واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: كارگردان «چند كيلو خرما براي مراسم تدفين»: با افتخار ميگويم كه ميخواهم فيلم مبتذل بسازم !
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
سامان سالور گفت: با افتخار و با وجدان راحت اعلام ميكنم پس از ساخت سهفيلم فرهنگي ميخواهم فيلم مبتذل و پر از چهره بسازم.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين كارگردان سينما كه عصر روز گذشته _ يكشنبه 10 آذرماه _ در جلسه نمايش و نقد و تحليل فيلمش«چند كيلو خرما براي مراسم تدفين» در دانشكدهي هنرهاي زيبا سخن ميگفت، با بيان اين مطلب ادامه داد: از اين پس ميخواهم فيلم مبتذل و اتوبوسي بسازم و ميدانم منتقدان اظهار تاسف ميكنند كه اين فيلمساز چرا به اين ورطه افتاد.
او ادامه داد: فيلمهاي فرهنگي مانند «خواب تلخ»، «چند كيلو خرما» و ... حق دارند در شهر 20 ميليوني تهران دوسالن سينما براي اكران و ديدهشدن داشته باشند، اما اين آثار تنها در برخي از جشنوارهها فرصت ديدهشدن پيدا ميكنند. درحاليكه سينماي ما به اين سمت رفته كه فيلمهايي را اكران ميكند كه درنام آنها واژهي «زن» وجود داشته باشد.
سالور با انتقاد فراوان از وضعيت اكران فيلمهاي خاص در ايران خاطرنشان كرد: اي كاش منتقدان ما از اين نوع سينما حمايت ميكردند، همچنانكه در دههي 60 چنين كردند، اما امروزه هيچكس از سلطانهايي كه سينماي ايران را به حرمسراهايشان تبديل كردهاند، انتقاد نميكند.
اين كارگردان سينما متذكر شد: امروزه روي سر درتمام سينماهاي ما چهرههاي تكراري را ميبينيم. وضعيت اكران ما را سينماداران تعيين ميكنند، اما چرا مخاطب ايراني حق ندارد درميان انبوه فيلمهاي مبتذل، فيلم متفاوت هم ببينند. ديدگاهي وجود دارد كه ميترسد مردم حتي براي يك لحظه هم كه شده با ديدن يك فيلم به تفكر وادار شوند.
سالور در مقابل پرسش يكي از دانشجويان كه فيلم «چند كيلو خرما...» را جشنوارهاي توصيف كرده بود، عنوان كرد: تنها به راضي بودن مخاطب ايراني ميانديشم، اما مخاطبان ما اجازه ديدن اين فيلمها را ندارند و تنها فرصت ديدهشدن اين فيلمها شركت در جشنوارههاست. البته زماني كه اين فيلم را ميساختم تصور نميكردم حتي به جشنواره دارقوزآباد دعوت شود، همين فيلم كه حتي يك ريال از سينماي ايران كمك نگرفته و دريك سالن هم اكران نشده، در جشنواره لوكارنو آبروي سينماي ايران را خريد. هفتهزار تماشاگر بعد از اكران آن ايستادند و سينماي ايران را تشويق كردند.
او يادآور شد: 15 روز پيش از ساختهشدن اين فيلم قرار بود، محمدرضا فروتن و جواد رضويان در آن بازي كنند و اگر چنين ميشد فيلم حتما اكران شده بود بنابراين مهم نيست چه ميسازيم بلكه مهم است كه چهكسي ميسازد. درحاليكه اطمينان دارم اگر فيلمهايي مانند «خواب تلخ» يا «آفسايد» اكران ميشدند حتما به فروش خوبي دست پيدا ميكردند.
او دربارهي نوع كاراكترهاي فيلم خود هم توضيح داد: دلبسته آدمهاي حاشيهاي هستم كه كمتر با جامعه مدرن و اجتماع امروز سروكار دارند. نوع رفتار، زندگي و عشق اين افراد برايم جالب است و اين دلبستگي به شكل كاملا ناخودآگاه در هرسه فيلمم وجود دارد.
او با ارايه توضيحاتي دربارهي شكلگيري اين فيلم دربارهي سياهوسفيد بودن آن هم گفت: نوع زندگي و عشق شخصيتهاي اين فيلم خيلي رنگ نداشت و چون قصد داشتيم فيلم را زمستان توليد كنيم بهتر ديديم فيلم را به صورت سياهوسفيد بسازيم. هرچند كه با اين كار 90 درصد خريداران تلويزيوني و خارجي را از دست داديم اما هرگز از اين تصميم پشيمان نيستم.
او بهترين راه ورود به اين فيلم را توجه به تصاوير سياه و سفيد آن دانست كه به آبستره و انتزاعي شدن فيلم كمك كرده است.
او در پاسخ به پرسش يكي از دانشجويان مبنيبر وجود سينماي جشنوارهاي توضيح داد: وجود چنين سينمايي در ايران غيرقابل انكار است و عدهاي از اين فضا همان اندازه سوءاستفاده ميكنند كه عده ديگر از فضاي سينماي مبتذل. نميتوان منكر شد كه عدهاي از سينماگران ما از اكراننشدن آثارشان سود ميبرند هم جايزه حقوق بشر ميگيرند و هم به لحاظ مالي مورد حمايت قرار ميگيرند.
او سپس خطاب به سالور گفت: به شما قول ميدهم نميتوانيد فيلم مبتذل بسازيد، چون ساخت فيلم مبتذل، كارگردان كاربلد خودش را ميخواهد اما اگر فيلمي قصهگو با حضور ستارگان سينما ساختيد كه فيلم خوبي شد، تصور نكنيد نسبت به سه فيلم قبليتان نزول كردهايد.
او تصريح كرد: فيلم جشنوارهاي هم خوب و بد دارد و نبايد روي اسامي ارزشگذاري كنيم. بخشي از سينماي ايران آثاري را توليد كردهاند كه مورد پسند مخاطبان فرهنگي قرار گرفته و البته شكل اين نوع فيلمها ثابت نمانده و تغيير كرده است و دريك دورهاي حضور سينماي ايران درجشنوارههاي خارجي بسيار غيرعادي بود كه خوشبختانه امروز به تعادل رسيده است.
سالور در اين باره توضيح داد: بهخاطر حضور كمرنگ سينماي ايران درجهان بايد نگران باشيم. اگر سينماي آفريقا و آمريكاي جنوبي جاي سينماي ما را گرفت، نميتوانيم بگوييم كه به تعادل رسيدهايم اينها نشانه عدم حمايت از سينماي فرهنگي است. بايد نگران باشيم كه چرا سينماي ما از «سارا» به «سنتوري» رسيده كه همين فيلم هم اجازه اكران پيدا نكرده است.
به گزارش ايسنا، در آغاز اين جلسه حسنينسب عنوان كرد: براي ورود به دانشگاه تهران 30 دقيقه معطل شده چرا كه مامور دم در اجازهي ورود او را نميداده است و اين درحالي است كه از يك هفته پيش بهعنوان منتقد ميهمان دعوت شده است.
در پايان اين نشست لوح يادبود و هديه توسط دكتر واعظيپور يكي از اعضاي هيات علمي پرديس هنرهاي زيبا به سالور و حسنينسب اهدا شد.
انتهاي پيام
دوشنبه 11 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]