تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مهدى مردى است از ما، از نسل فاطمه.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820934592




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زن جوان براي ازدواج به زندان رفت


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: ایران: زن جوان در اقدامي عجيب و براي دريافت مجوز ازدواج با يك زنداني از بازپرس جنايي تهران كمك خواست.

صبح ديروز زن جواني با حضور در شعبه پنجم بازپرسي دادسراي جنايي تهران در حالي كه نامه.اي به دست داشت، به قاضي «رسولي» گفت: حدود يك سال قبل با مرد جواني آشنا و مدتي بعد نامزد شديم، از آنجا كه از ازدواج اولم دو بچه داشتم، تصميم گرفتم مدتي براي ازدواج صبر كنم و اجازه بدهم بچه.ها با مرد مورد علاقه.ام بيشتر آشنا شوند.

نامزدم كه گفته بود در كار خريد و فروش خودرو است، وضع مالي خوبي داشت، اما حدود 7 ماه قبل كه شام در خانه.ام ميهمان بود، مأموران پليس ناگهان با حكم قضايي وارد شده و دستگيرش كردند. در حالي كه شوكه بودم و نمي.دانستم چرا اين.گونه دستگير شده است، به بررسي موضوع پرداختم تا اينكه متوجه شدم اتهامش سرقت تحت عنوان مأمور قلابي است.

حالا بعد از گذشت 7 ماه با اين.كه تاكنون نتوانسته.ام او را ببينم، احساس مي.كنم علاقه.ام به او بيشتر شده و همچنان به ازدواج با مرد مورد علاقه.ام فكر مي.كنم. هم.اكنون نيز تمام مراحل قانوني را انجام داده و فقط نيازمند دستور قضايي براي ورود به زندان و برگزاري مراسم عقد هستم!

بازپرس نيز پس از بررسي درخواست زن جوان مجوز ورود به زندان و اجراي مراسم عقد را صادر كرد.

زن جوان در حالي كه با خوشحالي از اتاق بازپرس خارج شده بود، در پاسخ به این سؤال که «چرا مي.خواهي با يك مجرم ازدواج كني؟» گفت: من عاشق اين مرد هستم. وقتي همسر اولم فوت كرد، با دو بچه كوچك زندگي سختي را گذراندم. خودم كار كردم و برايشان خانه و زندگي ساده اما راحتي فراهم كردم. بچه.هايم الآن نوجوان هستند. با آن.كه موقعيت.هاي زيادي براي ازدواج داشتم، اما از حقم گذشتم تا اينكه با مردي آشنا شدم كه 5 سال هم از خودم كوچكتر است. او در اين مدت به من و بچه.هايم خيلي محبت كرد، به حدي كه آنها هم او را بشدت دوست دارند.

اما او كه يك سارق است، چرا به او اعتماد مي.كني؟

برايم مهم نيست، مهم اخلاق و جوانمردي.اش است!

چرا صبر نمي.كني تا از زندان آزاد شود و تكليفش روشن شود؟

نمي.توانم دوري.اش را تحمل كنم، چون همسر قانوني.اش نيستم، به من اجازه ملاقات نمي.دهند. دلم برايش تنگ شده و مي.خواهم به.طور رسمي با او ازدواج كنم تا بتوانم راحت به ملاقاتش بروم.

چقدر حبس دارد؟

3 سال، اما برايم اهميتي ندارد. منتظرش مي.مانم و براي آزادي.اش هر كاري بتوانم انجام مي.دهم.

در حال حاضر مخارج زندگي.تان از كجا تأمين مي.شود؟

من آرايشگر هستم و خانه هم دارم. هيچ نيازي هم به پول و حمايت.هاي مالي نامزدم ندارم، بلكه فقط دوستش دارم!







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن