تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836257410
مصاحبه با بنیامین بهادری به بهانه جشنواره موسیقی فجر
واضح آرشیو وب فارسی:تهران98:
مصاحبه با بنیامین بهادری به بهانه جشنواره موسیقی فجر
اواسط دهه ۸۰ بود که نام بنیامین بهادری و آهنگهایش در میان قشرهای مختلف بر سر زبانها افتاد. او به سرعت با آهنگ «دنیا دیگه مثل تو نداره» و «لکنت» به ستاره محبوب موسیقی پاپ بدل شد. البته محبوبیت این خواننده جوان به سادگی ترانههایش نیست، او معتقد است سختی کار برای گروه موسیقی است تا مخاطب کار را ساده بشنود. میتوان یکی از دلایل موفقیت او را به رسمیت شناختن گروه دانست؛ اتفاقی که این روزها کمتر شاهدش هستیم. از سوی دیگر، عشق هسته اصلی آهنگهای اوست. ردپای عشق را البته فقط نباید در آهنگهای او جستوجو کرد، بنیامین در زندگی واقعی هم معجزه عشق را البته میشناسد و معتقد است تمام مشکلات را میتوان از کوتاهترین راه یعنی عشق حل کرد. بهانه گفتوگوی ما با او حضورش در بخش جنبی جشنواره فجر بود که ۲۸ بهمنماه در برج میلاد صورت میگیرد. از اولین حضورتان در جشنواره موسیقی فجر بگویید… سال ۸۸ بود. در واقع اولین باری بود که به صورت رسمی روی صحنه میرفتم و کنسرت برگزار میکردم. دو سانس در یک شب بود. حدود سه سال از انتشار اولین آلبومم گذشته بود که این کنسرت برگزار شد. قبل از آن، فقط یک تکاجرا در جشنواره فرهنگی و هنری Middle East در سوئد داشتم. نحوه انتخاب شما برای جشنواره موسیقی چگونه بود؟ ما، یعنی من و دیگر اعضای گروه، هم در تولید آلبوم و هم در اجرای کنسرت و حواشی دیگر فقط به بخش هنری و تالیفی میپردازیم. بخشهای دیگر که جنبه حقوقی و تصمیمگیری راجع به حضور در جشنواره و مراسمهای مختلف را دارد، از همان روز اول که کار ما شروع شد، بر عهده محسن رجبپور بوده است. در مورد شرکت در جشنواره هم ایشان با دلایل منطقی من را متقاعد کردند که در جشنواره شرکت کنیم و این تصمیم را با هم گرفتیم. گروه ما به کارشناسی او در این زمینه اعتماد کامل دارد. سال ۸۸ اولین حضور شما در جشنواره به نوعی شروع برگزاری کنسرتهایتان هم بود و خیلی به معرفی شما کمک کرد. دلیل اصلی حضورتان در جشنواره امسال چه بود؟ چرا شرکت نکنیم. آقای ریاحی، دبیر جشنواره، عقیده داشتند بهتر است برای موسیقی پاپ یک جشنواره جداگانه برپا شود تا بهترینهای جشنواره موسیقی پاپ در جشنواره موسیقی فجر شرکت کنند… به نظرم نباید خیلی نگران شرکت موسیقی پاپ در بخش رقابتی جشنواره باشیم؛ زیرا خود به خود برای موسیقی پاپ این اتفاق رقابتی میافتد. معتبرترین عناوین موسیقی پاپ در سطح جهان براساس تیتراژ و سطح مخاطب انتخاب میشود و البته در نظرسنجیهای استاندارد، هنرمندانی که مخاطب بیشتری جذب کرده باشند، خود به خود جایزههای موسیقی پاپ را در دنیا به خود اختصاص میدهند. مثلا چه جایزهای؟ تمام جایزههای معتبر موسیقی پاپ. تا آنجا که من اطلاع دارم، کسانی که در بخش پاپ جایزه میگیرند، موفقیتشان تا مقدار زیادی بستگی به تیراژ و تعداد مخاطبانشان دارد. وقتی به شکل رسمی هم مسابقه برگزار نمیشود و نام کسی را به عنوان برنده انتخاب نمیکنند- حداقل در مورد موسیقی پاپ – مردم انتخابکننده نهاییاند… در واقع موسیقی پاپ در جشنواره به نوعی کاربرد جذب مخاطب عام را دارد و به تعبیری، «ویترین جشنواره» است. به نظر شما این سیاست در درازمدت به نفع موسیقی پاپ است یا به ضرر آن؟ در درازمدت ممکن است این شکل تغییر پیدا کند. دو بخش موسیقی پاپ و سنتی به هر دلیلی از هم جدا افتادهاند که به نظر من دلیلی بر این جدایی وجود ندارد. موسیقی پاپ میتواند خیلی جدی در جشنواره حضور داشته باشد و تندیسهای مختلفی برای بخشهای مختلف مثل شعر، تنظیم و… بگیرد؛ چون این بخشها خیلی تخصصی شده و مردم به آن اهمیت میدهند. شما تیراژ آلبوم و دانلود و تماشاچی کلیپ یک آلبوم موفق موسیقی پاپ را حتی با پرفروشترین فیلمها مقایسه کنید؛ باز میبینید که موسیقی بسیار تاثیرگذارتر است. در کل دنیا، به همین شکل است. شما در اتومبیل موسیقی گوش میدهید، صبح از خواب بیدار میشوید موسیقی گوش میدهید و به عناوین مختلف موسیقی در زندگیتان جریان دارد. البته در کل دنیا موسیقی با مشکلات ما مواجه نیست… دستاندرکاران موسیقی، خودشان هم باور دارند که آنچه در بطن جامعه راجع به موسیقی پاپ اتفاق میافتد، با موضعگیریهای رسمیشان فاصله دارد. همین که بخش جنبی جشنواره را برای جذب مخاطب به موسیقی پاپ اختصاص دادهاند، خودش گویای این مطلب است. حالا شما میگویید «ویترین»، من میگویم عیبی ندارد، این ویترین خودش یک قدم روبهجلو است. به هرحال چند سال است که موسیقی پاپ در جشنواره حضور دارد. بعد از وقفهای که افتاد، جشنواره موسیقی کمرنگ شد؛ حالا، موسیقی پاپ جشنواره را تقویت کرده است. مخاطب با تاثیرپذیری از انواع موسیقی به آن هویت میبخشد و برای موسیقی هویت ایجاد میکند، خیلی هم این اتفاق خوب است چون مسوولان و برگزارکنندگان متوجه تاثیر موسیقی پاپ شدهاند. کمکم این اتفاق به یک تعامل تبدیل میشود. یک قدم از سوی دستاندرکاران و یک قدم از سمت هنرمندان. فکر میکنم به جای این تعبیر که در درازمدت حضور موسیقی پاپ به عنوان جذبکننده مخاطب ممکن است به ضرر آن باشد، بیاییم به حسنهای این مساله در درازمدت فکر کنیم. درست است که ما کنسرتهای مختلفی داریم، ولی در ایران کنسرتها به صورت جمعهای محدود برگزار میشود، چون تعداد سالنها و گنجایش آنها محدود است. اکثرا به دنبال تعداد دفعات بیشتری برای اجرای کنسرت هستند، این باعث میشود هر خواننده جمع خاصی را دور خودش جمع کند و اخبار این موسیقی هم در جمع محدود خودش پخش شود. موسیقی پاپ در طول سال چندان در بخش رسمی رسانهها قرار نمیگیرد و انعکاس کامل و جدی ندارد. به نظر شما جشنواره میتواند به عنوان یک رسانه به نفع موسیقی پاپ باشد؟ طیفهای مختلف در جشنواره حضور دارند. در حضور قبلیام در جشنواره شاهد بودم، حتی کسانی که خیلی سلیقه و نگاهشان با این موسیقی همسو نیست، در این جشنواره حضور دارند و باید خبر این موسیقی را هم پوشش دهند و تحلیل کنند. درست است که موسیقی پاپ بخش جنبی جشنواره است؛ اما به نوعی، در نگاه منتقدان جنبه رقابتی آن وجود دارد. با توجه به تحلیلهایی که بعد از کنسرتها در مطبوعات نوشته میشود و غیره… جایزهدرصد خیلی کمی از کل ماجراست. بحث رقابت در نفس این اتفاق وجود دارد و اتفاقا خیلی هم داغ است و نیازی به رسمی شدن ندارد. در بین طرفداران خوانندههای پاپ و کسانی که گروههای موسیقی را حمایت میکنند و کسانی که سلیقههایشان متفاوت است هم این بحث رقابت وجود دارد. یعنی به نظر شما اگرچه این رقابت رسمی نیست اما عملا اتفاق میافتد؟ بله، مهم نیست که قبل از این تاریخ چه اتفاقی افتاده. من در حال حاضر میخواهم از هر روزنه کوچکی که برای پیشبرد موسیقی وجود دارد، استفاده کنم. چه اشکالی دارد مثل کنسرتهای دیگر باشد؟ حالا بخش جنبی جشنواره باشد؛ مهم نیست. مهم این است که موسیقی پاپ در واقع مخاطب را با بخشهای مختلف موسیقی آشتی دهد. موسیقی پاپ میتواند جشنواره موسیقی را ساپورت کند. من برای یک فیلم سینمایی (گرگ و میش) هم با همین ذهنیت کار کردم. هیچ بازیگر ستارهای در فیلم برای جذب مخاطب وجود نداشت و من به عنوان کسی که بتواند برای فیلم گیشه ایجاد کند، در آن حضور داشتم؛ البته معتقدم فیلم خوبی بود. این دو بخش، مکمل هم هستند یعنی یک عامل – اعم از یک ستاره یا هر چیز دیگر- عموم مردم را جذب میکند. همیشه برخورد ما با رسانههای مختلف مثل تلویزیون، مطبوعات و بخشهای رسمیتر مثل جشنواره با شک و تردید همراه است. اما من میگویم اتفاقا این اتفاقات فضایی را به وجود میآورد که شما با آدمهای بیشتری ارتباط برقرار کنید. به نظرم مسوولان این اتفاق را حس کرده و کمکم به سمت آن میروند. شما به دعوتهای صداوسیما در عید نوروز توجه کنید. از همه ستارههای موسیقی پاپ برای جلب مخاطبان دعوت میکنند و در هیچ شاخهای به اندازه موسیقی پاپ میهمان ندارند. مراسم ویژه ملی و مناسبتها هم همینطور. این اتفاق در صداوسیما به صورت استثنا رخ میدهد… هرجا که فرصتی بوده به سمت موسیقی پاپ آمدهاند و از آن استفاده کردهاند. هرکس که در زمینه موسیقی فعالیت دارد – چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی – اهمیت موسیقی پاپ را درک میکند. سال گذشته برای سال تحویل شبکه دو از من دعوت کردند. محسن رجبپور حرف خوبی زد، گفت عید است و مردم دلشان میخواهد شاد باشند و تو میتوانی اگر حرفی داری، بزنی و شاید بتوانی با حرفهایت عدهای را آرام کنی. من آهنگ «بوی عیدی» فرهاد را با تغییراتی اجرا کردم. چند سال پیش ما برنامه ۹۰ یا هفت را نداشتیم. مگر برنامه هفت چند وقت است که اجرا میشود؟ شاید ۱۵سال پیش کسی فکر نمیکرد در مورد فوتبال یک برنامه مثل ۹۰ به وجود بیاید و مردم مستقیم درگیر فضای مورد علاقهشان شود. در مورد مسایل دیگر هم همینطور است. مثلا همین تلویزیون خودمان، در مورد مسایل اجتماعی و روز، کارشناس روانشناسی یا خانواده میآورد و حرفها و بحثهایی را باز میکند که قبلا اتفاق نمیافتاد. موسیقی به علت ابعاد گوناگونی که دارد، همیشه جزو آخرین قسمتهایی است که دچار این بازسازیها و اصلاحات میشود. در بخش مجوز هم به همین صورت بوده. مگر چند سال است که موسیقی پاپ مجوز اجرا گرفته؟ مثل این است که با کسی بدون دلیل سالها قهر هستید، اما از طرف شما هم تلاشی برای رفع کدورت و ایجاد ارتباط صورت نگرفته. باید فراموش کنیم که چقدر در طول این مدت آسیب دیدیم. هر ذهن منطقی از دستی که به طرفش دراز میشود باید استقبال کند و قدمی به جلو بردارد. در حال حاضر موسیقی پاپ از نظر کیفی در حد مطلوبی نیست؛ چه از لحاظ کلام و چه از نظر تکنیک و خلاقیت. هیچ معیاری هم برای تعیین سطح کیفی این موسیقی وجود ندارد و هر موسیقیای را به عنوان موسیقی پاپ به جامعه تزریق میکنند. شما به عنوان نماینده بخش مهمی از خوانندگان پاپ که در جشنواره امسال هم حضور دارد، چه فاکتورهایی را برای ارتقای کیفیت موسیقی پاپ رعایت میکنید؟ به نظر من این بار روی دوش هنرمندان است. نظر شما چیست؟ به نظر من در هر اتفاق، هرکس که حتی مقدار کمی به آن مساله مربوط است مسوولیت داد. شما میگویید هنرمندان، من هم میگویم: بله، آنها هم باید مشکلاتشان را رفع کنند ولی قسمتهای دیگری هم وجود دارد. مطبوعات و رسانهها هم خیلی در بهبود کیفی آثار دخیل هستند. ما مجلههای فراگیری داریم که در تمام خانهها وجود دارد ولی برخوردشان با هنرمندان کاملا شخصی است و ربطی به مسایل حرفهای ندارد. بیشتر تحلیلها به مسایل شخصی اهل قلم با شما برمیگردد تا واقعیت. ببینید، صداوسیما به عنوان یک رسانه فراگیر آنقدر دستش در موسیقی باز نیست، ولی مطبوعات که وجود دارد. من راجع به خودم نمیگویم، چون عموما راجع به من بد نمینویسند، اما جلوی چشمم میبینم چگونه کار و تلاش کسی را که شاید رقیب من هم است تخریب میکنند. آن خبرنگار و منتقدی که راجع به موسیقی مینویسد، نمیداند که نشریهاش، جزو معدود راههای ارتباط خانواده موسیقی با مردم است. مثل اینکه شما به هر دلیلی در قحطی افتادهاید و راه باریکی برای رسیدن غذا دارید. حالا کسی میآید و آن راه را هم مسدود میکند… رسانه میتواند در بهبود کیفی موسیقی خیلی موثر باشد اما یا کمک نمیکند یا تقسیمبندی و یارکشیهای کودکانهای وجود دارد. یعنی اعضای یک نشریه یا روزنامه در حال بالا بردن کسانی هستند که شاید حتی موسیقی آن هنرمند را تا به حال گوش ندادهاند. خب، ممکن است این به دلیل جناحبندیهای خاص باشد و فضای مسمومی که در حال حاضر بر موسیقی ما حاکم است… من در موسیقی پاپ هیچ هنرمند جدیای سراغ ندارم که گرایش خاصی – مثلا سیاسی – داشته باشد و حداقل این را رسما مطرح کرده باشد. شما به طور شخصی چه مسایلی را برای بهتر شدن موسیقی خودتان رعایت میکنید؟ اولین چیزی که خیلی مهم است، کارگروهی است. یعنی به رسمیت شناختن یک تیم؛ ممکن است که خواننده بیشتر به چشم مخاطب بیاید، مثل همان نقشی که به طور کلیتر موسیقی پاپ در جشنواره دارد، اما همین خواننده درون مجموعه، گروه را به رسمیت میشناسد. هرچقدر من گروه را بیشتر به رسمیت بشناسم، کیفیت کار بالاتر میرود. خب، در گروه شما تاکید روی چه قسمتی از کار مهمتر است؟ شعر، ملودی یا تنظیم؟ شاید یک شعر، جمله سادهای باشد اما با ملودی خاص شما به بیان جدیدی میرسید. یعنی فرم و محتوا، هم در شعر و هم در موسیقی و تنظیم و اجرا در خدمت موسیقی هستند، مثلا در آلبوم ۸۵، کارها متنوع است اما همه آنها در یک راستا هستند. در آهنگ «لکنت» شعر و ملودی مکمل به وجود آوردن فضای لکنت هستند یا در قطعه «آدم آهنی»، شعر، اجرا، تنظیم و تمام عوامل سعی بر انتقال یک حس دارند. در کارهای ما اکثرا فضا از نظر محتوا حول محور عشق است و از جهت تکنیک مبتنی بر تیم، چون همکاری گروهی بهترین فضا برای رسیدن به بالاترین تکنیک است و ترکیب این دو – یعنی حس و تکنیک – مهمترین بخش کار است. البته این چیزی نیست که ما امروز به آن رسیده باشیم از ابتدای فعالیتمان بر همین عقیده بودیم. در کنسرتهایی که خارج از ایران برگزار کردید، عکسالعمل مخاطب غیرایرانی با موسیقی شما چگونه بود؟ البته بهتر است راجع به اتفاقات خوبی که افتاده من صحبت نکنم، اما چون کسی نیستم که بگویم بروید بپرسید و نمیخواهم دنبال چیزی بفرستمان که وجود ندارد یا سخت پیدا میشود، واقعیتش را میگویم… (خنده) همیشه میشنیدم که میگفتند تا به حال موسیقی ایرانی به این شکل برگزار نشده بود، یعنی با این حس و حال و هیجانی که در سالن وجود داشت… در سالن کیبسون آمفیتئاتر لسآنجلس که هفت هزار نفره است ما برنامه داشتیم. برگزارکننده کنسرت که آمریکایی بود به آقای رجبپور گفته بود در چند سال گذشته برنامهای نداشتند که مخاطبان اینقدر شاد سالن را ترک کنند. آیا بعد از آلبوم ۸۸ تا حالا درگیر تولید آلبوم جدیدتان بودهاید؟ بعد از آلبوم ۸۵ وقفهای تا تولید آلبوم ۸۸ اتفاق افتاد. نیمی از تقصیر، گردن ما نبود. فضایی ایجاد شد که همه خیلی رادیکال به ما نگاه میکردند. به همین دلیل محسن رجبپور در آن برهه زمانی پیشنهاد داد چون حساسیت روی اسم بنیامین زیاد شده بهتر است مدتی فعالیت نداشته باشیم و در واقع Back upهایمان را کامل کنیم. البته از جهتی فرصت خوبی برای تحقیق و مطالعه بود؛ چون مسایل پیشبینی نشده زیادی به عنوان یک ستاره آن زمان برای ما وجود داشت. منظورم وقفه آلبوم ۸۸ تا الان بود؟ تا سال ۸۸ پیام شمس تنظیم موسیقی ما را انجام میداد. وقتی او رفت، تور کنسرتها یک سال طول کشید و برای تولید اجرایی آلبوم امکان عملی وجود نداشت، یک دلیل اصلی این بود. دلیل دیگر اینکه گروه جدید موسیقی ما تلفیقی است از اعضای قدیمی گروه که در آلبوم ۸۵ با هم همکاری داشتیم در کنار اعضای جدید مثل فرشاد فارسیان که یکی از نوابغ موسیقی الکترونیک است. نیما وارسته از اعضای قدیمی گروه و یکی از بهترین موزیسینهایی است که به خوبی حس مردم را درک میکند. آلبوم ۸۵، کار نیما وارسته است و آن زمان تشخیص او بود که یک موسیقی خلوت در عین حال محکم را طراحی کند؛ اما به دلیل یک سوءتفاهم مطبوعاتی بین ما فاصله افتاد تا امسال که دوباره همکاری با هم را شروع کردیم. پس میتوانیم بگوییم یکی از کسانی که باعث موفقیت شما شده، نیما وارسته است؟ صددرصد. غیر از فرید احمدی، نیما یکی از کسانی است که من بابت آنچه که مردم به عنوان بنیامین میشناسند به او مدیون هستم. از آلبوم جدیدتان بگویید… ترانههای آلبوم سروده فرید احمدی است. ملودیها را من ساختهام، موسیقی برعهده فرشاد و نیماست، علی منصوری هم رهبر ارکستر بنیامین است که به این گروه کمک میکند. محسن رجبپور تهیهکننده کار است و قرار است این آلبوم حوالی عید منتشر شود، حالا اینکه قبل از عید باشد یا بعد، دقیقا مشخص نیست. فکر میکنید آلبوم جدیدتان به اندازه آلبوم ۸۵ تاثیرگذار باشد؟ امیدوارم اتفاقی بیفتد که تا به حال نیفتاده. یعنی اتفاق بهتری از آلبوم ۸۵. وقتی میپرسید از نظر من عشق چیست؟ شاید برای من بدون آوا جواب به این سوال سخت باشد اما فکر میکنم با این آلبوم جواب این سوال داده شود. باز هم محوریت کارتان عشق است؟ ایدهام این است. به نظر من تمام مسایلی که آدمها برایش هزینه میکنند و وقت میگذراند با عشق از کوتاهترین مسیر حل میشود. وقتی چنین ابزاری داریم کافی است مشخص کنیم چه چیزی عشق است. گردآوری: تهران۹۸ منبع: روزنامه شرق
بهمن ۲۵م, ۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تهران98]
[مشاهده در: www.tehran98.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]
-
گوناگون
پربازدیدترینها