تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835060555
نويسنده: مصطفي ملكوتيان ايران و امنيت ملي آمريكا (1324-1357)
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: مصطفي ملكوتيان ايران و امنيت ملي آمريكا (1324-1357)
خبرگزاري فارس: اين مقاله بر آن است تا به تفكيك، دكترينها و خط مشيهاي رؤساي جمهوري آمريكا در مورد ايران از بعد از جنگ جهاني دوم تا پيروزي انقلاب اسلامي را معرفي نمايد. به اين اميد كه مورد استفادة اساتيد محترم به ويژه اساتيد محترم درس ريشههاي انقلاب اسلامي قرار گيرد.
موقعيت و اهميت استراتژيك ايران در مقاطع مختلف تاريخي باعث طمع كشورها و قدرتهاي بزرگ منطقهاي و جهاني براي نفوذ يا سلطه بر اين كشور بوده است. اين مقاله بر آن است تا به تفكيك، دكترينها و خط مشيهاي رؤساي جمهوري آمريكا در مورد ايران از بعد از جنگ جهاني دوم تا پيروزي انقلاب اسلامي را معرفي نمايد. به اين اميد كه مورد استفادة اساتيد محترم به ويژه اساتيد محترم درس ريشههاي انقلاب اسلامي قرار گيرد.
امنيت ملي بخشي تفكيكناپذير از منافع ملي هر كشوري را تشكيل ميدهد؛ از ين رو است كه منافع ملي به معناي «بهترين چيزها براي ملت در رابطهاش با ساير دولتها»1 تعريف شده است.
ايران به دلايل مختلف در دورههاي پياپي تاريخي داراي اهميت و موقعيت استراتژيك بوده است؛ زماني به دليل قرار گرفتن در مسير جادة ابريشم كه راه ارتباطي اروپا با مركز و شرق آسيا بود و زماني به علت قرار داشتن بر سر راه اروپا به شبه قاره هند كه مدتها مورد منازعه دولتهاي انگليس، روسيه و فرانسه بود و در دوره پيش از انقلاب اسلامي، به سبب وجود ذخاير عظيم انرژي در منطقه خليج فارس و ايران2 و قرار گرفتن آن در سراسر سواحل شمالي خليج فارس و تنگة هرمز و همسايگي با اتحاد شوروي كه در زمان جنگ سرد براي صدور ايدئولوژي ماركسيستي تلاش ميكرد.
پس از جنگ جهاني دوم، آمريكا با توجه به قدرت نظامي و اقتصادي خود به عنوان قدرت برتر، جانشين اروپاييها در بسياري از مناطق جهان از جمله خاورميانه و ايران شد. موقعيت استراتژيك و منابع غني طبيعي ايران، آمريكاييها را به سوي خود جذب كرد و جايگاه ويژهاي را در خط مشيها و دكترينهاي امنيتي آمريكايي پيدا نمود. در اين مقاله خط مشيها و دكترينهاي پنج رئيس جمهور آمريكا از پس از جنگ جهاني دوم تا پيروزي انقلاب اسلامي (ترومن، آيزنهاور، كندي، نيكسون و كارتر) را مورد ارزيابي قرار ميدهيم.
1. ترومن
«هاري ترومن» از حزب دموكرات آمريكا، بين سالهاي 1945 تا 1953 رئيس جمهور بود. دستيابي آمريكا به بمب اتم اين تصور را در آن كشور دامن زده بود كه آمريكا قادر است با داشتن اين بمب همه مسائل خارجي خود را به سادگي حل كند، اما آمريكاييها به زودي به عدم كارآيي اين عامل در شرايط پس از جنگ پي بردند. خطر احتمالي سقوط دولت دست راستي يونان به دامن كمونيستها، مشكلات تركيه و خطر تسلط شوروي بر تنگه داردانل و بيرون نرفتن روسها از ايران، زنگهاي خطر را در آمريكا به صدا درآورد.
هر چند نيروهاي روسي بالاخره در سال 1325 ش/ 1946 م. خاك ايران را ترك كردند،3 اما خطر گسترش نفوذ كمونيسم و شوروي در كشورهاي پيرامون اين كشور و اين ديدگاه آمريكاييها كه شوروي مانند هيتلر در فكر سلطه بر جهان است و بايد مسيرهاي توسعه طلبي او سد گردد، منجر به تدوين و اعلام دكترين ترومن در مارس 1947 در مجلس نمايندگان آمريكا شد.
بر اساس اين دكترين، هر زمان و هر جا كه يك دولت ضد كمونيست از طرق مختلف، مانند شوراندن ياغيان بومي، دخالت خارجي يا حتي فشار ديپلماتيك مورد تهديد قرار گيرد، آمريكا با كمكهاي اقتصادي، سياسي و مهمتر از همه نظامي از آن دولت حمايت خواهد كرد. بدين ترتيب دكترين ترومن راه را بر هر انقلابي ميبست. ترومن معتقد بود كه كمونيسم در شرايط فقر رشد ميكند و روش مقابله با آن اعطاي كمكهاي اقتصادي است. وي توانست حمايت كنگره آمريكا را براي تصويب كمكها به دست آورد. 4 كنگره آمريكا بعداً ايران را نيز به دليل اهميت در رديف يونان قرار داد.
همچنين در ژوئيه 1947/ 1326 ش، جورج كنان، مسئول ستاد سياستگذاري وزارت خارجه آمريكا، در مجلة فارين افيرز5 با نام مستعار «ايكس» مقالهاي تحت عنوان «منشأ رفتار شوروي» نوشت كه به زودي به صورت بيانيه نيمه رسمي سياست خارجي آمريكا درآمد و در نهايت در سياست سد نفوذ6 تجلي يافت. به موجب اين سياست، به تدريج چند پيمان دفاعي زنجيرهاي از اروپا تا آسياي جنوب شرقي در اطراف شوروي ايجاد شد. ايران عضو پيمان سنتو بود كه از زمان آيزنهاور تشكيل شد و پيمانهاي ناتو و سيتو قرار داشت.
آمريكا در چارچوب دكترين ترومن كمكها و وامهايي با بهرههاي زياد در اختيار ايران قرار ميداد؛ از جمله يك وام 250 ميليون دلاري در سال 1325 براي تشكيل سازمان برنامه7 و كمكها و وامهاي نظامي به مبلغ 175 ميليون دلار بين سالهاي 1325 تا 1330 شمسي به ايران پرداخت كرد.8 همچنين ايران يكي از اولين كشورهايي بود كه «اصل چهار ترومن» در مورد آن اجرا شد. به موجب اين اصل، كه ترومن در سال 1949 ارائه كرد، آمريكا به كشورهاي خاصي در جهان سوم از جمله به ايران كمكهاي فني و مالي ميكرد؛ از اين رو در ايران «كميسيون مشترك ايران و آمريكا براي بهبود امور روستايي» تشكيل شد. اسناد موجود نشان ميدهد كه آمريكا بعضي از عناصر اين كميسيون مانند شيخ فضلالله زاهدي، كه در پست معاونت و خزانه داري مشغول بود را در سال 1331 تحت پوشش آموزش به آمريكا برد. او همان كسي است كه در 28 مرداد 1332 دست به كودتا زد.9
كمكهاي آمريكا به ايران در اين زمان به منظور حفظ منافع علمي و امنيتي اين كشور بود، چرا كه به تصورآمريكاييها اگر ايران از دست آمريكا خارج ميشد، راه ورود شوروي به خليج فارس هموار گرديده و سراسر منطقه خليج فارس در خطر نفوذ شوروي قرار ميگرفت.
شايان ذكر است كه مهمترين عامل بازدارنده در برابر نفوذ و گسترش افكار كمونيستي در ايران، مقاومت فرهنگي مردم ما در مقابله با اين افكار بوده است نه كمكهاي آمريكا به رژيم شاه. ماركسيسم كه با مذهب سر ستيز دارد در كشورهايي مانند ايران با هويت ديني عميق، نتوانست جاي پايي قوي باز كند.
2. آيزنهاور
ژنرال «آيزنهاور» از حزب جمهوري خواه آمريكا، به دليل شهرتي كه در زمان جنگ جهاني دوم كسب كرده بود و نيز تبليغات مك كارتيسم مبني بر ناتواني ترومن براي مهار كمونيسم كه ناشي از نفوذ كمونيستها در حزب دموكرات و وزارت خارجه و سرويسهاي امنيتي تلقي ميشد، در انتخابات رياست جمهوري نوامبر 1952/1331 ش. پيروز شد.
جمهوري خواهان در اين زمان اعلام كردند كه ناامني شديد در آمريكا و درگيري شديد اين كشور در جنگ كره نتيجه اشتباهات روزولت و ترومن درباره شوروي در كنفرانسهاي تهران، يالتا و پوتسدام بوده است، زيرا آنها راه توسعه كمونيسم در دوره پس از جنگ را با از دست دادن اروپاي شرقي و خيانت به چيانكاي چك (رئيس جمهور سابق چين پيش از روي كار آمدن كمونيستها) هموار كردند.10 به نظر جمهوري خواهان، سياست حزب دموكرات در مورد همزيستي، به دليل هزينه سنگين تسليحات و كمك اقتصادي، اقتصاد ملي را نابود كرده است و هدف شوروي اين است كه آمريكا با دست خود، خود را به افلاس بكشد. آنها به مردم قول دادند كه يك استراتژي دفاعي مؤثر (به منظور عقب راندن شوروي و تقويت دفاعي آمريكا) و يك بودجه متعادل تنظيم كنند و مالياتها را كاهش دهند. براي اين كار، به نظر آنان، بايستي جنگ كره پايان مييافت، مرز روشني در اطراف شوروي و چين كشيده ميشد – كه اين كار را حكومت قبلي كرده بود، ولي بايد تقويت ميگرديد و خاورميانه و خاور دور را نيز در برميگرفت – و اين مرز با قدرت بازدارندگي اتمي حفظ ميگرديد، به گونهاي كه هشدار داده ميشد اگر شوروي و چين از آن عبور كنند با نابودي كامل روبرو خواهند شد. جان فاستردالس، وزير امور خارجه آيزنهاور، ميگفت اگر به كمونيستهاي كره اخطار ميشد كه در صورت حمله به كره شمالي، مسكو بمباران اتمي خواهد شد، از حمله خودداري ميكردند. وي تأكيد ميكرد كه حكومت آيزنهاور اين اشتباه را تكرار نخواهد كرد.11
«دالس» دكترين سد نفوذ ترومن را سياست درجا زدن12 خواند و گفت اين سياست، آمريكا را آنقدر در يك موقعيت نگه ميدارد كه به دليل خسته شدن انگيزه خود را براي مقابله با توطئههاي بين المللي و بحرانهاي منطقه از دست بدهد.13 وي معتقد بود هدف آمريكا نبايد همزيستي مسالمت آميز با كمونيسم باشد، بلكه بايد آن را از ميان بردارد. او هر گونه رفتار مداخله گرايانة آمريكا را مشروع ميدانست.
آيزنهاور و دالس از «استراتژي تلافي گسترده» كه بر مبناي آن هر كشوري كه منافع و اهداف آمريكا را در هر نقطهاي از جهان مورد تهاجم قرار ميداد با هر وسيله ممكن و هر جا كه آمريكا انتخاب ميكرد تنبيه ميشد، پشتيباني كردند. 14 اما در خصوص خاورميانه «دكترين آيزنهاور» كه در سال 1957 ميلادي در كنگره آمريكا ارائه شد تأكيد داشت كه آمريكا حفظ استقلال و تماميت ارضي كشورهاي خاورميانه و خليج فارس را براي امنيت خود امري حياتي ميداند و حاضر است براي حفاظت از كشورهايي كه مورد تجاوز مسلحانه كمونيسم بين المللي قرار ميگيرند، از نيروهاي مسلح خود استفاده كند.15
به طور كلي اقدامات امنيتي آيزنهاور، حجم و ميزان حضور و مداخله آمريكا در نقاط مختلف جهان افزايش يافت؛ اما تهديد به استفاده از سلاح اتمي عليه شوروي يا چين، با توجه به اينكه روسها نيز بعداً به آن دست يافتند، كارآيي خود را از دست داد. در حالي كه اين كشور تا قبل از جنگ جهاني دوم هيچ گونه پيمان اتحادي با كشورهاي خارج از نيم كره غربي امضا نكرده بود و همچنين فاقد پايگاه نظامي در ساير كشورها بود، اما تا سال 1959 داراي 1400 پايگاه در 31 كشور بود.16 مداخله در ويئتنام كه در تمامي دهه 1960 و نيمه اول دهه 1970 نيز به طول انجاميد، كودتاي 28مرداد 1332/1953 در ايران، كمك به شورشيان گواتمالا (1954) گسيل ناوگان ششم آمريكا به مديترانه شرقي (سال 1957) براي نجات ملك حسين پادشاه اردن در مقابل شورش افسران طرفدار ناصر و كمك ده ميليون دلاري به وي، توسل به زور و گسيل چهارده هزار نيرو به لبنان كه به دنبال كودتاي 1958 عراق در آستانه تغييرات راديكال قرار گرفته بود و كودتا در دمينيكن در سال 1962 عليه حكومت خوآن بوش از جمله اين مداخلهها هستند. 17
دستگاه سياست خارجي و سرويسهاي امنيتي دولت آمريكا در زمان آيزنهاور بسيار بيشتر از زمان ترومن بر روي ايران تمركز نموده و برحفظ آن در زنجيره منافع غرب تأكيد كردند. كودتا عليه دولت دكتر مصدق، ورود ايران به پيمان بغداد (سنتو)، امضاي قراردادهاي نظامي ميان آمريكا و ايران كه ورود مستشاران نظامي آمريكايي و نفوذ آنها در ارتش ايران را به همراه داشت و تشكيل ساواك كه با كمك و همكاري سازمان سيا صورت گرفت، همه مؤيد اين امر هستند.
آمريكاييها در جريان ملي شدن صنعت نفت ابتدا براي شكستن انحصار نفتي انگليس در ايران از ملي شدن نفت ايران حمايت كردند، اما بعد به دليل منافع امنيتي منطقهاي خود و نيز اطمينان يافتن از اينكه انگليسيها سهم آنان از نفت ايران را خواهند داد، در مقابل نهضت ايستادند. اعتراض آيتالله كاشاني به سياست آمريكا در اواخر دوره ترومن در اين زمينه گوياست:
ما نميخواهيم حكومتهاي خارجي در امور داخليمان دخالت كنند... آمريكا بايد پيروي از سياست انگليس را كنار بگذارد. از اين كار چيزي جز نفرت مردم دنيا به طور اعم و مردم ايران به طور اخص نصيبش نخواهد شد.18
دو هفته بعد از روي كار آمدن آيزنهاور، چند مقام بلند پاية آمريكايي و انگليسي طرحي با نام «رمز آژاكس»19 كه رهبري آن با «كروميت روزولت» بود را تهيه كردند و سازمان «سيا» و «اينتليجنت سرويس» انگلستان براي اجراي كودتا دست به كار شدند.20 بدين ترتيب، روزولت در پانزده تير 1332 با نام مستعار «جيمزاف لاكريچ» مخفيانه از مرز عراق وارد ايران شد. در دهم مرداد نيز ژنرال «شوار تسكف» كه قبلاً يك مستشار نظامي آمريكا در ژاندرمري ايران بود، وارد تهران شد. آنها در 28 مرداد با همكاري عوامل داخلي دست به كودتا زدند. پس از كودتا، آيزنهاور پيام تبريكي به محمد رضا شاه فرستاد و به سرعت به تقويت نظامي، سياسي و اقتصادي دولت زاهدي پرداخت.
استراتژي نگاه نو آيزنهاور، كه در نوامبر 1953/1332 ش. تدوين شد، تأكيد زيادي بر كشورهاي پيرامون شوروي از جمله ايران داشت. از ديدگاه آمريكاييها، جايگاه ايران در خط شمالي خاورميانه، موقعيت اين كشور را براي دفاع از اين منطقه و دفاع مقدم از منطقه مديترانه و به عنوان پايگاهي براي حمله هوايي يا زميني به درون شوروي حياتي ميساخت. منابع نفت ايران و ديگر كشورهاي خليج فارس براي بازسازي اروپاي غربي و براي توانا ساختن غرب جهت دوام آوردن در يك جنگ طولاني نقش حياتي داشتند؛ بنابراين حكومت آيزنهاور ايران را داراي اهميت تعيين كننده براي امنيت ملي آمريكا خواند. 21
تلاش آمريكا براي سهيم شدن در نفت ايران با قرارداد هوارد پيچ و اميني 22 در 28 شهريور 1333، كه بين دولت ايران و كنسرسيوم بين المللي نفت در تهران امضا شد، به ثمر نشست. بر اساس اين قرارداد، چهل درصد از سهام به شركتهاي انگليسي، چهل درصد به شركتهاي آمريكايي، چهل درصد به شركت رويال داچ شل (هلندي-انگليسي) و شش درصد به شركت نفت فرانسه داده شد. اما دولت ايران تلاش كرد اين بخشش منابع ملي را يك پيروزي و حتي گذاردن كلاه بر سر آمريكا و انگليس بخواند. زاهدي، نخست وزير كودتا، در جلسه مشترك هيأت دولت و رؤساي دو مجلس به طور مضحكي از قرارداد دفاع كرد و گفت:
در واقع ما سر انگليس و آمريكا كلاه گذاشتهايم، زيرا تاهفت، هشت، سال ديگر نيروي اتمي جاي نفت را ميگيرد و ذخاير نفت ايران بيمصرف ميماند و بنابراين در اين ده ساله هر چه از كنسرسيوم بگيرم وجهي بازيافتي است.23
از سوي ديگر، در فوريه 1955 (بهمن 1344)، پيمان بغداد تحت عنوان قرارداد همكاري عراق و تركيه با حمايت آمريكا و انگليس امضا شد. به زودي پاكستان و سپس ايران نيز بدان پيوستند. اين پيمان پس از وقوع كودتاي سال 1958 در عراق و خروج اين كشور از آن به پيمان مركزي يا سنتو تغيير نام داد.
كودتاي 28 مرداد، عقد قرارداد با كنسرسيوم نفتي، عضويت ايران در پيمان بغداد، قانون جلب و حمايت از سرمايههاي خارجي و قانون بانكداري مصوب 1334 كه بر اساس آنها دولت ايران امتيازات بيسابقهاي به سرمايه داران خارجي ميداد، باعث گسترش شديد روابط سياسي، اقتصادي و نظامي ايران و آمريكا شد. ملاقاتها و رفت و آمدهاي زياد مقامات دو كشور در دوره آيزنهاور از شواهد اين گسترش رابطه بود.24 سپس كودتاي عراق و نزديكي اين كشور به شوروي وابستگي شاه به آمريكا را بيشتر كرد و بر تعداد مستشاران و مأموران سازمان سيا در ايران افزود.25
اين بخش را با تأكيد صريح آيزنهاور درباره اهميت ايران به پايان ميبريم. وي در 23 آذر 1338 طي اقامت شش ساعته خود در ايران، سه بار (يك بار در فرودگاه، يك بار در مجلس و يكبار در اعلاميه صادره در پايان ديدارش از ايران) بر نقش استراتژيك ايران در حفظ ثبات منطقه و ضرورت همكاري و همزيستي دو كشور تأكيد كرد. جلوگيري از گسترش و نفوذ شوروي، دست يابي به ذخاير نفت منطقه و ايران و امنيت رژيم صهيونيستي سه هدف عمده آمريكا از بسط روابط با ايران بود.
3. كندي
«جان. اف. كندي» از حذب دموكرات آمريكا، از ژانويه 1961 تا نوامبر 1963 رئيس جمهور اين كشور بود كه در اين سال ترور شد و جايش را به «ليندون جانسن» داد. به نظر وي، هر چند آيزنهاور و جمهوري خواهان در برابر شوروي خصومت آشتي ناپذير نشان ميدادند، اما در عمل محتاط و محدود بودند و به اندازه كافي تهاجمي عمل نميكردند.26 با پيروزي انقلاب كوبا (1959)، كمونيسم تا حيات خلوت آمريكا يعني آمريكاي لاتين نيز پيشروي كرده بود.
در خط مشيهاي كندي تأكيد بر اصلاحات از بالا و پشتيباني از آن از راه استفاده از نيروهاي نظامي براي جلوگيري از وقوع انقلاب در جهان سوم و مسابقه تسليحاتي گسترده با اتحاد شوروي ديده ميشد. وي در مي 1961 براي ترسيم چهره بهتري از آمريكا در نزد جهانيان و بيان دكترين خود طي پيامي به كنگره اين كشور گفت:
پيمانهاي نظامي نميتواند به كشورهايي كه بيعدالتي اجتماعي و هرج و مرج اقتصادي راه خرابكاري را در آنها باز كرده كمك نمايد. آمريكا نميتواند به مشكلات كشورهاي كم رشد فقط از نظر نظامي توجه كند. اين امر خاصه در مورد كشورهاي كم توسعه يافته كه به ميدان بزرگ مبارزه تبديل شدهاند، صادق است... هيچ مقدار اسلحه و قشوني نميتواند به رژيمهايي كه نميخواهند يا نميتوانند اصلاحات اجتماعي كنند ثبات و استواري ببخشد.27
كانون اصلي برنامه كندي طرح «اتحاد براي پيشرفت» و شروع آن از آمريكاي لاتين بود. اين منطقه در سال 1959 شاهد روي كارآمدن «فيدل كاسترول» در كوبا بود.28 ايران نيز در فهرست كشورهايي قرار داشت كه بايد اصلاحات مورد نظر آمريكا را اجرا ميكرد. كندي در دكترين خود از مشاور امنيتياش «والت ويتمن» روستو و نظريه توسعه خاص او الهام ميگرفت. روستو در كتاب خود اين جملات را آورده بود: «هم اكنون كه اين رساله را در دست تأليف دارم نه به آمريكا، بلكه به جاكارتا، رانگون، دهلي نو، كراچي، تهران، بغداد و قاهره ميانديشم»29 نتيجة يك بررسي «سيا» در پايان سال 1958 اين بود كه اگر محمدرضا شاه دست به اصلاحات نزند ظرف يكي دو سال سقوط خواهد كرد.30 مصاحبة «والتر ليپمن» روزنامهنگار آمريكايي، با «خروشچف» رهبر شوروي نيز به نگراني مقامات آمريكايي افزود؛ خروشچف در اين مصاحبه گفت:
رژيم ايران مثل يك سيب رسيده است و ما منتظر افتادن آن در دامان خود هستيم. 31
به طور كلي در اوايل دهه1960 در آمريكا اين نگراني پديد آمده بود كه به زودي در ايران اتفاقات ناگواري خواهد افتاد. بنابراين هشدارها و پيشنهادهاي متفاوتي براي آغازاصلاحات در ايران از سوي مقامات آمريكايي ابراز ميشد.32
اما محمدرضا شاه در ابتدا در مقابل درخواست آمريكا براي انجام اصلاحات ايستادگي ميكرد او معتقد بود كه با قدرت پليس و سازمان اطلاعاتي ميتوان هر حركتي را از بين برد. وي در انتخابات رياست جمهوري آمريكا با ارسال كمكهاي مالي قابل توجهي به صندوق انتخاباتي نيكسون (رقيب كندي) از او حمايت كرده بود.33 سرانجام اصرار كندي باعث شد كه دكتر «علي اميني» كه به طرفداري از آمريكا شهرت داشت، به نخست وزيري معرفي شود. از آن پس، رفت و آمدهاي زيادي بين مقامات دو كشور در خصوص ادامه اصلاحات صورت ميگرفت. از جمله در فروردين 1341 شاه به آمريكا سفر كرد. آمريكاييها كه از همكاري محمدرضا شاه با آنها در اجراي اصلاحات ارضي به نظر ميرسيدند، دست او را در انتخاب نخست وزير بازگذاردند و او يار مطمئن خويش «اسدالله علم» را به نخست وزيري برگزيد. شاه از اين ميترسيد كه آمريكاييها از طريق اميني در صدد تغيير او برآيند و بدين ترتيب اجراي اصلاحات ارضي،تدوين لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي و طرح و اجراي اصول انقلاب سفيد به دنبال درخواست آمريكاييها انجام شد.
بعد از ترور كندي، جانشين او «جانسن» نيز به موضوع اهميت ايران در كسب منافع ملي و امنيتي آمريكا توجه زيادي داشت. احياي كاپيتولاسيون (مصونيت نظاميان آمريكايي مقيم ايران و خانوادههايشان) كه با واكنش شديد «امام خميني(ره)» مواجه شد و باعث تبعيد طولاني مدت ايشان گرديد، در همين زمان (1341) صورت گرفت.
4. نيكسون
«ريچارد نيكسون» از حزب جمهوري خواه از سال 1969 تا 1974 رئيس جمهور آمريكا بود و در اين سال به دنبال رسوايي «واترگيت» استعفا داد. قبل از به قدرت رسيدن او تحولات بين المللي مهمي اتفاق افتاده بود. اين تحولات تغيير عمدهاي را در استراتژي امنيتي آمريكا به دنبال داشت. از جمله اين تحولات، درگيري و شكست آمريكا در جنگ ويئتنام و نارضايتي مردم آمريكا از شركت آمريكا در آن جنگ، پيروزيهاي بزرگ نهضتهاي رهايي بخش در آسيا، آفريقا و آمريكاي لاتين، دست يابي شوروي به بمب اتمي و تصميم انگليس به خروج از شرق سوئز تا 1971 بود. به علاوه مجتمعهاي نظامي صنعتي آمريكا براي فراهم آوردن زمينه صدور تسليحات به دولت فشار ميآوردند. يكي از مهمترين اين موارد شكست آمريكا در جنگ ويئتنام بود.
«نيكسون» در 22 ژوئيه 1969 در راه سفر به فيليپين در جزيره گوام دكترين خود را اعلام كرد:
گمان ميكنم وقت آن رسيده باشد كه ايالات متحده در زمينه مناسباتش با كشورهاي آسيايي به دو نكته توجه كند: اولاً،ما به همه تعهدات قراردادي خود احترام خواهيم گذاشت؛ ثانياً، تا جايي كه مربوط به مسائل امنيت داخلي و مسائل دفاع نظامي باشد- صرف نظر از تهديد از جانب يك دولت بزرگ كه مسلماً منجر به توسل به سلاح هستهاي خواهد شد- دولت آمريكا ملل آسيايي را تشويق ميكند كه مسائل امنيت داخلي و دفاعي را بين خودشان حل و فصل كنند و انتظار دارد خودشان اين مسئوليت را به عهده بگيرند. 34
«نيكسون» پس از آن در سخنان ديگر خود نيز ميگفت كه آمريكا به كشورهاي ديگر كمك خواهد كرد تا قادر باشند از خودشان دفاع كنند.35 بر اساس دكترين جديد، آمريكا ديگر در جنگهاي محدود در اطراف شوروي مانند جنگ ويئتنام شركت نميكرد و مسئوليت دفاع را به خود كشورها واگذار ميكرد و بدين منظور آنان را به انواع سلاحهاي پيشرفته غير اتمي مجهز مينمود. بدين ترتيب هم باعث رونق كارخانههاي اسلحه سازي آمريكا ميشد و هم از بد نامي شكست در جنگها و نيز از تلفات انساني و مادي دور ميماند.
در منطقه خاورميانه و خليج فارس «نيكسون» و «كيسينجر» و زير خارجهاش،جهت دفاع از منافع ملي و امنيتي آمريكا بر رژيم شاه در ايران دست گذاشتند و او را به صورت ژاندارم آمريكا درآوردند؛ البته ايران به عنوان ستون نظامي و عربستان سعودي به عنوان ستون مالي – استراتژي «نيكسون» در منطقه در نظر گرفته شدند. تعدادي از علل مربوط به انتخاب ايران به عنوان ستون نظامي «استراتژي دو ستوني» عبارت بودند از:
1- مرزهاي طولاني ايران و شوروي؛
2- عضويت ايران در «سنتو» كه حلقه مياني پيمانهاي دفاعي زنجيرهاي غرب در اطراف شوروي بود؛
3- موقعيت جغرافيايي ايران كه بر سراسر سواحل شمالي خليج فارس و تنگه هرمز تسلط داشت؛
4- جمعيت زياد ايران نسبت به ساير كشورهاي منطقه (به طوري كه از 55 ميليون جمعيت منطقه حدود 35 ميليون نفر در ايران بودند)؛
5- رژيم شاه تنها متحد مورد اعتماد اسرائيل در منطقه بود؛
6- خصوصيات شخصي بلند پروازانه محمدرضا شاه.
بدين ترتيب، «نيكسون» تسليح بدون محدوديت ايران را اعلام كرد. سپس افزايش بهاي بين المللي نفت، كه به دنبال بستن شيرهاي نفت از سوي اعراب در جنگ 1973 اعراب و اسرائيل رخ داد، دست شاه را براي خريد تسليحات لازم باز گذارد. بدين گونه تا اواسط دهه 1350 شمسي، ايران به بزرگترين خريدار اسلحه آمريكايي، از جمله هواپيماهاي پيشرفته، تبديل شد. مخارج نظامي ايران از 241 ميليون دلار در سال 1946 به 3680 ميليون دلار در سال 1974 رسيد و در سالهاي بعد به مراتب افزايش يافت.
در حالي كه در دهه 1340 شمسي ايران يكي از حلقههاي زنجيرة دفاعي آمريكا بود، كه بايد از آن مواظبت ميكرد تا از دست نرود، در دهة1350 به گونهاي تقويت شد كه بتواند به جاي حضور مستقيم آمريكا، منافع منطقهاي اين كشور را تأمين كند. مهمترين آزمايش محمدرضا شاه در ايفاي نقش ژاندارمي آمريكا در منطقه، سركوب شورشيان ظفار در عمان بود. به علاوه شاه به نيابت از آمريكا به تعدادي ديگر از دولت ها در خاورميانه، شمال آفريقا و جنوب شبه جزيره عربستان كمك ميكرد؛ از جمله كمك به اردن، اتيوپي، سومالي و سلطنت طلبان يمن شمالي.
5. كارتر
«جيمي كارتر» از حزب دموكرات آخرين رئيس جمهور آمريكا تا پيش از پيروزي انقلاب اسلامي بود. «كارتر» براي ايجاد چهرهاي مثبت از آمريكا و زدودن آثار مداخلات اين كشور در جهان و تقويت و ايجاد ثبات در كشورهاي وابسته به آمريكا به ايده «حقوق بشر» پا به ميدان گذاشت؛ البته به گفته «نيكي كدي»، آمريكا در زمان او هيچ گاه به طور جدي تهديد نكرد كه اگر محمدرضا شاه حقوق بشر را رعايت نكند تنبيه يا تحريم تسليحاتي و غيره خواهد شد؛ هر چند شاه تا حدي ترسيده و به صورت كنترل شده و گزينشي گامهاي در ايجاد فضاي باز داشت. در زمان كارتر قراردادهاي جديدي در زمينة خريدهاي تسليحاتي بين ايران و آمريكا امضا شد.
كارتر نيز همانند رؤساي جمهور پيشين به اهميت ايران تأكيد ميكرد. وي در ديماه 1356 در سفر به تهران، ايران را «جزيره ثبات در يكي از پر آشوبترين نقاط دنيا» خواند و گفت در مسائل مربوط به امنيت نظامي، ديدگاههاي ما با هيچ كشوري به اندازه ايران نزديك نيست.
در زمان وقوع انقلاب اسلامي هر دو گروه كاخ سفيد ـ يعني گروه «سايروس ونس» وزير خارجه كه سياستهاي ملايم را تجويز ميكرد و گروه «برژنيسكي» مشاور امنيت ملي كارتر كه ايستادگي و برخورد قاطع با انقلابيان را تأكيد ميكرد ـ برمنافع ملي و امنيتي آمريكا نظر داشتند و توصيههاي خود را با هدف حفظ ايران در دستان آمريكا ارائه ميدادند.
ناكامي آمريكا در جلوگيري از پيروزي انقلاب اسلامي
آمريكا به دلايل متعدد نتوانست از پيروزي انقلاب اسلامي جلوگيري كند. تحليلگران علت شكست آمريكا را ضعف اطلاعاتي سيا دربارة ايران، درگيري آمريكا در مسأله، «كمپ ديويد» سياست حقوق بشر كارتر و غيره دانستهاند؛ اما به نظر نگارنده مهمترين عامل شكست آمريكا را بايد در نوع خاص انقلابي كه در ايران رخ داده جستجو كرد. انقلابهايي كه تا اواسط دهه 1970 اتفاق ميافتادند همگي داراي ايدئولوژيهاي ناسيوناليستي يا ماركسيستي و به قول «هانا آرنت» (در كتاب انقلاب) دنيوي بودند. آمريكاييها بر اين عقيده بودند كه ساواك ميتواند همه مخالفان ناسيوناليست يا ماركسيست را جارو كند؛ اما ماهيت ديني انقلاب اسلامي و روشهاي خاصي كه در رهبري و سازماندهي آن به كار رفت باعث شد اكثريت قريب به اتفاق مردم وارد صحنه شده و با شركت در اعتصابات و تظاهرات خياباني به انقلاب سرعتي خيره كننده بخشند و هر گونه ابتكار عملي را از آمريكا سلب كنند. به گونهاي كه در پايان، آمريكا به ميانهروها در دولت موقت دل خوش كرد، اما سقوط آنها نيز اميد آمريكاييها را تبديل به يأس كرد.
پي نوشتها:
* برگرفته از مجلة علوم سياسي شماره 16
1.
2. امروزه ايران حدود 110 ميليارد بشكه ذخيره نفتي دارد كه 4/10 درصد از نفت جهان و 4/14 درصد از نفت منطقه است. به علاوه ايران با داشتن حدود پانزده درصد از ذخاير گاز جهان دومين دارنده منابع گاز پس از روسيه در جهان است.
ر. ك: هوشنگ امير احمدي، «جايگاه استراتژيك ايران در بازار جهاني نفت»، اطلاعات سياسي اقتصادي، ش 98-97، ص 83-82 و پيروز مجتهدزاده، كشورها و مرزها در منطقه ژنوپلتيك خليج فارس (تهران: 1372) ص 53 و محمدرضا حافظنيا، خليج فارس و نقش استراتژيك تنگه هرمز (تهران: سمت، 1371)، ص 105.
3. در مورد علت تخليه خاك ايران توسط روسها دو ديدگاه متفاوت وجود دارد. ارتشبد فردوست در خاطرات خود نوشته است كه نماينده آمريكا در سازمان ملل به شوروي اولتيماتوم داد كه اگر تا تاريخ معيني نيروهايش را از ايران خارج نكند جنگ جهاني سوم رخ خواهد داد و در اين جنگ، آمريكا فاتح است كه خستگي جنگ دوم را احساس نكرده حال آنكه شوروي خستگي را بيش ا همه احساس نموده است. «حسين فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، 2 ج، (تهران: انتشارات اطلاعات، 1370)، ج2، ص149». اما جيمز بيل نويسنده آمريكايي معتقد است چنين اولتيماتومي هرگز وجود نداشته است. تلگرافهاي آمريكا به شوروي تنها نگراني آمريكا از اهداف شوروي در ايران را بيان ميكرد. «جيمز بيل، شيرو عقاب، ترجمه مهوش غلامي (تهران: كوبه، 1371، ص 64». در اين زمينه برخي از نويسندگان به اقدامات قوام در نزديكي ظاهري به شوروي، آوردن تودهايها به هيأت دولت و وعده دادن نفت شمال به روسها توسط او كه مجلس آن را تصويب نكرد، تأكيد كردهاند.
4. استيفن، امبروز، روند سلطه گري، ترجمه احمد تابنده (تهران: چاپخش، 1356)، ص 138-139.
5.Foriegn Affairs.
6.Containment Policy.
7. حسين فردوست، پيشين، ص275.
8. عليرضا ازغندي، روابط خارجي ايران؛ دولت دست نشانده (تهران: قومس، 1376)، ص 180.
9. عبدالرحمن عالم، سياست خارجي آمريكا بعد از جنگ جهاني دوم (جزوه درسي) – (تهران: انتشارات دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران، 1376)، ص 47-48.
10.همان، ص 48-50.
11.Tread mill policy.
12. ابراهيم متقي، تحولات سياست خارجي آمريكا، مداخله گرايي و گسترش 1997-1945 (تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1376)، ص 55-56.
13. همان، ص 57.
14. ر. ك: عبدالرحمن عالم، پيشين، ص 57-58؛ ريچارد نيكسون، فرصت را دريابيم، ترجمه حسين وفسي نژاد (تهران: طرح نو، 1371)، ص 257.
15. ابراهيم متقي، پيشين، ص 58.
16. ر. ك. عبدالرحمن عالم، پيشين، ص 58-59 و ابراهيم متقي، پيشين، 60 و استيفن آمبروز، پيشين، ص 234 و ناصرالدين نشاشيبي، در خاورميانه چه گذشته، ترجمه محمدحسين روحاني (تهران: توس، 1376)، ص 351.
17. جيمز بيل، پيشين، ص 134.
18. Ajax.
19. عليرضا ازغندي، پيشين، ص 237.
20. مارك. ج. گازبوروسكي، سياست خارجي آمريكا و شاه، ترجمه فريدون كاظمي (تهران: نشر مركز، 1371)، ص 164-166.
21. اميني وزير دارايي كابينه زاهدي و هوارد پيچ رئيس گروهي بود كه نمايندگي كمپانيهاي نفتي را بر عهده داشت.
22. سيد جلالالدين مدني، تاريخ سياسي معاصر ايران (قم: دفتر انتشارات اسلامي، 1361)، ج 1، ص 310.
23. سه ماه پس از كودتاي 28 مرداد، ريچارد نيكسون، معاون رئيس جمهوري آمريكا به ايران سفر كرد. يك سال بعد محمدرضا و همسرش با يك هيأت پنجاه نفره از مقامات سياسي و اقتصادي به آمريكا رفته با اكثر مقامات آن كشور از جمله آيزنهاور ملاقات كردند. رفت و آمدهاي نمايندگان مجلس ايران و كنگره آمريكا هم به كشورهاي يكديگر صورت ميگرفت. شاه بار ديگر در خرداد 1377 به آمريكا سفر كرد. همچنين آيزنهاور در 23 آذر 1338 (14سپتامبر 1959) به ايران سفر كرد.
24. عليرضا ازغندي، پيشين، ص 376-377.
25. استيفن آمبروز، پيشين، ص 254.
26. سيد حميد روحاني، بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني، ص 120.
27. جيمز بيل، پيشين، ص 161؛ باري روبين، جنگ قدرت در ايران، ترجمه محمود مشرقي (تهران: آشتياني، 1363)، ص 9.
28. حسين فردوست، پيشين، ص 304.
29. گازيوروسكي، پيشين، ص 169-170.
30.عبدالرضا هوشنگ مهدوي، تاريخ روابط خارجي ايران (تهران: اميركبير، 1368)، ص160.
31. جيمز بيل، پيشين، ص185-189.
32. محمود طلوعي، پدر و پسر، ناگفتهها از زندگي و روزگار پهلوي (بي جا: علم، بيتا) ص 817.
33. آندره فونتن، يك بستر و دو رؤيا، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوي (تهران: نشر نو، 1362)، ص174.
34. هنري كيسينجر، سياست خارجي آمريكا، ترجمه حسن محمدي نژاد (تهران: دانشگاه تهران-1355)، ص 5-7.
35. عبدالرضا هوشنگ مهدوي، سياست خارجي ايران در دوران پهلوي، 1300-1357 (تهران: البرز، 1374)، ص 468-469.
.............................................................................................................
منبع: مجله معارف شماره- 8
انتهاي پيام/
سه شنبه 5 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]
-
گوناگون
پربازدیدترینها