فاطمه رجبي، همسر سخنگوي دولت: مشايي نقطه ضعف بزرگ دولت است

واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: فاطمه رجبي، همسر سخنگوي دولت: مشايي نقطه ضعف بزرگ دولت است
جام جم آنلاين: "فاطمه رجبي" همسر "غلامحسين الهام" سخنگوي دولت و وزير دادگستري در تازه ترين اظهارات خود، از اظهارات و عملكرد "اسفنديار رحيم مشايي" معاون رييس جمهوري و رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري به شدت انتقاد كرد و او را "نقطه ضعف بزرگي" براي دولت نهم به رياست محمود احمدي نژاد خواند.

رجبي در گفت وگويي با "تقي دژاكام" خبرنگار روزنامه كيهان و مدير نظارت و ارزشيابي اخبار ايرنا كه به تازگي در وبلاگ دژاكام با عنوان "آب و آتش" انتشار يافته است، گفت:" من هم راجع به اظهارات آقاي مشايي درباره "مردم اسرائيل" و هم درخصوص آنچه به عنوان اسلام شناسي مطرح مي كند، مطلب نوشته ام چون معتقدم ايشان نقطه ضعف بزرگي براي دولت نهم است."

همسر الهام، سخنگوي دولت افزود: نبايد رحيم مشايي عملا به سخنگوي دولت تبديل شود.

وي همچنين با انتقاد از كردان، وزير كشور استيضاح شده دولت نهم گفت كه آقاي كردان علي رغم همه تكذيبها گزينه لاريجاني بود و پيش از آنكه موضوع مدركش مطرح باشد، اصل پيشنهاد كردنش به وزارت كشور اشكال داشت .

رجبي همچنين از تغيير و تحولات وزيران به عنوان "برگ برنده" اي براي دولت ياد كرد و از اينكه به دليل رسيدن كابينه به مرز تغييرات، اين برگ برنده از آن گرفته شده است، تاسف خويش را ابراز داشت.

وي گفت:" مشكل اينجاست كه در حال حاضر كه كابينه به مرز رسيده ، اين برگ برنده از دولت گرفته شده است در حالي كه شايد مي شد به گونه اي بهتر هم با اين موضوع برخورد داشت تا از حالا به بعد وزرا با خيال راحت هر كاري مي خواهند نكنند و ترس از عزل و بركناري هم نداشته باشند ."

همسر سخنگوي دولت همچنين گفت كه حمايت او از شخص احمدي نژاد نيست بلكه از "گفتمان احمدي نژادي" است و هر جا لازم باشد از او انتقاد نيز خواهد كرد.

فاطمه رجبي در بخش ديگري از سخنانش، از رفتار منتقدان خود شكوه و گلايه بسيار كرد و گفت: بخاطر رفتارهاي آنان، دو سال پيش سكته كردم و كارم به بيمارستان و سي سي يو كشيد.

متن كامل مصاحبه خانم رجبي را كه با عنوان "وقتي فاطمه رجبي سكوت مي كند ..." در وبلاگ دژاكام انتشار يافته است، پيش رو داريد:

وقتي فاطمه رجبي سكوت مي كند

بسياري از مصاحبه هايي كه در نمايشگاه مطبوعات امسال گرفتم ، به دلايلي از جمله تعداد زياد آنها و گذشتن زمان و ... امكان چاپ در روزنامه را پيدا نكرد ، از جمله گفت و گوهاي خوب و مفصلي كه با خانم "فاطمه رجبي" نويسنده و فعال سياسي ، دكتر "قدرت الله رحماني" استاد دانشگاه و عضو هيئت منصفه مطبوعات ( كه بحثي كارشناسي در باره اظهارات اخير آقا پيرامون بي بند و باري برخي نخبگان سياسي و مطبوعاتي در سخن گفتن عليه دولت مطرح كرد ) و خانم "فرح استوكمن " خبرنگار روزنامه آمريكايي بوستون گلاپ گرفتم .

مصاحبه با خانم رجبي ، از مواردي بود كه سالها انتظارش را مي كشيدم و براي خودم جذابيت زيادي داشت و حرفهايي هم داشتم كه بايد مي پرسيدم و پرسيدم و فكر مي كنم براي ديگران هم جذابيت داشته باشد .

يادم بود كه همه فمينيستها بر خلاف آنچه كه ادعا مي كنند براي زن ، يك وجود كاملا مستقل از مرد قائلند ، خانم رجبي را هميشه و هميشه - تعمدا - "همسر سخنگوي دولت" مي نامند ! اين از فمينيستها و اما مخالفان دولت هم ، رفتاري همسان با آنان دارند تا چنين قلمداد كنند صراحت لهجه رجبي به خاطر انتساب او به يك مسئول عالي دولتي است و به روي خودشان هم نمي آورند كه خانم رجبي ، از سالها پيش از آنكه دكتر الهام در دولت نهم مسئوليتي داشته باشد ، نويسنده اي شناخته شده بوده كه اتفاقا به همين شيوه مي نوشته است ؛ درست مثل خانم "زهرا رهنورد" كه كسي او را "همسر مهندس موسوي" نمي خواند !

اين را براي اين گفتم تا معلوم شود كه اگر در اين مصاحبه ، از خانم رجبي به عنوان همسر سخنگوي دولت نام نبرده ام ، منظورم شخص ديگري نبوده است ! هر چند سوالاتي درباره دكتر الهام هم از او پرسيده ام :

من يك زن سنتي سنتي ام

خانم رجبي يك ساعتي از ظهر گذشته بود كه به نمايشگاه آمد . اول به غرفه "ايرنا" رفت و فكر مي كنم سري هم به "وطن امروز" زد و بعد دعوت كيهان را پذيرفت و در غرفه ما نشست و به طور مفصل به پرسشهاي من پاسخ گفت؛ مثل هميشه صريح .

وقتي از او پرسيدم چرا اين قدر دير به نمايشگاه آمديد جوابي داد كه براي من خيلي جالب بود : هر كس مي خواهد از اين حرف من ناراحت شود ؛ بشود ، من در درجه اول يك "همسر" هستم و يك "مادر" و بايد به اين شان و وظايف مربوط به آنان عمل كنم ؛ امروز هم تا مايحتاج خانه را نخريدم و ناهار بچه ها را ندادم از خانه بيرون نيامدم به همين دليل الان رسيدم.

مي پرسم : مگر خريدهاي خانه را هم شما انجام مي دهيد ؟مي گويد : پس كي انجام مي دهد ؟ آقاي دكتر كه الان به اين چيزها نمي رسند .

رجبي درباره ميزان وقتي هم كه براي مطالعه و نوشتن وبلاگ و مسائل سياسي مي گذارد نيز همين جواب را داد و گفت : براي اين كارها وقت مشخصي ندارم ؛ هر گاه امور مربوط به منزل و همسر داري و فرزند داري را تمام كنم به اين امور مي پردازم . راحت بگويم من يك زن سنتي ِ سنتي هستم و تا وظايف اصلي خودم را انجام ندهم دست به هيچ كار ديگري نمي زنم .

از خانم رجبي درباره چگونگي آشنا شدنش با "غلامحسين الهام" مي پرسم و او مي گويد: سال 1361 بود و هر دو در ترم يك بوديم و در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران دانشجو بوديم كه از همديگر خوشمان آمد و با هم ازدواج كرديم .

درباره آمار بازديد كنندگان وبلاگش هم مي گويد : من اين چيزها را دنبال نمي كنم ، اما كساني كه نوشته هاي مرا در سايت مي گذارند مي گويند آمار بازديد كننده ها خيلي زياد است . بعد اضافه مي كند : آنقدر زياد كه وقتي براي سخنراني به برخي شهرهاي دوردست هم مي روم - مثل همين اخيرا كه به بهبهان و گچساران رفته بودم - مي بينم كه در آنجاها هم وبلاگ مرا مي خوانند و درباره اش با من گفت و گو مي كنند.

وقتي از خانم رجبي درباره تعداد هك شدنهاي وبلاگش سوال مي كنم ، در ابتدا به اشتباه درباره فيلتر شدنهاي مكرر سايتش پاسخ مي دهد و مي گويد : تا آخرين لحظه اي كه از خانه بيرون آمدم سايتم برقرار بود ! اما دو بار و هر بار به فاصله 20 روز سايت مرا فيلتر كردند در حالي كه آقايان مسئول در مخابرات يا كميته غير رسمي متولي اين كار ، اين برخورد را بايد با سايتهايي بكنند كه مطالب مستهجن دارند . الان سايتها و رسانه هاي پر تيراژي منتشر مي شوند كه كارشان ايجاد فساد در جوانان و اشاعه فرقه هاي انحرافي و ضاله است اما من به خاطر دفاع از اصولگرايي بايد فيلتر شوم !

رجبي درباره هك شدن سايتش هم گفت : تا آنجا كه به خاطر دارم ، يك بار تمام محتويات سايت به طور كامل هك شد و از بين رفت .

فقط به كيهان اعتماد دارم

*خانم رجبي ! روزنامه كيهان را مي خوانيد؟

- با اينكه به برخي موارد در كيهان انتقاد دارم و كيهان هم با من سر سازگاري ندارد ، اما اين روزنامه همچنان تنها روزنامه اي است كه به آن اطمينان و اعتماد دارم و سالهاست همه مطالب سياسي اش را مي خوانم .

* نظرتان درباره مقاله اي كه آقاي شريعتمداري عليه شما نوشتند چيست ؟

- احساس مي كنم مطلبي كه آقاي شريعتمداري درباره من نوشتند ، بر اساس اطلاعات دقيق و منابع موثق نبود كه توضيح آن بماند براي وقتي ديگر .

* يك سوال چند ماهي است ذهنم را به خود مشغول كرده و دوست داشتم از خودتان بپرسم و آن اينكه شنيديم آقا در يكي از ديدارهاي دكتر الهام با ايشان از نوشته هاي شما و بخصوص صراحت شما تمجيد كرده اند و آن را ناشي از روح جوانانه شما دانسته اند و به نوشته هاي مشابه خودشان در جواني و در مشهد مثال زده اند . آيا اين خبر درست است ؟

- من بارها گفته ام كه هيچ كس حق ندارد به هيچ وجه از امام خميني و آقا براي خودش و تاييد خودش هزينه كند و اين كار خلاف است و ديده ايد هم كه هر كس خواسته امام يا آقا را سپر بلاي خود كند ، من به سهم خودم در نوشته هايم به او اعتراض كرده ام . در حقيقت ما بايد سپر بلاي رهبر عزيزمان باشيم نه اينكه از ايشان براي خودمان هزينه كنيم . به همين دليل من به اين سوال شما پاسخي نمي دهم .

* پس درباره مطالبي كه به نقل از مرحوم پدرتان حضرت آيت الله دواني مطرح است كه ايشان از نوشته هاي شما راضي نبودند توضيح بدهيد .

- يك نكته درباره مرحوم پدرم بگويم و آن اينكه ايشان با اينكه اصرار داشتند بگويند سياسي نيستند ، اما بسيار سياسي بودند و همه آدمهاي سياسي را هم خيلي خوب مي شناختند، مشخصا درباره آقاي رفسنجاني و يكي دو نفر با ذكر صفاتي خاص از آنان ياد مي كردند. ايشان دو بار عليه من نامه دادند ؛ بار اول زماني كه آقاي خاتمي "نامه اي براي فردا" را منتشر كرد و من "نامه اي براي تاريخ" را در 30 صفحه در جواب او نوشتم كه پدر ، در نامه اي با اعتراض به اين كار من ، از اين بابت از آقاي خاتمي عذرخواهي كردند.

اين را بگويم كه در ميان 9 فرزند پدرم ، من تنها كسي هستم كه بيشترين اُنس را با ايشان در روحيات و سلايق داشتم و رفتارهاي ايشان را بويژه در مواردي چون ساده زيستي ، سرمشق خودم كرده ام . اما ايشان زياد اخبار گوش نمي كردند و به همين دليل ، برخي كسان - از جمله "سيد هادي خسرو شاهي"- كه پيش ايشان مي آمدند ، توي دل ايشان را خالي مي كردند . اين شخص به دليل اينكه پدرم در زمانهاي خيلي دور در "دارالتبليغ كاظم شريعتمداري" كار فرهنگي مي كرد ، مي آمد و به پدرم مي گفت : مي آيند تو را مي گيرند اعدام مي كنند ! ايشان هم به دليل همين ترسي كه در دلش مي ريختند ، از بابت دو چيز در نوشته هاي من مي ترسيد و آن را بارها به صراحت به من مي فرمودند: اول اينكه مي گفت : اينها [مخالفان نوشته هاي من و كساني كه آنها را افشا مي كردم ] آبرو ريزي مي كنند و از بابت ريختن آبروي من ناراحت بود . و دوم براي جان من نگران بود و مي گفت : من اينها را مي شناسم ؛ اينها پايش بيفتد به جان طرف مقابل خود هم رحم نمي كنند . ايشان بارها به من گفت كه منظورم از رضايت در آن نامه ، نا رضايتي از تو نبود و مي افزود : تعبير "مافيا" را در نوشته ات كاملا بحق گفته اي و من از اقدامات و بي شرميهاي همين "مافيا" عليه تو بيم دارم .و حتي ايشان يك بار به من گفتند برخي از نوشته هاي تو آنقدر مردانه است كه باور نمي كنم آنها را يك زن نوشته باشد .

در حقيقت هر دو موردي كه پدرم از آن براي من مي ترسيد ، اتفاق افتاد ؛ آنها ، هم در سايتها و روزنامه هايشان آبروي مرا و خانواده مرا ريختند و هم باعث شدند من در روز اول ماه مبارك رمضان سال 85 سكته قلبي كنم و كارم به بيمارستان و سي سي يو بكشد .

خانم رجبي مي افزايد : نسل جديد بداند كاري كه اينها با من كردند ، زمان شاه هم نكردند . تنها در برنامه 30/20 سه بار مرا تخريب كردند و اين غير از مطالب سايتها و روزنامه هاي آنهاست

وي خاطر نشان كرد اگر نظر واقعي پدرم رادرباره من و نوشته هاي من مي خواهيد ، همان نظري است كه ايشان در آخرين نوشته خود با عنوان " چرا بايد آقاي دكتر احمدي نژاد خود را تنها ببيند ؟" آورده اند و در آن "خانم فاطمه رجبي همسر آقاي دكتر الهام " را كه دكتر احمدي نژاد " تنها حامي و مدافع خود دانسته اند " ، " دختر انديشمند من " و كسي كه "بيش از افراد خانواده ، عاطفي است و نمي تواند آنچه را مي انديشد كه بر خلاف انتظار است ، از بيان آن خودداري كند " توصيف كرده اند و در پايان نامه خطاب به دكتر احمدي نژاد آورده اند كه :" شما ناراحت نباشيد ؛ غير از دخترم ، بسياري ديگر هستند كه از انتقادهاي مغرضانه عليه شما و عملكرد شما در تب و تاب هستند كه از همه مهمتر ،توجه خاص مقام معظم رهبري است كه در شهر گرمسار ، آنگونه از انديشه ناب و عملكرد شما تمجيد كردند و به نحو دلسوزانه اي ، مخالفان را نصيحت كردند كه دست از سمپاشي و بي انصافي بردارند ."

اصولگرايان مدعي دارند نه اصلاح طلبان

*خانم رجبي ! آقا همين چند روز پيش هم براي چندمين بار با لحن تندي به كساني كه در انتقاد عليه دولت نهم ، بي بند و باري و بي انصافي مي كنند اعتراض كردند . طرف خطاب آقا چه كساني بودند؟

- ببينيد ! انتقاد با تخريب مرزبندي مشخصي دارد . همين آقاي شريعتمداري كيهان ، آن موقع هم انتقاد مي كردند ، الان هم انتقاد مي كنند ، اما تخريب نمي كردند و نمي كنند .

وي با به كار بردن تعبير "مدعيان اصولگرايي " و پرهيز از تعبير "مدعيان اصلاح طلبي" ( چرا كه اصلاح طلبي همين است كه هست !) و با نام بردن از برخي شخصيتهاي سياسي مثل هاشمي رفسنجاني ، حسن روحاني ، محسن رضايي ، سيد محمد خاتمي و برخي مطبوعات و تعابيري كه عليه دولت نهم به كار مي گيرند از جمله "گدا پروري" و ... پرسيد : آيا اين همه پيشرفت بي نظير در مسئله فناوري هسته اي و سياست هسته اي ، سفرهاي استاني و سازندگي گسترده اي كه در كل كشور ايجاد شده است ، خدمات رساني فراوان دولت به اقصا نقاط كشور بايد با سكوت مرگبار اين خواص مواجه شود و حتي يك بار هم به طور آهسته به اين همه تلاش اشاره نشود و بر عكس برخي مسائل اقتصادي را كه كشورهاي همسايه ما با چندين برابرش مواجهند بزرگنمايي كنند؟

فاطمه رجبي افزود : در اين سفر اخيرم ، مي ديدم هواداران گروهكهاي تجزيه طلب و ضد انقلاب و ... از آقاي رفسنجاني با لفظ "آيت الله هاشمي رفسنجاني" و از آقاي خاتمي با تجليل ياد مي كردند . آيا رواست كه اين گونه افراد در لباس دين ، اين گونه دولت مظلوم و خدمتگزار حكومت ديني را اين چنين مورد هجمه قرار دهند و اينچنين مورد حمايت بدترين گروهها قرار بگيرند؟

اين وبلاگ نويس فعال ، در باره نقاط قوت و ضعف دولت احمدي نژاد اظهار داشت : اين بايد معلوم باشد كه ما از "گفتمان احمدي نژادي" دفاع مي كنيم و نه الزاما از "شخص احمدي نژاد" و هر جا لازم باشد و لازم بوده است از او ، انتقاد هم مي كنيم همان طور كه خود رهبر انقلاب هم ، به نقاط ضعف و قوت دولت توجه دارند ، اما از بس در تخريب اين دولت و شخص رئيس جمهور ، بي انصافي مي شود ، ايشان بيشتر به نقاط قوت دكتر احمدي نژاد اشاره مي كنند و از بيان صريح نقاط ضعف پرهيز مي كنند يا به گونه اي ديگر تذكر مي دهند .

براي من، مشايي مثل رفسنجاني است

رجبي توضيح داد : من با همان لحني كه عليه هاشمي مقاله نوشتم ، سه مقاله راجع به آقاي مشايي نوشتم ؛ هم راجع به اظهاراتش درباره "مردم اسرائيل" و هم درخصوص آنچه به عنوان اسلام شناسي مطرح مي كند و من معتقدم ايشان نقطه ضعف بزرگي براي دولت نهم است و نبايد او عملا به سخنگوي دولت تبديل شود يا درباره آقاي كردان كه علي رغم همه تكذيبها گزينه لاريجاني بود و اصل پيشنهاد كردنش به وزارت كشور اشكال داشت قبل از آنكه موضوع مدركش مطرح باشد .

وي درباره تغيير و تحولات وزيران ، آن را "برگ برنده" اي براي دولت ارزيابي كرد ، اما گفت : مشكل اينجاست كه در حال حاضر كه كابينه به مرز رسيده است ، اين برگ برنده از دولت گرفته شده است در حالي كه شايد مي شد به گونه اي بهتر هم با اين موضوع برخورد داشت تا از حالا به بعد وزرا با خيال راحت هر كاري مي خواهند نكنند و ترس از عزل و بركناري هم نداشته باشند.
چهارشنبه 13 آذر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]

[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]