واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: جشن عروسي؛ بالاي شهر، پايين شهر آواز اسكناس ها...
مريم يارقلي -همين كه خبر مي رسد دختر فلاني قرار است ازدواج كند يا پسر فلاني بزودي لباس دامادي به تن مي كند دوست و آشنا و غريبه و فاميل چشم مي چرخانند تا ببينند اين دو نوگل باغ زندگي كه دائما از كودكي دعاي «ايشالا عروسيت! ايشالا دوماد شي!» در گوششان خوانده مي شد با چه سور و ساتي راهي خانه بخت مي شوند. گاهي اين روياي عروس و داماد شدن آنقدر متوهمانه است كه سرانجام قصه برگزاري جشن عروسي را تبديل مي كند به داستان هزار و يك شبي كه در يك شب خوانده مي شود و البته قرار است خاري باشد در چشم دشمنان(!) و حسودان(!) و سند افتخاري براي عروس و داماد و خانواده هاي آن ها تا سال ها با اين سند (!) كه گاه تبعات سنگيني را بابتش مي دهند جلوي دوست و آشنا در بيايند و ... اسفند دود كنيد!
حلقه هاي 30 ميليون توماني و ديگر هيچ!
معمولا اولين قدم در مسير پرپيچ و خم مراسم ازدواج با خريد حلقه شروع مي شود؛ حلقه اي كه گاه بجاي اينكه نماد پيوند قلب دو جوان باشد تبديل به نمادي براي به رخ كشيدن جيب پرپول و يا گاهي جيب خالي اما پرپول شده به ضرب و زور «قرض و وام و ...» طرفين يك پيوند باشد. بيشتر جوان هاي تهراني براي خريد حلقه هاي ازدواج به بازار بزرگ پايتخت مراجعه مي كنند جايي كه حق انتخابشان بالا مي رود و مي توانند با خيالي آسوده به انتخاب حلقه بپردازند. البته قيمت ها اينجا طبقه بندي شده است تا آنهايي كه بالا نشين اند و اينهايي كه پايين نشين- طبقه خودمان در گزارش لو رفت؟!- دست خالي نروند. ساده ترين و سبك ترين حلقه ازدواج حدود 120 هزار تومان قيمت دارد كه معمولا از سوي خانواده هاي طبقات پايين جامعه خريداري مي شود اما به اعتقاد بسياري اين قيمت بيشتر يك قيمت پايه محسوب مي شود و در صورتي كه زوجين تمايل به خريد حلقه هاي گران تر داشته باشند- گاهي اوقات تمايل يك طرف هم كافي است(!)- تا سقف 30 ميليون تومان و بيشتر از آن را هم سفارش مي دهند. نكته جالب اين كه بسياري از جوانان حتي طبقات متوسط جامعه با وجود اين قيمت هاي نجومي استقبال توصيف ناپذيري از اين حلقه هاي سلطنتي مي كنند.
خريد سرويس جواهرات عروس خانم هم معمولا در كنار خريد حلقه انجام مي شود كه كمترين هزينه براي تهيه يك سرويس طلا شامل دستبند، گردنبند و گوشواره در ساده ترين و سبك ترين شكل آن حدود 700 هزار تومان است اما مثل قيمت حلقه، براي سرويس جواهرات سقفي تعيين نشده است تا ذائقه بالا شهري و پايين شهري خودشان قيمت را تعيين كند و تا مي توانند بالا و پايين ببرند.
بعد از خريد حلقه و سرويس عروسي، نوبت به آينه و شمعدان مي رسد. قيمت انواع نقره اش در سايز معمولي از 600 هزار تومان شروع مي شود و با بزرگ تر شدن ابعاد آن و مقدار نقره اي كه در آن به كار رفته، افزايش مي يابد. البته انواع آينه و شمعدان كه فقط روكش نقره دارد نيز در بازار موجود است كه قيمت آن پايين تر است كه همين اصل خطي را ميان انتخاب طبقات مرفه و طبقات كم درآمد جامعه ايجاد مي كند چرا كه اين آيينه شمعدان هايي كه تنها روكشي از نقره دارند بيشتر از سوي طبقات متوسط و كم درآمد جامعه خريد مي شود در حالي كه طبقات مرفه اينجور آينه شمعدان ها را نمي پسندند! دليل نمي خواهد، خب نمي پسندند!
يكدست كت و شلوار دامادي 4ميليون تومان
شيرين ترين و لذت بخش ترين بخش هزينه هاي قبل از مراسم، انتخاب لباس عروس و كت شلوار دامادي است لباسهايي كه خيلي ها آرزوي به تن كردن آن را دارند و بعضي اين آرزويشان را با ميليون ها تومان اسكناس محقق مي كنند. در حال حاضر قيمت لباس عروس در مناطق مختلف تهران با تفاوت هاي چشمگير و تعجب برانگيزي مواجه است. مثلا قيمت خريد لباس عروس در مناطق جنوبي و مركزي تهران مبلغي بين 200 هزار تومان تا يك ميليون و 300 هزار تومان برآورد مي شود در حالي كه قيمت همين لباس عروس در مناطق غرب، شرق و در نهايت شمال تهران از 900 هزار تومان تا 10 ميليون تومان و بيشتر متغير است.
اما از آنجايي كه لباس عروس از جمله لباسهايي است كه به احتمال زياد در گنجه لباس ها بايگاني مي شود و ديگر از آن استفاده نمي شود برخي عروس خانم ها- كه گويا خانم تر هستند- به كرايه كردن لباس عروس رضايت مي دهند كه كرايه انواع مختلف لباس عروس (با توجه به مدت زمان گذشته از زمان دوخت) در مناطق جنوبي و مركزي شهر تهران 80تا 300هزار تومان و در مناطق شمالي شهر از 700هزارتومان شروع شده و به مرز 4ميليون تومان هم مي رسد. (صلوات فراموش نشود)
و اما كت و شلوار آقا دامادها در مناطق مركزي و جنوبي شهر در ساده ترين طرح و ارزان ترين پارچه حدود 70هزار تومان درمي آيد و در مناطق شمال شهر گاه 20برابر و بيشتر. نكته قابل تأمل در خصوص قيمت لباس داماد در مناطق بالاي شهر اين است كه در اكثر مناطق بالاي شهر
كت و شلوار دامادي كمتر از دستي 200هزارتومان وجود ندارد و افرادي كه در مناطق بالاي شهر لباس داماد مي خرند گاه تا 4ميليون تومان و بيشتر هم براي خريد يك دست
كت و شلوار هزينه مي كنند! (نوش جان فروشنده!)
پس از طي اين مراحل و خريدهاي تكميلي نوبت به آرايشگاه عروس خانم مي رسد. آرايشگاه ها هم بسته به ميزان شهرت، مبالغ متفاوت و البته قابل توجهي دريافت مي كنند. اين قيمت ها از 200هزارتومان در آرايشگاه هاي معمولي و درجه دو سه شروع مي شود و در آرايشگاه هايي كه كمي اسم و رسم دارند و سند باليدن به خودشان هم اين است كه دختر فلان مسئول و يا عروس بهمان نماينده مجلس براي عروسي اش اينجا را انتخاب كرده است مبالغي بالغ بر 3ميليون تومان تنها براي شب عروسي دريافت مي كنند. تازه حنابندان و پايتختي(!) جدا! (خدا قبول كند...)
شما بگوييد شب عروسي باران بيايد يا نه؟
قديم ترها مي گفتند كسي كه زياد
ته ديگ بخورد شب عروسي اش حتما باران مي آيد حتي اگر وسط تابستان باشد. روياي نزول باران الهي در به يادماندني ترين شب زندگي بسياري از جوانان را از همان كودكي به خوردن ته ديگ ترغيب كرده تا شايد بهترين شب زندگيشان با نزول اين نعمت الهي پيوند بخورد. اما امروز آنهايي كه پول بيشتري دارند نيازي ندارند كه سالهاي سال با ته ديگ خوردن روياپردازي كنند چرا كه... «م.د» رئيس مؤسسه اي كه در برگزاري مراسم هاي مجلل اسم و رسمي پيدا كرده است درباره هزينه هاي روز عروسي مي گويد: شركت هاي برگزاركننده مجالس عروسي معمولا قيمت هاي متفاوتي براي عروسي ارائه مي دهند و اين بستگي به عروس و داماد دارد كه تا چه حد بخواهند عروسي شان شيك و مجلل برگزارشود(!) به عنوان مثال اگر عروس و داماد بخواهند يك هواشناسي درست و حسابي انجام شود تا روز عروسي شان در آب و هواي باراني، ابري، صاف همراه با نسيم و... برگزار شود كلي فرق دارد با زماني كه تنها به يك مراسم عروسي بسنده مي كنند... البته زوج هاي جوان طبقات مرفه پايتخت برايشان قيمت مهم نيست و هر چه بخواهند بدون پرسيدن قيمت سفارش مي دهند. (ابر توپي با تگرگ كم حجم بعلاوه ريختن برگ زرد از هوا، لطفا!)
ببخشيد اين ژيگوي بره
يعني چه؟!
همه مقدمه چيني ها و خريدهاي عروسي يك طرف خود مراسم عروسي يك طرف. شايد در حال حاضر كمتر عروس و دامادي باشند كه رضايت بدهند عروسيشان در منزل برگزار شود مگر اينكه خانه آنقدر بزرگ و مجلل باشد كه بتواند پاسخگوي تمام ميهمانان باشد. در حال حاضر تالارهاي پذيرايي معمولا مبلغي را بسته به اينكه در كدام محله قرار دارند به عنوان ورودي دريافت مي كنند كه در پايتخت از 200هزار تومان تا يك ميليون تومان متغير است. اين مبالغ در روزهاي آخر هفته و ايام تعطيل كمي بيشتر است. پس از آن هم براي هر نفر بايد هزينه جداگانه پرداخت كه اين ميزان هم از نفري 3هزارتومان در مناطق مركزي شهر شروع شده و در تالارهاي بالاي شهر گاهي به نفري 90هزارتومان هم مي رسد. البته در صورت تمايل به برگزاري مراسم در باغ با توجه به مساحت باغ و دنجي(!) آن هزينه ورودي از سه ميليون تا 8ميليون تومان متغير است.
سفارش ميز غذاي چند طبقه كه در آن انواع غذاي رژيمي و غيررژيمي گوشتي و سبزيجات دريايي، باقالي پلو، ژيگوبره، لازانيا، زرشك پلو، رولت فرانسوي، جوجه كباب و هزار مدل غذايي كه مي توان به يقين گفت نصف بيشتر ميهمانان حتي نمي توانند اسم اين غذاها را هم تلفظ كنند از جمله هزينه هاي متغير اين تالارها است البته اگر دلتان مي خواهد كه ميهمانان حتما كباب بره بخورند بايد از منوهاي بالاي 50هزارتومان استفاده كنيد. معلوم نيست يك نفر چقدر مي تواند گرسنه باشد كه فرصت كند در زمان نيم ساعت با آن حواشي ظاهري (بدون شرح!) از اين غذاهايي كه گاه نفري 90هزارتومان براي آن هزينه شده است، بخورد!
پرداخت يك ميليون تومان براي ماشين عروس، دسته گل 300هزارتوماني، گروه موسيقي 4ميليوني و ريختن 20هزار شاخه گل رز (به خاطر سن عروس و هوس مسخره و توصيه دخترخاله ترشيده اش!) زير پاي عروس و داماد در هنگام ورود به باغ و هزار مورد ديگر از جمله تداركاتي است كه مثلا براي بهتر برگزار شدن مراسم ازدواج از آنها بهره گرفته مي شود. اما ماندگارترين هزينه براي مراسم، بخش عكس و فيلمبرداري آن است. تمام هزينه هايي كه به آنها اشاره شد، هزينه هايي هستند كه پس از پايان جشن نشاني ندارند اما تنها عكس و فيلم از مراسم است كه تا پايان عمر، طعم شيرين مراسم عروسي را در خاطره ها حفظ مي كند. بسياري از پايتخت نشينان با صرف هزينه اي بالغ بر 7ميليون تومان گروههاي 5نفره عكاس و 4نفره فيلم برداري به خدمت مي گيرند تا تمام اين ولخرجي ها و تجملات را در زيباترين شكل به ثبت برساند و گاه هم سر از ناكجا آبادهاي مجازي دربياورد!
¤ ¤
پيام اخلاقي: 68درصد زوج هايي كه مراسم عروسي شان را در يكي از مجلل ترين تالارهاي پايتخت در فرمانيه تهران برگزاركرده بودند، قبل از يكسالگي پيوندشان ، «طلاق» گرفتند؛ مراسم هايي كه حداقل 25ميليون تومان هزينه تالار و شام ميهماني داشته است... خوشبختي يعني همين ديگر، نه؟
سه شنبه 5 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 572]