واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: عمليات مرواريد؛ صحنه حماسه آفرينيهاي خلبانان و دريادلان ارتش
يكي از فرماندهان ارتش جمهوري اسلامي ايران كه با استفاده از نبوغ نظامي، ابتكار عمل و تخصص خود، در بسياري از عملياتهاي دوران دفاع مقدس، همراه با ساير همرزمانش، حماسههاي ماندگاري را آفريد و براي هميشه در تاريخ كشورمان ماندگار شد، سرلشكر خلبان شهيد حسين خلعتبري است.
او درسال 1328 در منطقه بصل كوه شهرستان رامسر به دنيا آمد و در سال 1351 به دليل علاقه زياديكه به خلباني داشت، وارد دانشكدهخلباني نيروي هوايي ارتش شد. بعد از گذراندن دوره مقدماتي پرواز، براي گذراندن دوره پيشرفته به كشور آمريكا رفت و درآنجا با توجه به استعداد خوبي كه در يادگيري و هدايت هواپيما داشت، به عنوان دانشجوي ممتاز و خلبان ماهر در شليك موشك ماوريك شناخته شد. سپس با دريافت گواهينامه خلباني هواپيماي (اف 4) به ايران باز گشت و با شروع جنگ تحميلي رژيم عراق عليه كشورمان، به عنوان يكي از خلبانان و فرماندهان موفق و متخصص، در پايگاه ششم شكاري بوشهر به مقابله با دشمن متجاوز شتافت.
نبوغ نظامي و ابتكار عمل از جمله مفاهيمي است كه در معاني و موارد تعريف شدهاي به كار برده شده و مصاديق اين ويژگي انساني را فقط در افراد خاصي ميتوان مشاهده كرد. در يك تعريف، ابتكار عمل و خلاقيت و در قالب نظامي آن نبوغ نظامي، به عنوان كنجكاوي، اشتياق به كشف و آزمايش كردن، ارائه پاسخهاي نوين به موقعيتهاي پيش رو، حساسيت به مسائل و توجه به رفتار خلاق خود در نظر گرفته شده است. در تعريفهاي ديگر هم از هوش يك فرد به عنوان يكي از مشخصههاي نبوغ نظامي و ابتكار عمل نام برده شده كه البته هرچند هوش به تنهايي معادل نبوغ نظامي و ابتكار عمل نيست، اما غالباً افراد داراي اين مشخصه، آمادگي ذهني خوبي دارند تا در پي راهحلهاي جديد و خوب براي مسائل باشند. آنان از ابراز و ايجاد عقايد و مفاهيم جديد لذت ميبرند و همين ويژگيها، سرچشمه تفاوتهاي فرديشان با ديگران ميشود.
در روز هفتم آذر سال 1359 كه عمليات پيروزمندانه مرواريد توسط دليرمردان نيروي هوايي و دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران انجام شد و اسكلههاي البكر و الاميه عراق به كلي منهدم شد، در قسمتي از اين عمليات، ناوچههاي اوزاي عراقي جهت در امان ماندن از حمله خلبانان دلير نيروي هوايي، در كنار كشتيهاي تجاري پنهان ميشوند. در اين هنگام، شهيد خلعتبري كه بالاي سر ناوچههاي مذكور قرار داشته، از حمله به آنان خودداري ميكند و با بررسي اوضاع و كمي درنگ، متوجه ميشود كه يكي از آن ناوچهها به آرامي از بغل كشتي تجاري جدا شده و به سمت دهانه خور در حال حركت است. بلافاصله شهيد خلعتبري با شليك يك فروند موشك ماوريك، ناوچه اوزاي عراقي را به قعر آبهاي خليج فارس ميفرستد. در اينجا شهيد خلعتبري با توجه به هوش و ذكاوت خود، از حمله به ناوچه اوزاي عراقي درحالي كه در كنار كشتي تجاري پناه گرفته بوده خودداري ميكند و به اين ترتيب، بهانه به دست كشورهاي مغرض آن زمان كه ميخواستند ايران را محكوم به حمله به كشتيهاي تجاري كنند، نميدهد. در پايان همين عمليات است كه همرزمان شهيد خلعتبري به او لقب (حسين ماوريك) و شكارچي ناوهاي اوزا ميدهند.
همچنين از ديگر مشخصههاي نبوغ نظامي يك فرمانده، بررسي موقعيت و ظرفيت جنگ و اتخاذ تصميم مناسب است. به عبارت ديگر ابتكار عمل و نبوغ نظامي فرمانده با شرايط يكان در حالت آفند و پدافند، تك و پاتك، عقبنشيني و پيشروي، محاصره و... به طور نمايانتري جلوهگر ميشود، زيرا اين شرايط تعيينكننده تصميمات براي هر يكان هستند. چه بسا كه ابتكار عمل و نبوغ نظامي يك فرمانده، شرايط دشوار و بسيار سخت را با اتخاذ يك تصميم مناسب براي يكان به مناسبترين شرايط تبديل كرده است.
در ابتداي دوران جنگ تحميلي رژيم عراق عليه كشورمان كه دادگاهها و جلسات ظاهري مختلفي توسط سازمانهاي بينالمللي جهت خاتمه دادن به جنگ ايران و عراق تشكيل ميشد، شهيد خلعتبري به عنوان نماينده ويژه ايران در دادگاه بينالمللي لاهه حضور مييابد تا در برابر دولتمردان غربي و عربي،از حقوق كشورمان دفاع كند. او در آنجا با ابتكار عمل و نبوغ نظامي خود از حقوق ايران دفاع كرده و حقانيت ايران را ثابت ميكند و در ادامه،با وجود اينكه مدت مأموريت او در دادگاه لاهه، دو ماه بوده، همه وعدهها و برنامههاي سران كشورهاي آمريكا و انگليس را سرگرمي و وقت تلف كردن ميداند و ادامه امور را به كاردار ايران در سوئيس سپرده و پس از 15 روز به ايران باز ميگردد. در پاسخ به اين سؤال هم كه چرا تا پايان مأموريت در آنجا نمانده است، ميگويد: (نميتوانم شبها و روزها را در سوئيس با آرامش طي كنم درحالي كه جنگندههاي دشمن، آرامش را از هموطنانم گرفتهاند.) شهيد خلعتبري پس از بازگشت، پروازهاي جنگي خود را از سر مي گيرد و با توجه به مهارت خود، در اكثر عملياتها به عنوان فرمانده دسته پروازي به دفاع از ميهن خود ميپردازد. سرانجام با فرا رسيدن ايام تعطيلات عيد نوروز 1364، او در پايگاه ميماند و به زادگاهش نميرود و در جواب دوستانش هم كه ميگويند چرا به ديدن خانواده نميروي؟ ميگويد:
روز يكم فروردين ماه سال 1364، خلعتبري و ستوان محمدزاده به عنوان شيفت آلرت پايگاه سوم شكاري همدان هستند. ناگهان صداي آژير بلند ميشود و در پايگاه اعلام اسكرامبل (حالت آماده باش) ميشود.
شهيد خلعتبري به همراه كمك خود - ستوان عيسي محمدزاده- با يك فروند هواپيماي فانتوم دي با نام رمز سليمان 31 براي مقابله با هواپيماهاي دشمن به پرواز در ميآيد.
او در كردستان، در منطقه سقز با دو فروند ميگ 23 عراقي و يك فروند ميگ 25 عراقي درگير ميشود. سريعاً به سمت يكي از هواپيما ها گردش كرده و به پرواز ادامه ميدهد و در ارتفاع سي و پنج هزار پايي يكي از ميگهاي 23 را مورد هدف قرار ميدهد كه پس از برخورد موشك، ميگ منهدم ميشود. در همين حين از ايستگاههاي رادار زميني مرزي به اطلاع خلعتبري ميرسانند كه يك فروند ميگ 25 پي دي، در تعقيب آنها است. در اين نبرد كه حتي تعقيب و گريز آن هم نابرابر است، ميگ 25 اقدام به شليك يك تير موشك آر - 40 ميكند و موشك با فانتوم برخورد ميكند. ستوان محمدزاده موفق ميشود اجكت كند و به سختي از ناحيه دست راست آسيب ميبيند و توسط نيروهاي امداد و نجات نيروي هوايي نجات پيدا ميكند، ولي سرلشكر خلبان شهيد خلعتبري فرصت اجكت پيدا نميكند.
بدين شكل قهرمان جنگهاي دريايي براي هميشه خاموش ميشود و به معراج ابدي ميرود. بدن قطعه قطعه شدهاش را بعنوان سند افتخاري به اين امت هميشه بيدار تقديم ميكند. پيكر مطهر اين شهيد نامآور در ميان اندوه انبوه كثيري از مردم منطقه تشييع شد و طبق وصيت خودش در قله ميرزا كوچك خان (گلزار چهل شهيدان رامسر) به خاك سپرده شد تا آن گونه كه خود ميخواست، روحش نيز پاسدار مرز و بوم وطن اسلاميمان باشد.
در هنگام حيات و تا مدتي بعد از شهادت او، در مجلههاي جنگي آمريكا بارها از شهيد خلعتبري به عنوان يك نابغه جنگي و خلبان توانمند درهدايت هواپيماي اف 4، در پروازها و مانورهاي حساس نظامي و عملياتي نام برده شد.
همچنين نام او به عنوان يكي از شاگردان موفق وممتاز دانشگاه شپارد و تگزاس در فراگيري علوم خلباني اف 4 طي دوران آموزشش در مصاحبهها و گفتگوهاي اساتيد اين دانشگاه برده شده است.
در سال 2006 يكي از مجلات جنگي آمريكا ويژهنامهاي در مورد مهارتهاي پروازي و ابتكار عملها و خلاقيتهاي شهيد خلعتبري منتشر كرد.
بعد از شهادت او وقتي كه وصيت نامهاش قرائت شد، غيرت و دلاورياش برهمگان دوباره اثبات شد. در اين هنگام تمامي حاضرين متوجه اين موضوع شدند كه ايران يكي از فرزندان غيورش را از دست داده. در قسمتي از وصيت نامه اين شهيد بزرگوار مطلبي آمده كه همه وجود و مرام و مردانگي خلعتبري در آن پيداست:
چهارشنبه 29 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]