تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگین ترین چیزی که روز قیامت در ترازوی اعمال قرار داده می شود صلوات بر محمد و اهل...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838140148




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: منوراحمد تمدن سازي ومعرفت ديني


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: منوراحمد تمدن سازي ومعرفت ديني
خبرگزاري فارس: مقاله حاضر مبتني بر اين انديشه است كه مسلمانان براي پي ريزي يك تمدن جديد ، نيازمند علم جديدي هستند كه هم با علم غربي متفاوت باشد و هم بتواند از مرزهاي سنتي تفكر اسلامي پيش تر برود ؛ بي آن كه اصول اساسي اين فكر ديني را مورد خدشه قرار دهد.


بحران معرفت در مقياسي وسيع ، تمدن اسلامي معاصر را فرا گرفته است: اگرچه به نظر مي رسد جهان اسلام در برابر حيات فكري پوشالي غرب سر تعظيم فرود آورده است اما رگه هايي از بيداري و تامل در ميان مسلمانان براي احياي فكر و تمدن خود به چشم مي خورد. درست است كه بنياد تمدن نوظهور اسلام بر ايمان و نه بر علم بود ، ليكن اولين دستور قرآن به مسلمانان: بخوان (اقرا) بود ؛ الهام بخش يك تحول بزرگ در (تاريخ جهان) در قرن هفتم ميلادي ، اين دستور و تقريبا 800 مورد ديگر از سفارش هاي قرآن درباب علم بود كه طي 5 قرن از آغاز ظهور اسلام ، تفوق فكري مسلمانان بر ديگر تمدنهاي جهان را موجب شد.

به طور قطع ، تقابل ميان عقل و وحي از ميان رفته بود ؛ تقابلي كه ارنست رنان ، سكولاريست مشهور (هنگام مواجهه با عالم مسيحيت) از آن به عنوان «سنگين ترين زنجير اسارت بشر» ياد مي كند. درست در جهت مخالف (عالم مسيحي) ، جنبش خلاق تمدن اسلامي ، نفوذ رهايي بخش خود را در اطراف و اكناف عالم گستراند و لوكوموتيو رنسانس را در اروپا به حركت در آورد. اندلس (قسمتي از اسپانياي امروز)، يعني نزديك ترين بخش از سرزمين هاي اسلامي به تمدن مسيحي اروپا، محل انتقال گسترده علوم به غرب بود ؛ اين انتقال البته به اندازه انتشار علوم غربي در جهان امروز ، جنجال آميز و به لحاظ محتوا ، سطحي نبود. ابواب علم و معرفت در اسپانياي مسلمان ، گشوده شد و اثرات جاودانه اش را بر تمام حوزه هاي قابل تصور جامعه غرب ، باقي گذاشت.

حتي الهيات اسكولاستيك مسيحي نيز در برابر اين جذبه معرفتي ، كرنش كرد. در حقيقت ، زايش دوباره دانش اسلامي ارسطويي در قرن 13 و تجلي آن در وجود دانشمنداني چون ابن سينا و ابن رشد بود كه تركيب موفقي از ايمان و علم را محسوس و مشهود ساخت. چكيده اي كه ماريلين والرين در دايره `المعارف «كريستوفر كلمبوس» پيرامون حضور مسلمانان در اسپانيا نوشته ، ما را به اين گذشته پرافتخار و شكوهمند رهنمون مي سازد: «فرهنگ اسلامي حتي در دوره هزيمت مسلمانان از اسپانيا نيز همچنان نفوذ خود را توسعه بخشيد. چنان كه در كاخ چارلز پنجم در الحمرا و كليساي جامع واقع در مسجد جامع قرطبه (كوردوبا) شاهد آن هستيم.

افزون بر اين ، از آنجا كه فرهنگ مسلمانان ، مسيحيان اسپانيا را شيفته خود ساخته بود ، به طور غيرمستقيم و در قالب احترامات خانوادگي ، طراحي ساختمان و استفاده از روكش نقره اي در سبك معماري ، مغرب زمين را تحت تاثير قرار داد. زبانهاي لاتين و اسپانيايي مملو از واژه هاي عاريه اي عربي در حوزه هاي مختلف شيمي ، آشپزي ، كشاورزي ، تكنولوژيكي ، اجتماعي و علمي است. مسلمانان ، محصولات جديدي مثل نيشكر، برنج ، پنبه و شماري از ميوه ها را به دنياي غرب معرفي كردند. تكنولوژي دكل بادي آنها هنوز منازل اسپانيايي ها را سرد و گرم مي كند و تكنولوژي هاي آبياري ، هنوز برخي مزارع اسپانيايي را سيراب مي سازد.»

از قراين تاريخي چنين برمي آيد كه به رغم ادعاي فرانسيس فوكوياما، در قلمرو وسيع سرزمين هاي اسلامي ، نه تاريخ به پايان رسيده و نه آخرين انسان ظهور كرده است.

تصور مبالغه آميز از قدرت علم كه آغازگر تلاشي بي امان براي سيطره و مهار طبيعت در غرب بود ، هرگز در ذهن مسلمانان ريشه ندواند. بنابراين تكامل يا افول معرفتي مسلمانان را بايد از يك منظر تاريخي مورد بررسي قرار داد؛ به شرط اين كه اين بررسي نه براي سفري خاطره انگيز؛ بلكه به قصد پي بردن به حقيقت باشد. تاريخمندي بحث ما در اينجا، عمدتا بدين لحاظ اهميت پيدا مي كند كه دعاوي اسلامي و غربي درباب معرفت شناسي و مباني معرفت كاملا در مقابل هم قرار دارند؛ در اسلام ، ماده و معنا، در حقيقت 2 روي يك سكه به شمار مي رود. جاي تعجب نيست كه هيچ «پاپ » مسلماني (گرچه در اسلام ، روحاني به هيات كشيش وجود ندارد) تا به حال راه دانشمنداني چون گاليله را سد نكرده است.

مفهوم وحدت يا توحيد كه يكي از مفاهيم بنيادي در معرفت شناسي اسلامي است ، موجب مي شود انفكاكي كه غربيان ميان امور ايجاد مي كنند در تفكر اسلامي شكل نگيرد. در تفكر غربي ، علم و دين ، هم به لحاظ نظري و هم به لحاظ عملي ، 2 مقوله معرفتي جدا از هم ، قلمداد مي شوند، حال آن كه در نگاه اسلامي ، آنها اجزاي مختلف زنجيره اي هستند كه يكديگر را تكميل مي كنند. دعوي دروغين علم غربي «شك» است ؛ حال آن كه «خودكامگي روش علمي»، همين شك را به «ايمان» يا دعوي حقيقت تبديل مي كند (گرچه اين ايمان ، مبدائ الهي ندارد).

نگاه پسامدرنيستي با انكار حقيقت كه يكي از ارزشهاي عصر روشنگري به حساب مي آمد، پا را از نگاه روشنگرانه فراتر گذارده و آن دعوي حقيقت (يا ايمان غيرالهي) را با يك دعوي قدرت ، همسنگ مي داند. اما در اسلام ، وضعيت كاملا متفاوت است ؛ ايمان ، خاستگاه معرفت طلبي است (و با دو نگره مذكور در تفكر غربي تفاوت ماهوي دارد). از اين رو، كساني كه مباحث علم و دين را بدون توجه به سرشت ماهوي معرفت شناسي اسلامي مورد بحث و بررسي قرار مي دهند، تنها ساده لوحي خود را نشان مي دهند.

علاوه بر آنچه پيرامون تعامل علمي اسلام و اروپا در اسپانياي اسلامي نقل كرديم ، مبادلات علمي در ديگر سرزمين هاي اسلامي (به عنوان نمونه: دستاورد بزرگ اشاطر ، ستاره شناس سوري قرن چهاردهم ميلادي) آنچه غربيان در باب ناسازگاري ميان علم و دين در عالم اسلام بيان مي كنند را مردود مي سازد. بحث ها و مجادلات ميان اشاعره «جبرگرا» و معتزله «عقل گرا» نيز گواهي به طراوت و سرزندگي علمي مسلمانان است.

عصر حاضر: عصر تاريكي

امروزه مسلمانان ، هدف سيطره و سلطه غرب واقع شده اند و بر اثر اين سلطه ، در تاريكترين دوره از تاريخشان به سر مي برند ؛ حوادثي چون نسل كشي مسلمانان در بوسني توسط صربها، اشغالگري اسرائيل در فلسطين ، حوادث عراق و افغانستان و نفي آزادي در مغرب (مراكش كه نامش ما را به ياد واژه مورس]= سياه زنگي [مي اندازد ؛ واژه تحقيرآميز اسپانيايي كه پس از خروج مسلمانان از اندلس به آنان اطلاق مي شد) همه نمونه هايي از شرايط دردناك امروز مسلمانان است. اين كه آيا تمامي اينها، تابعي از گذشته استعماري جهان اسلام و بهره كشي غرب از مسلمانان است يا خير؟ خود موضوع تفاسير گوناگوني است.

بدون اين كه در برابر بوالهوسي هاي پسامدرنيستي در باب قدرت ، سر تسليم فرود آوريم ، بايد بگوييم اين بحران معرفت است كه كرامت]اسلامي [را به ورطه نابودي افكنده است.

بنابراين نمي توان با طرح اين مطلب كه مشكلات جهان اسلام تنها به دخالت بيگانگان مربوط مي شود، مسلمانان را از گناه كرنش فكري در برابر غرب مبرا دانست.

سرآسيمگي امروز جهان اسلام در حوزه هاي معرفت شناختي پيچيده اي چون علم و دين در سطوح مختلفي ، نمايان است.

در اين شرايط سرآسيمه است كه كساني بدون اعتنا به نقادي هاي امروزين از علم غربي (از جمله ديدگاه هاي ضدتحويل گرايي يا راديكاليسم فمينيستي) به بي طرفي ارزشي دروغيني كه غربي ها مدعي اند در توليد و زايش معرفت رعايت مي كنند، متوصل مي شوند و هنوز مي پندارند كه ايده هاي غربي در باب علم ، پايدار است.

اگرچه ترديدي نيست كه محمد عبدالسلام ، فيزيكدان پاكستاني دارنده جايزه نوبل ، قابليت هاي اسلام را در علم و تكنولوژي تقويت كرد و سرسختانه به دنبال منشائ علم و تكنولوژي بود ، اما در آشتي دادن دريافت به ظاهر اسلامي اش از معرفت ، با علم و تكنولوژي مدرن ، ناموفق بود. افراد ديگري هم هستند كه با به كار بردن يك منطق وارونه براي قرآن ، ضمن پوشيده كردن بي هويتي علمي خود مي كوشند معارف ديني را تخريب كنند. نزد اينان ، كتاب هدايت ، ناگهان به يك كتاب راهنماي علم و تكنولوژي تبديل مي شود.

اينان اگرچه مشتاقانه در صدد «اثبات» حقيقت ازلي قرآن هستند اما در انجام اين كار، يك قرن بر آفرينش گرايان كتاب سوز جنوب ايالت متحده ، پيشي گرفته اند. اينان متاثر از فقر انديشه خويش استدلال مي كنند كه چون قرآن همه چيز را در اختيار ما قرار داده است پس مسووليت سنگين مطالعه علم و تكنولوژي از دوش ما برداشته مي شود و مي پندارند ضرورتي است كه انسان مسلمان از رمزهاي توليد مثل در زيست شناسي و ريخت شناسي كوهها يا ماهيت قلمروهاي واقع در بين كهكشان ها ، اطلاعاتي كسب كند.

ديدگاه ديگري كه بر مبناي همين مضمون شكل گرفته اما مدعي است انديشه اسلام را از فرو غلطيدن در خلائ سكولاريستي مي رهاند ، نظريه معروف به اسلامي كردن معرفت است.

در پايبندي مفهومي به علم و تكنولوژي غرب ، اين ديدگاه ، تفاوتي با ديدگاه محمد عبدالسلام ندارد ؛ زيرا بي طرفي ارزش در توليد معرفت را مبنا قرار داد و صرفا هاله اي از واژه ها و ايده هاي اسلامي را به دور بدنه معرفت جوهري مي تند. اگرچه بايد بگويم موفقيت آنها در تبيين برخي ابعاد اقتصاد اسلامي ، شايسته تحسين است لكن يكي از تناقضات دروني ديدگاه فوق اين است كه اسلامي كردن علم اساسا بايد موضوع سرنوشت ساز ارزشها را خطاب قرار دهد و بدون توجه به منشاء ارزشهاي فرهنگي نمي توان به تغيير و تحول در ماهيت علم اقدام نمود.

معرفت شناسي اسلامي

بايد پرسيد با توجه به گسترش بنيادگرايي علمي در اشكال جديد خود ، چشم اندازهاي يك معرفت شناسي اصيل اسلامي كدام است؟ آيا ايده «علم اسلامي» در عصر حاضر ، امكان پذير است؟

سيد محمد محمدنقيب العطاس از انديشمندان سرشناس مسلمان در عصر حاضر، دراين باره مي گويد: «هر باوري ، يك محتواي معرفتي دارد و يكي از تفاوت هاي عمده ميان انديشه ديني و فلسفه و علم سكولار، دريافتي است كه هر كدام از آنها از منابع و روش هاي كسب معرفت دارند. اين گفته ، آثار و پيامدهاي عميقي براي علم اسلامي دارد زيرا 3مقوله مهم معرفتي را مشخص كرده است: «نخست اين كه ، عقيده را در قلمرو معرفت ، تاثيرگذار مي داند؛ درست بر خلاف ليبراليسم علمي كه به دخالت عقيده در علم ، اعتقادي ندارد. دوم آن كه در جستجوي منبع معرفت ، نه به صورت تحويل گراست و نه به صورت جبرگرا؛ در عوض ، اعتبار بالايي براي «ماهيت پديده ها» و «واقعيت تجربي» قائل است و بالاخره استدلال مي كند كه «معرفت ، لايتناهي است ؛ چرا كه موضوعات آن هم ، لايتناهي است».

بنابراين روش معتبر ، روشي است كه از مابعدالطبيعه اسلامي برگرفته شده است. واقعيت اين است كه چالش اصلي معرفت شناسي در جامعه پسا علمي ، تاكيد مجدد بر كسب يك هويت معنوي در امور مختلف است ؛ تكثر فرهنگي مورد تاييد پسامدرنيسم كه در ابعادي به ارزش گرايي ، گرايش پيدا مي كند را مي توان تا حدودي به معنويت گرايي يا روحانيت اسلامي ، تشبيه كرد. شيوه رويارويي با اين چالش ، نه در پاي بندي به پندار خام بنيادگرايي علمي بلكه در فراهم آوردن بسترهاي معرفتي تازه است.
............................................................................................
منبع: سايت انديشه
انتهاي پيام/
 چهارشنبه 6 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن