واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: فدراسيون فوتبال،خانهاي روي آب
به نظر ميرسد نبود هماهنگي و همگوني در قلب فدراسيون فوتبال و همچنين شكافهاي عميقي كه ميان روساي كميتهها با زير مجموعهها و ديگر اعضا به وجود آمده است، روند زندگي فدراسيون فوتبال را كه به شكلي قلب تپنده فوتبال كشور محسوب ميشود، زير سوال ميبرد.
به نوشته جامجم، اتفاقات اخير نشانههاي روشني از اختلافات در دل فدراسيون ميدهد و نميتوان اين واقعيت را كتمان كرد كه اختلافات و ناهماهنگيها آرام آرام علني و آشكار ميشود.
فدراسيون فوتبال دوران تازه و فاز متفاوتي از زندگي را تجربه ميكند. علي كفاشيان ميكوشد در قامت يك مدير كاملا دموكرات و آزادانديش، فرصت كار، تصميمگيري و همچنين آزادي عمل را به كميتههاي مختلف خود ببخشد و با همين رويه خود را در يك تعريف جهاني و واقعي از رئيس فدراسيون فوتبال حل كند. او نقش نظارتي خود را پررنگ و نقش اجرايي و نفوذياش را تا جاي امكان پايين ميآورد و جز در موارد خاص و ويژه در بحثهاي ديگر وارد نميشود.
اما همين رويه درست علي كفاشيان براي مرداني كه عادت كردهاند يا همواره بله قربانگوي رئيس فدراسيون فوتبال باشند و يا اگر رئيسي خود محور بر فوتبال كشور حاكم نبود، فضا را براي بزرگنمايي خويش آماده كنند، اين فرصت را فراهم كرده است تا از رويه جديد فدراسيون فوتبال نهايت استفاده را ببرند. ساكنان ساختمان تصميمگيري فوتبال در سئول طي ماههاي اخير اتفاقاتي را رقم زدهاند كه هرچند از نگاه اول شخص فوتبال ايران دور نمانده، اما با سكوت و خودداري وي همراه شده است.
آنچه تا اين جاي مقال بر كاغذ نگاشتيم، سياه نمايي وضعيت فدراسيون فوتبال نيست كه حالا لازم است مقدمهاي كوتاه براي تشريح بخشي از اتفاقات نامتعارف در فدراسيون بنگاريم. فوتبال ايران وارد مرحله تازهاي ميشود و اين تغيير فاز در شكل مديريتي فدراسيون با مداخلهها و البته هنجارشكنيهايي همراه خواهد بود. نمونههاي زير صرفا حكم چشمهايي را دارد براي علي كفاشيان!
***
نگاه اول به كميته فوتسال دوخته ميشود. فوتسال ايران بينياز از توضيح است. مقامي كه تيم ملي فوتسال ايران در رقابتهاي جهاني كسب كرد و پا به مرحله نهايي گذاشت، تا حدي برد بينالمللي داشت كه نيازي به بازگويي مجدد براي داخل مرزها نداشته باشد. اما سوال اينجاست كه عباس ترابيان در قامت رئيس كميته فوتسال فدراسيون فوتبال چرا و با چه توجيهي تمديد قرارداد كادر فني تيم را به امروز و فردا مياندازد؟
مصاحبه عباس ترابيان درباره شمس و اين كه موفقيت تيم فوتسال را به زحمات ژورانديرو، مربي ناكام برزيلي 3 سال قبل اين فدراسيون نسبت داد، در نوع خود جالب توجه است. ترابيان كه بر اساس چارت جديد و تعريف شده فدراسيون فوتبال قدرت تصميمگيري و اجرايي كامل در انتخاب و انتصاب كادر فني تيم ملي را دارد، از مردي به عنوان عامل موفقيت تيم ايران حرف زد كه به گواه تمامي كارشناسان و بازيكنان فوتسال، كمترين تحولي در فوتسال كشور ايجاد نكرد.
ناديده گرفتن زحمات 3 ساله سرمربي به همين سادگي، شمس را تا جايي برافروخته كرد كه به پيشنهاد استراليا و ژاپن چراغ سبز نشان داد. در تمامي طول مدت پنهان كردن متن قرارداد شمس و به تعويق انداختن اين قرارداد، اعضاي كميته فوتسال در حال پيگيري مذاكرات شمس با مديران استراليايي بودند. آيا دليل محكمي در پي اين اتفاق ميبينيد؟ واضح است پس از جدايي شمس، فضا براي بازگرداندن ژورانديروها به فوتسال ايران مهيا خواهد شد.
اين در حالي است كه علي كفاشيان فقط در اظهار نظري با رسانهها از تمايل قلبي خود براي ابقاي حسين شمس در راس كادر فني تيم ملي سخن ميگويد.
دومين قسمت را ميتوان در كميته روابط بينالملل فدراسيون فوتبال ايران جستجو كرد. جايي كه اولين تغيير علي كفاشيان در قامت رياست فدراسيون فوتبال متوجه آن شد. كفاشيان حسن غفاري را معزول و دكتر محمد منصور عظيمزاده را پشت ميزي نشاند كه پل ارتباطي فدراسيون با آن سوي مرزها بود.
در حقيقت كفاشيان از نفوذ بعضي مديران و دبير كل فدراسيون بر اتاق غفاري اطلاعي كامل پيدا كرده بود و ميدانست پارهاي از اختيارات غفاري به صورت مزايده ميان آنها تقسيم شده است. اين كه تيم ملي با برنامهريزيهاي نبي مقابل حريفان نصفه و نيمه آسيايي و آفريقايي به ميدان ميرفت، شاهكار دوران بود. اما همين امروز هم ميتوان تلاشهايي براي نفوذ و رسوخ به اتاق روابط بينالملل يافت. تلاشهايي كه وقتي بينتيجه ميمانند، ديگر كميتهها را تحتالشعاع خود قرار ميدهند. در حقيقت انتخاب عظيمزاده، صرفا براي مستقل كردن اين كميته بود، نه تحكيم روابط بينالمللي. اين اتفاق باعث ميشود كميتههاي ديگر مانند جوانان مورد توجه قرار گيرند.
حضور نبي روي نيمكت تيم ملي جوانان با چنين ادبياتي پاسخ داده ميشود: «من تشخيص ميدهم چه كسي كجا بنشيند...» درحاليكه چنين دايرهاي از اختيارات به هيچ عنوان براي دبير فدراسيون تعريف نشده است. نبي از نيمكت تيم جوانان ايران براي خودنمايي بيشتر در رقابتي آسيايي استفاده كرد تا شايد نشان دهد از عناصر بلند پايه فوتبال ايران است.
او كه ديگر نميتوانست براي فدراسيون قرارداد بازي با جوانان غنا و اميدهاي كاستاريكا بچيند، خود را به تيم جواناني تحميل كرد كه مربياش از مردان مورد پسند خود او بود. نبي در حقيقت پازل را به شكلي چيد كه حتي رئيس وقت كميته جوانان فدراسيون فوتبال هم از اختيارات خود محروم بماند.
***
دخالتها در دايره وظايف ديگران و سركشي در پست ديگري براي دستيابي به موقعيت ديگري فدراسيون را به صورت كامل تهديد ميكند. وقتي گزارشهاي پس از بازي تيم ملي مقابل امارات را مرور ميكنيم، همين اختلافات روي صفحات روزنامهها خودنمايي ميكند. تيتر اول 3 روزنامه ورزشي صبح تهران به امتناع نكونام و شجاعي از حضور در هتل تيم ملي مرتبط ميشود.
بر اساس اخباري كه همگي شبيه به هم تنظيم و نگارش شدهاند و البته در هر سه گزارش اصطلاح «به نقل از يك منبع آگاه» به چشم ميخورد، نكونام و شجاعي شب اول حضور در امارات، هتل را ترك ميكنند و با تيم ملي نميخوابند! جالب است پيگيري منبع موثق خبري در حيرت و شگفتي ما را به يكي از اتاقهاي فدراسيون فوتبال ميرساند! آيا چنين اتفاقيتاسف برانگيز نيست؟
مرداني كه دور علي كفاشيان خيمه زدهاند (نه همگي كه گروهي معدود و شناخته شده) به تكاپو افتادهاند از فضاي جديد براي تخريب ديگري و به دست آوردن فضاي بيشتر كاري و در پي آن سودهاي جانبي استفاده كنند. اين كه خبر سرپيچي دو ملي پوش تيم ملي از همراهي تيم ملي (درست يا غلط، حقيقت يا شايعه) به رسانهها كشيده ميشود، براي مجموعه فدراسيون فوتبال تاسفبار و البته نگران كننده است.
علي كفاشيان كه سعي كرده همه چيز را مبتني بر قوانين جديد و بر پايه دموكراسي بچيند تا چه زمان دوام خواهد آورد؟ تا چه زمان سكوت ميكند و مينگرد؟ و البته بايد پرسيد ات
شنبه 9 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 204]