واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: نوار غزه در آستانه يك فاجعه
پروفسور حميد مولانا
نوار غزه در فلسطين در آستانه يك فاجعه قرار گرفته است و سازمان ها و مجامع بين المللي با ناديده گرفتن بديهي ترين موازين حقوق بشري در مقابل تجاوزات رژيم اسرائيل سكوت اختيار كرده اند. رژيم صهيونيستي با محاصره منطقه نوارغزه از ارسال سوخت، دارو و مواد غذايي و ديگر مايحتاج ضروري زندگي به 1.5 ميليون نفر از ساكنان اين سرزمين جلوگيري مي كند و به كمك هاي بشردوستانه نيز اجازه ورود به اين منطقه را نمي دهد. در نتيجه بيمارستان ها بدون برق و دارو، خانه ها بدون سوخت، نانوائي ها بدون آرد، بازار و فروشگاه ها بدون آذوقه كافي هستند. صدها هزار نفر از ساكنان غزه در نتيجه اين بيرحمي در رنج و مشقت به سر برده ولي شجاعانه به مقاومت و مبارزه خود عليه اشغالگران اسرائيلي ادامه مي دهند.
چند روز قبل معاون نخست وزير فلسطين جامعه بين المللي را مسئول پيامدهاي وخيم محاصره نوار غزه خواند و تأكيد كرد كه بسته ماندن گذرگاه هاي مرزي از سوي اسرائيل به مثابه قتل دسته جمعي مردم فلسطين و اعلام جنگ عليه آنان است. وي تأكيد كرد كه دولت متبوعش هرگز در قبال اين جنايات هولناك سكوت نمي كند و با تمام قوا از ملت فلسطين پاسداري خواهد كرد. اين هفته نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ايران با اظهار تأسف نسبت به فجايع صورت گرفته در غزه، از سازمان كنفرانس اسلامي خواستند راهكارهاي جدي براي خروج از اين وضعيت را به سرعت بررسي كند. اين در حالي است كه تظاهرات گسترده مردمي در غزه از مجامع بين المللي، سازمان ملل متحد، شوراي امنيت و كشورهاي عربي مي خواهند كه اقدام جدي براي مقابله با اين تجاوزات و نقض حقوق بشر انجام دهند. عمليات تروريستي اخير در نوار غزه تاكنون به شهادت 60 فلسطيني انجاميده است و نخست وزير مستعفي رژيم اسرائيل در نشست كابينه خود از فرماندهان نظامي ارتش خواسته است تا براي براندازي حكومت حماس در نوار غزه برنامه ريزي كنند. تصور كنيد اگر يك چنين تجاوز و محاصره اي براي يك گروه از شهروندان اسرائيلي، اروپائي و يا آمريكائي صورت مي گرفت، دولتمردان دنيا، مجامع و سازمان هاي بين المللي، و رسانه هاي جهاني چه عكس العملي از خود نشان مي دادند.
تجاوزات و جنايت هاي انساني و بين المللي در خلا صورت نمي گيرند. فاجعه هاي بزرگ بشري نتيجه ظلم و ستم، بي عدالتي، توطئه، سلطه گرائي، طمع و تبعيضات و قوم گرائي است. در دنياي مدرن، تبليغات دولتمردان و رسانه ها، بزرگترين ابزار و آلات كشمكش ها، تجاوزات، جنگ ها و كشتارها شده است. پنج ميليون نفر فلسطيني 60 سال است در اردوگاه ها در شرايط نامناسب زندگي مي كنند. در اين مدت هزاران نفر فلسطيني در كشور خود براثر تجاوزات صهيونيست ها كشته شده اند. پوشش رسانه هاي مسلط اروپائي و آمريكايي درباره مسئله فلسطين از آغاز تا امروز به قدري يك طرفه و يك جانبه بوده است، كه امروز از ديدگاه آنها فاجعه نوار غزه عادي و معمولي به نظر مي رسد. در اين چند هفته مطبوعات و راديو- تلويزيون و به طور كلي رسانه ها به قدري مست پيروزي باراك اوباما و نگران تنزل بورس نيويورك و ورشكستگي هاي مالي بودند، كه به سختي توانستند مصيبت هائي را كه به همنوعان خود در گوشه ديگر دنيا اتفاق مي افتد، گزارش دهند. هفته گذشته در حالي كه فاجعه نوار غزه در حال تكوين بود، «كنفرانس بين اديان» كه در آن اسرائيل نقش اساسي داشت، در نيويورك برگزار شد و درباره معنويات و تقريب اديان و مذاهب سخن گفتند! چطور شد كه اعضاي دول سكولار (غيرديني) كه معتقد به جدائي دين از سياست هستند براي اولين بار و به طور ناگهاني گفت وگوي بين اديان را در دستور كار خود قرار دادند؟ انگيزه آنها چه بود؟ چه كساني، چه قدرت هاي سياسي از اين گونه نشست هاي سران دول بهره برداري كرده و مشروعيت كسب مي كنند؟ چرا مسئله فلسطين، تراژدي نوار غزه و ده ها مصيبت ديگر بشري در اين نشست ها مطرح نمي شود؟ چرا باراك اوباما و رقيب انتخاباتي او در سخنراني ها و مصاحبه هاي خود از اسرائيل دفاع كرده و از رژيم صهيونيستي حمايت و پشتيباني كردند ولي از فلسطين و فلسطيني ها سخني به ميان نياوردند؟
محاصره نوار غزه و مردم آن، بايد حداقل دو واقعه و خاطره تاريخي را در مغز همه ما زنده كند: يكي محاصره برلين پس از پايان جنگ جهاني دوم توسط ارتش جماهير شوروي (سابق) و اقدام متفقين به ويژه آمريكا و انگليس و فرانسه در شكستن اين محاصره و رساندن آذوقه و مهمات به ساكنان آن شهرها توسط هواپيما و هلي كوپتر، و ديگري سكوت طولاني و بي اعتنايي آمريكا و اتحاديه اروپا به مدت نزديك به دو سال در واقعه محاصره شهر سارايوو در كشور مسلمان نشين بوسني-هرزگوين به دست متجاوزان صرب كه عاقبت به كشتار دسته جمعي مسلمانان آن سرزمين و جنايات هولناك ژنرال ها و رهبران ملي گراي صربستان انجاميد. در واقعه محاصره برلين، آمريكا و متفقين اقدامات خود را نمونه اي از سياست بشردوستانه غرب اعلام كردند در حالي كه در فاجعه بوسني- هرزگوين، آمريكا و اتحاديه اروپا عدم دخالت خود را در جلوگيري از نسل كشي، «مهم نبودن اينگونه زدوخوردها در سياست خارجي و منافع ملي» تلقي كردند.
تاريخ عبرت آموز است. ظلم و ستم هيچ وقت پايدار نبوده است. نزديك به 60 سال است كه از تقسيم و محاصره برلين مي گذرد. شوروي به عنوان يك ابرقدرت و اشغالگر برلين شرقي منهدم شده است. آمريكا و انگليس و فرانسه به عنوان اشغالگران برلين غربي نيز مدت ها است مجبور به ترك آن شهر شده و امروز پس از نيم قرن خود و آلمان و اتحاديه اروپا را در يك فاجعه ديگر كه بحران و ورشكستگي اقتصادي است فروبرده اند. يوگسلاوي سابق نيز كه صربستان نگين آن بود، متلاشي شده و رهبران آن كه زماني متفقين آمريكا و اتحاديه اروپا بودند به دادگاه هاي بين المللي كشيده شده و يا فراري و زنداني هستند.
امروز رژيم اسرائيل در بحراني ترين وضع تاريخ خود به سر مي برد و شيمون پرز يكي از سياستمداران و رهبران آن به گفته خود «نگران فروپاشي نظام اسرائيل» است.
پنجشنبه 30 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]