واضح آرشیو وب فارسی:تهران98:
عجیب ترین دادگاه سال / بخشش قاتل در دادگاه همسرکشی یکی از شایعترین قتلهای خانوادگیاست و البته مثل هر قتل دیگری تاثیرات جبرانناپذیری بر جای میگذارد. البته بسیاری از همسرکشیها بخصوص اگر زنکشی باشد، بیشتر اتفاقی و بدون برنامهریزی قبلی اتفاق میافتد، در حالی که شوهرکشی معمولا با برنامهریزی قبلی است. یکی از این پروندهها مربوط به مرد جوانی بود که در یک لحظه از دست همسرش عصبانی شده و او را به قتل رسانده بود. متهم که تقریبا ۴۰ ساله بود، قبل از اینکه از سوی ماموران شناسایی شود یا حتی ماموران در جریان قتل همسرش قرار گیرند، خود را به پلیس رسانده و گفته بود که زنش را کشته است. البته آنطور که در گزارش پرونده آمده است، این مرد بعد از اینکه مرتکب قتل شده بود، جسد همسرش را به خارج از شهر برده و به آتش کشیده بود. او در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت برای از بین بردن جسد همسرش، او را آتش زده است. این مرد همه جزئیات را برای پلیس و نزد بازپرس توضیح داده و صحنه قتل را هم بازسازی کرده بود. وقتی پرونده برای صدور کیفرخواست نزد من آمد، آن را بدقت مطالعه کردم. جزئیاتی که متهم در مراحل مختلف بازجویی نوشتهبود، همگی نشان میداد که او در گفتههایش صادق بوده و همه چیز را به صورت واقعی اعتراف کرده است. براساس مدارک موجود در پرونده و آخرین دفاعیات متهم و درخواست اولیایدم، کیفرخواست را صادر کردم و به تایید دادستان وقت هم رسید. پرونده به دادگاه رفت و متهم برای بیان دفاعیات خود در جایگاه حاضر شد. من خودم به عنوان نماینده دادستان در جایگاه حاضر شدم و کیفرخواست را خواندم و جزئیات را توضیح دادم. این مرد در ابتدا با همسرش مشاجره کرده بود. البته این مشاجرات مدتها بود که بین این زوج ادامه داشت تا اینکه شب حادثه متهم کنترل خود را از دست داده و بعد از اینکه با همسرش جر و بحث کرده بود، او را با دستانش خفه کرده بود. متهم میگفت: وقتی دستانم را از دور گردنش باز کردم، متوجه شدم چه اتفاقی افتاده و من چه کردهام. این مرد وقتی به خودش آمده و دیده بود که همسرش را کشته، از ترس جسد او را داخل ماشین گذاشته و به بیرون از شهر برده و در آنجا با بنزین آتش زده بود. چند ساعت بعد از این حادثه دچار عذاب وجدان شده و خود را به ماموران معرفی کرده بود. او یکی از معدود متهمانی بود که از زمان حضورش در دادگاه گریه میکرد. او بسیار دچار عذاب وجدان بود و بشدت از کاری که کرده بود ناراحت بود. وقتی قاضی از او خواست تا در مورد کاری که کرده، توضیح دهد و بگوید چرا دست به قتل همسرش زده، فقط گریه کرد و گفت که میخواهد هرچه زودتر اعدام شود و نمیخواهد بیشتر از این به این وضعیت ادامه دهد. میگفت طاقت زندان و این همه عذاب کشیدن را ندارد و هرشب خواب همسرش را میبیند. گریههای این مرد آنقدر شدید بود که اولیایدم را هم تحتتاثیر قرار داد. متهم حتی نتوانست آخرین دفاعیات خود را انجام دهد و وکیلش به جای او دفاع کرد. وکیل از اولیایدم درخواست بخشش کرد و از آنها خواست که از قصاص گذشت کنند. نکته جالب این است که اولیایدم از اهالی غرب کشور بودند. مردم غرب کشور به خاطر بافت منطقهای و قبیلهای که دارند تعصبات شدیدی دارند و براحتی گذشت نمیکنند. آنها تازمانی که به این اطمینان نرسند که طرف مقابل متنبه شده است، اعلام گذشت نمیکنند. در پایان جلسه دادگاه در حالی که ماموران تلاش میکردند متهم را آرام کنند و او را از دادگاه خارج کنند اولیایدم گفتند که قصاص نمیخواهند. گفتند که قصاص نمیکنند و میخواهند ببخشند. همه در دادگاه تعجب کردند کسی باور نمیکرد که پدرمقتول به این راحتی اعلام رضایت کند و از قصاص قاتل دخترش بگذرد. وقتی این مرد گفت که میخواهد رضایت بدهد چون فکر میکند دامادش به اندازه کافی تنبیه شده، مرد متهم بسیار شدیدتر گریه کرد. او میگفت که این گذشت، عذاب وجدان او را شدیدتر میکند و زندگی را برایش سختتر. با این حال اولیای دم گفتند فقط تنبیه او را میخواهند و فکر میکنند تا اینجا دیگر بس است. این رضایت، تعجب همه قضات را برانگیخت چراکه از معدود اتفاقاتی بود که ممکن است در یک پرونده رخ دهد. گردآوری: تهران۹۸ منبع: جام جم
فروردین ۷م, ۱۳۹۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تهران98]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 355]