واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: نقد «مرگ تدريجي يك رويا» در دانشگاه تهران برگزار شد جيراني: خودزني نكردهام يك منتقد: اين كه ميگويند «جيراني بنده تلويزيون شده» مرغ پخته هم خندهاش ميگيرد!
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تلويزيون و راديو
مجموعه «مرگ تدريجي يك رويا» با حضور كارگردان، تهيهكننده و تعدادي از بازيگران آن عصر 12 آذر ماه در دانشگاه تهران مورد نقد و بررسي قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست كه اجراي آن را علي درستكار به عهده داشت، فريدون جيراني كارگردان، زرينكوب تهيهكننده، ستاره اسكندري و ساميه لك از بازيگران مجموعه تلويزيوني «مرگ تدريجي يك رويا» به همراه مريم جلالي مدير گروه خانواده راديو ايران، عزيزالله حاجي مشهدي منتقد سينما و دكتر فرهمند از اساتيد دانشگاه تهران و صاحبنظر در زمينه زنان و خانواده ، حضور داشتند.
فريدون جيراني گفت: با ساخت سريال «مرگ تدريجي يك رويا» خودزني نكردهام و به ناتوي فرهنگي معتقدم.
كارگردان سريال «مرگ تدريجي يك رويا» در نشست نقد وبررسي اين مجموعه كه در دانشگاه تهران برگزار شد، افزود: روشنفكر و روشنفكري، اسم معناست كه تعريفهاي مختلفي ميتواند داشته باشد، روشنفكري از دوران قاجار و پس از انقلاب اسلامي سير متفاوتي را طي كرده است و روشنفكران به اين قشر انتقاداتي كردهاند كه كتاب جلال آلاحمد از جمله آنان است.
او در ادامه گفت: در سينماي قبل از انقلاب نيز در برخي فيلمها قشر باسواد، افراد نامتعادلي به تصوير كشيده ميشدند.
****
به گزارش خبرنگار ايسنا، در ابتداي اين نشست كه به همت امور خواهران نمايندگي رهبري دانشگاه تهران و فرهنگسراي رسانه شهرداري تهران برگزار شده بود، عزيزالله حاج مشهدي ضمن ابراز خرسندي از حضور در جمع پرشور دانشجويان گفت: به عنوان كسي كه در چرخه بعد از توليد به داوري اين اثر مينشينم از اين منظر بحث خود را شروع ميكنم كه اساسا چرا آمارهاي تلويزيون نشان ميدهد كه «مرگ تدريجي يك رويا» جزو آثار موفق بوده است.
حاجي مشهدي تأكيد كرد: حتما بايد به ضعفها و قوتهاي اين فيلم در اين نشست پرداخته شود و به تمام سوالات و ابهامات پاسخ داده شود تا راز و رمزهاي كار گشوده شود.
وي ابراز اميدواري كرد كه به سه پرسش اساسي در اين نشست پاسخ داده شود اول اينكه مجموعه «مرگ تدريجي يك رويا» چه چيزي را ميخواست بگويد و دوم اينكه فريدون جيراني از چه راهي موفق شد كه آنچه ميخواست را بيان كند و به بيننده منتقل كند و سوم اينكه رمز موفقيت فيلم در رساندن پيامي كه در آن نهفته بود چيست؟
***
دكتر فرهمندپور استاد دانشگاه نيز در ابتداي صحبتهاي خود اظهار كرد: ما در واقعيت زماني هستيم كه بسياري از مجموعههاي تلويزيوني يا حرف جدي ندارند يا براي انتقال پيامشان از قالبهاي درستي استفاده نميكنند در چنين زماني ساخت چنين مجموعهاي بسيار ارزشمند است و ارزش نقد و بررسي را دارد.
وي ادامه داد: در جامعه امروز اگر فيلمها يا مجموعهها پيامي هم داشته باشند به بهانه گيشهپسند كردن و جذب تماشاگر و يا تعابيري مانند الزامات دراماتيك به قالبهاي سطحي عشقهاي كوچه بازاري، مثلثي و مربعي كشيده ميشوند و يا اينكه قالبهاي نابههنجار طنز را دامن ميزنند، بنابراين در چنين شرايطي فيلمي كه بتواند به اين خوبي در قالبي مناسب به بيان يك پيام آشكار بپردازد قابل اهميت است.
اين استاد دانشگاه گفت: زماني ميتوان چنين مجموعهاي را ساخت كه هدف آن صرفا جذب مخاطب نباشد و به طور نسبي موفق ميشود كه شخصيتپردازي قابل قبولي از شخصيتهاي سياه، سفيد و خاكستري ارايه دهد تا مخاطب تكليف خودش را در برابر پيام داستان بفهمد بايد خوشحال بود و از عوامل آن تشكر كرد.
فرهمندپور ابراز عقيده كرد: برخلاف تصور عموم از معناي نقد مبني بر اينكه روكردن عيبهاي كار و بزرگنمايي مشكلات آن است يك نقد درست يعني مشخصكردن نقاط مثبت و به همان ميزان گفتن ضعفها و عيبهاي كار.
****
مريم جلالي ،مدير گروه خانواده راديو ايران نيز اظهارات خود را با يك داستان كوتاه با عنوان چكش ناراضي آغاز كرد و گفت: داستان زن و خانواده در كشور ما داستان افراط و تفريطهاي بيستون و چهل ستوني است به اميد روزي كه كاركردهاي اصلي خانواده مبتني بر ارزشهاي فرهنگي، ايراني و اسلامي به آن بازگردد و من نيز به همين بهانه اينجا هستم.
***
به گزارش ايسنا، پس از صحبتهاي ابتدايي حاضران نشست دكتر فرهمندپور به عنوان اولين سخنران درباره تحليل خود از مجموعه تلويزيوني «مرگ تدريجي يك رويا» گفت: ما كار هنري صددرصد خوب نداريم و به همان ميزان كار صددرصد بد هم نداريم، ولي وقتي كاري را ضعيف ميدانيم يك داوري نسبي را ارايه ميدهيم و ضعفهاي آن را گوشزد ميكنيم و به عكس وقتي كه كاري مثبت است در كنار ضعفها بر تقويت نقاط مثبت آن تأكيد ميكنيم.
وي گفت: در بسياري از فيلمهاي سينمايي و تلويزيوني تعجب ميكنيم كه چهطور فيلمي ساخته ميشود و هيچ پيام جدي ندارد، وقتي اين مساله را به كارگردانان آن فيلمها نيز ميگوييم در جواب اين مساله را رد ميكنند و ادعا ميكنند كه فلان پيام را داشت، درست است وقتي خوب به فيلم دقت ميكنيم شايد بتوان با ذرهبين و در كوچه پس كوچههاي آن پيامهايي را پيدا كرد، در اين فيلمها حاشيه بر متن غلبه كرده و پيام آن را كمرنگ كرده است.
اين استاد دانشگاه بيان بيان اينكه ميتوان به چند پيام ملموس به حاشيه نرفته در مجموعه «مرگ تدريجي يك رويا» اشاره كرد ابراز عقيده كرد: در اين فيلم به شدت احساس ميكنيم كه در داستان آن يك پيام جدي وجود دارد مبني بر اينكه مراقب باشيم كه چه آسيبهايي ميتواند در شكل به سامان خانوادههاي ما وجود داشته باشد، چگونگي شكستهشدن هنجارهاي ديني زندگي به سامان يك فرد را دچار مشكل ميكند اينكه باور كنيم دين براي محدودكردن ما نيامده است، بلكه به عكس توصيههاي اخلاقي و ديني در جهت ايجاد زندگي اخلاقيتر و ارزشيتر براي ماست اينكه چگونه سرگرداني آدمها بايد شناخته شود كساني كه هركدام در جامعه انواع سرگردانيها را ميتوانند داشته باشند كه اگر نظام خانواده و نظام مديريت جامعه نتواند اين سرگردانيها را شناسايي و ساماندهي كند چه نتايجي كه به همراه ندارد.
وي ادامه داد: از ديگر پيامهاي اين مجموعه اين است كه اگر به نيازهاي واقعي انسانهاي جامعه بيتوجهي شود ميتواند جامعه را به مخاطره بياندازد.
فرهمندپور با اشاره به دوران جنگ تحميلي خطاب به دانشجويان حاضر در اين نشست گفت: بسياري از شما شنيديد كه جنگ تحميلي چهقدر هزينههاي مالي و جاني را به ما تحميل كرد جامعه ما فقط دوره جنگ تحميلي را پشت سر نگذاشت بلكه متأسفانه در جامعهمان با سوالات به مسايل تحميلي نيز مواجه شديم به ويژه در حوزه مسايل زنان و سپس حوزه هنر و بخشهاي وابسته به آن شاهد تحميل مسايلي بوديم.
دكتر فرهمندپور تأكيد كرد: تلاش ميشود كه مسايل جهاني به جامعه ما خرانده شود مسايلي كه مساله زنان و دختران ما نيست، به عنوان مشكل جهاني به او القا ميشود تا احساس نارضايتي اجباري كند.
وي ادامه داد: يكي از حساسيتهايي كه اين مجموعه ميتوانست به مخاطب خودش منتقل كند اين بود كه مراقب اين مسايل و مشكلات و حرفهاي تحميلي باشيم.
****
به گزارش ايسنا، ستاره اسكندري بازيگر نقش ساناز در مجموعه تلويزيوني «مرگ تدريجي يك رويا» نيز در پاسخ به پرسشي درباره حس دروني خود از حضور در اين سريال و رضايت از نتيجه بازي خود گفت: اين بحث بسيار گسترده است و شايد نتوان آن را در چند جمله مختصر بيان كرد اما من از دو زاويه نقش ساناز را دوست داشتم اول اينكه در تجربههاي تصويري من عمدتا در نقش شخصيتهاي مثبت كار كردم نقش ساناز فرصت مغتنمي بود تا اگر توانايياي هست در عرصه ديگري هم به آزمايش گذاشته شود.
وي ادامه داد: از سوي ديگر من «مرگ تدريجي يك رويا» را دوست دارم نه به دليل ماجراهايي كه در آن اتفاق ميافتد بلكه جذابيت آن براي من به تصويركشيدن سرگرداني است كه در نوع بشر وجود دارد.
اسكندري در ادامه ابراز عقيده كرد: در اين نشست نقد و بررسي ميتوانيد به شخصيتهاي مثبت اين سريال هم ايراد وارد كنيد.
وي با ابراز تأسف از اينكه نميتوانست بيش از اين در جمع حضور داشته باشد اظهار كرد در قضاوت درباره فيلم پيشداوري نكنيم و بلافاصله لايه ظاهري را نبينيم بلكه به عمق آن نگاه كنيم چراكه مجموعه مرگ «مرگ تدريجي يك رويا» از جمله معدود سريالهايي بود كه تنها براي سرگرمي ساخته نشده بود.
اسكندري در پاسخ به اين پرسش كه بازي در نقش ساناز چه نكات آموزندهاي را براي او در پي داشت گفت: آنچه كه شما ديديد نتيجهي آن چيزي است كه من فكر كردم ترجيح ميدهم در اينباره منتظر قضاوت و برداشت بقيه باشم.
***
همچنين عزيزالله حاجمشهدي در ادامه نشست صحبتهاي خودش را از چگونگي آشنايي و دوستي خود با فريدون جيراني كارگردان مجموعه تلويزيوني «مرگ تدريجي يك رويا» آغاز كرد و گفت: فريدون جيراني را از زمان كار مطبوعاتي ميشناسم سال 69 بود كه اولين كار سينمايي خودش را با نام سقوط ساخت و سپس در سال 77 به فاصله 9 سال قرمز را ساخت كه كاري متفاوت بود و به لحاظ رويكرد نگاه متفاوتي را دنبال ميكرد.
وي با اشاره به ديگر ساختههاي فريدون جيراني از جمله «سالاد فصل»، «پارك وي»، «ستاره است»، «ستاره ميشود» و غيره اظهار كرد: جيراني در ستاره ميشود و ستاره است يك نگاه انتقادآميز به عوامل سينما، كارگردانان و بازيگران داشت و به بازيگراني اشاره ميكند كه سر صحنه مزد ميخواهند و به بهانههاي كوچك شانه خالي ميكنند، همچنين به خود كارگردانها نيز به عنوان يك خودزني انتقاد ميكند از اينجا معلوم شد كه فريدون جيراني نقدي به دنياي روشنفكري ما دارد.
حاجي مشهدي با تأييد اظهارات فرهمندپور گفت: شما نميتوانيد سره را از ناسره به درستي تميز بدهيد مگر اينكه در جايگاهي مانند قاضي هم خوبيها و هم كاستيهاي كار را بگوييد.
وي در ادامه اظهار كرد: برخي كارهاي جيراني مانند صورتي و قرمز نكتههايي كه به لحاظ سينمايي و نگاه به مسايل اجتماعي، نگاه به زشتيها و پلشتيهاي جامعه قابل توجه بود كه معدل اين نگاه در ستاره است و ستاره بود آشكار شد.
وي گفت: جيراني را به عنوان شكارچي سوژههاي بكر و دستنخورده به شما معرفي ميكنم كسي كه در بسياري از كارها به شكل غيركليشهاي وارد شده است. «مرگ تدريجي يك رويا» نيز برايند نگاه منتقدانه فريدون جيراني به نگاه اجتماعي روشنفكرانه است.
اين منتقد سينما در پاسخ به اين پرسش كه شما در اظهارات خود گفته بوديد كه در اين سريال اغراق شده است اين اغراقها در كجاست گفت: در پاسخ به يكي از سايتها به صورت تلفني درباره اين مجموعه گفتم كه سريالي روان و خوشساخت است و نكات مثبت بيشماري دارد اما ما در جامعهاي زندگي ميكنيم كه از نوع مارال عظيمي و روشنفكري كه ميخواهد يكشبه ره صدساله برود زياد داريم، نويسنده اين مجموعه كمي دچار افكار خاصي بوده است و از كاه كوه ساخته است با توجه به سبقه ادبي و جامعيتي كه در ادبيات كشورمان وجود دارد. اين مساله براي من اغراقآميز به نظر ميرسيد از سوي ديگر روابط ميان ناشر و نويسنده سانتي مانتال و كليشهاي است، در كشور ما ديواري كوتاهتر از نويسندگان و ناشران نداريم و اينطور نيست كه دستمزدها به جا و به موقع پرداخته شود.
وي ادامه داد: البته اگر مارال عظيمي پنجمين كتابش را هم مينوشت و در دهكده جهاني كارش گل ميكرد و معروف ميشد مساله كمي قابلقبولتر بود.
حاجي مشهدي با دفاع از نگاه فريدون جيراني درباره حرف و حديثهايي كه گفته ميشود مبني بر اينكه جيراني بنده تلويزيون شده است و كاري صددرصد سفارشي ساخته است اظهار كرد: بايد بگويم كه مرغ پخته نيز با اين حرفها به خنده ميافتد. جيراني به عنوان يك هنرمند نگاه خودش را مطرح كرده است. او يك نگاه دقيق و درستي به جريان روشنفكري دارد.
وي ادامه داد: جريان روشنفكري در كشور ما همواره جامعه را مدينه فاضله تصور ميكند درحاليكه اوتوپيا مصداق ظاهري ندارد، اگر فريدون جيراني گاهي به روشنفكران نق ميزند و در قالب شخصيتهاي داستان مثل داريوش شايگان به آنها انتقاد ميكند، اين يك نگاه واقعبينانه است كه شايد حرف دل بخش عمدهاي از روشنفكران روشنبين باشد.
گزارش تكميلي اين نشست فردا در سرويس تلويزيون ايسنا منتشر ميشود.
انتهاي پيام
سه شنبه 12 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]