واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: داوراني كه انتخاب برتر ندارند جشنوارههايي بدون جايزه
جام جم آنلاين: چندي است در اخبار و رويدادهاي حوزه ادب و هنر، اخبار مربوط به جوايز ادبي بخصوص در بخش دولتي را ميخوانيم و با اين عبارت روبهرو ميشويم كه هيات داوران در اين بخش برگزيدهاي نداشت.
به عبارت ديگر، انتخاب نشدن برگزيدگان در جشنوارهها و جايزههاي ادبي رنگارنگي كه اين روزها شاهد برگزاري آنها هستيم به يك اپيدمي تبديل شده است.
بيشك برگزاركنندگان اين جشنوارهها نيز حرفهايي درباره دلايل اين انتخاب نكردنها دارند كه در جاي خود قابل توجه است، اما تسري يافتن اين رويكرد خطراتي در پي دارد كه در اين نوشتار به بررسي پيامدها و آسيبشناسي اين گونه رويكردها در حوزه ادبيات كشور پرداخته شده است.
جايزههاي ادبي، يكي از رويدادهايي است كه در طول سال و از سوي بخشهاي مختلف دولتي و غيردولتي برگزار ميشود و با اهداي جوايز به برگزيدگان حوزههاي مختلف شعر و داستان، باعث توجه مخاطبان به آثار ادبي درخور تقدير و ايجاد حساسيت در مخاطب ميشود.
تقريبا همه فعالان حوزه ادبيات براهميت تنوع و فعاليت جشنوارهها و جايزههاي ادبي تاكيد دارند، چون هر رويدادي كه باعث گرم شدن تنور ادبيات و فرهنگ شود و رويكرد تشويقي نيز به دنبال داشته باشد در جاي خود داراي اهميت است.
به عملكرد بسياري از اين جوايز در چگونگي اعطاي جوايز و ناديده گرفتن گروههايي از فعالان عرصه هنر و ادبيات و رجحان دادن نگاه قبيلهاي و گروهي برنگاهي بيطرفانه و همهجانبه، انتقاداتي جدي وارد است، اما در اينجا قصد ورود به اين مبحث را نداريم و به بخش ديگري از مشكل ميپردازيم.
برگزاري چند جايزه ادبي بخش خصوصي، امسال به دلايل مختلف ممكن نشد. ازجمله جايزه ادبي مهرگان كه با انتشار بيانيهاي اعلام كرد در سال 87 برگزار نخواهد شد و شاهد اعطاي جايزه بيژن جلالي نيز نخواهيم بود.
تعدادي ديگر از اين جايزههاي ادبي نظير گام اول، جلال آلاحمد، روزي روزگاري و قيصر امينپور برگزيدگان خود را معرفي كردهاند و گروهي ديگر چون شهيد غنيپور، پروين اعتصامي، والس، صادق هدايت، واو و گلشيري در مراحل مقدماتي برگزاري و داوري هستند.
از سوي ديگر، چند سالي است شاهد رويكردي تازه و در نوع خود عجيب در جوايز ادبي بخصوص جوايز و جشنوارههاي بخش دولتي هستيم و آن فرار به جلويي است كه داوران بسياري از اين رويدادها براي خود يافتهاند و با انتخاب نكردن برگزيدگان، در حقيقت خيال خود را راحت ميكنند.
در بيست و پنجمين دوره انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي كه بهمن ماه سال گذشته برگزار شد براي چندمين سال پي در پي هيچ كتاب شعري، به عنوان كتاب سال دست نيافت و كتاب داستان برگزيده هم نداشتيم، اگرچه در دوره قبل كتاب اندكي سايه نوشته احمد بيگدلي به اين عنوان دست يافته بود.
در دوازدهمين دوره انتخاب كتاب سال دفاع مقدس نيز بازهم هيچ كتاب شعر و داستاني از سوي هيات داوران به رتبه نخست دست نيافت. گويا هيات داوران كسر شان خود ميدانستند به شعر و داستان نمره بالايي بدهند.
هيات داوران ناشناس نخستين دوره جايزه جلال آلاحمد هم كه پس از 2 سال كش و قوس بالاخره در اجراي مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي به اجرا درآمد نيز گويا آنقدر سليقهشان از سطح معمولي ادبيات اين كشور بالاتر بوده است كه در هيچ رشتهاي نتوانستند يك برگزيده پيدا كنند و آرزوي اهداي گرانترين جايزه ادبي كشور را به دل نويسندگان اين سرزمين گذاشتند.
جالب اينجاست كه معرفي نكردن برگزيدگان به جوايز بخش خصوصي هم سرايت كرده است و بنياد گلشيري كه برگزاركننده جايزه ادبي هوشنگ گلشيري است در آخرين اظهارنظر مديرعاملش از قوي بودن احتمال عدم اعطاي جايزه رمان برگزيده سخن گفته است؛ اتفاقي كه در جايزه روزي روزگاري نيز افتاد و گفته شد تعداد رمانهاي ارزشمند براي داوري به حد نصاب رسيده است!
ادبيات تعطيل
آيا به راستي ما در حوزههاي مختلف شعر و داستان به وضعيتي رسيدهايم كه بايد براي انتخاب يك كتاب به جايي برسيم كه رسما بيانيه بدهيم و بگوييم هرچه گشتيم نتوانستيم آنقدر كتاب پيدا كنيم كه بشود به آنها جايزه داد؟
اگر پشت اين حرف، هدف سياسي خاصي نباشد (كه به نظر ميرسد هست)! اين سوال پيش ميآيد ادبياتي كه در طول يك سال نتواند چند اثر شايسته خواندن به مخاطبانش عرضه كند اصلا چه نيازي به اين همه جايزه و جشنواره و مراسم دارد؟
پرسش مهمتر، از بخش دولتي است كه اگر وضعيت ما تا آن حد كه دوستان در بيانيههاي خود به آن اشاره ميكنند وخيم است مسوولان دولتي براي برون رفت از اين وضعيت بغرنج چه كردهاند؟ آيا بهتر نيست به جاي نوشتن بيانيههاي تند و تيز و سخنرانيهاي نااميدكننده از جامعه فرهنگي كشور عذرخواهي و هرچه سريعتر به دليل ناتواني در انجام وظايف استعفا كنند؟
جايزه كتاب سال شعر دفاع مقدس امسال دراين بخشها برگزيدهاي نداشت: دوم خاطره ديگر نوشت، اول داستان، اول و دوم زندگينامه داستاني، دوم وسوم زندگينامه غيرداستاني، اول تا سوم تحقيق ادبي، اول و دوم تحقيق نظامي، اول تحقيق اجتماعي، اول تا سوم هنر، اول و سوم گرافيك و طراحي، اول شعر، دوم و سوم شعرگردآوري شده، اول و سوم شعر كودك، اول تا سوم داستان كودك.
جالب است كه اين جايزه را بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس برگزار ميكند كه مسووليت چاپ آثار مرتبط با دفاع مقدس را به عهده دارد و سوال اينجاست كه آيا عدم انتخاب كتاب در اين همه رشته به اين معنا نيست كه ارگانهاي مسوول در اين زمينه (و در رديف نخست خود بنياد ياد شده) كمكاري كردهاند يا اين كه طبق معمول همه تقصيرها به گردن هنرمندان و نويسندگان است؟
شعر معاصر ما سالهاست سهمي ازكتاب سال جمهوري اسلامي ندارد و هيچ يك از بزرگان شعر انقلاب (كه متاسفانه يكي يكي در خاك ميآرامند) به اين افتخار دست نيافتهاند. پرسش اينجاست كه آيا شعر در چنين سرزميني اين همه دچار خمود و افسردگي است؟
اسم اين كار سختگيري است
آنهايي كه درشب اهداي جواي جايزه كتاب سال دفاع مقدس حضورداشتند به ياد دارند كه چندين بار در اين مراسم تاكيد شد هيات داوران اين جايزه سختگيري كردهاند !
پرسش اساسي اين است كه وظيفه داوران در يك داوري ادبي چيست؟ در پي يك فراخوان ادبي، تعدادي كتاب به جايزه و جشنواره ميرسد و قرار ميشود تعدادي داور (كه لابد بايد همه ويژگيهاي داور بي طرف و داراي صلاحيت را داشته باشند) اين كتابها را بخوانند و از ميان آنها بهترين را انتخاب و براساس نمرات خود رتبههاي برگزيدگان را مشخص كنند. چرا اين قضيه ساده را آنقدر بزرگ كنيم كه بعد با هيچ وسيلهاي نتوان آن را جمع كرد؟ قرار است ما چند كتاب را با هم مقايسه و داوري كنيم يا اينكه كتابهاي موجود را با قلههاي ادبيات جهان و وضعيت آرماني بسنجيم؟
چه كسي گفته است وظيفه داور يك جايزه ادبي سختگيري وتعيين تكليف براي ادبيات يك كشور است؟ وقتي قرار است داوري انجام شود و از دل آن داوري هيچ برگزيدهاي بيرون نيايد چه احتياجي به اين همه خرج و مخارج است؟
تازه بحث صلاحيت داوران پيش ميآيد؛ داوراني كهاين گونه فخر فروشانه در خصوص زحمات فعالان ادبيات اين سرزمين ابراز نظر ميكنند لابد بايد جايگاهي فراتر از صاحبان آثار داشته باشند و از موضعي بالاتر و والاتر به ادبيات و آثار شعر و داستان بنگرند!
آيا در اين جايزهها و جشنوارهها چنين داوراني داوري ميكنند؟ پس چرا هيچ وقت نام اين قلههاي شعر و داستان معاصر اعلام نميشود تا ما نيز آثار ارزشمند آنان را بخوانيم و در عمل ادبيات ناب را فراگيريم؟
ابرها را كنار زنيد
سالهاست اين پرسش مطرح است كه داوران كتاب سال چه كساني هستند؟ به خاطر دارم سال گذشته وقتي اين را از دكتر منوچهر اكبري، دبير جايزه كتاب سال پرسيدم كه چرا داوران اين جايزه ملي معرفي نميشوند، وي گفت: برخي داوران با ما شرط ميگذارند كه براي حفظ آرامش و جلوگيري از فشارهايي كه معمولا بر داوران وارد ميشود از انتشار نام آنها خودداري شود.
امسال هم دبير علمي نخستين دوره جايزه جلال آل احمد درباره معرفي داوران اين جايزه گفت: چنين قراري نداشتيم كه داوران را بعد از جايزه معرفي كنيم.
محمدعلي رمضاني كه مدعي شده بود داوران ما بيشتر داوران علمي و دانشگاهي هستند و دوست ندارند وارد مناقشات رسانهاي شوند ، گفته بود: آنها نميخواهند مطرح شوند و بعد پاسخگوي رسانهها باشند.
رمضاني همچنين در گفتگو با ايسنا يادآورشده بود: اگر ابتدا با داوران قرار نگذاريم كه قرار است نامشان اعلام نشود، آنها همكاري نميكنند وگرنه ما چيزي براي مخفي كردن نداريم و كارمان پنهاني نيست.
اين توجيهات مصداق روشن عذر بدتر از گناه است. داوران جايزههاي دولتي با دريافت وجوهي قابل توجه از بيتالمال وظيفهاي به عهده ميگيرند و بايد در برابر راي و قضاوتي كه انجام دادهاند، پاسخگوي مردم و رسانهها باشند. اين چه توجيهي است كه چون داوران ما دانشگاهي هستند نميخواهند پاسخگوي رسانهها باشند ؟ رسانهها آيينه مردم هستند و اگر پرسشي مطرح ميكنند، پرسشي است برآمده از ذهن مردم. آيا اگر آقاي داور را در هزار تو مخفي كنيم، سوالات مهمي كه درباره عملكردهاي جوايز ادبي در جامعه مطرح است پاسخ داده ميشود؟
با همين پنهانكاريها بوده است كه نتايج كتاب سال همواره موجب ايجاد پرسشهاي جدي در جامعه ادبيات ما شده است. اينكه هر سال پس از پايان داوريها شايعات مختلفي در خصوص اعمال نفوذها در داوري كتاب سال يا كتاب سال دفاع مقدس به گوش ميرسد به دليل همين پنهانكاريهاي نابجاست.
آيا اين توجيهات بهانهاي براي پوشاندن ضعفهاي هيات داوري جايزههاي مختلف دولتي نيست؟ آيا اهالي ادبيات حق ندارند بپرسند كدام غولهاي ادبي جايزه جلال را داوري كردند كه حتي در يك مورد يك كتاب قابل پيدا نكردند؟ آيا زمان آن نرسيده است كه روند انتخاب هيات داوران جايزههاي ملي را به جاي انتصابي، انتخابي و كاملا شفاف كنيم و به جاي پنهان كردن داورانمان در هزارتوي بيخبري، با معرفي آنها از انتخابهايشان دفاع كنيم و به رسانهها نيز فرصت دهيم پرسشهاي مطرح را در اين باره بپرسند؟
آرش شفاعي
يکشنبه 10 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]