واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: نوسانات قيمت جهاني نفت و تشديد دورهاي باطل توسعه نيافتگي
امسال صدمين سال نفتي شدن اقتصاد و به تبع آن جامعه ايران است و طبيعتا اين يك فرصت و مجالي را ايجاد مي كند كه ما به واكاوي اين تجربه تاريخي نسبتا طولاني بپردازيم با اين اميد كه بتوانيم درك دقيق تر و روشن تري از مسائل مبتلا به جامعه مان پيدا كنيم و اين اميدواري را داشته باشيم كه با فهم بهتر صورت مسائل كمك كنيم كه ان شا» ا... آينده اي بهتر از امروز داشته باشيم.
واقعيت اين است كه با وجود همه تلاش هايي كه در طول قرون و اعصار شده و با وجود اينكه الان درست صد سال است كه يك منبع قابل توجه تامين مالي براي دولت پيدا شده جامعه ما هم چنان دست به گريبان مسئله توسعه نيافتگي باقي مانده و طبيعتا انتظار مي رود هر كوششي كه در حوزه اقتصادي صورت مي گيرد، نگاهي هم به مسئله نسبت نفت با پديده توسعه نيافتگي و استمرار آن در ايران داشته باشد.
نفت در ذات خود با توسعه، نسبيتي با خصلت پارادوكسيكال دارد. به دليل اينكه از يك طرف يك منبع خارق العاده مالي را به وجود مي آورد كه اگر از اين منبع هوشمندانه استفاده كنيم، مي توانيم آهنگ توسعه را سرعت و شتاب دهيم اما در عين حال درآمدهاي نفتي در عمل در اكثريت قريب به اتفاق كشورهاي توسعه نيافته نفتي به گونه اي مورد استفاده قرار مي گيرد كه نه تنها انتظارات تئوريك را در زمينه كمك به تسريع توسعه برآورده نمي كند بلكه منشا اتفاقاتي در جهت عكس آن نيز مي شود.
يكي از بزرگترين دستاوردهاي دانش توسعه اين است كه ذهن نظريه پردازان علوم اجتماعي به طور كلي و از جمله ذهن نظريه پردازان اقتصاد را معطوف به پديده اي كرد كه بعدها با عنوان دور باطل توسعه نيافتگي مورد خطاب قرار گرفت و مشخص شد كه تا زماني كه آن پديده درست شناسايي نشود و با آن برخورد فعالي صورت نگيرد ابزارهاي متداول و متعارف اقتصاد خرد و اقتصاد كلان قادر به حل و فصل مسائل حوزه هاي مزبور نخواهد بود و به همين خاطر هم بصيرت هايي كه به طور سنتي در چارچوب آموزه اقتصاد مرسوم در اختيار قرار مي گيرد در غياب دسترسي به يك فهم قابل قبول از مسائل سطح توسعه به درستي قابل كاربست نيست.
دورهاي باطل، مفهومي است كه از اولين روزهاي تولد انديشه توسعه مورد استفاده قرار گرفته و تا به امروز هم موضوعيت خود را حفظ كرده و گسترش يافته است و به نظر مي رسد كه ما از جمله در پرتو داشتن دركي روشن از مهمترين دورهاي باطل بازتوليدكننده توسعه نيافتگي، مي توانيم مسائل توسعه كشورمان را حل و فصل كنيم.
اين دريغ و تاسف وجود دار كه با وجود اين كه ايران در زمره كشورهاي پيشگام در زمينه برنامه توسعه است، هنوز هم نتوانسته ايم چه در دانشگاه ها و چه در درون دولت دست به انجام مطالعه روش مندي بزنيم كه براساس آن درچارچوب يك منطق نظري قابل قبول، درك قابل توجهي درباره مهمترين دورهاي باطل مانع بر سر راه توسعه ملي مان به دست بياوريم. درنهايت اجمال چيزي كه در اين جلسه مي توانم بگويم اين است كه از زاويه نگرش به مسئله نفت نيز به طرز قابل قبولي مي توانيم تلاش كنيم كه نشان دهيم نفت چه دوره اي باطلي را در اقتصاد و جامعه ايران بازتوليد مي كند.
همين الا ن و در گذشته هم به همين شكل مرتبا بحث از نفت به عنوان يك عامل بزرگ توضيح دهنده توسعه نيافتگي در ايران متداول و رايج بوده است به همين خاطر، گاه بعضي ها ساده انگارانه آرزو مي كنند كه اي كاش نفت نداشتيم و تصور مي كنند كه اگر نفت نداشتيم، همه آن سو» رفتارها و ناهنجاري هايي كه در فرايندهاي تصميم گيري و تخصيص منابع وجود دارد، منتفي مي شد. در حالي كه يك نگاه اجتمالي به دوران هاي اقتصاد بدون نفت ايران هم نشان دهنده اين است كه در بخش اعظم اين دوران، فرايندهاي تصميم گيري و تخصيص منابع در ايران مضمون توسعه اي نداشته و ما در بخش اعظم دوره هايي كه اقتصاد غيرنفتي داشته ايم كارنامه عملكرد نظام ملي چندان بهتر از دوران نفتي نبوده به اضافه اين كه بايد توجه داشت نفت في حد ذاته هيچ تقصيري در اين زمينه ندارد و اين ما هستيم كه با نحوه برخوردي كه با درآمدهاي نفتي كرده ايم سرنوشت خودمان را رقم مي زنيم اما بايد به اين واقعيت هم توجه داشته باشيم كه به گواه مطالعات بسيار ارزش مند چارلز عيسوي، اقتصاددان بزرگ مصري و متخصص تاريخ اقتصادي خاورميانه و شمال آفريقا، و بخشي از نتايج يك مطالعه، كه به همين نام هم انتشار پيدا كرده، تا قبل از ورود نفت به اقتصاد ايران، ميزان اهتمام دولت هاي ايران به عرضه كالاهاي عمومي نزديك صفر بوده. وي تصريح مي كند كه وقتي ما مي گوييم دولت ايران يكي از نامطلوب ترين وضعيت ها را از نظر اهتمام به زيربناسازي و عرضه كالاهاي عمومي داشته، اين را در قياس با نمونه هاي آرماني نمي گوييم، بلكه در قياس با همسايگان و كشورهاي هم تراز اين كشور مي گوييم بنابراين بايد به اين واقعيت نيز توجه داشته باشيم كه همين ميزان كالاهاي عمومي كه در اقتصاد ايران عرضه مي شود و امنيتي كه وجود دارد و زيربناهايي كه ساخته شده و اهتمامي كه دولت ها طي صد ساله اخير به مسئله آموزش و بهداشت داشته اند همگي مرهون نفت است و در غياب درآمدهاي نفتي جاي خالي اين نحوه تخصيص منابع كاملا در اقتصاد ايران احساس مي شده است. پس حتي در ايران هم وقتي ما از درآمدهاي نفتي در حوزه هاي معقول استفاده كنيم، ثمربخش مي شود و اگر به روش هاي نامعقولي از آن استفاده كنيم، خسارت آفرين مي شود و اين حكم فقط شامل حال نفت نيست، هر ابزار ديگري را هم كه ما در اختيار داشته باشيم، مي تواند شامل چنين حكمي شود. به اعتبار اين كه مسئله شناسايي دورهاي باطل به اندازه اهميتي كه دارد مورد توجه نبوده و به اعبتار آن كه ما در وضعيت كنوني، در حال تجربه شرايطي هستيم كه در يك دوره زماني نسبتا كوتاهي فرودها و فرازهاي قيمتي خارق العاده اي را در مورد نفت را طي كرده، در ادامه خطوط كلي يكي از مهمترين دورهاي باطل بازتوليدكننده توسعه نيافتگي در كشورمان را به اعتبار نوسانات درآمد نفتي، توضيح بدهم تا مشخص شود به همان اندازه كه ناتواني هاي ما در درك اقتضائات شرايط وفور درآمد نفتي، به جاي اين كه پيام آور توسعه باشد، پيام آور ناهنجاري ها و بي ثباتي ها و خسارت هاي قابل توجه است و تا زماني كه ما در همين كادري كه الآن فرايندهاي تصميم گيري و تخصيص منابع مان قرار دارد، باشيم دوران افول درآمد نفتي هم براي ما دقيقا به دلايل ديگري و با سازوكارهاي متفاوتي، همان عارضه ها را ايجاد مي كند.
به نظر مي رسد، كه اگر بتوانيم اين مسئله را آن طور كه شايسته موضوع است خوب شناسايي كنيم، مي توانيم اميدوار باشيم كه به خصوص در آستانه تدوين برنامه پنج ساله پنجم توسعه كشورمان، با تدابير بهتر و رويه هاي منطقي اوضاع بهتري را شاهد باشيم.
لفظ «كوته نگري» در نگاه اول ممكن است فقط يك عارضه رفتاري موضعي به نظر برسد كه مثلا وقتي ما با شكوفايي درآمد نفتي روبرو مي شويم، فقط گريبان گير مقامات كليدي و تاثيرگذار بر تخصيص منابع كشورمان مي شود. كوته نگري در يك اقتصاد سياسي رانتي كه با فراز و فرودهايي صد سال چنين شرايطي را تجربه كرده تبديل به يك فرهنگ مي شود ونيروهاي اجتماعي پشتيباني پيدا مي كند كه اگر درست شناسايي نشوند و مسئله فقط به يك صفت نامفهوم كه در بين گروه اندكي از افراد وجود دارد، تحويل گردد ما نمي توانيم با آن برخورد فعال و راهگشا كنيم. در يك اقتصاد توسعه نيافته در هنگام شكوفايي درآمدهاي نفتي كوته نگري مشخصه اصلي فرايندهاي تصميم گيري و تخصيص منابع مي شود، با تذكر اين نكته مجدد كه پشتيبانش همه نيروهاي اجتماعي هستند كه قدرت اثرگذاري روي رفتار دولت را دارند.
در چارچوب اين كوته نگري در هنگام شكوفايي درآمد نفتي دولت ملاحظات كوتاه مدت را به ملاحظات بلندمدت ترجيح مي دهد و اين ترجيح منشا اتخاذ رويه انبساط مالي مي شود. در تئوري هايي كه تحت عنوان بلاي منابع يا نفرين منابع يا بيماري هلندي يا اقتصاد سياسي رانتي روي اين مسئله كار كرده اند، با جزئيات توضيح داده مي شود كه شكوفايي درآمد نفتي در ذات خودش يك شوك بزرگ است كه به قسمت تقاضاي كل اقتصاد وارد مي شود.
سه شنبه 5 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]