واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: دوستي خياباني دختر و پسر؛ معضل نخ نماي جامعه
اين روزها كم تر رسانه اي را مي توان ديد كه در صفحه حوادث آن ، آسيب هاي جدي و بعضا جبران ناپذير ناشي از دوستي هاي خياباني ، خودنمايي نكند.
به گزارش ايسكانيوز دوستيهاي خياباني ، عاري از شكوفايي محبت و عشق واقعي است و اگر هم به ازدواج برسد هيچ پشتوانه اي ندارد و جامعه را با مشكلاتي فراواني رو به رو مي كند.
ستوان «اشكان آقايي» در معاونت اجتماعي فرماندهي پليس استان اصفهان ، پژوهشي درباره آسيب هاي ناشي از دوستي هاي خياباني انجام داده كه قابل تامل است : در آغاز نوجواني به علت بيداري غرايز و شدت حالات هيجاني ، گرايش دختران و پسران به دوستي با جنس مخالف بيش تر مي شود.
داشتن دوست، اعتماد به خود را تأييد و تقويت و نيازهاي عاطفي و احساسي را تا حدي تأمين مي كند؛در صورتي كه پيوند دوستي گسسته شود، شخص نسبت به ارزشهاي وجودي خود دچار شك و ترديد مي شود.
بعضي از پسران ، داشتن دوست دختر را نوعي محبوبيت ، قدرت اجتماعي و موفقيت براي خود محسوب مي كنند و متقابلا برخي دختران ارتباط با پسران را نوعي جذابيت براي خود تلقي مي كنند و متأسفانه اكثر قريب به اتفاق اين دختران تصور مي كنند كه اين دوستيها به ازدواج منتهي مي شوند. اصولاً تحول عاطفي دختران متفاوت از پسران است.
پسران نسبت به جنبه غريزي تخيلات خود غافل باقي نمي مانند، اما دختران در اين دوستيها معمولاً به دنبال عشق آرماني و رمانتيك هستند.آنها اين عشق را آسماني و پاك مي دانند و خيانت در آن را گناهي بخشش ناپذير مي شمارند.با اين توصيف ، دوستي هاي دختر و پسر ايراني كمي شباهت به دوستي موش و گربه دارد.
متأسفانه اين دوستي ها بدون شناخت واقعي جنس مخالف و براساس هيجانات و احساسات سطحي و زودگذر شكل مي گيرد دختران جوان باور نمي كنند كه چنين پسراني معمولاً تنوع طلب هستند و پس از مدتي كوتاه، سراغ طعمه اي ديگر مي روند و همه وعدههاي به ظاهر عاشقانه را فراموش مي كنند.
در حالي كه اين اعمال برخلاف تصور او و ديگرا ن، بيانگر آزادي زن نيست و سرانجام آن ، پشيماني و از دستدادن سلامت تن و روان خواهد بود.
آسيبهاي اجتماعي، تربيتي و رواني چنين دوستيهايي بيشتر متوجه دختران است و دختر ، اگر يك نمونه چنين دوستي با جنس مخالف را تجربه كند، تا پايان عمر ، شان و حرمت خويش را از ديدگاه خانواده و جامعه از دست مي دهد و برچسب ناشايست بودن را با خود حمل مي كند و آثار سوء اين تجربه منفي پس از ازدواج هم به نوعي در زندگي اش نمايان مي شود.
دوستيهاي خياباني، عاري از شكوفايي محبت و عشق واقعي است. اگر هم به ازدواج منتهي شود پشتوانه عشق و محبت نداشته و جامعه را دچار مشكلاتي مي كند ؛ در تجربه اين دوستيها، فرصتي براي انتخاب و شناخت صحيح يكديگر به وجود نمي آيد و افراد نمي توانند عاقلانه و آگاهانه يكديگر را بشناسند و انتخاب كنند.اگر هم به اجبار ازدواجي صورت گيرد پس از مدتي كوتاه به جدايي منتهي ميشود كه افزايش آمار طلاق در اين زمينه منجر به بروز نابسماني هاي در بطن جامعه مي شود و نابهنجاري هاي زيادي را در پي خواهد داشت.
* عوامل برقراري ارتباط هاي خياباني
زماني كه خانواده و جامعه نقش اساسي خود را جهت ياري دادن به نسل جوان براي يافتن هويت سالم، مثبت، پويا و سازنده به خوبي ايفا نكنند، نسل جوان با آشفتگي هويت و خلاء وجودي مواجه مي شود و براي كاهش اضطراب و رهايي از بحران هويت و سرگشتگي، به اين دوستيها تن مي دهد.جوان در تصور و توهم خويش، از طريق دوستي با جنس مخالف ، مي خواهد به آرامش برسد.
ناتواني خانواده و جامعه در پاسخگويي صحيح و به موقع به نيازهاي اساسي نسل جوان عامل ديگري جهت شكل گيري دوستيهاي خياباني است. امنيت، احترام، محبت و مورد توجه قرار گرفتن از جمله نيازهاي رواني انسان است كه متأسفانه به دليل سرگرم شدن خانوادهها و جوامع به فراهم ساختن امكانات اقتصادي، اين دو نهاد انسانساز از هنر عشق ورزيدن و احترام گذاردن به نوجوانان محروم مي شوند.
عامل ديگر، فقر فرهنگي و نشناختن هويت واقعي جنس مخالف است؛ شايد اين عامل محصول نشناختن قدر خويشتن توسط دختران جوان باشد. دختران اگر به قداست، ارزش ، اهميت و كرامت خويش واقف شوند و در مورد جنس مخالف ، رفتاري توام با متانت و بزرگ منشي و بي اعتنايي داشته باشند و به سادگي در برابر خواسته هاي جنس مخالف تسليم نشوند، فرصتي براي انحراف به وجود نمي آيد.گزارش ايسكانيوز مي افزايد،عدهاي متاسفانه براي دفاع از حقوق زنان خياباني، اين تفكر غلط را تبليغ مي كنند كه فقر اقتصادي ريشه اين معضل اجتماعي است؛ اما به نظر مي رسد فقر و ضعف فرهنگي بنياد اصلي اين معضل باشد ؛ زيرا برخي از اين عناصر اجتماعي نه تنها فقر اقتصادي را لمس نكردهاند بلكه كمابيش از رفاه اقتصادي و امكانات فراوان برخوردار بودهاند ، نگرش آنها نسبت به وجود انساني خود حقيرانه و پست است.
در مقابل، بسياري از زنان پاك و فرهيخته ايراني در نهايت فقر اقتصادي، از نظر فرهنگي كاملاً غنياند و با نهايت عفاف و نجابت، به كارهاي سازنده و مثبت ميپردازند آن هم در شرايطي كه هيچ گونه كمبود اقتصادي ندارند و حتي از رفاه بيش از حد برخوردارند.نكته درخور توجه اين كه اگر كسي فقر فرهنگي، فكري و اخلاقي نداشته باشد بهخوبي مي تواند براي رهايي از چنگال فقر اقتصادي، برنامه ريزي كند.
*پيشگيري از بروز اين آسيب اجتماعي
پيش از هر چيز بايد خانوادهها به نقش حياتي خودشان در برابر فرزندان آگاه شوند تا بتوانند الگوهاي صحيح رفتاري را به فرزندان ارائه دهند و هويتي سالم و پويا به آنها هديه كنند. والدين بايد به نيازهاي عاطفي و روحي فرزندان و شيوههاي صحيح پاسخگويي به اين نيازها واقف شوند.
روشهاي تربيتي موثر : تقويت ارزشهاي اخلاقي، معنوي، انساني و سست گردانيدن معيارهاي صرفاً مادي در نظر جوانان، تقويت و توسعه مراكز ورزشي و تفريحي و برنامه ريزي صحيح براي اوقات فراغت جوانان، ارائه خدمات رفاهي و اجتماعي جهت برطرف كردن كمبودهاي عاطفي كودكان و نوجوانان، پرورش احساس عزت نفس و اعتماد به نفس كودك و نوجوان در خانواده و مدرسه، بهسازي وضع خانوادهها از طريق تماس با كارشناسان متخصص در امور خانواده، استفاده از فيلم ها و نوارهاي تربيتي ، سالم سازي محيط اجتماعي نوجوانان و از بين بردن تبعيض ميان طبقات جامعه، آموزش مهارتهاي حل مسئله به نوجوانان و نيز شيوههاي تصميم گيري، آموزش اصول بهداشت رواني به خانوادهها و فرزندان ، پرهيز از سخت گيري و تنبيه و همچنين اجتناب از آسان گيري در تربيت ، تشويق به رعايت تعادل و دوري از بي بند و باري ، برقراري احساس امنيت در خانواده و جامعه و جلوگيري از بروز اضطراب در نوجوانان و جوانان.
دوشنبه 11 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]