهند و براي تحقق آرمان‏هاي متعالي و منافع ملي جامعه اهتمام مي‏ورزند; چرا كه جنبش دانشجويي متكي به افراد خاص و اشخاص نيست; همانند انقلاب اسلامي كه بايستي پيوسته مواظب زايش‏هاي طبيعي و غيرطبيتي آن باشيم و از ريزش‏هاي انقلابيون سابق هراسي به دل‏خويش راه ندهيم . اين نكته مهم و اساسي در گفتاري از مقام معظم رهبري چنين آمده است:

«به نظر من، يكي از مهم‏ترين حرف‏هاي امام بزرگوار اين بود كه مي‏فرمود: اين نظام، وابسته به من و زيد و عمرو نيست . او مي‏گفت كه اين نظام، متكي به من نيست; من هم كه نباشم، اين نظام و اين ملت هستند ... وقتي نسبت‏به امام، اين طور باشد، نسبت‏به همه اشخاص، اين طوري است .»

«اين نظام، متكي به اشخاص نيست; متكي به حقايق و متكي به آحاد ملت و متكي به آن معنويتي است كه در ميان اين ملت وجود دارد و لطف خدا را جلب كرده است . تا وقتي اين ملت، با همين ايمان و با همين اخلاص و با همين صفا پيش مي‏رود و حركت و مبارزه مي‏كند، هر كسي در اين دنيا و در اين نظام باشد يا نباشد، لطف خداي متعال شامل اين نظام است و اين نظام، همان قدرت و نشاط و حضور و توانايي فوق‏العاده را دارد و خواهد داشت .

8 . حاكميت تلفيق منطق و انديشه با احساسات و غيرت
خصوصيت ديگر حركت‏هاي دانشجويي و پديده ذاتي محيط دانشگاه، اين است كه فقط بر اين حركت و اين محيط احساسات تعلق نمي‏كند; بلكه منطق و تفكر و بينش و تحصيل و ميل به فهميدن و تدقيق هم در آن وجود دارد . ضمن اينكه غيرت و تعصب هست، آگاهي و ژرف انديشي و تحول‏جويي نيز وجود دارد; البته شدت و ضعيف دارد; گاهي كم و گاهي زياد . يا به سخني ديگر «دانشجويان به عنوان يك مجموعه روشنفكر و آگاه در كنار احساسات، بر اساس فكر، عقل و علم تصميم مي‏گيرند» .

مقام معظم رهبري در گفتاري ارزشمند، دانشجويان و حركت‏هاي دانشجويي را به اين نكته رهنمون مي‏سازند كه در كنار معرفت آموزي و انديشيدن، احساس مسئوليت نمايند و احساس بدون دانايي و منطق را مضر عنوان مي‏كنند و مي‏فرمايد:

«... در كنار معرفت آموزي، شور و عشق ناشي از احساس مسئوليت هم لازم است; شور و عشقي كه يك انسان آگاه و با معرفت را بي‏تاب مي‏كند و به سمت ماموريت صحيح خود و پيمودن صراط مستقيم به حركت در مي‏آورد . از اين شور و توجه و عشق به ماموريت و مسئوليت غافل نشويم . در كنار دانايي، اين احساس بايد وجود داشته باشد .»

«البته احساس بدون دانايي مضر است و به افراط و تفريط و كارهاي بي‏قاعده و بي‏رويه كشيده خواهد شد . دانايي بدون شور و احساس و نشاط هم هيچ كارايي ندارد; مثل سرمايه راكدي است كه از آن هيچ استفاده‏اي نمي‏شود . اگر بخواهيم سرمايه دانايي معرفت و آگاهي و شناخت‏به كار بيفتد، و در خدمت هدف‏هاي والا قرار بگيرد، بايد با همان شور و احساس مسئوليت همراه شود . اين دو بال مي‏توانند انسان را پرواز دهند و به اوج برسانند» .

رفتار جوانان و جنبش دانشجويي با غيرت و تعصب، تلاش و مجاهده، احساس مسئوليت و آگاهي و ... است كه مي‏تواند مملكت را در جهت‏شكوفايي و پيشرفت‏سوق دهد . رهبر معظم انقلاب در زمينه شكوفايي تمدن اسلام و پيشرفت جامعه اسلامي معتقدند كه تعصب ملي را بايد در ميان دانشجويان برانگيخت و در گفتاري مي‏فرمايد:

«بايد تعصب ملي را در دانشجو برانگيزانيد . بر خلاف آنچه در ذهن‏ها مي‏افتد، تعصب يك معناي هميشه منفي و بد نيست . برخي تعصب‏ها لازم است; يعني بدون آن تعصب‏ها انسان ول است و مثل غبارهاي سبك و بي‏وزن در هوا حركت مي‏كند . پايبندي‏هايي براي شخصيت و هويت انسان لازم است; حال اين انسان هر كه مي‏خواهد باشد - عالم باشد، صنعتگر باشد، هر فعاليتي داشته باشد - بالاخره پايبندي‏اي لازم دارد» .

پايان سخن اينكه:
«وقتي جوان مملكت هوشيارانه، با تدبير، با حلم، با توجه به موقعيت‏ها حرف بزند و تصميم بگيرد و عمل بكند، كشور گلستان خواهد شد ...»
.....................................................................................
 جمعه 15 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن