واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: آنكارا و عرصهاي تازه براي ايفاي نقش جهاني
![](http://www.ettelaat.com/new/newdata/2008/11/11-22/12-20-42.jpg)
اشاره: ناظران مسائل منطقه اذعان دارند كه تركيه پس از قدرت گرفتن حزب اسلامگراي به رهبري اردوغان، به ظرفيتهايي درخور توجه دست يافته كه تاكنون توانسته است با بهرهگيري از آن، به توفيقهاي چشمگير ديپلماتيك دست يابد.اعتماد به نفس ناشي از اين توفيقات از يكسو و پديدآمدن جوي مناسب در فضاي روابط خارجي آمريكا با ظهور اوباما از سوي ديگر، سبب شده است تا آنكارا بخواهد بخت خود را براي گشودن يكي ازكهنهترين بنبستهاي ديپلماتيك منطقه، يعني روابط تهران - واشنگتن بيازمايد.
مطلب حاضر كه بخش پاياني آن را در پي از نظر ميگذرانيد، به بررسي اين موضوع ميپردازد:
تركيه از متحدان نزديك غرب در منطقه بهشمار ميرود و علاوه بر حمايت از مواضع صلحآميز هستهاي ايران، از موضع غرب نيز در قبال برنامه اتمي تهران حمايت ميكند، اما در عين حال مقامات آنكارا معتقدند گسترش تحريمها عليه ايران و تعميق انزواي بينالمللي اين كشور، ميتواند موقعيت بهبود روابط تهران با جهان غرب را تضعيف كند. مقامات آنكارا جنگ و برخورد نظامي را راهكار مناسبي براي حل اين بحران نميدانند و معتقدند اين اختلافات بايد بر روي ميز مذاكره حل شوند. يكي از علل نگراني تركيه از انزواي بينالمللي تهران اين است كه اين كشور تلاش ميكند تا از ايران به عنوان جايگزيني مناسب براي روسيه در زمينه واردات گاز استفاده كند. ريشههاي اسلامي حزب حاكم بر تركيه و شخص اردوغان از سويي و ارتباط نزديك تركيه با غرب و عضويت اين كشور در سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) آن را تبديل به گزينه مناسب براي ايفاي نقش ميانجيگري ميان ايران و آمريكا كرده است. آنكارا در تلاش است تا به اتحاديه اروپا نيز بپيوندد. اين كشور در ماه گذشته نيز به عضويت غيردائم شوراي امنيت سازمان ملل متحد درآمد. مقامات آنكارا وقوع هرگونه جنگ ديگري را در همسايگي خود عامل ناامني بيشتر و وخيمتر شدن اوضاع اقتصادي منطقه توصيف ميكنند و گسترش همكاري را با ايران در جهت برقراري توازن در منطقه ميدانند. حفظ مناسبات با ايران براي ثبات داخلي تركيه و رفع نيازهاي انرژي اين كشور حائز اهميت است، به طوري كه صنايع رو به گسترش آن به واردات نفت و گاز وابسته هستند. حجم مبادلات تجاري ميان ايران و تركيه در نيمه اول امسال به پنج ميليارد دلار رسيد و تركيه متعهد شده است در حوزه گازي پارس جنوبي در ايران نيز سه ميليارد دلار سرمايهگذاري كند. تركيه همچنين يك مسير ترانزيت مهم براي انتقال كالا ميان اتحاديه اروپا و ايران به شمار ميرود.
علاوه بر اين، مراكز مهم بينالمللي نيز در كشور تركيه قرار دارند كه ميتوان به مقر مالي اكو، سازمان كنفرانس اسلامي، گروه دي - هشت، اتاقهاي بازرگاني كشورهاي اسلامي و مجمع تجار اسلامي اشاره كرد.
علاوه بر اين، مراكز مهم بينالمللي نيز در كشور تركيه قرار دارند كه ميتوان به مقر مالي اكو، سازمان كنفرانس اسلامي، گروه دي - هشت، اتاقهاي بازرگاني كشورهاي اسلامي و مجمع تجار اسلامي اشاره كرد.
با اين حال كشورهاي غربي به تركيه به عنوان دروازه ورود به كشورهاي اسلامي مينگرند و از طرفي كشورهاي اسلامي نيز تركيه را دروازه ورود به اتحاديه اروپا و آمريكا ميدانند. در مجموع و باتوجه به موقعيت استراتژيك و اهميت منطقهاي و بينالمللي تركيه و روند رو به رشد مناسبات با ايران همانطور كه سال 2009 نيز به مناسبت پنجاه سال همكاريهاي فرهنگي بين دو كشور، سال فرهنگ ايران - تركيه اعلام شده است، ميتوان اين طور بيان كرد كه آنكارا شرايطي را كه يك ميانجي بايد از آن برخوردار باشد، در اختيار دارد.
* چالشها و چشمانداز روابط
جمهوري اسلامي ايران از بدو شكلگيري، تجربه تلخي را از چالشهاي ايجاد شده توسط هشت دولت دموكرات و جمهوريخواه آمريكا در پيشينه روابط خارجي خود داشته است. برخي از تنشها تبديل به معضلات و موانعي گشته كه نهادينه شده و ريشههاي تاريخي نيز پيدا كردهاند. از ماجراي كودتاي غيرقانوني عليه دولت قانوني دكتر مصدق تا حمايت همهجانبه و استراتژيك از نظام سياسي شاه مخلوع، ضبط داراييها و اموال ايران، حمله نظامي به طبس و انجام چند توطئه براندازي و كودتا در حمايت از ضدانقلاب، حمايت از رژيم صدام در جنگ عراق عليه ايران، تحريمهاي گسترده مالي - پولي، تكنولوژيك، حمله به سكوهاي نفتي و هواپيماي مسافربري، حمايت از طالبان عليه ايران، اجراي سياست مهار دوگانه، قراردادن ايران در محور شرارت و تصويب بودجه براي براندازي نظام سياسي ايران، بخشي عمده از بازخواني تاريخ مناسبات دو كشور به شمار ميروند. نميتوان انتظار داشت با تحولات جديد در ايالات متحده، مسائل جدي در اختلافات ميان دو كشور به زودي حل و فصل شوند. سي سال اختلاف در مباني فكري و ايدئولوژيك، دو كشور را از يكديگر دور ساخته است و برخي مشكلات نيز ماهيتي استراتژيك پيدا كرده و بر پيچيدگي مناسبات دو كشور افزودهاند. از سوي ديگر، دو طرف علاوه بر وجود اختلافات از مواضع مشتركي نيز در سالهاي اخير برخوردار بودهاند كه در اين ميان، ايران همكاري لازم را از خود نشان داده است. مذاكره براي آزادي گروگانهاي آمريكايي در ايران و مساعدت براي آزادي ديگر گروگانها در لبنان، همكاري در خليجفارس براي اجراي قطعنامهها عليه عراق، همكاري ايران در مبارزه با تروريسم، القاعده و طالبان و همچنين كمك به بازسازي و ثبات در افغانستان، مشاركت ايران در براندازي رژيم صدام و حمايت اين كشور از نيروهاي مردمي در عراق، نياز و درخواست آمريكا مبني بر گفتوگو و ايجاد ثبات در عراق نيز بخش ديگري از اين جمله هستند. با اين حال، ايران به سياستهاي غيرمنطقي ايالات متحده در منطقه از جمله عملنكردن به وعدهها پس از همكاري ايران با نيروهاي خارجي در مبارزه با طالبان در افغانستان و آخرين نمونه آن كه سرنگوني دولت منتخب فلسطين به رهبري حماس بوده است، اعتراض دارد. طبيعي است آمريكا نيز ادعاهايي در قبال ايران داشته باشد كه از آن جمله ميتوان به حمايت از جنبشهاي آزاديبخش از جمله مقاومت اسلامي در لبنان و فلسطين، موفقيتهاي به دست آمده در راستاي تكنولوژي صلحآميز هستهاي و مخالفت ايران با روند مذاكرات ناعادلانه فلسطين - اسرائيل اشاره كرد.
آمريكاييها تاكنون نگاه استراتژيك به عاديسازي مناسبات در روابط دو كشور نداشته يا حداقل سيگنالهاي جدي براي تحقق اين امر از خود نشان ندادهاند، اگر چه گاهي به دليل نيازهاي خود و ضرورت همراهسازي ايران، تاكتيكها و تشويقهاي محققنشدهاي از خود نشان دادهاند.
با اين حال دو كشور در چند مرحله براي حل برخي اختلافات با يكديگر پيش رفته، اما در بيشتر مواقع با دشواريها و موانعي روبرو بودهاند.
وجود برخي الزامات داخلي در آمريكا و اختلاف ميان جناحهاي مختلف اقدام كشورهاي ثالث در بازي با كارت ايران مثل عربستان سعودي، پاكستان، روسيه و چين و همچنين فشار لابي صهيونيستي در آمريكا به ويژه از جمله عوامل و عناصري به شمار ميروند كه تاكنون مانع عاديسازي روابط شدهاند. در حالي كه به نظر ميرسد دولت بوش از تهديد حمله به ايران منصرف شده و رويكردي شبه ديپلماتيك در قبال تهران اتخاذ كرده است كه نمونه آنرا ميتوان در حضور ، فرد شماره سه وزارت امور خارجه آمريكا در دو نشست كشورهاي 1 + 5 (اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل به همراه آلمان) درخصوص پرونده هستهاي ايران و طرح بازگشايي دفتر حافظ منافع واشنگتن در تهران مشاهده كرد، با اين حال اسرائيل و حاميان آن در واشنگتن، هنوز تمايلي به حل اختلافات ميان آمريكا و ايران ندارند. برخي كشورهاي عربي نيز تلاش دارند تا از گسترش نفوذ منطقهاي ايران در خاورميانه جلوگيري كنند و به همين جهت از تلاشها براي برقراري مناسبات تهران - واشنگتن نيز خرسند نيستند. در حال حاضر آمريكا براي اعاده حيثيت و اعتبار بينالمللي خود به دنبال راهكارهايي براي كاهش تنشها و گسترش همكاري بينالمللي است. در شرايط فعلي، وضعيت عراق و افغانستان، جنگ با تروريسم و تداوم ركود اقتصادي مهمترين معضلات داخلي و بينالمللي آمريكا تلقي ميشوند و به همين علل به نقش مثبت منطقهاي ايران به ويژه در عراق و افغانستان نياز دارد و تحقق چنين فرآيندي، طبيعتا مستلزم درك متقابل است.
* نتيجهگيري
مقامات آنكارا كه سابقه ميانجيگري در اختلافات ايران را با برخي كشورهاي غربي و بطور مشخص كشورهاي موسوم به 1 + 5 در ارتباط با موضوع هستهاي در كارنامه سياست خارجي خود دارند، اين بار روياي ميانجيگري ميان ايران و باراك اوباماي تازه انتخاب شده را در سر ميپرورانند، تا اين چنين به نقش منطقهاي و بينالمللي خود كه پس از درگيري ميان روسيه و گرجستان كم رنگ شده بود، رنگي دوباره بخشند. برخي تحليلها بر اين موضوع استوار است كه روابط ايران و تركيه از پيچيدگي خاصي برخوردار است و در حالي كه دو كشور در زمينه انرژي و فرهنگ با يكديگر رابطه دارند، اما در منطقه با هم رقيبند.
ضمن اين كه تركيه كشوري سكولار است و از نظر ايدئولوژ يك نيز با ايران تفاوتهايي دارد. اما رويكرد دو كشور همسايه نسبت به بسياري از موضوعات منطقهاي به ويژه مبارزه با تروريسم همسو بوده و به همين علت راه را براي همكاريهاي امنيتي هموارتر سازد.
با اين حال، پيشنهاد رجب طيب اردوغان تاكنون واكنش جدي از سوي مقامات ايران و آمريكا به همراه نداشته است، زيرا رئيس جديد سياه پوست كاخ سفيد تا زمان ورود به دفتر كار خود در ماه ژانويه، موضع خود را در اين باره بيان نميكند و تهران نيز در انتظار پايان دوره رياست جمهوري جورج بوش به سر ميبرد. بر همين اساس تاكيد تركيه مبني بر عهدهگيري اين نقش، نيازمند مرور زمان و ايجاد شرايطي به دور از ابهام خواهد بود.
شنبه 2 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]