واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: سياست - استفاده مخالفان سپاه از جمله امام، مثل استفاده كفار از آيه قرآن است
سياست - استفاده مخالفان سپاه از جمله امام، مثل استفاده كفار از آيه قرآن است
بحث مداخله نظاميان در سياست از جمله مباحثي است كه در سالهاي اخير در محافل سياسي كشور مطرح بوده است. طي روزهاي اخير و به مناسبت هفته بسيج هم چهرههاي متفاوتي و از جمله آيتالله هاشميرفسنجاني، رئيس مجلس خبرگان رهبري، در اين باره هشدار دادهاند. با اين حال، برخي مقامهاي نظامي همچنان در اظهار نظرهاي خود به دفاع از جريانهاي سياسي خاص و بهويژه دولت احمدينژاد ميپردازند و نيروهاي مخالف وي را به تندترين عبارات مورد هجمه قرار ميدهند. سرتيپ دوم پاسدار «سالار آبنوش» فرمانده تيپ سوم صاحبالامر و سپاه قزوين از جمله اين افراد است كه نه تنها به تندي عليه اصلاحطلبان موضعگيري ميكند، بلكه استناد به جمله امام خميني(ره) در منع نظاميان از ورود به عرصه سياسي را زير سوال ميبرد. وي در گفتوگويي با امير رجبي خبرنگار كارگزاران در قزوين، در عين حال سپاه و بسيج را «اصلاحطلبان واقعي» دانسته است. بخشهايي از اين مصاحبه كه متن كامل آن در ويژهنامه كارگزاران در استان قزوين منتشر شده، در پي ميآيد:
در آخرين روزهاي هفته بسيج هستيم، براي شروع در مورد فلسفه تشكيل بسيج و اهداف اين نهاد توضيح بفرماييد؟
تعاريف زيادي در مورد فلسفه تشكيل بسيج ارائه ميشود ولي بهنظر من بسيج يعني رسالت انبيا و نبايد آن را در ماموريتهاي شهري و مقطعي تعريف كرد بلكه همه ماموريتهاي خدايي است.
سردار تعريف كلي ارائه داديد پس بهطور مختصر در مورد وظايف و اختيارات آن بفرماييد.
هر كجا خدا و رنگ خداست، وظايف بسيج در آن تعريف ميشود.
بيشتر توضيح ميدهيد؟
در تمامي عرصههاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و هنري و... كه جامعه وظيفه دارد براي پويايي تلاش كند بسيجي وظيفه دارد در صف اول قرار بگيرد. در جامعه اسلامي اگر بخواهيم شاهد تحول و پويايي باشيم و زمينههاي پيشرفت و ظهور منجي عالم بشريت فراهم شود، بايد تفكر بسيجي حكمفرما شود. بسيج محدوديت جا و مكاني ندارد وظيفه اصلي بسيج حفظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي به هر وسيلهاي است و جان و مالمان را براي اين هدف ميدهيم.
طبق گفته شما بسيجيان بايد براي رسيدن به هدفشان به هر وسيلهاي دست بزنند؟
نه، اينگونه برداشت نكنيد؛ منظور من اين است كه ما براي اينكه انقلاب اسلامي و نظام را حفظ بكنيم نبايد هيچ چيز مانع ما باشد و هيچ وابستگي نبايد ما را نااميد كند. البته از هر وسيلهاي نبايد استفاده كرد و تعيينكننده اين وسيله شرع و دين است.
در تقسيمبنديها بسيج بهعنوان يك نهاد مردمي و نظامي زير مجموعه سپاه پاسداران محسوب ميشود، اما شما تعريف ديگري ارائه ميدهيد. متاسفانه در جامعه شاهديم كه عامرانه يا عامدانه برداشتهاي غلطي از نهاد بسيج ارائه ميشود، بسيج يعني همه مردم و آحاد جامعه كه براي بهتر شدن و اعتلاي نظام تلاش ميكنند.
يعني شما ميگوييد كه بسيج يك نهاد نظامي نيست؟
اصلا بسيج زيرمجموعه سپاه نيست و سپاه وقتي ارزش پيدا ميكند كه بسيجي باشد و به هر صورت بسيج نهاد نظامي صرف نيست، هر جا كه نظام تهديد بشود بسيج و سپاه آنجا آرايش پيدا ميكند. يك روز جنگ سخت است با ابزار و پيچيدگيهاي خاصي وارد آن ميشويم، روز ديگر جنگ نرم است. بسيج و سپاه متناسب با اين نيرو وارد ميشوند. اين ظلم است كه بسيج و سپاه را نهادي نظامي تعريفي كنيم.
اين مباحثي كه شما گفتيد، آرماني است و هنگامي كه تهديدات بيروني، نظام و انقلاب را تهديد ميكند پررنگتر ميشود. اما در مباحث داخلي و رقابتهاي سياسي شاهديم كه برخي جريانات از نام بسيج و سپاه بعضا بهرهبرداريهاي سياسي و شخصي ميكنند؟
ما اين موضوع را نميپذيريم. اين مسائلي كه شما به آن اشاره كرديد بلندگوهاي دشمن همين موضوعات را تكرار ميكنند. بسيج هيچگاه مورد سوءاستفاده قرار نگرفته است؛ البته دشمن هميشه حرف خودش را ميزند و سياهنمايي ميكند. ولي ما از دوستان انتظار داريم كه واقعيتها را مطرح كنند. وقتي كه بسيج را به آحاد جامعه تعميم ميدهيم، اگر فردي هم آمد و كار اشتباهي كرد نبايد آن را به كل بسيج نسبت داد و آن فرد را بسيجي نميدانيم. آنها نفوذي هستند. اين موضوع مهم است كه بهرهبرداري سياسي از اين نهاد خصوصي، كاري مذموم است كه مقام معظم رهبري بارها به آن تاكيد كردهاند.
بهرغم اين مسائلي كه شما مطرح ميكنيد بعضا در مطبوعات با اظهارنظرهاي سياسيون ميبينيم كه از سوءاستفادههاي اين چنيني آنهم در هنگام انتخابات گلهمندند؟
ببينيد انتخابات يكي از كارهاي سرنوشتساز نظام است. انتخابات يعني سرنوشت نظام. پس وقتي انتخابات اينقدر اهميت دارد بسيجي بهعنوان صاحب نظام و انقلاب نميتواند بيتفاوت باشد. آن زماني كه آقايان كيف خودشان را ميكردند اين بسيجيها در جبهه و جنگ خود را جلوي تانك و خمپاره ميانداختند. حال بيتفاوت باشند؟ و به كنار بروند و آقايان با پول بادآوردهشان هر كاري دلشان ميخواهد بكنند. چهره نامقدسي را مقدس جلوه ميدهند و هر نامحرمي را محرم انقلاب ميكنند و بسيجي بنشيند و نگاه كند. پس فلسفه بسيج چه ميشود؟! بسيجي هر جا كه احساس كند نظام بهدست نامحرمان به خطر ميافتد وارد عمل ميشود و اين موضوع زمان انتخابات يا... نميشناسد. منتهي چون به ضرر آقايان است، ميآيند و سر و صدا ميكنند و مطرح ميكنند كه بسيج وارد سياست و انتخابات شده. بسيج چهره اصلي برخي از افرادي را كه ادعا ميكنند در خط امام حركت ميكنند به مردم نشان ميدهد و اين موضوع آقايان را ناراحت ميكند.
با اين تعاريفي كه شما ارائه داديد اين جمله حضرت امام كه نظاميان را از دخالت در مسائل سياسي بر حذر ميداشتند؛ چگونه تفسير ميكنيد؟
اين جمله حضرت امام هم مثل آيهاي از قرآن است كه منافقان و كفار در صدر اسلام به كار ميبردند و فرياد لا تقربو به الصلاه را مطرح ميكردند كه مورد سوءاستفاده قرار گرفت. حضرت امام نظراتش را در كتاب صحيفه نور در بيش از 30 جلد مطرح كردهاند. امام بارها فرمودهاند كه نگذاريد انقلاب به دست نامحرمان بيفتد و نگذاريد انسانهاي سوءاستفادهگر به اين نظام و انقلاب مسلط شوند. متاسفانه برخي از افراد اين جملات حضرت امام را ناديده ميگيرند و فقط به اين يك جمله مورد اشاره شما استناد ميكنند. من قبلتر هم گفتم، سپاه و بسيج نظامي نيستند و قانون اساسي ماموريتشان را حفظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي و نظام مشخص كرده است. وقتي كه انقلاب با حمله سياسي تهديد ميشود، سپاه و بسيج بيتفاوت باشند! پس به فرمايش آقايان ما بنشينيم و نگاه بكنيم ديگر.
تهديداتي كه در رقابتهاي سياسي و نيروي داخل نظام بيان ميكنيد، مصاديقي داريد؟
از اول انقلاب ما تهديدات سياسي داشتيم حتي قبل از شروع جنگ تهديدات آغاز شده بود. عدهاي خودفروخته و فريبخورده با ايجاد شبهه نسبت به نظام و انقلاب، دانشگاه و جوانان و اقشار مختلف مردم را مدنظر قرار دادند. در جنگ هم توطئههاي سياسي زيادي داشتيم. بعد از جنگ هم بازي سياسي بسياري داشتيم امام فرمودند وارد بازيهاي سياسي نشويم و سپاه و بسيج وارد نشده و نخواهند شد و هر جا كه تهديد باشد، وارد ميشود. در دهه دوم و اواخر دهه هفتاد و اوايل دهه هشتاد انقلاب به اين صورت تهديد شد كه اكثر نويسندگان دوره شاه در مطبوعات قلم ميزدند. الان هم در نشريات صهيونيستي قلم ميزنند. اينها همه آمده بودند ريشههاي انقلاب و نظام را خشك بكنند و همينها ميگفتند كه نظاميان نبايد وارد فعاليتهاي سياسي بشوند. درست است كه نيروهاي بسيجي قلم و پول ندارند كه نشريات آنچناني در بياورند، هر جا كه آرمانهاي امام و انقلاب مورد تعرض قرار بگيرد، بسيج و سپاه وارد خواهد شد و كاري به اين حرفهاي فريبخوردگان ندارد.
سردار! در داخل نظام نيروهاي سياسي قرار دارند كه براي پويايي و پيشرفت نظام با هم رقابت ميكنند و اصول و قانون اساسي را قبول دارند. مانند جريانات اصولگرا و اصلاحطلب و... برخي از همين نيروها از استفاده از پتانسيل بسيج در رقابتهاي سياسي گلهمندند. در اين مورد توضيح ميفرماييد؟
دشمن، وقتي كه كم ميآورد تهمت ميزند. شما هيچ كجا سراغ نداريد كه بسيج و سپاه پاسداران وارد رقابت سياسي شده باشند و اگر وارد شدهاند، مطمئن باشيد جريان براندازي وجود داشته است. ببينيد، در نظام سياسي مثل آمريكا دو جناح اصلي وجود دارد كه به مردم آمريكا ميگويند ما بهتر ميتوانيم ليبرال دموكراسي را اجرا بكنيم و طبق سيستمشان وارد انتخابات ميشوند و هيچ مشكلي پيش نميآيد... در نظام ما هم وقتي كه افراد و جريانات در چارچوب نظام و آرمانهاي تعريف شده حركت بكنند، سپاه و بسيج اصلا كاري ندارد و وارد ميدان نميشود.
سردار! طبق گفته شما، بسيج و سپاه يك نهاد و ارگان فراجناحي است، پس اين گفتهها را كه دوم خرداديها را به زبالهدادن تاريخ فرستاديم و اينكه بدحجابيها ريشه در دوم خرداد دارد، چگونه تفسير ميكنيد؟ برخي اين گفتههاي شما را نوعي تندروي و موضعگيري سياسي تعبير كردهاند.
يك مقدار در انعكاس گفتههاي من تغييراتي صورت گرفته بود و اين جملات را بهكار نبرده بودم. من فرآيند انقلاب را تشريح ميكردم و در برهههاي مختلف عملكرد سپاه و بسيج را يادآوري ميكردم. در عرصه سازندگي و دولت آن زمان بسيج و سپاه در بازسازي كشور پيشقدم بود و در جريان دولت اصلاحات ساختارشكني شروع شد و همه چيز انقلاب را زير سوال بردند. من گفتم ساختارشكناني كه آمده بودند ساختار انقلاب و نظام را بشكنند ريشهشان خشكيده شد. ما اصلاحات را قبول داريم و معتقديم اصلاحطلبان واقعي بسيج و سپاه هستند. در بين اصلاحطلبان در آن برهه نيروهاي معتقد به نظام و ارزشيهاي بودند و دلسوز نظام و انقلاب هستند، من منظورم آنهايي بود كه در اين جريان نفوذ كردند و كينه به انقلاب و نظام داشتند. در رابطه با تندروي سياسي هم بايد بگويم كه اينطور نيست، حالا آقايان برداشتهاي متفاوتي ميكنند كه شايد بر واقعيات مبتني نباشد.
حضور شما در استان و جابهجايي فرمانده قبلي به نظر برخي سياسيون براي ايجاد يك تعادل و دوري جستن از موضعگيريهاي سياسي تفسير مي شود كه با تغيير استاندار اين روند دنبال شد فكر نميكنيد برخي موضعگيريها فضا را مانند گذشته كند؟
البته اين برداشتهاي افرادي است كه بهدنبال توجيه نظرات خودشان هستند. اين موضوعي كه شما گفتيد به نظر من با وظيفه ذاتي بسيج و سپاه منافات دارد. دليل اين تغييرات هم يك روال كاملا عادي در فرماندهي سپاه بوده است و هيچ ارتباطي با موضعگيريهاي سياسي يا... ندارد. اينكه جباري تند بود و من آرام هستم، يك تفسير غلط است. تغيير استانداران هم اينطور كه شما بيان كرديد نميدانم.
با توجه به پايان گرفتن دوره چهار ساله دولت نهم، عملكرد اين دولت را چطور ارزيابي ميكنيد؟
در مورد اين دولت مقام معظم رهبري تكليف را روشن كردند؛ مردم خدمتگزار واقعي را ميشناسند. مشي و روش اين دولت ستودني و اطاعت از رهبري است.
فرهنگ بسيجي از جايگاه بسيار مناسبي در جامعه برخوردار است، اما شاهديم برخي اوقات تشبيهاتي از اين فرهنگ براي توجيه عملكردها مشاهده ميشود، مثلا تشبيه كردن دفاع كردان، وزير سابق كشور در روز استيضاح به بسيجي بودن را شما صحيح ميدانيد؟
در زبان محاوره يك كلمهاي را به كار بردن دليل بر مفهوم آن نهاد يك جايگاه نيست و اين استفاده براي بسط دادن موضوع به واژه بسيج درست نبود و فكر ميكنم رئيسجمهور هم چنين قصدي نداشته است.
دوشنبه 11 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]