واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نگاهی به رخدادهای موسیقی در سال 1385(2)علی شیرازیسال 1385 از نظر ارائه آلبومهای موسیقی، چندان پر بار نبود. در روزگار سلطهی بی چون و چرای کانالهای ماهوارهای و رواج بی حد و حصر انواع سی دی و دی وی دی، که به ارزانترین و سهل الوصولترین راهها در اختیار جوانان قرار میگیرند و ...، بازار نیم نبد موسیقی در کشور گاه با جرقههایی موقتی روشن میشود و بعد تا مدتها به خواب فرو میرود. در این میان جوانانی که در موسیقی زیرزمینی پاپ مشغول کارند و به هر دلیل با بن بست مجوز ارائه آلبوم روبه رو میشوند نیز هر از گاه عرض اندامی میکنند. آنها به جز ارائه سی دیهای بدون مجوز، از طریق حضور در ویدئو کلیپهایی که در شبکههای ماهوارهای فارسی زبان- که با رعایت برخی ضوابط نیمه مجاز خوانده میشوند- تا حدودی توانستهاند برای خود بازاری دست و پا کنند. هنرمندان شناخته شده موسیقی سنتی نیز به هر حال مخاطبان خاص خود را دارند و برخی از آنان مانند علیرضا افتخاری همچنان به ارائه مداوم آلبوم مشغولند. اما خیلی خوانندگان و نوازندگان جوان و مستعد موسیقی اصیل ایران، همچنان به دنبال راهی برای تولید و عرضه آثارشان لحظه شماری میکنند. در حالی که افق چندان روشن در مقابل خود نمیبینند.***جشنواره موسیقی فجربه رسم سالهای گذشته در سال 1385 نیز برگزار شد. این جشنواره که به دلیل تقارن با ماه محرم اندکی زودتر از موعد شروع و تمام شد؛ در برگیرنده تعدادی کنسرت از گروههای داخلی و خارجی بود. امسال البته تغییراتی در بهای بلیت و تعدیل آن مشاهده شد؛ اما این جشنواره در نظر مسئولان همچنان به یکی از برنامههایی است که در تقویم سالیانه مدیریتی آنها قرار دارد و به هر صورت، باید برگزار شود. مقایسه جشنواره موسیقی با جشنوارههای مشابه فیلم و حتی تئاتر فجر، نشان میدهد که هر قدر آن دو جشنواره- و به ویژه جشنواره سینمایی- در اعتلای داخلی و بینالمللی سینمای ایران موثر بودهاند و هر اندازه جشنواره تئاتر نقش تقریباً محوری در برنامه اجراهای سالیانه نمایش در کشور پیدا کرده است؛ جشنواره موسیقی فجر نتوانسته است حتی به اندازه نیمی از این دو- و شاید هم کمتر از آن- در بهبود و اداره وضعیت موسیقی کشور موثر واقع شود.این که هر ساله تعداد زیادی گروه معتبرو غیرمعتبر کنسرتهایی را به صورت سریالی- آن هم روزانه چند کنسرت- اجرا کنند و ببینندگان و مشتاقان، شتاب زده از این سالن به آن سالن در طی ده روز در رفت و آمد باشند و سپس در باقی روزها و هفتههای باقی مانده از سال، مجموعهاین هنر دچار رکود شود ، این که در پایان این جشن ده روزه جوایز ریز و درشتی به صورت اتفاقی و انتخابی به هنرمندانی داده شود و در بقیه سال از آنها سراغی نگیریم؛ درشان تنها جشنواره پرطرفدارترین هنرها در ایران نیست. آن هم کشوری که با حدود هفت هزار سال قدمت، یکی از مهدها و مکانهای پیدایش و تکوین این هنر والا شمرده میشود.مسئولان موسیقی وزارت ارشاد، خوب است به کارنامه همتایان خود در معاونت سینمای در اوایل دهه شصت نگاهی بیفکنند و در نظر بگیرند که آنان در اوج تردیدها و بنبستهایی که در آن زمان بر سر تداوم کار سینما وجود داشت چگونه توانستند با در هم آمیختن ضوابط و شرایط جدید سینمای ایران را چند درجه ارتقاء بخشند.***
![](http://img.tebyan.net/big/1385/12/17419894417881931564080245113996158154.jpg)
همچون سالهای گذشته، استاد محمدرضا شجریان، آوازخوان بی بدیل ، یکی از خبرسازترین چهرههای موسیقی و هنر ایران بود. از اجرای ویژه و به صورت افتخاری او و گروهش در تالار یونسکو پاریس و استقبال از آن گرفته تا تداوم پروژه باغ هنر بم، همکاری شجریان با گروه تازهاش پس از چند سال که در کنار علیزاده و کیهان کلهر قرار گرفته بود و همچنین گنجانده شده و انتخاب 22 تصنیف از این خواننده در میان یکصد اثر موسیقی ایرانی که قرار است توسط انتشارات سروش در قالب چند سی دی منتشر شود. این 22 اثر در طی نظرسنجیای که در تابستان از سوی مرکز موسیقی صدا و سیما انجام شد برگزیده شدند. گفته میشد که بیش از هزار موسیقیدان و خواننده در این نظرسنجی حضور داشتند.برخی قطعات انتخاب شده عبارتاند از: ای ایران (بنان). سپیده- ایران ای سرای امید (شجریان)، نیلوفرانه (افتخاری)، آتش در نیستان (ناظری)، ولایت عشق (محمداصفهانی)، گلپونهها (بسطامی)، بیداد- همایون (شجریان)، نینوا (علیزاده)، مرغ سحر (شجریان)، کاروان (بنان)، هوای گریه (همایون شجریان)، دلآرا و تمنای وصال (مختاباد)، عشق الهی (علیرضا عصار). ایران، کیش مهر (ناظری)، آتش کاروان (ناظری) این پیروزی خجسته باد (محمد گلریز) و موسیقی متن سریال امام علی(ع) ساخته فرهاد فخرالدین.اما موضوعی که در مورد شجریان با جنجالها و تب و تاب زیادی همراه بود برگزاری نخستین کارگاه تخصصی آموزش آواز در فرهنگستان هنر بود. این فرهنگستان با همکاری بنیاد رودکی طی فراخوانی از هنرجویانی که دورههای اولیه آواز را در نزد آموزشگاهها یا اساتید معتبر گذرانده بودند به شرط قبولی در آزمون عملی دعوت به حضور کرد. در نهایت اعلام شد بین 1200 تا 1300 نفر هنرجوی با سابقه و کم سابقه از نقاط مختلف کشور در این کارگاه ثبتنام کردند، سپس با داوری چهار شاگرد برجسته و تایید شده استاد یعنی محسن کرامتی، مظفر شفیعی، محمدعلی جهاندار و حمیدرضا نوربخش تعداد سیصد نفر از این افراد برگزیده شدند و کلاسها در چهار جلسه پی در پی در چهارشنبههای اسفند ماه برگزار شد. پیشتر شجریان دوبار و در طی دو جلسه در سالهای 1377 و 1378 نظیر این کارگاه را در سالن رودکی و خانه هنرمندان برگزار و به دلیل مشغلههایش نیمه کاره آنها را رها کرده بود. این بار پس از اعلام برگزاری سیل نظرهای موافق و مخالف در رسانهها جاری شد. عدهای از خوانندگان جوان و میانسال حرفهای و نیمهحرفهای با اعتراض به استاد، تلویحاً حق خود میدانستند تا به عنوان داور در کنار چهار شاگرد برگزیده و «پیه چراغ خورده» ایشان به کار انتخاب هنرجویان مشغول شوند. عده دیگری نیز برگزاری چنین کلاسها و کارگاههایی را در حیطه وظایف فرهنگستان نمیدانستند. در حالی که دقیقاً معلوم نبود شجریان خود چه هوایی در سر دارد و اصلاً او برنامههایش را اعلام نکرده بود تا این چنین آماج حملات موافق و مخالف قرار گیرد. از طرف دیگر هنرجویان و علاقهمندان آوازبه این در و آن در میزدند تا به نوعی تاییدیه حضور در این دورهها را دریافت کنند و به نوعی بر سالهایی که در وادی آواز به تلمذ گذارنده بودند مهر تایید بزنند. اما و به هر حال ظرفیت این کارگاه محدود بود و در نهایت حدود هزار نفر پشت خط ماندند.با شروع کلاسها در جلسه نخست استاد به سخنرانی و بیان مطالبی پرداخت و در جلسات بعدی، هنرجویان ضمن این کار یاد داشتهایی از کار هر هنرجو برمیداشت تا احتمالاً در آینده در تربیت او آنها را مورد نظر قرار دهد.فارغ از هر پیشبینی و هر گونه داوری، شجریان دارای چنان جایگاهی است که نه در موسیقی آوازی که در تمامیت موسیقی ایرانی، نمیتوان حضور او را در هر مقطع و عرصهای نادیده گرفت. به همین دلیل نقش برگزاری این کارگاه نیز اتفاقی فرخنده است که امیدواریم از دل آن چند خواننده خوب بیرون بیاید.***
![](http://img.tebyan.net/big/1385/12/15316330247312224756129652299912312812567.jpg)
نمیتوان این مطلب را به پایان برد و یادی از رفتگان و در گذشتگان هنر موسیقی نکرد. مرگ، اگر چه تقدیری است ناگزیر، اما فقدان هنرمند همواره اثری عمیق و غمی اندوه بر دلهای افراد جامعه بر جای میگذارد. آن هم هنرمندان موسیقی که در طول عمر خود خاطرههایی زیبا و جدا نشدنی را به مردم هدیه میکنند.سال 1385 از همان نخستین روزها و در واقع ایام نوروز با غم فراق دو موسیقیدان همراه بود. ابتدا منوچهر همایونپور خواننده صاحب سبک و قدیمی و سپس بهزاد رضوی نیا نوازنده خوب تنبک در گذشتند و در روزهای پایانی سال نیز شاهد از دست رفتن محمد بهارلو- نوازنده قدیمی ویولون- منصور سینکی تارنوازی که تازه میانسالی را میگذراند ، بودیم . همچنین عبدالعلی همایون از معدود خوانندگان سبک قدیمی بیات تهران (کوچه باغی) که در پاییز درگذشت بقایای این سبک در حال افول را با حنجره خود به زیر خاک برد.اما اتفاق مهمی که در سال گذشته رخ داد رخت بر بستن دو موسیقیدان شاخص بود که هر یک در رشته خود وزانهای به شمار میرفتند. پرویز یاحقی نوازنده صاحب سبک ویولون در برنامه گلهای رادیو بود که سالهای بعد از انقلاب را در انزوا و عزلت گذراند . بیتردید بسیاری از ایرانیان ویولون و یاحقی را به صورت توأمان شناختهاند و به یاد میآورند و همین تا ابد برای این هنرمند مایه عزت و افتخار خواهد بود.هنرمند از دسترفته دیگر بابک بیات آهنگساز شاخص موسیقی پاپ در دهه پنجاه و سازنده موسیقی متن چندین فیلم و سریال تلویزیون بود. به کارهای سینمایی و تلویزیونی بیات بسیار پرداخته شده است؛ اما در بیان جایگاه او در موسیقی پاپ، همین بس که او آهنگسازی بود که هنوز و با گذشت سه چهار دهه از دوران طلایی موسیقی پاپ ایرانی، دهها ترانه ساخته او همچنان بر ذهن و زبان پیر و جوان جاری است. جالب این که امروز این ترانهها را نوجوانان 16- 15 سالهای زمزمه میکنند که پدر یا مادرشان نیز زمان خلق آن آثار را به زحمت به یاد میآورند. اما اثر هنری ماندگار هیچگاه کهنه نمیشود و همواره در قلب مردم جاری خواهد بود.علی شیرازی - سایت تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 584]