واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: سریال.سازی در تلویزیون ایران در ماه رمضان 1390 به مرحله.ی تازه.ای گام نهاده؛ مرحله.ای که حتی از باب مقایسه.اش با دوره.ای تاریخی در ادبیات ایران ، نمی.توان آن را «دوره بازگشت» نامید چرا که این آثار، نه از نظر «عامه.گرایی روایی» به آثار پیش از 57 شباهتی دارند و نه از نظر «عامه.گرایی نشانه.شناسانه» به آثاردهه شصت.
با این همه نمی.توان از نظر دور داشت که این گروه از محصولات تلویزیون جمهوری اسلامی ایران گرفتار هر دو بلیه. عامه.گرایی.اند و شدت و حدت این روند به حدی ا.ست که آثار پیشین این رسانه ملی -. در مقایسه - نه نخبه.گراتر که از منظر رسانه.ای،لااقل «چند.منظوره» به نظر می.رسند.
«سقوط یک فرشته» به عنوان عیار این گروه از آثار مناسبتی قابل بررسی ا.ست مجموعه.ای که شیوه روایت، شکل.گیری فیلمنامه، ایده مرکزی و تیپ.گرایی مفرط...اش یادآور آثار پیش از 57 است، اما از وجوه سرگرم.کننده آن آثار که ارثیه نمایش.های عامه.پسند اواسط دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی ا.ست ، عاری. است؛ همچنین رویکرد فرهنگی و درک نشانه.شناسانه.ی آن یاد.آور آثار دهه. شصت است با این همه از انعطاف ایدئولوژیکی آن آثار نسبت به جایگاه طبقاتی شر ایدئولوژیکی، عامل صغر سن، دست.اندازهای عاطفی و سنت.های اجتماعی دوری گزیده.
تولید این سریال را می.توان حرکتی قاطع در جهت بسط حداکثری نظریه «گلوله ارتباطی» [نظریه.ای با چارچوب.های نظری حد.اقلی ومعطوف صدور بیانیه.های ایدئولوژیک توسط هر رسانه.ای] دانست. این که این نظریه با تاریخ «ختمِ» کم و بیش نیم.قرنی.اش بخشی از تاریخ رسانه است ، محتملاً آخرین گزاره.ای است که در روند شکل.گیری وساخت این مجموعه مدنظر قرارگرفته.
«سقوط یک فرشته» همچنین برخوردار از نشانه.شناسی موجود در «عهد عتیق» [ که به کرات در آثار سینمای وحشت و زیرژانر «قلمرو شیطان» با آن در ارتباطی تک.سویه بوده.ایم ] و با استفاده ازنشانه.شناسی گزاره.هایی که بخش روایی.شان در برخی ساخته.های پیشین این رسانه، تحت عنوان«اسرائیلیات»، از سوی منتقدان ایدئولوگ به چالش کشیده شده بود، قلمروی تازه را به مخاطبان ایرانی خود نشان می.دهد که پیش از این در حوزه «تفسیر» و با «تفسیر طبری» در قرن.ها پیش از سوی فقیهان «بدعت» خوانده شده بود و هم.اکنون هم در نقدهای ایدئولوژیک نشانه.شناسانه.ای که از آثار هالیوودی -جهت تنویر افکار مخاطبان- در رسانه ملی عرضه می.شود، مورد طعن و لعن قرار می.گیرد.
قصه این مجموعه گرچه متأثر است از پاورقی.های اخلاق.گرایانه و پندمحور دهه سی [و ایضاً سینمای این دهه] با این همه بار سنگین «وعظ» بر شانه.های.اش فراتر از وزن «پند» بر شانه.های آن پاورقی.ها و آن سینماست؛ «وعظی» که از لطایف روایی و شگردهای حکایی این «نوع ادبیِ» چند هزار ساله عاری. است و همچنین از جایگاه مستحکم اجتماعی.اش نیزمحروم و در نتیجه صرفاً به طرحی محو می.ماند از نقشی مشهور.
تداوم این.گونه.سازی در تلویزیون ایران، تنها می.تواند به انزوای بیشتر آن در رقابت با رقبای نه چندان معدود فارسی.زبان و البته پرتعداد غیر فارسی.زبان.اش بینجامد و گرایش این رسانه به نشانه.های «عهد عتیق»، محتملاً بازتابی خواهد داشت غیر از آن چه مدنظر نظریه.پردازان.اش بوده است؛ بازتابی که تنها نقطه اتصال مخاطبان مقید به سنت را هم با این تلویزیون قطع خواهد کرد.
- یزدان سلحشور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]