واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: ابو امامه از رسول خدا (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) نقل میکند که آ« حضرت فرمود :
بعد از آنکه شیطان رانده شد و او را به روی زمین فرستادند عرض کرد : پروردگارا ! مرا به سوی زمین فرستادی ، از درگاه خود راندی و از نعمت های بهشت محروم نمودی. من در دنیا احتیاجاتی دارم که بتوانم زندگی کنم . آنها را برای ادامه زندگی ام برایم آماده و مهیا نما که در مضیقه نباشم . خطاب شد : حاجات تو چیست ؟
عرض کرد : خدایا ! من محتاج خانه و منزلم ، به من خانه ای عنایت فرما .
خطاب شد : خانه تو را حمام ها قرار دادم .(هر کجا حمام است و مردم آنجا رفت و آ»د میکنند خانه شیطان است.)
عرض کرد : من محتاج نشستن هستم و جایی برای آن میخواهم .
خطاب شد : جای نشستن تو بازارها و کوچه ها و در مغازه ها است - آنجا بنشینی و مردم را به گناه ، کم فروشی ، رشوه ، ربا ، غش در معامله ، به ناموس مردم نگاه کردن ، دروغ گفتن ، خیانت کردن ، کلاه سر مردم گذاشتن و غیره بکشانی . در حدیثی هم آمده که : بازار محل عیش و لذت بردن شیطان است . (ببینید امروزه شیطان چطور بازارها را به خیابان ها و کوچه ها و ... کشانده است )
عرض کرد : خدایا! من غذا میخواهم غذای من از کجا تامین شود ؟
خطاب شد : غذای تو را بر سر سفره ای قرار دادم که بر سر آن ((بسم الله)) گفته نشود (و صاحبان آن سفره مثل حیوانات گرسنه و حریص ، بدون آن که نام خدا را ببرند ، به آن حمله میکنند)
عرض کرد : خدایا من احتیاج به آب و آشامیدنی دارم ، آن را من از کجا به دست آورم ؟
خطاب شد : نوشیدنی های تو شراب و هر چیز مست کننده است (از قبیل فقاع که نوع از آب جو می باشد ، جرس و بنگ که به وسیله قلیان میکشند).
عرض کرد : برای من اذان گویی قرار ده .
خطاب شد : اذان تو وسایل موسیقی و موذن تو کسانی هستند که با این آلات مینوازند و آن را به کار می گیرند . (قابل توجه تمامی دوستان عزیز که اینقدر در مورد موسیقی صحبت میکنید)
عرض کید : برای من قرآنی قرار بده که در آن نگاه کنم .
خطاب شد : قرآن تو شعر است . (هر وقت محزون شدی و دلت گرفت ، شعر بخوان). (این قسمت خیلی مهم است)
عرض کرد : برای من کتابی قرار ده که در آن نگاه کنم .
خطاب شد : کتاب تو ((وشم)) (خال کوبی هایی که بعضی ها روی بازو و جاهای دیگر بدن میکنند) است .
عرض کرد : برای من حدیثی قرار ده .
خطاب شد : حدیث تو دروغ و دروغ گفتن است . کسانی که دروغ می گویند ، حدیث تو را گویند.
عرض کرد : برای من دام و وسیله شکار قرار بده .
خطاب شد : زنان را وسیله صید کردن و به دام انداختن مردم قرار دادم . (دختران را نمیگوید زنان را میگوید)
منبع : المحجه البیضاء ، ج 5 ، ص 62
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]