واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: شكل امروزين بانكداري كه بيش ازششصد سال از پيدايش آن مي
گذرد ، ابتدا به صورت موسسه هاي مالي ساده و با معاملات محدود دركشورهاي
اروپايي شروع شد سپس همزمان با گسترش معاملات بانكي ، ازنظركمي و جغرافيايي
نيزتوسعه يافت به طوري كه درقرن گذشته وارد همه كشورها ازجمله كشورهاي
اسلامي گرديد .ازآنجا كه معاملات بانكي دركشورهاي اروپايي طراحي شده بودند
درموارد زيادي با تعاليم اسلام به ويژه ممنوعيت ربا ناساگاز بودند و اين
باعث جبهه گيري علما و متدينان كشورهاي اسلامي درمقابل صنعت بانكداري شد .
جايگاه مهم بانكداري دراقتصاد و فوايد زياد آن باعث شد
انديشمندان مسلمان به اين فكر بيفتند كه با رفع مشكلات شرعي بانك ،. ازاين
صنعت استفاده كنند. تلاش هاي اوليه بيشتر براين نكته متمركز بود كه نشان
دهند ربايي كه درقرآن تحريم شده شامل بهره بانكي نمي شود و معاملات بانكي
معاملات ربوي نيستند ، لكن اين.تلاش ها موثر واقع نشد و عالمان دين و
مسلمانان ديندار را قانع نكرد .تا اينكه ازحدود پنجاه سال پيش حركت علمي
ديگري شروع شد و اين بار انديشمندان مسلمان به فكرافتادند تا با حفظ بانك ،
معاملات آن را براساس تعاليم اسلام تعريف كنند ، اينجا بود كه نوع ديگري
ازصنعت بانكداري به اسم بانكداري بدون ربا يا بانكداري اسلامي متولد شد و
به سرعت دركشورهاي مسلمان گسترش يافت به طوري كه امروزه درغالب كشورهاي
اسلامي و حتي برخي كشورهاي غيرمسلمان، بانك هاي بدون ربا حضور جدي دارند و
در برخي كشورها چون ايران ، پاكستان و سودان كل نظام بانكي براساس بانكداري
بدون ربا طراحي شده است .
اگرچه روح اصلي همه بانك هاي بدون ربا مشترك است و آن حذف
ربا از عمليات بانكي است اما الگوهاي اجرايي كه هريك از كشورها و بانك هاي
بدون ربا انتخاب كرده اند متفاوت است و اين باعث شده مدل و الگوي مختلفي
از بانكداري بدون ربا پا به عرصه وجود بگذارد . اين تنوع و تفاوت گرچه در
ابتداي كار طبيعي و تا حدي مفيد است تا متفكران و كارشناسان بانكي عملكرد
الگوهاي مختلف را تجربه كنند ليكن در بلندمدت به ضرر بانكداري بدون رباست .
لازم است اقتصاددانان پول و بانكداري مسلمان با تجزيه و تحليل عملكرد
الگوهاي مختلف بانكداري بدون ربا و با استفاده از نقاط قوت و ضعف آنها ، به
سمت رسيدن به الگوي واحدي كه از جهت شرعي و كارآيي در بالاترين حد ممكن
باشد .حركت كنند . در اين صورت است كه بانكداري بدون ربا علاوه براينكه
عامل همگرايي تمام مسلمانان جهان مي شود به ابزاري مناسب براي استفاده مفيد
و موثر از سرمايه هاي نقدي آنان در سراسر دنيا تبديل مي شود .
قانون عمليات بانکداري بدون ربا در شهريور ماه سال 1362
تصويب و از ابتداي سال بعد به اجرا گذاشته شد. قانوني که انتظار مي رفت
دامان نظام اقتصادي حکومت نوپاي جمهوري اسلامي را از ربا ناكارايي و بي
عدالتي پاک کند و مايه رشد اقتصادي و پيشرفت و ترقي جامعه شود. انتظار همه
اين بود که بانکداري بدون ربا در فراغت از طاعون ربا و در پيوندش با بخش
حقيقي اقتصاد خيلي زود به بار نشسته و موجب رشد و ترقي جامعه شود. کساني که
نکوهش بي نظير قرآن از ربا و رباخواري را مي دانستند و ايمان داشتند که
رباخوار محارب خدا و رسول و فريب خورده شيطان است و اين سخن پيامبر را به
ياد داشتند که فرموده « خداوند ربا و رباخوار و نويسنده و شاهد معامله را
لعن کرده و فرموده است که در ارتکاب معصيت هر سه برابرند »؛ بي صبرانه
انتظار مي کشيدند که نظام بانکي خالي از ربا به عنوان قلب نظام اقتصادي در
کنف تاييد و رضايت الهي سيل برکات و نعمات را سرازير کشور اسلامي نمايد.
اکنون بيشتر از بيست سال از اجراي آن قانون اميدبخش مي گذرد و نظام بانکي
نتوانسته است به همه اهداف خود برسد. چرا؟
اين سوال که چرا کشورهاي غربي با وجود اين که همه
اموراتشان با - تعريف ما از- ربا عجين شده، قدرتهاي اقتصادي جهان امروز
هستند و به نظر نمي رسد اقتصادهاي عظيمشان در سراشيبي سقوط باشد و ما که
داعيه بانکهاي بدون ربا را داريم آنچنانيم که مي دانيم، ذهن بزرگ و کوچک و
عامي و تحصيلکرده اين مملکت را به خود مشغول کرده است.
به واقع مشکل به کجا يا کجاها برمي گردد ؟ قانون ، مجريان
قانون، ظرف مکاني و زماني اجراي قانون ، جامع نبودن آن و يا مانع نبودن آن
؟ همه آنچه برشمرده شد طرفداراني در ميان منتقدان دارد و در اين مقدمه
مجال اين نيست که به بيان دلايل و شواهد و مستندات آنها بپردازيم. به هر
حال به نظر مي رسد همه موارد فوق در وضعيت کنوني بانکهاي ما بي تاثير
نباشند.
با نگاهي به تاريخ صدر اسلام و چگونگي پياده سازي اسلام
به عنوان ديني عالمگير و جهان شمول به روشني پيداست نگاه پيامبر به عنوان
رهبر دين نوپاي اسلامي كه منشاء وحياني داشته ، نگاهي سيستمي و دورانديش
بوده است . به عبارتي پيامبر گرامي اسلام در نقش مدير و رهبر پروژه عظيم
شناسايي و پياده سازي اسلام و با اتکا به وحي موفق شده است دين مترقي
اسلام را در جغرافيايي استقرار بخشدكه به اعتقاد متفكرين گذشته و امروز كم
از معجزه نيست . به نظر مي.رسد آنچه در استقرار نظام اسلام نقش عمده.اي
ايفا كرده است ، نگاهي مرحله.اي و تدريجي به اين فرآيند بوده است . به
عبارتي مجموعه اقدامات رسول اكرم به عنوان رهبر و مديرگويا در چارچوب يك
طرح مدون و از پيش تعيين شده با رعايت زمان بندي دقيق تك تك فعاليتها و
توجه به اهداف مرحله.اي و مقطعي به مثابه نردباني براي نيل به اهداف و الا
صورت پذيرفته است . اين مشي پيامبر با عنايت به اين واقعيت بروز يافته است
كه رفتار افراد در يك جامعه در طول ساليان متمادي و بر پايه عقايد ، سنن ،
هنجارها و شرايط محيطي موجود شكل مي.گيرد و در روح و جان آنها خانه مي.كند .
بديهي است تغيير اين رفتارها فرايندي زمان بر و طاقت فرساست كه برنامه
مدون و استواري را مي.طلبد و در مسير اين تغيير گاه شايد اهداف مقطعي
مدنظر باشند كه پاره.اي از رفتارهاي متناقض با «روح تغيير » را براي برهه
اي از زمان تحمل كنند . همچنان كه پيامبر در آغاز با برده.داري به
عنوان پديده.اي مخالف با مباني و اصول اسلام به مبارزه جدي برنخاست يا اين
كه در آغاز تحريم شراب را متوجه زمان عبادت نمود و بالاخره اين كه به صورت
تدريجي و طي مراحلي اقدام به تحريم ربا نمود.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 57 به نظر مي.رسد اين
نگاه سيستمي در بعضي از نظام.ها و زير نظام.هاي اجتماعي چندان مراعات نشد .
در حوزه اقتصاد و به اعتقاد بسياري در مهمترين زير نظام آن يعني نظام
بانكي در سال 1363 ، قانوني به تصويب و سريعاً به مرحله اجرا گذاشته شد كه
واقعيت.هاي موجود نظام بانكي آن زمان كه مجموعه.اي از عقايد ، طرز فكرها ،
رويه.ها و به طور كلي بسته.اي از بسترهاي سخت افزاري و نرم افزاري بود را
تا حد زيادي از نظر دور داشت .
اكنون پس از گذشت بيش از بيست سال از اجراي آن قانون و
همه مزايا و كاستيهايي كه از آن سراغ داريم ؛ نخست بايد بپذيريم كه بازنگري
در آن نه يك انتخاب كه يك ضرورت است و ثانياً اين كه هر گونه بازنگري فارغ
از نگاه سيستمي و راهبرد فرايندي و مرحله.اي چندان موفق نخواهد بود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 472]