واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: ايران و آمريكا از نگاه امام(ره)- قسمت پاياني با امام بخوان ، پا برجا بمان
ابراهيم حاجي محمدزاده
«... امروز ايران در جهان پيش دوست و دشمن به نام يك كشور مكتبي مقاوم در مقابل قدرتهاي بزرگ مطرح است، حتي آنان كه از روي جهل و ناداني و يا حسد و عقده هاي دروني با اين جمهوري و اين جوانان پرتوان به دشمني برخاسته اند. در باطن و سيرذاتشان با اعجاب و بزرگي به آن مي نگرند و از پيروزيهاي آن خون دل مي خورند...»(1)
كارنامه سياسي الهي انقلاب اسلامي، علي رغم تمامي سختي ها و دردهاي خونرنگ در گذشته و حال و آينده براي همگان حتي دشمنان انقلاب بسيار روشن و شفاف است. اگر به تعبير حضرت امام(ره) پانزده خرداد 1342را سرآغاز بدانيم «... پانزده خرداد به همت جوانهاي كشور و جان نثاران اسلام مبدأ شد براي تحولات بعدي...» (2) بايد همنوا با امام راحلمان«ره» گذشته، حال و آينده انقلاب را در محضر خدا اينگونه نجوا كنيم؛
«... بارالها تو عنايت فرمودي كه خرداد عصر طاغوت به خرداد حكومت اسلامي در كشور ولي الله الاعظم -ارواحنا لمقدمه الفداء- تحول يابد ما عاجزانه از مقام مقدس تو مي خواهيم كه عنايات خاصه خود را بر اين ملت كه براي رضاي تو قيام كرده و از 15خرداد خونين تاكنون از پاي ننشسته و جان و جوان و مال خود را فداي اسلام عزيز و ميهن خود نموده مستدام بداري و قواي مسلح اسلام را بر قواي كفر پيروز فرمايي و اسلام را در جهان گسترش دهي و دست ستمكاران مستكبر را از تجاوز به محرومان و مستضعفان قطع نمايي و دلهاي همه ما را به نور هدايت خويش منور فرمايي و ملت عزيز ايران را در پيشبرد جمهوري اسلامي و سركوب منحرفان و مخالفان با اسلام مصمم تر فرمايي، تا اين انقلاب را تا انقلاب جهاني مهدي موعود- ارواحنا فداه- ادامه دهند...» (3)
از ديدگاه حضرت امام گذشته، حال و آينده انقلاب اسلامي همواره بايد بصورت بسيار شفاف بماند و راه انبياء و اسلام از هرگونه وابستگي بجز خداي متعال بري باشد.
«... بر اساس اسلام، انقلاب اسلامي است، نظير انقلاباتي كه در طول تاريخ به دست انبياء انجام مي گرفت كه وابستگي در كار نبوده، الا يك وابستگي به مبدأ وحي و وابستگي به خداي تبارك و تعالي، ايران از همان بدو انقلاب و از قبل از بدو انقلاب كه شالوده انقلاب ريخته مي شد مسير، مسير انبياء بود. مسير، مسير راه مستقيم نه شرقي و نه غربي و جمهوري اسلامي بوده و تاكنون هم ملت ما به همان مسير سابق باقي است و هرچه امور ناگوار، بلكه هرچه چيزهايي كه تلخ است در ذائقه واقع مي شود، اين مسير اسلامي محفوظ است و اين مسير به جلو مي رود و قدرتمندتر به جلو مي رود، هر وقت احتمال يك ضعف و فتوري حاصل شده باشد خداي تبارك و تعالي يك مسئله اي را پيش مي آورد و يك امري را به خواست خودش ايجاد مي كند كه ملت را بيدارتر و قويتر و منسجم تر مي كند...» (4)
احياگر راه انبياء بارها با الگو قراردادن آيه استقامت در راه ارزش هاي الهي انقلاب مي فرمايند: «... ما بايد دنبال اين باشيم كه اين آيه شريفه را كه فرموده است كه «فاستقم كما امرت و من تاب معك» پيغمبر فرمود كه من ريشم سفيد شد براي اين، پير شدم براي اين. خود ايشان كه استقامت داشت، براي اينكه «و من تاب معك» پهلويش است يعني پيغمبر مامور شده است كه اشخاصي كه همراه او هستند، اشخاصي هم كه ايمان به او آوردند، آنها هم استقامت كنند و آن شما هستيد، بايد استقامت كنيد و ادامه بدهيد به اين نبردي كه كرديد. نبردي كه با همه كشورهاي مخالف اسلام و با ابرقدرت ها كرديد بايد ادامه دهيد و ادامه به اين است كه هركس در هر جا هست كار خودش را خوب انجام بدهد. كار به اين نداشته باشد كه ديگري خوب انجام مي دهد يا نه، خودش كارش را خوب انجام دهد. البته ديگري را نصيحت كند يا امر به معروف و نهي از منكر كند. اما اگر ديگري يك كار خلافي كرد شما تكليف ازتان ساقط نمي شود. اگر همه دنيا هم برخلاف بكند شما يك نفر باشيد، شما يك نفر بايد خلاف نكنيد...» (5)
براساس معيارهاي سياسي الهي فوق، حضرت امام تكليف امروز ما را در مقابله با استكبار جهاني و جنايتهاي بي حد و حصرش اينگونه فرياد مي زنند «... دست آمريكا و ساير ابرقدرت ها تا مرفق به خون جوانان ما و ساير مردم مظلوم و رزمنده جهان فرو رفته است. ما تا آخرين قطره خون خويش با آنان شديدا مي جنگيم. چرا كه مرد جنگيم، ما انقلابمان را به تمام جهان صادر مي كنيم، چرا كه انقلاب ما اسلامي است و تا بانگ لااله الاالله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنين نيفكند مبارزه هست و تا مبارزه در هر جاي جهان عليه مستكبرين هست ما هستيم...» (6)
و با شناخت صحيح از اوضاع كنوني عالم و تعهد به دستاوردهاي انقلاب اسلامي در عصر ما، دست در دست امت اسلامي و تمامي پابرهنگان و محرومان مي فرمايند:
«... امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استكبار، جنگ پابرهنه ها و مرفهين بي درد شروع شده است و من دست و بازوي همه عزيزاني كه در سراسر جهان كوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاي عزت مسلمين را نموده اند مي بوسم و سلام و درودهاي خالصانه خود را به غنچه هاي آزادي و كمال نثار مي كنم. و به ملت عزيز و دلاور ايران عرض مي كنم: خداوند آثار و بركات معنويت شما را به جهان صادر نموده است و قلبها و چشمان پرفروغ شما كانون حمايت از محرومان شده است و شراره كينه انقلابي تان جهانخواران چپ و راست را به وحشت انداخته است...» (7)
و در توضيح دقيق وظيفه كنوني عاشقان اسلام ناب محمدي(ص) مي فرمايند: «... امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدي است و مسلمانان در يك تشكيلات بزرگ اسلامي رونق و زرق و برق كاخهاي سفيد و سرخ را از بين خواهند برد. امروز خميني آغوش و سينه خويش را براي تيرهاي بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشكهاي دشمنان باز كرده و همچون همه عاشقان شهادت، براي درك شهادت روزشماري مي كند. جنگ ما جنگ عقيده است و جغرافيا و مرز نمي شناسد. و ما بايد در جنگ اعتقادي مان بسيج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازيم. ان شاءالله...» (8)
علاوه بر مبارزه هميشگي با شيطان بزرگ و صهيونيزم جهاني لازمه رسيدن به هويت اسلامي را در تصاحب قدرت جهاني مي دانند:
«... من به صراحت اعلام مي كنم كه جمهوري اسلامي ايران با تمام وجود براي احياي هويت اسلامي مسلمانان در سراسر جهان سرمايه گذاري مي كند و دليلي هم ندارد كه مسلمانان جهان را به پيروي از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نكند...» (9)
و در ضرورت ريشه كن نمودن هميشگي بحران هايي كه همه روزه به انحاء گوناگون ابرقدرت ها به وجود مي آورند مي فرمايند:
«... مسلمانان بايد بدانند تا زماني كه تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود، هميشه منافع بيگانگان بر منافع آنان مقدم مي شود، هر روز شيطان بزرگ يا شوروي به بهانه حفظ منافع خود حادثه اي را به وجود مي آورند؟ راستي اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدي با جهانخواران حل نكنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده خواهند بود؟...» (10)
و سالها قبل از اينكه افغانستان و عراق بطور كامل در زير چكمه اشغالگران درآيد هشدار مي دهند:
«... هم اكنون اگر آمريكا يك كشور اسلامي را به بهانه حفظ منافع خويش با خاك يكسان كند، چه كسي جلوي او را خواهد گرفت؟ پس راهي جز مبارزه نمانده است و بايد چنگ و دندان ابرقدرت ها و خصوصا آمريكا را شكست؟»
و الزاما يكي از دو راه را انتخاب نمود يا شهادت، يا پيروزي كه در مكتب ما هر دوي آنها پيروزي است. كه انشاءالله خداوند قدرت شكستن چهارچوب سياست هاي حاكم و ظالم و جهانخواران، و نيز جسارت ايجاد داربستهايي بر محور كرامت انساني را به همه مسلمين عطا فرمايد و همه را از افول ذلت به صعود عزت و شوكت همراهي نمايد...» (11)
با توجه به ارزش هاي سياسي و الهي فوق آيا در شرايط كنوني استكبار جهاني راضي مي شود با انقلاب اسلامي كنار بيايد؟ براستي آنها كه هرچند وقت يكبار با تجاهل از هويت شيطان بزرگ زمزمه صلح سر مي دهند چه كسي را مي خواهند گول بزنند، خودشان، امت حزب الله و يا آمريكا را؟...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-صحيفه امام ج16 ص157 2-صحيفه امام ج17 ص468
3-صحيفه امام ج17 ص484 4-صحيفه امام ج15 ص147
5-صحيفه امام ج18 ص437 6-صحيفه امام ج12 ص148
7-صحيفه امام ج21 ص85 8-صحيفه امام ج21 ص87
9-صحيفه امام ج21 ص91 11و10-صحيفه امام ج21 ص83
شنبه 2 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]