تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دنيا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است خوشبختان از آن دل كنده‏اند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820375244




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاتمي:عدالت در اقتصاد صدقه‌‏اي ،جفا به دين است


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: خاتمي:عدالت در اقتصاد صدقه‌‏اي ،جفا به دين است
جت‌الاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمي با تاكيد بر اين كه الگوي سازگاري دين و مردم‌سالاري قابل تحقق است گفت: «خوشبختانه ما تجربه ارزشمند جمهوري اسلامي را در پيش رو داريم و سند راهبردي آن يعني قانون اساسي در دسترس ماست. »

به گزارش خبرگزاري شهر ، سيدمحمد خاتمي كه در دومين نشست وي‍ژه بنياد باران در تبيين مفاهيم نظري اصلاحات با حضور اعضاي اين بنياد و جمعي از فعالان سياسي، روحانيون، استادان، محققان، روشنفكران ، هنرمندان و روزنامه‌نگاران در محل دايره المعارف اسلامي سخن مي‌گفت، با اشاره به برخي اشكالات و نگراني‌هايي كه درباره ورود دين به عرصه اجتماعي زندگي انسان‌ها همواره مطرح شده است، اظهار داشت: در ابتدا با يادآوري بحث جلسه گذشته خود گفت:« در آن جلسه به تبار اصلاحات و اين كه اصلاحات حركتي در بستر خواست مشخص تاريخي ملت ماست، اشاره‌اي داشتم و اين كه ملت همواره در مدت بيش از يك قرن گذشته در جستجوي استقلال، آزادي و پيشرفت و به هويت فرهنگي و تاريخي خود و عمدتا دين پايبند بوده و بالاتر از آن براي رهايي از دردهاي تاريخي دستش را به سوي دين دراز كرده است.»

وي ادامه داد:«همچنين عرض كردم كه حركت اصلاحي نماد اين جريان تاريخي است و آن را در مطالبي كه طي سالهاي اخير مطرح شده است، نبايد خلاصه كنيم و اصلاحات در عين حال جهت‌دهنده اين جريان تاريخي است و نيز در طول بيش از اين يكصد سال مانند خود مردم مظلوم بوده است.»

رييس بنياد باران سپس در آغاز بحث خود با بيان اين كه در اين جلسه مي‌خواهد درباره «مردم‌سالاري سازگار با دين» كه از فرازاي مهم اصلاحات است، سخن بگويد، اظهاركرد: «وقتي مي‌گوييم جامعه ما "نيازمند" و "خواستار" مردمسالاري است، يك توصيه كلي و خطابه‌سرايي نمي‌كنيم، بلكه بنده معتقدم مردمسالاري يك تقدير الهي و فرمان تاريخي براي جامعه ماست كه براي ملت در اين برهه خاص تاريخ صادر شده است و برآمده از وجدان بيدار و آگاه جامعه است و نيز مقتضاي روح زمانه ماست.»

وي افزود:« دين هم وقتي مي‌خواهد در عرصه حيات اجتماعي حضور به هم برساند، به نظر ما منطبق با اين تقدير الهي و نياز زمانه و خواست وجداني جامعه ماست و نه تنها مخالف آن نيست كه مويد و سازگار با آن است؛ البته به نحوي كه اشاره خواهم كرد كه دين را چگونه بايد ديد، تا اين سازگاري را هم درك كرد.»

خاتمي با اشاره به اينكه «انقلاب اسلامي يكي از فرازهاي بلند حركت يك قرن گذشته است كه با پيشنهاد جمهوري اسلامي به جاي استبداد وابسته تحقيركننده، والايي خود را نشان داد»، تصريح كرد:«اين پيشنهاد يك اتفاق ساده نيست و براي خوش آمدن اين و آن و يا خداي نخواسته فريب افكار عمومي مطرح نشده است، بلكه اين پيشنهاد دقيقا پاسخگوي خواست تاريخي جامعه ماست.»

رييس مركز گفت‌وگوي تمدن‌ها يادآور شد:«خواست و آرمان شتاب‌گيرنده‌اي كه صاحبان اين انقلاب، يعني مردم داشته‌اند و نشانه تدبير و درايت رهبري انقلاب است كه مانند خود مردم ، جز يك نظام مردمسالار را برنمي‌تابيد.»

رييس‌جمهور سابق كشورمان با تاكيد بر اين كه «اصلاحات بر مردم‌سالاري پافشاري مي‌كند و خواستار شناخت و رفع موانع ذهني و عيني آن در جامعه ماست»، اظهاركرد: « معتقدم موفقيت يا ناكامي ملت و انقلاب و جريان اصلاحات را در ميزان رسيدن به اين هدف و يا دورشدن از آن بايد جست‌وجو كرد.»

خاتمي با اين توضيح كه در اين جلسه مي‌خواهد درباره دين به طورعام و اسلام به طور خاص و نسبتي كه با مردم‌سالاري پيدا مي‌كند، صحبت كند و بحث او بيشتر توصيفي است و نمي‌خواهد وارد مباني و مباحث تئوريك شود، گفت:« در اين بحث مي كوشم تا تصويري روشن‌تر كه از منظر اصلاحات است، به دست آورده شود.»

وي افزود:«اسلامي كه ناظر به جنبه اجتماعي زندگي است، نمي‌تواند در مقابل اين خواست و اقتضاي تاريخي بايستد، بلكه بالعكس، مويد آن است و بر جنبه‌هاي مردمسالارانه نظامي تاكيد دارد كه مي‌خواهد سامان‌بخش جامعه باشد.»

رييس‌جمهور سابق كشورمان با اشاره به اينكه «به حد وافر و كافي شواهد و دلايل محكم و متقن از سنت و سيرت پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(عليهم السلام) وجود دارد كه نظام مطلوب آنان و نظام مطلوب و كارساز اجتماعي جز با رضايت مردم مستقر نمي‌شود»، تاكيد كرد كه «رضايت و راي مردم» از پايه‌هاي اصلي مردمسالاري است.

خاتمي با طرح اين پرسش كه «دين در اين عرصه چه نقشي دارد و چگونه بايد آن را ديد كه با اين امر تاريخي، اجتماعي و وجداني جامعه ما سازگار باشد؟»، گفت:«همه مي‌دانيم كه رسالت مهم و غايي دين، پرداختن به نسبتي است كه ميان جان انسان وجان جهان، يعني خداي حكيم قادر متعال برقرار مي‌شود و بايد بشود كه براي درك اين رسالت، رويكرد و كاركرد دين، توجه به عرفان مثبت اسلامي و شيعي و حكمت معنوي ما امر بسيار مهمي است و سرماي ه سرشاري است كه با آن مي‌توانيم هم خودمان جايگاهمان را در هستي بيابيم و هم از آن طريق بتوانيم با تمدنها و فرهنگهاي گوناگون گفتگوي موثر داشته باشيم.»

رييس بنياد باران ادامه داد:«اگر حتي به آن جنبه اسلام نپردازيم كه توجه به حيات اجتماعي انسان دارد و فقط به همين وجه دين، يعني رابطه انسان و خدا و دغدغه‌اي كه براي سرنوشت يك فرد انسان در عرصه هستي دارد، بپردازيم، بدون ترديد مي توانيم از همين وجهه دين استنباط كنيم كه دين نمي‌تواند نسبت به جامعه بشري بي‌تفاوت باشد، بلكه خواستار جامعه‌اي مطلوب و برخوردار است.»

وي با اشاره به اينكه «در قرآن و ساير كتابهاي آسماني خداوند انسان را با عباراتي چون «اي انسان!»، «اي مردم!» و... خطاب مي‌كند»، توضيح داد:« اين مساله مهمي است و در واقع بينش ديني و الهي را نسبت به جايگاه انسان در عرصه هستي مشخص مي‌كند؛ يعني خداي منان، اديان ابراهيمي و به خصوص اسلام، در اين پهنه فوق‌العاده گسترده و پرژرفا و شگفت انگيز هستي، از ميان همه موجودات انسان را برمي‌آورد و او را مورد خطاب قرار مي‌دهد.»

رييس‌جمهور سابق كشورمان همچنين گفت:«اين مساله در انسان‌شناسي اسلامي بسيار مهم است؛ يعني انسان مخاطب به خطاب الهي مي‌شود و جان انسان از يك موجود فرد متفرد به شخص داراي شخصيت بالا كه مورد خطاب الهي است، تعالي پيدا مي كند.»

خاتمي با اشاره به تصريح خداوند مبني بر اينكه انسان داراي «كرامت ذاتي - الهي» است، اظهاركرد:«در همين ديدگاه اسلامي، صرف نظر از جنبه اجتماعي دين فوري‌ترين و قطعي‌ترين نتيجه‌اي كه مي‌گيريم اين است كه اين آيين با اين بينش، نمي‌تواند تحمل كند كه انسان-هركس كه باشد- مورد ستم و بدتر از آن، مورد تحقير قرار گيرد و اين آيين انسان را در عرصه اجتماعي عزيز، سربلند و داراي آزادي و اختيار مي‌خواهد.»

وي با تاكيد بر اينكه «جنبه دين منحصر به اين جنبه معنوي متعالي فردي نيست»، گفت:«ما معتقديم، دين به جنبه حيات اجتماعي و شئون جمعي زندگي بشر در همين جهان و طبيعت نيز توجه ويژه دارد؛ يعني دست‌كم دين اسلام، انسان را به خود رها نكرده است كه چگونه زندگي اجتماعي خود را شكل دهد، بلكه نسبت به اين مساله حساسيت دارد و بي‌تفاوت نيست.»

وي تصريح كرد:«انبوه خطابات، توصيه‌ها و احكام قرآني و احكام ديني و توصيه‌هاي عقلاني و شرعي و به خصوص اجتماعي نشان‌دهنده اين است كه دين و يا دست‌كم اسلام، نسبت به سرنوشت اجتماعي انسان بي‌تفاوت نيست؛ يعني علاوه بر اعتلاي جان آدمي كه هدف غايي دين است، دين خواستار جامعه مطلوب، انساني و برخوردار است و نسبت به اين مساله موضع دارد و راه ما با توجه به مسائلي كه توضيح داده شد، از همين جا از لائيسيته و سكولاريته جدا مي‌شود.»

سيدمحمد خاتمي سپس به برخي اشكالات و نگراني‌هايي كه در اين باره با طرح موضوعاتي چون« اگر دين مي‌خواهد در عرصه اجتماعي زندگي انسان دخالت كند و بي‌تفاوت نيست، سوءاستفاده‌هايي كه در طول تاريخ از دين شده است و به نام دين انسان تحقير شده است، حقوقش زير پا نهاده شده و سركوب است، آيا نگران‌كننده نيست؟» و« آيا كساني كه به اين نتيجه مي رسند كه براي اينكه انسان زندگي امن و آرامي داشته باشد، دين بايد از عرصه حيات اجتماعي انسان خارج شود و فقط به جنبه فردي بپردازد، بخشي از آن به دليل همين اشكالات و نگراني ها نبوده است؟»، به اين نگراني‌ها از ديدگاه خود پاسخ گفت.

وي گفت:«دين مورد سوءاستفاده قرار گرفته و اين سوء‌استفاده يا از جهل و تعصب و ظاهربيني و عادت‌زدگي كساني بوده است كه ادعاي متولي‌گري دين را داشته‌اند و يا ناشي از خو و روش و منش خودكامگان مستبدي بوده است كه از دين براي تحكيم استيلا و سلطه خود سوءاستفاده كرده‌اند. اين سوء‌استفاده‌ها وجود داشته است، اما من مي‌خواهم بگويم اين مساله هيچ ربطي به حقيقت و جوهر دين ندارد، بلكه از دين سوءاستفاده شده است.»

رييس بنياد باران ادامه داد:«به نظر ما كه هم اكنون درباره اصلاحات صحبت مي‌كنيم، دين خواستار به كارگيري خرد در همه عرصه‌ها و پاسدار كرامت انسان و حقوق اساسي اوست. دين به تحول پذيري ذهن و زندگي انسان بر بستر تاريخ اذعان دارد و به تاثير زمان و مكان در درك و تامين نيازهاي تحول يابنده انسان اعتراف مي‌كند و همه اينها با نگاه منصفانه نسبت به متن دين قابل استنباط و درك است.»

رئيس موسسه بين‌المللي گفتگوي فرهنگها و تمدنها تصريح كرد:«اگر نظامي به نام دين مستقر شد و انساني در متن آن نظام، با هر گرايش و عقيده‌اي از حقوق اساسي، حرمت و امنيت محروم شد، مطمئن باشيد كه آن نظام نسبتي با دين ندارد، ولو اينكه با غليظ ترين عناوين ديني نيز تعريف و توصيف شود.»

خاتمي در ادامه بحث خود به دو مقوله مهم «عدالت» و «اخلاق» كه در دين نقش محوري دارند و مردمسالاري سازگار با دين، از دل اين مقولات بيرون مي‌آيد، پرداخت.

وي اظهار داشت:«روشن است كه عدالت از محوري‌ترين اصول و امور مورد دعوت پيامبران بوده است. عدالت در اينجا تنها يك فضيلت فردي نيست، بلكه علاوه بر آن به عنوان بنيان هستي كه همه چرخ آفرينش براساس آن مي‌چرخد و نيز به عنوان يك نهاد كه نظام مطلوب اجتماعي درون آن شكل مي‌گيرد، مطرح است. نگاه پيامبران به عدالت، از جمله پيامبر اسلام (ص) چنين نگاهي است؛ عدالت به عنوان يك نهاد و سازوكارهايي كه نظم اجتماعي در متن آن سامان مي‌گيرد و روابط اجزاي آن جامعه را با يكديگر تعيين مي‌كند.»

رييس‌جمهور سابق كشورمان با اشاره به اينكه نگاه اديان الهي و اسلام نيز نسبت به عدالت اينچنين است، گفت:«اگر اين عدالت به عنوان محور دين مطرح است، به نظر من در عرصه حيات اجتماعي، مردمسالاري ابزار مناسب شكوفا كردن عدالت كه محور دعوت انبياست، خواهد بود. من به همان معني عام عدالت اكتفا مي‌كنم كه "دادن حق هر ذي حقي به او" است.»

وي سپس سه پرسش را مطرح كرد،«در عرصه حيات اجتماعي انسان حقي بالاتر از حق حاكميت انسان بر سرنوشت خويش وجود دارد؟»،«در اين عرصه راهي مناسب‌تر براي تامين اين حق و احقاق آن از مردمسالاري سراغ داريد؟» و «آيا از ديدگاهي كه دين و اسلام به عدالت دارد، به طور خيلي ساده مردمسالاري بيرون نمي‌آيد؟»

سيد محمد خاتمي با تاكيد بر اينكه «عدالت اقتصادي بسيار مهم است و روشن ترين و بارزترين وجه بي‌عدالتي و يا عدالت در عرصه اقتصاد آشكار مي‌شود» تصريح كرد:«اما بسيار جفاست كه عدالت الهي و جوهري دين خدا را در عدالت اقتصادي و آن هم اقتصاد صدقه‌اي كه بعضي از حكومتها به بهانه تامين اين عدالت، همه آزادي‌ها و حق را از مردم مي‌گرفتند و حرمتها را مي شكستند، به بهانه اينكه لقمه ناني به مردم بدهند كه آن را نيز نمي توانستند بدهند، خلاصه كنيم.»

رييس بنياد باران، يادآور شد كه «عدالت خيلي وسيع تر از عدالت اقتصادي است و حقوقي كه انسان دارد و به او بايد داده شود تا عدالت تامين شود بسيار بالاتر از حقوق اقتصادي يك انسان است كه دارد و بايد تامين شود.»

وي با تاكيد بر اينكه «اخلاق از محورهاي مهم دعوت انبياست»، اظهاركرد:« جامعه‌اي اخلاقي است كه منش و روش افرادش ناشي از بصيرت، انتخاب و اراده آزاد آنها باشد. هرجا اجبار و تحكم بود، در آنجا اخلاق نيست. در جامعه اي كه جباريت حاكم است، نشاني از اخلاق نمي‌توان يافت. اخلاق تنها در جامعه‌اي خواهد بود كه رفتار و روش و منش همه افراد –اعم از حاكمان و مردم- ناشي از رضايت باشد و همانطور كه گفتم، رضايت از پايه‌هاي مهم مردمسالاري است.»

خاتمي افزود:«وقتي از عدالت و اخلاق صحبت مي‌كنم، نمي‌خواهم به بيان كلي اين مطالب اكتفا كنم، بلكه مي‌گويم اگر اين دو مورد مهم هستند، بايد در قوانين و مقررات آن نظام نيز تجلي داشته باشد. نمي‌توان از عدالت و اخلاق دم زد، ولي در عمل تبعيض، بي عدالتي، فقر، فحشا، محروم شدن انسان و پرداختن هزينه براي تامين آزادي در جامعه وجود داشته باشد.»

رييس بنياد باران يادآور شد:«بايد عدالت و اخلاق در قوانين و مقررات تجلي پيدا كند و به يك معنا به آن سخن استاد شهيد مطهري برمي گرديم كه "در صورتي جامعه عادلانه خواهد بود كه عدالت و من مي‌افزايم اخلاق در سلسله علل احكام و مقررات قرار گيرد".»

وي همچنين گفت:«اصلاحات در مقام عمل و براي تحقق اين نگاه كه از عدالت و اخلاق مردم سالاري بيرون مي آيد و عدالت و اخلاق بايد در عرصه قوانين و مقررات متجلي باشد هيچ تنگنايي وجود ندارد. اگر ما فقط در اين مرحله كه مي خواهيم ساز و كارها را مشخص كنيم، به بيانات و ديدگاههاي راهگشاي امام(ره) اكتفا كنيم كه متاسفانه مورد بي مهري قرار گرفته است، بسياري از تنگناهاي عملي مرتفع خواهد شد و مي توانيم صاحب مقرراتي باشيم كه بگوييم عادلانه، انساني و فراگير است.»

وي تصريح كرد:«نظرات امام(ره) در زمينه اجتهاد كارساز اسلامي، تاثير زمان و مكان در اين اجتهاد، لزوم بهره‌گيري از دستاوردهاي تمدن بشري، لزوم توسعه و پيشرفت همه جانبه جامعه، تامين عدالت اقتصادي و اجتماعي، آزادي براي همه، نقش مصلحت در راهبردن نظام ، جايگاهي كه خرد، آگاهي و كارشناسي انسان عاقل در تشخيص مصلحت دارد و مسائلي نظير آنها به حد كافي به ما كمك مي كند كه برخوردار از نظامي باشيم كه مقررات و ضوابط آن عادلانه، اخلاقي، منصفانه و انساني، آنگونه كه درخور شان يك جامعه پيشرفته است، باشد.»

خاتمي ادامه داد:« اصلاحات اگر سخني دارد اين است كه آيا ما در اين مسير حركت مي‌كنيم و يا نمي‌كنيم؟ و اگر حركت نمي كنيم، اشكال كار كجاست؟ چگونه مي‌توان اين اشكالات را رفع كرد؟»

سيدمحمد خاتمي تاكيد كرد:«علاوه براين، حضور انبوهي از نيروهاي مومن، عالم، آگاه، روشن‌بين و زمان‌شناس در حوزه‌ها و دانشگاهها و بخصوص حوزه‌هاي علميه ما پشتوانه‌هاي بسيار مستحكمي براي اصلاحات و عرضه نظرات قوانيني است كه در چارچوب آن يك جامعه انساني عادلانه و برخوردار خواهيم داشت. از رسالتهاي اصلاحات زمينه‌سازي براي بروز اين نيرو تاثيرگذاري آن در عرصه حيات اجتماعي است.»

رييس بنياد باران با بيان اينكه «وقتي ما بر دموكراسي و مردمسالاري پافشاري مي كنيم و آن را از اصول اصلاحات و سازگار با معيارهاي ديني مي دانيم، اصلا به اين معنا نيست كه دموكراسي عيب و كاستي ندارد»، گفت:«در زمينه عيوب آن كتابها نوشته شده، بحثها شده و خود غربي ها و غير غربي ها مسائلي را گفته اند، اما سخن من اين است كه اگر مردمسالاري عيب دارد، بديل يا بديلهاي آن سر تا پا عيب هستند و همچنين با استمداد از دين به همان معنايي كه گفتم، مي توان بسياري از عيبهاي مردمسالاري هاي رايج را مرتفع كرد.»

وي در توضيح «بديل مردمسالاري» اظهار داشت:«من جز "خود كامگي و جباريت"، بديلي نمي‌شناسم كه در آن بجاي اينكه نسبت ميان حاكم و محكوم رضايت و حرمت باشد، به تعبير هگل نسبت آنها، نسبت خدايگان و برده است. از سوي ديگر، دموكراسي هاي نخبه گرا كه در دوران قديم غرب و در يونان وجود داشت هم داراي ظلم كثير است و بخش قابل توجهي از جامعه از متن نظام دموكراتيك بيرون مي ماند و نيز در دموكراسي هاي ليبرال و جديد كه حداكثر سود را براي حداكثر مردم در نظر بگيرند بالاخره اقليتي هم وجود دارد كه سود آن ناديده گرفته مي شود و يا ممكن است اينگونه شود.»

خاتمي افزود:«ضمنا اين دموكراسي ها دچار بيماري "سود انگاري" شده اند كه سود را بيشتر به سود مادي و حوزه اين جهاني زندگي خلاصه مي كند و بسياري از نيازهاي معنوي و والاي انسان در آن ناديده انگاشته مي شود و متاسفانه تجربه اي كه امروز داريم، يعني تحقق ليبرال دموكراسي هاي كنوني همزمان، همراه و مستلزم ايجاد نظام سلطه بين المللي شده است كه بزرگترين ظلم ها را بر اكثريت مردم جهان اعمال كرده است. درست در همين جاست كه دين مي تواند چاره ساز باشد.»

رئيس‌جمهور سابق كشورمان تصريح كرد:«اگر ما مدلي از دموكراسي و مردمسالاري را كه در آن سهم همگان در عرصه سرنوشت و مشاركت در نظر بگيريم كه "كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته" است و نيز محور بودن حق، انصاف، عدالت و شفقت در متن آن لحاظ شود، مي‌توانيم شاهد پديد آمدن نوعي مردمسالاري اخلاق گرا، انصاف مدار، عدالت محور و انسان دوست باشيم كه نه فجايع نظام هاي جبار، خودكامه و تماميت خواه را داشته باشد، نه عيوب دموكراسي هاي نخبه گرا را و نه خشكي، بي اخلاقي و احيانا بداخلاقي مدلهاي جديد دموكراسي.»

وي با بيان اينكه «آنچه مي گويم، توهم نيست، بلكه كاملا قابل دسترسي است»، اظهاركرد:«خوشبختانه ما تجربه ارزشمند جمهوري اسلامي را در پيش رو داريم و سند راهبردي آن يعني قانون اساسي كه به نظرم داراي حد نصابهاي لازم از معيارهاي مردمسالاري متناسب با زمان خواهد بود و همين امر فاصله انقلاب و نهضت اسلامي ما را با حركتهايي كه احيانا به نام دين در دنيا صورت گرفته است و هيچ نسبتي با حقوق انسان، بشر، پيشرفت، آزادي و آبادي ندارد نشان مي دهد.»

خاتمي در بخش پاياني صحبتهاي خود توضيحاتي درباره مردمسالاري ارائه كرد.

وي گفت:«مردمسالاري از قديم مطرح بوده است، اما در گذشته به عنوان يك نظام مطلوب در نظر فيلسوفان بزرگ عالم نبوده است و تنها در دوره جديد است كه مردمسالاري كه البته تفاوتهايي هم با مردمسالاري قديم دارد، به عنوان مناسب ترين شيوه زندگي و انساني ترين راهكار تنظيم امور اجتماعي مطرح شده است كه اين يكي از دستاوردهاي بزرگ و بسيار مبارك تاريخ اجتماعي و فكري انسان است.»

رييس‌جمهور سابق كشورمان تصريح كرد:«آنچه كه مراد من از مردمسالاري است و معتقدم جنبش اصلاحات بر آن پا مي فشارد و بايد بفشارد. چند پايه، قوام و مقوم دارد كه اگر آنها بودند، مردمسالاري هست و اگر آنها نبودند، مردمسالاري هم نيست؛ يكي اينكه در مردمسالاري قدرت متمركز كه ندارد و محور نظم اجتماعي است اگر مهار نشود، بالاترين فسادها را به وجود مي آورد، برآمده از راي و رضايت مردم و پاسخگو در مقابل آنان است. دوم اينكه مردم به عنوان قدرت منتشر كه قدرت متمركز نمايندگي از آنها را دارد، همواره ناظر بر رفتار و كاركرد قدرت متمركزاند و از او مسئوليت مي خواهند. سوم اين كه مي‌توان قدرت را بدون توسل به زور جابجا كرد.»

سيد محمد خاتمي با بيان اينكه «مي توان مقومات ديگري را هم براي مردمسالاري پيدا كرد»، گفت:«با اين حال من فكر مي كنم، سه محور مهم اينها بود كه البته لوازمي هم دارد و بدون تحقق آنها اين هدف اصلا محقق نمي شود. لوازم آن عبارتند از: آزادي انديشه، آزادي بيان، آزادي اجتماعات و به خصوص آزادي انتقاد از قدرت متمركز بدون اينكه هزينه‌اي داشته باشد.»

رييس بنياد باران در نتيجه‌گيري بحث خود با اشاره به اينكه وقتي كه آن مقومات و اين لوازم متحقق شد، زمينه رشد همه‌جانبه جامعه فراهم مي‌آيد، اظهار داشت:« البته اگر مردمي با رعايت اين امور و بخاطر رعايت اعتقادات، مصالح و شرايط تاريخي گفتند كه مي خواهيم ملاكهاي ديني و ارزشي در جامعه و نظام حاكم باشد، هيچ منافاتي با دموكراسي ندارد، مگر اينكه دموكراسي را مساوي با يك مصداق، يعني ليبرال دموكراسي بدانيم كه در شرايط و تاريخ ديگر تحقق پيدا كرده است و دموكراسي سازگار با دين مصداق ديگري است كه مورد توجه اصلاحات بوده و هست.»

وي ادامه داد:«البته من معتقدم كه استقرار دموكراسي در يك جامعه استبدادزده بسيار دشوار است.»

سيد محمد خاتمي خاطرنشان كرد:«هدف اصلاحات يكصد سال گذشته چنين نظامي است و اصلاحات نيز امري تدريجي، مستمر و مقاوم است و بايد بتواند كه مردم و حاكمان را قانع كند كه مناسب ترين، پرفايده ترين و كم هزينه ترين روش براي زندگي، زندگي مردمسالارانه و نظام مردمسالاري است كه خوشبختانه از درخواستهاي مهم اصلاحات و انقلاب اسلامي بوده است و معتقدم كه قانون اساسي ما حد نصابهايي درخور براي استقرار چنين نظامي را دارد و در جلسه بعد نيز در اين خصوص و لزوم و چرايي پايبندي به قانون اساسي خواهم پرداخت.»

سومين و آخرين جلسه تبيين مباني نظري اصلاحات در روز سه‌شنبه 12 آذر ماه برگزارخواهد شد.
 يکشنبه 3 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن