واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: براي تغيير دنيا كافي است انسانهاي باهدفي باشيم شما بايد منشا آن تغييري باشيد كه دوست داريد در دنيا ببينيد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
گـول ظـاهر كـار را خـوردن و مـايـوس شـدن كـار سـخـتي نيست. بايد در اين راه با قصد و هدف تغيير، گام برداريـم. تغـيـيـر دادن ايـن دنياي ويران شده، به نظر كار خطرناك و ترسانگيزي است. چطور ميتواند يك فرد كوچك، صلح را در دنياي بزرگي كه اين چنين پـر شـده از نـفـرت، برقرار كـنـد؟ احتمالا براي اين كار، تغيير ديدگاهها و اميال دروني خـيـلي بيـشتـر از قـدرت مـورد نـياز است.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ "مديريت توسعه" به نشاني http://mahmodig.blogfa.com در ادامه آورده است: اگر بپذيريم كه نـفـرت مسالهاي مطـلق نيـست و از شـرايـط محـيـطي سـرچشمه ميگيرد و در خيلي از موقعيتها ميتـوان از آن جلوگيري كرد و اينكه قاتلان و جنايتكاران اينطور به دنيا نميآيند، بلكه اينطور پرورش مييابند، ايجاد تغييرات جلوهاي ديگر پيدا ميكند. نه تنها اميد بيشتري ميآورد، بلكه به نظر دست يافتنيتر خواهد شد.
براي تغيير دادن اين دنيا نيازي نيست كه نقش سياستمداران و ديپلماتها را بازي كنيم، فقط كافي است انسانهاي باهدفي باشيم كه ميخواهند بين همه انسانها پل محبت بسازند. با هدف و ارادهاي دروني به اينكه بايد تغييري انجام شود، افراد تاثيرگذار از خانههاي خودمان بيرون ميآيند، كسي از همسايههايمان يا همكاران ميتوانند باشند.
من كاملا معتقدم كه تغييرات بيروني از تغيير اهداف دروني ما سرچشمه ميگيرد. همانطور كه صورتهايمان ميتواند بازتابي براي اميال درونيمان باشد، طرز فكرمان هم ميتواند همه افكارمان را تحت تاثير قرار دهد. ماهاتما گاندي در جايي ميگويد: "شما بايد منشا آن تغييري باشيد كه دوست داريد در دنيا ببينيد."
تغيير دادن لزوما انجام دوباره كارهاي افراد و متغيرهاي قبلي كه قبل از ما بودهاند و قدم گذاشتن جاي قدمهاي آنها نيست. براي هر تغيير جديد نياز به فكر جديد و تازهاي است كه قبلا استفاده نشده باشد. فقط تغيير دادن مهم نيست، انجام كاري متفاوت هم بسيار مهم است.
هدف و ارادهاي دروني در خود ايجاد كنيد تا بتوانيد دست به تغيير بزنيد. راهي را انتخاب كنيد كه افراد كمتري از آن عبور كردهاند و ناشناختهتر است.
طرز فكر ما روي تكتك افكارمان تاثير ميگذارد. طرز فكر شما روي چه پايهاي بنا شده است؟ آيا ديگران را ميبخشيد و ميتوانيد آنها را دوست داشته باشيد؟ آيا تا به حال پيش آمده است كه خود را دوست داشته يا ببخشيد؟ اولين تغيير بايد در تغيير نحوه نگرش شما به خودتان و دنياي اطرافتان باشد.
نيمنگاهي به زندگيتان بيندازيد. آن را چگونه توصيف خواهيد كرد؟ شاد؟ پر اشتياق؟ پر هيجان؟ پر استرس؟ رو به پيشرفت يا رو به تنزل؟ براي خيليها همه اين حالات در يك زمان وجود دارد. خيلي چيزها هست كه آرزويش را در سر ميپرورانيم. خيلي چيزها هست كه دوست داريم فراموششان كنيم. اگر ميتوانستيد زندگيتان را از نو آغاز كنيد، آن وقت چگونه آن را ميساختيد؟
اگر از خدا خواستيد كه به زندگيتان وارد شود، گاهي از او به خاطر اين موهبت و وجودش در زندگيتان تشكر كنيد. او هيچگاه شما را ترك نميكند. هر چقدر كه بيشتر از روابطتان با خداوند آگاهي بيابيد و هر چقدر او بيشتر دوستتان ميدارد، از زندگي بهترين استفاده ممكن را خواهيد برد.
انتهاي پيام
شنبه 9 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]