تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798713138




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رمضان در سخن شاعران


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:



سعدی: روزه.داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
سعدی در همه قالب.های ادبی خود، در حكایت.ها، غزل.ها، قصاید و قطعات به مفاهیمی چون روزه و رمضان پرداخته است.
شیخ اجل، سعدی، شاعر قرن هفتم هجری، از جمله ادیبانی است در آثارش توجه ویژه.ای به روزه و روزه.داری و همچنین بركات ماه مبارك رمضان دارد.
او در بسیاری از قالب.های ادبی خود شامل حكایت.ها، غزل.ها، قصاید و قطعات به این مفاهیم می.پردازد و توجه خواننده را به ذات روزه.داری و جوهره تقواپیشگی در ماه رمضان جلب می.كند.

سعدی حكایتی منظوم دارد با نام «حكایت روزه در طفولیت» كه در آن اعمال درونی روزه.دار را مقدم بر اعمال ظاهری و نخوردن و نیاشامیدن می.داند و می.گوید:
به طفلی درم رغبت روزه خاست
ندانستمی چپ كدام است و راست
یكی عابد از پارسایان كوی
همی شستن آموختم دست و روی
كه بسم الله اول به سنت بگوی
دوم نیت آور، سوم كف بشوی
پس آنگه دهن شوی و بینی سه بار
مناخر به انگشت كوچك بخار
به سبابه دندان پیشین بمال
كه نهی است در روزه بعد از زوال
وز آن پس سه مشت آب بر روی زن
ز رستنگه موی سر تا ذقن
دگر دست.ها تا به مرفق بشوی
ز تسبیح و ذكر آن.چه دانی بگوی
دگر مسح سر، بعد از آن غسل پای
همین است و ختمش به نام خدای
كس از من نداند در این شیوه به
نبینی كه فرتوت شد پیر ده؟
بگفتند با دهخدای آن.چه گفت
فرستاد پیغامش اندر نهفت
كه ای زشت كردار زیبا سخن
نخست آن.چه گویی به مردم بكن
نه مسواك در روزه گفتی خطاست
بنی آدم مرده خوردن رواست؟
دهن گو ز ناگفتنی.ها نخست
بشوی ای كه از خوردنی.ها بشست
كسی را كه نام آمد اندر میان
به نیكوترین نام و نعتش بخوان
چو همواره گویی كه مردم خرند
مبر ظن كه نامت چو مردم برند
چنان گوی سیرت به كوی اندرم
كه گفتن توانی به روی اندرم
وگر شرمت از دیده ناظرست
نه ای بی.بصر، غیب دان حاضرست؟
نیاید همی شرمت از خویشتن
كز او فارغ و شرم داری ز من؟

او در حكایت دیگری كه در بوستان، باب پنجم در رضا آمده، چنین می.سراید:
شنیدم كه نابالغی روزه داشت
به صد محنت آورد روزی به چاشت
به كتابش آن روز سائق نبرد
بزرگ آمدش طاعت از طفل خرد
پدر دیده بوسید و مادر سرش
فشاندند بادام و زر بر سرش
چو بر وی گذر كرد یك نیمه روز
فتاد اندر او ز آتش معده سوز
بدل گفت اگر لقمه چندی خورم
چه داند پدر غیب یا مادرم؟
چو روی پسر در پدر بود و قوم
نهان خورد و پیدا بسر برد صوم
كه داند چو در بند حق نیستی
اگر بی وضو در نماز ایستی؟
پس این پیر ازان طفل نادان ترست
كه از بهر مردم به طاعت درست
كلید در دوزخ است آن نماز
كه در چشم مردم گزاری دراز
اگر جز به حق می.رود جاده.ات
در آتش فشانند سجاده.ات

شیخ اجل در حكایت دیگری كه در بوستان باب دوم در احسان آمده، می.گوید:
به سرهنگ سلطان چنین گفت زن
كه خیز ای مبارك در رزق زن
برو تا ز خوانت نصیبی دهند
كه فرزند كانت نظر بر رهند
بگفتا بود مطبخ امروز سرد
كه سلطان به شب نیت روزه كرد
زن از ناامیدی سر انداخت پیش
همی گفت با خود دل از فاقه ریش
كه سلطان از این روزه گویی چه خواست؟
كه افطار او عید طفلان ماست
خورنده كه خیرش برآید ز دست
به از صائم الدهر دنیا پرست
مسلم كسی را بود روزه داشت
كه درمنده.ای را دهد نان چاشت
وگرنه چه لازم كه سعیی بری
ز خود بازگیری و هم خود خوری؟

این شاعر قرن هفتم در غزلی با مطلع «نگفتم روزه بسیاری نپاید» چنین می.سراید:
نگفتم روزه بسیاری نپاید
ریاضت بگذرد سختی سر آید
پس از دشواری آسانیست ناچار
ولیكن آدمی را صبر باید
رخ از ما تا به كی پنهان كند عید
هلال آنك به ابرو می.نماید
سرابستان در این موسم چه بندی
درش بگشای تا دل برگشاید
غلامان را بگو تا عود سوزند
كنیزك را بگو تا مشك ساید
كه پندارم نگار سروبالا
در این دم تهنیت گویان درآید
سواران حلقه بربودند و آن شوخ
هنوز از حلقه.ها دل می.رباید
چو یار اندر حدیث آید به مجلس
مغنی را بگو تا كم سراید
كه شعر اندر چنین مجلس نگنجد
بلی گر گفته سعدیست شاید

استاد سخن در غزل دیگری با مطلع «صبحدم خاكی به صحرا برد باد از كوی دوست» می.گوید:
دیگران را عید اگر فرداست ما را این دمست
روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
سعدی در غزلی با مطلع «آن به كه چون منی نرسد در وصال دوست» می.گوید:
ای دوست روزهای تنعم به روزه باش
باشد كه در فتد شب قدر وصال دوست
دور از هوای نفس، كه ممكن نمی.شود
در تنگنای صحبت دشمن، مجال دوست
او در حكایتی با مطلع «در این شهرباری به سمعم رسید» می.گوید:
ز من پرس فرسوده. روزگار
كه بر سفره حسرت خورد روزه.دار

همچنین سعدی در غزلی با مطلع «این بوی روح.پرور از آن خوی دلبرست» در تشبیهی، انتظار را چون پژواك صدای الله اكبر برای روزه.دار توصیف می.كند:
بازآ كه در فراق تو چشم امیدوار
چون گوش روزه.دار بر الله اكبرست
او در یكی از قطعات خود می.گوید:
تشنه سوخته در چشمه روشن چو رسید
تو مپندار كه از سیل دمان اندیشد
ملحد گرسنه و خانه خالی و طعام
عقل باور نكند كز رمضان اندیشد
همچنین سعدی در غزل با مطلع «درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند» می.گوید:
كسان كه در رمضان چنگ می.شكستندی
نسیم گل بشنیدند و توبه بشكستند
شیخ اجل در غزل «سرو چمن پیش اعتدال تو پستست» می.گوید:
توبه كند مردم از گناه به شعبان
در رمضان نیز چشم.های تو مستست

سعدی در قصیده.ای با نام «در وداع ماه رمضان» در وصف بركات این ماه را می.سراید:
برگ تحویل می.كند رمضان
بار تودیع بر دل اخوان
یار نادیده سیر، زود برفت
دیر ننشست نازنین مهمان
غادر الحب صحبةالاحباب
فارق.الخل عشرة الخلان
ماه فرخنده، روی برپیچید
و علك السلام یا رمضان
الوداع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذكر و محفل قرآن
مهر فرمان ایزدی بر لب
نفس در بند و دیو در زندان
تا دگر روزه با جهان آید
بس بگردد به گونه گونه جهان
بلبلی زار زار می.نالید
بر فراق بهار وقت خزان
گفتم انده مبر كه بازآید
روز نوروز و لاله و ریحان
گفت ترسم بقا وفا نكند
ورنه هر سال گل دمد بستان
روز بسیار و عید خواهد بود
تیر ماه و بهار و تابستان
تا كه در منزل حیات بود
سال دیگر كه در غریبستان
خاك چندان از آدمی بخورد
كه شود خاك و آدمی یكسان
هردم از روزگار ما جزویست
كه گذر می.كند چو برق یمان
كوه اگر جزو جزو برگیرند
متلاشی شود به دور زمان
تاقیامت كه دیگر آب حیات
بازگردد به جوی رفته روان
یارب آن دم كه دم فرو بندد
ملك الموت واقف شیطان
كار جان پیش اهل دل سهلست
تو نگه.دار جوهر ایمان






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن