واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
![](http://www.aftabir.com/news/2011/oct/11/images/d3e6a9975df16909305dcf2f26ae2270.jpg)
بختیاری را از کمدی خانه به دوش عطاران و شبکه ۳ و نیم داریوش کاردان به یاد می آوریم. آن روزها که با سوژه کردن آنها که چند بار عمل زیبایی بینی انجام داده اند و زمانی که در نقش اخبارگوی و با آن کلمه معروف «ببخشین» بین مردم جا باز کرد.
![](http://www.aftabir.com/images/news/break.gif)
بختیاری را از کمدی خانه به دوش عطاران و شبکه ۳ و نیم داریوش کاردان به یاد می آوریم. آن روزها که با سوژه کردن آنها که چند بار عمل زیبایی بینی انجام داده اند و زمانی که در نقش اخبارگوی و با آن کلمه معروف «ببخشین» بین مردم جا باز کرد.
حضور تکراری بختیاری در فیلم های کمدی که بسیاری از آن ها علاوه بر نداشتن ارزش هنری، حتی نمی توانست لبخند کوچکی بر لب های مردم بنشاند طرفداران او را دچار نگرانی کرد.
طبق گفته خودتان «آژانس ازدواج» آخرین کار طنزتان هست؟
نه، انگار نمی شود. (با خنده)
چرا؟
خیلی فیلم های رسانه تصویری پیشنهاد شد و من قبول نکردم. اما خب یک سریال نوروزی است و به نظرم متن خوبی دارد. دیگر بچه ها همه هستند، من هم کارهای نوروز را دوست دارم. به خاطر اینکه فضای شادی دارد و عید نوروز برایم خیلی مهم است. مخاطب خیلی خوبی هم دارد. به همین خاطر سریال نوروزی را پذیرفتم.
قبول دارید بهترین کارهای طنزی که داشتید با آقای مدیری بوده ؟مثلا جایزه بزرگ یا برره.
خب، شب های برره متن خیلی خوبی داشت. من فکر می کنم به دلیل متن سریال بود که خیلی مورد استقبال قرار گرفت. قطعا هر کاری که متن خوبی داشته باشد برای بازیگر کار خوبی می شود، ولی در کاری که متن معمولی داشته باشد هرچقدر هم انرژی بگذارید باز هم دیده نمی شوید.
اما شما هم خیلی کارهای معمولی قبول کردید.
چه کار کنم، مگر من نویسنده هستم؟
ولی به هرحال این شما هستید که انتخاب می کنید.
بله، ولی بین چی انتخاب میکنم؟ من از ده تا متنی که می خوانم ۹ کار واقعا معمولی است و آن یک کار هم شاید به من پیشنهاد نشود و نقش را به بازیگر دیگری بدهند. من هم مجبورم در این شرایط کار کنم. نمی توانم در خانه بنشینم. این تقصیر من بازیگر نیست، تقصیر خیلی از نویسنده هاست. من تنها کاری که می توانستم بکنم این بود که از عید ۳۰ تا پیشنهاد کار داشتم و یکی را هم قبول نکردم. فقط یک سریال را پذیرفتم. من به عنوان یک بازیگر همین کار را می توانم بکنم نه بیشتر. من هم زندگی و درآمدم از این راه است. آنها باید بیشتر به این فکر کنند و شخصیت پردازی های قوی تری داشته باشند. یک کاری مثل برره شخصیت پردازی خوبی داشت. کسی حتی یک سکانس بازی می کرد به نفعش بود.
خودتان دوست ندارید نقش جدی بازی کنید یا پیشنهاد نمی شود؟
چرا خودم خیلی دوست دارم. به طور کلی این اشتباه است که وقتی بازیگری طنز بازی می کند برای کار جدی سراغش نمی آیند. الان برای کار جدی هیچکس با من تماس نمی گیرد. من خودم خیلی دوست دارم. اتفاقا فکر می کنم در کار جدی به مراتب بهتر از کار طنز هستم. حالا زندگی ما اینطور شده که من همیشه طنز بازی کنم. ایرادی ندارد، باز هم خوشحالم که هر وقت مردم من را می بینند می گویند یاد شادی هایمان می افتیم و می خندیم. در جامعه ما واقعا خنده کم است. کم کم فرهنگ شوخی فراموش می شود. چندان ایرادی ندارد من در کارهایی حضور داشته باشم که مردم شاد شوند و یا حتی حضورم در جایی باعث شود مردم کمی بخندند. عیب نیست، ولی قطعا دوست دارم کار جدی هم انجام دهم. من بازیگر هستم. تئاتر کار کردم و ۱۵ سال است زحمت این کار را می کشم. منشی صحنه بودم، دستیاری کردم، برای سینما عمرم را گذاشتم. این نبوده که از خیابان یا از یک مهمانی من را دیده باشند و بگویند بیا فیلم بازی کن. آن زمانی که کسی کلاس بازیگری نمی رفت من از کلاس های تئاتر خانم نصیرپور با نمره ۱۹ قبول شدم. خیلی از فیلم ها را رد می کنم چون نقش های خیلی پیش پا افتاده به من می دهند. یک زمان بحث رفاقت است و بازی می کنم، مثلا سوت پایان خانم نیکی کریمی رفاقتی رفتم چون دوست من است ولی نه اینکه هرکس صرفا برای اینکه فیلمش بیشتر فروش کند عکس من را بگذارد و یک سکانس هم من حضور داشته باشم. همه نقش اصلی شان را به فرد دیگری می دهند، بنده هم ۲ سکانس باید باشم که عکس من برای فروش به درد بخورد. این خیلی بد و ناراحت کننده است. من هم این را دوست ندارم.
خودتان قبول دارید جایگاهی که الان هستید چیزی نیست که در شان شما باشد؟
قطعا خودم این جایگاه را دوست ندارم. دوست دارم خیلی پیشرفت کنم ولی همه چیز دست من نیست. من خواستم، ولی آنها هم باید بخواهند و این ریسک را بپذیرند که نقش جدی به من بدهند. اینجا هرکس هرنقشی بازی کند تا آخر عمر همان نقش را به او می دهند. من فقط تا آنجایی که توانستم اعلام کردم که حتی اگر ۲ سکانس یک نقش متفاوت مثل ملودرام باشد بازی می کنم. نمی توانم بروم جلوی در دفترها بایستم وگریه زاری کنم. نه تا به حال این کار را کردم و نه از این به بعد می کنم. می خواهم خودشان بفهمند من استعداد های دیگری هم دارم.
چند وقتی هست برخی بازیگرهای فیلم اخراجی ها ۳از حضور در این فیلم ابراز پشیمانی می کنند. شما چطور؟
نه، چرا باید پشیمان باشم؟ مگر چه کار بدی کردم؟ یک نقش متفاوت سیاسی و کمدی بوده، من هم دلم می خواهد در کمدی هایی بازی کنم که متفاوت باشد. چه اشکالی دارد؟ این چیز ها همیشه در ایران بوده و هست. بازیگر کار خودش را انجام می دهد. بازیگری و هنر ربطی به سیاست ندارد.
اما فیلم به نظر برخی کاملا سیاسی بود.
ایرادی ندارد. مگر من از اول که آمدم بازیگر شدم گفتم فیلم سیاسی بازی نمی کنم؟ چرا بازی می کنم، ولی جناح و موضع و عقاید من به خودم مربوط است. همیشه نشان دادم که مردم را دوست دارم و خوبیشان را می خواهم. هیچ وقت ضد مردم نبوده ام. این جور چیزها همیشه در ایران هست. الان در بقالی هم که می روید سیاسی شده و همه دائم درمورد سیاست حرف می زنند. به خاطر جامعه مان چنین وضعی پدید آمده است. مردم ما باید در نهایت خوبی وخوشی زندگی بکنند و دولت آنقدر باید خوب زندگی مردم را اداره کند که مردم اصلا به فکر سیاست نیفتند.
یعنی بازی شما در این فیلم به معنی موافقت با آن دیدگاه وجریان فکری نقش تان در فیلم نیست؟
نه اصلا. به هیچ وجه. من تقلید کسی را هم نکردم. ۴ ۳ جایگاه سیاسی داشتیم و من یکی از آنها بودم. بگذریم از سانسور هایی که در نمایش فیلم به وجود آمد. یک سری دیالوگ ها در نقش من وجود داشت که من فکر می کردم اکران می شود اما روی پرده سینما نبود. با این حال پشیمان نیستم. چرا باید پشیمان باشم؟ مگر آدم کشته ام یا کاری ضد مردم کردم؟ چطور زمانی که ما کاملا در راستای مردم حرکت می کنیم ومن بیچاره ۱۵ سال در این سینما کار می کنم کسی نیست که یک تشکر خشک و خالی کند؟ یک مجله نیست که از من قدردانی کند که شما در شرایطی کار طنز انجام می دهید که از ۴۵ دقیقه ۱۷ اصلاح پخش می خورد؟ یک نفر به من نمی گوید چطور در این شرایط کار می کنی. ۱۵ سال است تلاش می کنم. گله دارم از مطبوعات و مسئولین. هیچ کس از من تشکر نکرده یا هیچ همکاری به من زنگ نزده و تبریک بگوید بابت کارهایی که کرده ام. بابت زحمت هایی که کشیدم. بابت شرایطی که در آن کار طنز کرده ام و بابت ادامه حضور در شرایطی که ۴۵ دقیقه کار من ۱۷ اصلاح پخش می خورد. همه آنها بابت منافع و پیشبرد کارشان آدم را می خواهند، ولی زمانی که باید به تو پوئن یا امتیاز مثبتی بدهند هیچ کس نیست. این آدم ها کجا هستند که فقط وقتی کار تو به میل انها نیست دادار و دودورشان هوا می رود؟ من دوزار این اعتقادات را قبول ندارم. به مردم هم محبت می کنم واحترام می گذارم، تا جایی که احترام من را حفظ کنند. به نظر من اینکار درست است و خدا را شکر هروقت نیت کسی صادقانه است مردم می فهمند. حتی در اوج اخراجی ها ۳ که خیلی ها آمدند و خیلی حرف ها زدند من گفتم اشکالی ندارد. به عقیده آنها احترام گذاشتم. در مقابل انها نایستادم وجوابشان را ندادم. گفتم این عقیده شماست درست، من سعی میکنم این انتقاد شما را در کار های بعدی لحاظ کنم. ولی بیشتر از این نمی توانم به خاطر میل افراد دیگر پا روی عقیده خودم بگذارم. چون افراد دیگر برای من چنین کاری نمی کنند. من تنها کسی که دارم مردم هستند. هرجای دور یا روستایی که می روم مردم مرا می شناسند و به من احترام می گذارند. چیز دیگری نمی خواهم و همین برای من مهمترین مساله است. حتی اگر همین حالا به من بگویند دیگر کار نکن همین که احترامم را پیش مردمم دارم فکر می کنم رسالت خود را در زندگی انجام داده ام.
از سطح هنری اخراجی ها راضی بودید؟
بدم نیامد. جامع تر از اخراجی های یک و دو بود، ولی به هرحال نمی توانم بگویم نقص نداشت. چیزهایی داشت که من خودم هم دوست نداشتم، اما نکات دوست داشتنی هم در آن بود. شاید یک سری عقیده ها را برخی دیرتر بتوانند هضم کنند. ۲ یا ۳ سال دیگر بهتر متوجه می شوند. متاسفانه ما یک مقدار دیر متوجه می شویم چی به چی بوده، جایگاه نقش ها چه بود یا اوضاع چگونه است. ما ایرانی ها متاسفانه کم مطالعه می کنیم. من قبل از اخراجی ها یک کتاب خواندم. کتاب «ما چگونه ما شدیم» نوشته آقای صادق زیبا کلام که به همه توصیه می کنم آن را بخوانند. این کتاب خیلی کتاب خوبی بود. اگر ما ایرانی ها بتوانیم سطح آگاهی خود را بالا ببریم و آنقدر که در جمع های خانوادگی اظهار نظر سیاسی می کنیم در این زمینه مطالعات بیشتری داشته باشیم، آنوقت اظهار نظر های بهتر و منطقی تری ارائه می دهیم. چیزهایی که به درد دیگران بخورد، نه اینکه صرفا بگوییم چون شما در این جناح هستید ما هم در همین جناح هستیم. جناح یعنی چی؟ ما همه می خواهیم در صلح و آرامش زندگی کنیم. توقع مردم هم چیزی بیش از این نیست. می خواهند اقتصاد امن، زندگی امن، و وضعیت روحی خوبی داشته باشند. چیز دیگری از دولت خود نمی خواهند. فکر می کنم این همه جناح بندی غلط است، چون اصل کار چیز دیگری است که ما از ان اطلاع نداریم.
در این مدت انتقادات زیادی نسبت به آقای ده نمکی وارد شده، نظر شما در این باره چیست؟
من فکر می کنم مردم اشتباه می کنند. ما همیشه معترض هستیم. از زمان تولد و شاید از زمان حکومت رضاشاه معترض بوده ایم. من خورده ای به ایشان نمی گیرم و انتقادی به آقای ده نمکی ندارم، ولی فکر می کنم او به عنوان یک فیلم ساز حق دارد تغییر مسیر و عقیده بدهد و حرف خود را بزند. به نظرم ما خیلی در مورد آدمها تند می رویم و دیر می فهمیم. بعضی اوقات آدم هایی که نباید بالا ببریم را بالا می بریم. خیلی از آنها جایگاهشان اینی نیست که ما به آنها داده ایم و بعد ها به ما ثابت می شود که اشتباه کردیم. به نظر من در هیچ زمینه ای آدم نباید ادم تند برود و به فیلم ساز مملکت خود توهین کند. انتقاد درست است، مثلا شما به من گفتید قبول دارید جایگاهتان نباید این باشد؟ من هم پذیرفتم و گفتم قبول دارم. انتقاد را قبول می کنم اما توهین و ناسزا از جامعه ای که ادعای دموکراسی دارد و عاشق بدست اوردن آن است درست نیست.
قبول دارید بعضی از فیلم سازان وبازیگران به خاطر اجبار در بعضی از فیلم ها حضور پیدا می کنند؟
نه اصلا. من فقط دو سه مورد مجبور به حضور در کاری شدم، چون احتیاج به پول داشتم وبی پول بودم. باید یک پولی تهیه می کردم. اجبارا ۲ ۳ نقش را قبول کردم. کسی آدم را اجبار نمی کند، بازیگر مختار است بپذیرد یا پیشنهاد را رد کند.
اخراجی ها یکی از این فیلم ها نبود؟
نه. من الان نه تعریف و تمجیدی میکنم نه پشت سر آن بد می گویم چون یک بازیگر هستم. عقیده ام این بوده و افرادی که به من توهین کردند همان کسانی هستند که خیلی خیلی زیاد از دموکراسی دم می زنند. اگر هدف ما آزادی بیان است و اینکه هرکس هر طور دلش می خواهد زندگی کند پس این توهین و ناسزاها چیست؟
شاید ناراحتی آن ها از این آزادی بیان یک طرفه است.
به نظر من آنها دیکتاتور تر هستند که می خواهند این گونه عقیده خود را تحمیل کنند. من اصلا آدم سیاسی یا دورنگی نیستم. خیلی چیزها هست که الان نمی توانم به شما بگویم ولی همیشه همین چیزی بودم که در حال حاضر می بینید. از بازی خود نیز عذر خواهی نمی کنم چون عقل سلیم داشتم. امیدوارم روزی برسد که مردم حرف من را با جان ودل بپذیرند.
![](http://www.aftabir.com/images/news/break.gif)
مصاحبه : ۲۴آنلاین (24onlinenews.ir)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]