مرد پنهان كار با شكايت همسر سومش به دادگاه رفت

واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: مرد پنهان كار با شكايت همسر سومش به دادگاه رفت
پنهان كاري مردي كه توانايي بچه دار شدن ندارد، سبب شد او با شكايت سومين همسرش به دادگاه خانواده احضار شود.
پنهان كاري مردي كه توانايي بچه دار شدن ندارد، سبب شد او با شكايت سومين همسرش به دادگاه خانواده احضار شود.
چندي قبل زني پس از مراجعه به شعبه 268 دادگاه خانواده با ارائه شكوائيه يي به دليل اينكه شوهرش او را فريب داده بود، خواستار جدايي از او شد. اين زن كه ماهرخ نام دارد به قاضي حسن عموزادي گفت؛ دوسال قبل مجيد كه دوست برادرم بود، به خواستگاري ام آمد با توجه به اينكه برادرم او را مي شناخت، تحقيقات زيادي در مورد وي نكرديم و پس از چند مرتبه رفت و آمد با اجازه پدرم به پيشنهاد مجيد پاسخ مثبت دادم و به عقد هم درآمديم. مجيد مرد خوبي بود و هيچ مشكلي با هم نداشتيم. در مهماني هاي خانوادگي همه به زندگي خوب من و شوهرم غبطه مي خوردند، اما زندگي مشترك ما چندان دوام نياورد. يك سال از ازدواجمان گذشته بود و به رغم اينكه من علاقه زيادي به مادر شدن داشتم، هنوز فرزندي نداشتيم.
پس از مدتي براي بررسي اين موضوع به پزشك مراجعه كرديم. معاينه هاي اوليه از سلامت كامل هر دو ما حكايت داشت، اما وقتي به دستور پزشك معالجمان آزمايش هاي تخصصي انجام داديم، مشخص شد مجيد نابارور است و نمي تواند پدر شود. از آن پس دنيا برايم تيره و تار شد. روزها در خانه زانوي غم بغل مي گرفتم، اما شب ها براي اينكه شوهرم ناراحت نشود خودم را سرحال نشان مي دادم تا اينكه به توصيه خواهرم همراه با مجيد به يك متخصص ناباروري مراجعه كرديم. مدتي مجيد تحت درمان قرار گرفت، اما باز هم پزشكان اعلام كردند مشكل شوهرم درماني ندارد. پس از آن بود كه يكي از دوستانم كه برادرش رابطه يي قديمي با مجيد دارد رازهايي از زندگي او را برايم برملا كرد كه تا آن روز از هيچ يك از آنها اطلاعي نداشتم.
زن جوان ادامه داد، طبق اطلاعاتي كه آن مرد به من داد فهميدم مجيد قبل از من دو بار ديگر نيز ازدواج كرده، اما هر دو همسرش به خاطر اينكه او بچه دار نمي شود از وي جدا شدند. شوهرم هيچ يك از اين ماجراها را برايم نگفته بود. در حقيقت مجيد طي اين مدت مرا فريب داده و از حسن نيت من و خانواده ام سوءاستفاده كرده است. من هم وقتي از اين ماجرا باخبر شدم به رغم علاقه يي كه به او داشتم تصميم گرفتم طلاق بگيرم.
در پي ثبت شكايت اين زن، صبح ديروز جلسه رسيدگي به اين پرونده برگزار شد. در اين جلسه قاضي عموزادي از مجيد خواست درباره اظهارات همسرش توضيح بدهد. مجيد گفت؛ نمي خواستم ماهرخ را فريب بدهم. من به او علاقه داشتم و تصميم گرفته بودم با او زندگي كنم اما مشكل ناباروري مانع رسيدنم به اين آرزو شد. به خاطر اين مشكل دو بار شكست خورده بودم و دو همسر قبلي ام از من جدا شده بودند اما ديگر نمي خواستم با عنوان كردن اين مشكل ماهرخ را هم از دست بدهم.
به اين دليل هم رازهاي زندگي ام را از او پنهان كردم. به دنبال اظهارات اين مرد رئيس دادگاه از ماهرخ خواست در تصميم اش تجديدنظر كند، اما وقتي با اصرار او براي جدايي روبه رو شد، سرانجام حكم طلاق را صادر كرد.
سه شنبه 5 آذر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هموطن سلام]

[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 193]