واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: آيا دانشگاه ها ، اسلامي خواهند شد؟
اكنون سالياني است كه هشدارهاي دغدغه مندان نسبت به فضاي دانشگاه ها با پاسخ شفافي روبرو نبوده است.
دميدن نسيم اصولگرايي اما افق هاي روشني را در برابر ديدگان همه دلسوزان انقلاب گشود .در همان آغازين روزهاي تشكيل دولت نهم بود كه آيت الله مصباح يزدي با اشاره به نقش پراهميت دانشگاه ها از خبر مهمي روايت كرد: «امروز نوك پيكان تهاجم فرهنگي و تنها اميد دشمن متوجه دانشگاه هاست، چنان كه راه اصلاح هم از دانشگاه شروع مي شود.»
در پي اين اعلام هشدار، محمد مهدي زاهدي كه اكنون يكسال بود كه از تصدي وزارت علوم توسط وي مي گذشت در نشست مشترك شوراي مركزي و كميته هاي سه گانه سياسي، اقتصادي و فرهنگي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، با اشاره به طرح تحول در نحوه پذيرش دانشجو انگشت اشاره خويش را به سوي نكته اي اساسي تر برد: «بنده 2 يا 3 بار خدمت آيات عظام رسيدم و رهنمودهاي لازم را در اين خصوص دريافت كردم. جلساتي با شوراي عالي حوزه علميه قم، جامعه مدرسين قم و صاحب نظران اين مقوله مهم داشتيم كه درنهايت مقرر شد شوراي متشكل از نمايندگان حوزه علميه قم و چند نفر از سيستم آموزش عالي كشور، اين امر مهم را پيگيري نمايند.»
زاهدي در اين جلسه مسئله اسلامي شدن دانشگاه ها را دستور دايمي وزارت علوم ذكر كرد و گفت: «اميدواريم ظرف يكي، دو سال آينده تغييرات محسوس را حداقل در متون درسي مخصوصا در حوزه علوم انساني شاهد باشيم.»
چندي بعد نيز خبر تشكيل كار گروهي براي تدوين دروس حوزه علوم انساني با مشاركت انديشمندان حوزوي بر تلكس خبرگزاري ها قرار گرفت.
در نقطه كنوني از مختصات زماني عمر دولت نهم شايسته است پرسشي دوباره در چگونگي و كميت پيشرفت پروژه اسلامي كردن دانشگاه ها علي الخصوص در حوزه تدوين متون درسي مطابق با انگاره هاي اسلامي و انقلابي مطرح گردد. اين دغدغه تا بدان حد پر اهميت است كه آيت الله جوادي آملي انديشمند برجسته حوزه علميه قم در هفته هاي اخير باز هم بدان پرداخته است.
استاد جوادي آملي با اشاره به اسلامي كردن دانشگاه ها گفت: علمي كه در دانشگاه ها تدريس مي شود لاشه مرده اي است كه قابل اسلامي شدن نيست.
وي ادامه داد: وقتي دانشگاه اسلامي مي شود كه دانش آن اسلامي شود و درحال حاضر دانش سكولار است.
اين استاد حوزه تصريح كرد: آنچه درحال حاضر در دانشگاه ها از آن سخني گفته نمي شود، خدا و پيغمبر(ص) و اينكه چه كسي اين هستي و جهان را به وجود آورده است.
جوادي آملي افزود: وقتي مي توان سطح فرهنگ را بالا برد كه دين در تمام سطح زندگي ما رخنه پيدا كند.
با تفاصيل فوق، گزيده ترين معيار براي سنجش ميزان موفقيت در اسلامي كردن دانشگاه ها با مروري بر ايده آل هاي يك دانشگاه اسلامي و متغيرهاي موثر در زيرساخت هاي آن محقق خواهد شد.
دانشگاههاي مختلف جهان، علاوه بر اشتراكاتي كه به اعتبار دانشگاه بودن با يكديگر دارند، به اعتبار تعلق به جوامعي با بينش هاي مختلف، واجد خصوصياتي هستند كه آنها را با يكديگر متفاوت و متمايز مي سازد. جامعه ايراني كه در انقلاب اسلامي خود با رويكردهاي الهي، جهان بيني و نظام ارزشي اسلامي را مبناي شوؤن مختلف زندگي افراد قرار داده، خواهان آن است كه دانشگاههايي متناسب با مباني و ارزش هاي اسلامي داشته باشد تا هم بتواند در آن دانشگاهها از مباني و معيارهاي خود، شناخت دقيق تر حاصل كند و هم با تربيت متفكران و مديران بر وفق آن مباني و معيارها، به ترويج و تعميم آنها در كل جامعه مبادرت نمايد.
اصول عمومي دانشگاهها عبارتنداز:
1- اهتمام به علم
2-وجود آزادي براي تحقق و نقد آراء و نظريات
3- داشتن پيوند با واقعيت هاي جامعه
4- مشاركت در صحنه زندگي اجتماعي و ايفاي نقش در آن
و اصول اختصاصي دانشگاه اسلامي عبارتنداز:
1- حاكميت بينش توحيدي بر تمام شؤن دانشگاه و انديشه دانشگاهيان
2- اهميت يافتن معنويت و اخلاق و تزكيه
3-احساس تعهد و مسئوليت نسبت به رشد و تعالي جامعه
سياستهاي راهبردي اسلامي شدن مراكز آموزشي:
در اسناد شوراي عالي انقلاب فرهنگي، در اين راستا، مصوباتي وجود دارد كه به آنها اشاره مي كنيم:
1- استاد
1.1- جذب و گزينش استادان شايسته از نظر ايمان و علم و تقوا و پاي بندي به مباني نظام
1.2- برنامه ريزي به منظور توأم ساختن فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي اعضاي هيئت علمي با نقش تربيتي و اخلاق آنان در مراكز آموزشي
1.3- ارتقاي سطح معرفت ديني، سياسي و اجتماعي استادان
1.4- قانونمندكردن فعاليتهاي سياسي و فرهنگي استادان به منظور فراهم آوردن محيطي سالم و آزاد و مطمئن براي بحث و گفتگو و ارتقاي انديشه ديني
2- دانشجو
2.1- ارتقاي سطح بينش اسلامي
2.2- تقويت روحيه كمال جويي، نقادي، حقيقت جويي و احساس مسئوليت اجتماعي
2.3- قانونمندكردن فعاليتهاي فرهنگي و سياسي دانشجويان
3- نظام برنامه ريزي فرهنگي
4-متون و برنامه ريزي درسي
5- نظام برنامه ريزي آموزشي
6- مديريت
حال با تكيه بر اين شاخص ها، بايد انديشيد كه در طول چند دهه اخير، به چه ميزان توانسته ايم دانشگاه را به دانشگاه اسلامي تبديل كنيم! آيا با اين معيارها فاصله نگرفته ايم؟! آن چنان كه امروزه حتي عده اي با تحقق مدل دانشگاه اسلامي مخالفت ميكنند و با وجود پسوند اسلامي تشكل شان، به هوچي گري و نشر اكاذيب دراين زمينه مي پردازند! حتي فراتر از اين؛ در نشريات وابسته به انجمن هاي اسلامي دانشگاهها، صريحا و با وقاحت تمام، انقلاب فرهنگي يك فاجعه و واقعه اي تأسف بار و غيرقابل دفاع خوانده مي شود و واقعيت هاي آن، تحريف مي گردد!
بدون دانشگاه اسلامي، جامعه اسلامي تحقق نمي يابد. اگر واقعا خود را دانشجوي انقلابي مسلمان مي دانيم، بايد دانشگاه را پالايش كرده و آن را در چارچوب اصول اسلامي تعريف كنيم.
جمعه 1 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 137]