واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: بسيج در سال نوآوري و شكوفايي
عباس رمضاني
نزديك به سي سال از هنگامي كه پير و مراد دلدادگان عاشق، خميني كبير (ره)، فرمان تشكيل بسيج مستضعفان را در يكي از حساسترين دوران انقلاب اسلامي ايران صادر كرد، ميگذرد و اكنون در طليعه دهه چهارم انقلاب اسلامي ايران، شجره طيبه بسيج به واسطه نفس قدسي امام روحالله و دلاورمرديهاي صفشكناني چون چمران، همت، زينالدين، باكري و هزاران اَبَرمرد ديگر كه روح اخلاص و صفا را در كالبد آن دميدند، همچنان به زندگي پرافتخار خود ادامه ميدهد.
بسيج در اين دوران، فراز و نشيبهاي فراواني را پشت سر گذاشته و اكنون در يكي از حساسترين مقاطع تاريخ انقلاب، مراحل رشد خود را ميگذراند و بنا بر چرخه حيات سازمانها، ميبايد در مرحله توسعه و شكوفايي خود باشد. بايد اذعان كرد كه اين مسأله ولو در ظاهر تا اندازهاي عينيت يافته است، ليكن آنچه اكنون دغدغه اصلي دلسوزان و پير فرزانه انقلاب است، «ميزان تحقق اهداف عاليه بسيج در راستاي طنينانداز كردن نواي دلنشين تفكر بسيجي در ميان لايههاي گوناگون جامعه و به ويژه قشر جوان و حتي فراتر از آن، مستضعفان جهان به عنوان مخاطب و خواستگاه اصلي آن ميباشد».
حال پرسش اينجاست كه آيا نهاد بسيج در يك تحليل هزينه ـ فايده ميتواند سينه سپر كرده و بيهيچ شك و شبههاي، فرياد برآورد كه توانسته است تفكر بسيجي را در جايجاي اين مرز پرگهر و حتي فراتر از آن در بيرون از مرزهاي جغرافيايي ايران و به تعبير شهيد متوسليان در «هر كجا كه گوينده لا اله الا الله هست» اشاعه دهد؟
آيا ساختار و سازمان و تشكيلات و نيروهاي كنوني قابليتهاي لازم را براي تحقق اين هدف مقدس داشته و يا دارد؟ آيا اصولاً گسترش كمّي نيروها چه به لحاظ تجهيزات و امكانات فيزيكي و چه به لحاظ نيروهاي انساني ـ كه هماكنون به شدت هر چه تمام در دستور كار بسيج است ـ لزوماً به معناي گسترش كيفي آن نيز بوده و هست؟
آيا صدور فرهنگ انقلابي برانگيخته از انقلاب فرهنگي و فرهنگ شهدا و پير غلامان اين فرهنگ، از دغدغههاي جدي نهاد بسيج نيز هست؟ اگر چنين است، چه كارهاي دلگرم كنندهاي در اين زمينه صورت گرفته و احياناً مصاديق آن در كجاست؟ و اگر چنين نيست آيا توجيهي براي اين مسأله پس از گذشت نزديك سي سال از راهاندازي اين نهاد لازمالوجود، وجود دارد؟!
نويسنده اين نوشتار، افتخار زينت به فرهنگ (و بعضاً لباس) خاكي بسيج را داشته و از نزديك با جريانات گوناگون فرهنگي انقلاب و از جمله آنها بسيج، در حد وسع آشنايي لازم را دارد، اما دغدغه اصلي اين مجال، همان دغدغه امام خامنهاي، اين بسيجي كيّض و هميشه بيدار است كه باعث شد، اين سال به سال نوآوري و شكوفايي ناميده شود.
آري! بايد ديد تا چه اندازه نوآوري و شكوفايي در نهاد بسيج محقق شده است تا بتواند پاسخگوي نياز مخاطب نوطلب و نوجوي خود يعني «جوان امروز» با ظرايف و دقايق خاص آن باشد. آيا تكيه بر روشها و ابزارهاي كهنه و قديمي كه بعضاً حتي ناكارآمدي و عدم اثربخشي خود را نيز بارها به اثبات رساندهاند، ميتواند تضمينكننده دوام و بقاي فرهنگ ناب بسيجي باشد يا اينكه بالعكس، موجبات گسست فرهنگي و ايجاد شكاف ارتباطي بين اصحاب اين فرهنگ و نسلهاي اخير انقلاب را فراهمتر خواهد ساخت؟!
ترجيح نگارنده بر اين است كه اين پرسشها، به صورت استفهامي و بدون پاسخ، مطرح شوند تا شايد مسئولان محترم اين نهاد بزرگ را كه بزرگي خود را وامدار جانبازيهاي هزاران جوان عاشق و دلداده فرهنگ بسيج و نه نهاد بسيج است، به تأمل وا دارند. البته ناگفته نماند كه مصاديق فراواني در پاسخ به هر يك از اين پرسشها ميتوان مطرح نمود، ليكن از سويي، مجال آن نيست و از سوي ديگر و به وجهي گيراتر:
بهتر آن باشد كه سرّ دلبران
گفته آيد در حديث ديگران
در پايان با گراميداشت ياد و خاطره شهيدان شاهد اين انقلاب اسلامي، به پيشگاه همه بسيجيان و رهروان راستين شهدا عرض ادب نموده و دعا ميكنيم كه انشاءالله خداوند همه بسيجيان را در زمره سربازان صديق ولايت قرار دهد و آروزو ميكنيم كه ايكاش بسيجي باشيم، ولي بسيجي نباشيم.
سه شنبه 5 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]