واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: آشنايي با انديشمندان جهان اسلام/ شيخ مرتضي آشتيانيآيتالله شيخ مرتضي آشتياني؛ از طلايهداران نهضت مشروطيت
گروه انديشه: آيتالله شيخ مرتضي آشتياني در جنبش مشروطهخواهي به جمع هواداران اصلاحات سياسي پيوست و در جريان نهضت مشروطه، عضو مجمع روحانيون يا همان مجلس شوراي مليون بود.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، 62 سال پيش در چنين روزي، 27 آبانماه سال 1325 آيتالله شيخ مرتضي آشتياني، معروف به آشتياني غروي، فرزند ارشد ميرزا حسن آشتياني (مبارز سرشناس جنبش تنباكو) از مشاهير علما و مجتهدان سده چهارده هجري دارفاني را وداع گفت.
وي درسال 1243 شمسي مطابق 1281 هـ.ق همزمان با روز درگذشت شيخ مرتضي انصاري، چشم به جهان گشود و به همين مناسبت پدرش كه از شاگردان شيخ بود، او را مرتضي نام نهاد. وي در جريان جنبش تنباكو در كنار پدرش فعاليت كرد و در مهاجرت علما به حرم حضرت عبدالعظيم آنها را همراهي كرد و در جريان كشف حجاب به همراه ديگر علماي شهر نامه خود را به رضاخان فرستاد كه در پي آن برخي از علماي مشهد دستگير شدند و قيام خونين مسجد گوهرشاد شكل گرفت.
آشتياني مقدمات و سطوح را نزد پدر و عالمان ديگر فرا گرفت. در سفر به مكه، همراه پدر به نجف رفت و دوره فقه و اصول را نزد ميرزا حبيبالله رشتي، ميرزا حسين نوري و ميرزا خليل و آخوند خراساني گذراند و به درجه اجتهاد نايل شد. شيخ آشتياني در اخلاق از شاگردان مرحوم شيخ محمد بهاري بود كه در فلسفه هم دستي داشت.
در سال 1317 قمري به تهران بازگشت و در مدرسه «خان مروي» به تدريس پرداخت. پس از پدر، متولي مسجد «خازنالملك» كه در آن زمان موقعيت سياسي ويژهاي داشت، شد. حضورش در تهران مصادف با انقلاب مشروطيت بود. آشتياني در واقعه مسجد شاه و حوادث مربوط به قضيه بانك روس و لغو امتياز آن، نقش مؤثري داشت.
در سال 1323 قمري دستور خرابي بانك روس كه در جهت منافع دولت روسيه فعاليت ميكرد و سياستهاي مغاير با اصول شرع اسلام داشت را صادر كرد كه عمارت مذكور را مردم ويران كردند. در آستانه جنبش مشروطهخواهي در ايران توجه وي به مسائل سياسي بيشتر شد و به جمع هواداران اصلاحات سياسي پيوست، به طوري كه پيش از صدور فرمان مشروطيت نامهاي به مظفرالدينشاه نوشت و در آن راجع به ناتواني رجال حكومتي براي رفع معضلات اجتماعي تذكر داد. در جريان نهضت مشروطه، عضو مجمع روحانيون يا همان مجلس شوراي مليون بود.
شيخ مرتضي و تني چند از رجال ديني و سياسي وقت، از جمله سيدمحمد طباطبايي، ملكالمتكلمين، سيدمحمدرضا مساوات و شيخ مهدي كاشي انجمني تشكيل دادند و شبها كنار هم جمع ميشدند و به گفتوگو و تحليل اوضاع سياسي و رويدادهاي فكري و فرهنگي ميپرداختند.
در پي وقوع جريان مسجد شاه با ديگر روحانيون معترض به شهر ري مهاجرت كرد و در حرم مطهر حضرت عبدالعظيم متحصن شد. اين امر موجب شد كه عينالدوله توليت مدرسه خان مروي و نيز امامت مسجد خازنالملك را كه هر دو در اختيار شيخ مرتضي بود، به امام جمعه و آخوند آملي كه ضد مشروطه بودند، واگذار كند.
پس از آن متحصنين به تهران بازگشتند و بر خواسته خود كه تأسيس عدالتخانه بود اصرار ورزيدند. در همين رابطه شيخ مرتضي با عينالدوله ملاقات كرد، اما توافقي حاصل نشد. بنابراين علماي تهران در سال 1324 قمري به همراهي شيخ مرتضي آشتياني به نشانه اعتراض به قم مهاجرت كردند.
شيخ مرتضي در سال 1340 قمري پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان و قبل از كودتاي سوم اسفند 1299 رضاخان، به مشهد رفت و در آنجا به تدريس پرداخت و اداره حوزه علميه را برعهده گرفت. در سال 1304 شمسي، پس از خلع احمدشاه از سلطنت توسط مجلس شوراي ملي و واگذاري آن به رضاخان سردارسپه، آشتياني ضمن ارسال تلگرافي به شاه خواستار توجه بيشتر وي به امور مسلمين و روحانيون شد.
در پس سفر رضاشاه به تركيه و تأثيرپذيري از اقدامات مصطفي كمال آتاتورك در مدرنيزه كردن تركيه، دستور كشف حجاب زنان و تغيير لباس مردان و استفاده از لباس متحدالشكل صادر شد. پس از تصويب اين قانون آشتياني تحت فشار حكومتي قرار گرفت تا از صدور جواز اجتهاد براي طلبهها اجتناب كند.
شيخ مرتضي به همراه 7 نفر ديگر از روحانيون مشهد، تلگرافي براي رضاشاه ارسال و درخواست توقف طرح كشف حجاب را كردند. اما پاسخ تلگراف، كشتار مردم بيدفاع در مسجد گوهرشاد مشهد بود. پس از اين جريان، آشتياني و تعدادي از مقامات سياسي و نظامي خراسان به مذاكره با شيخ محمدتقي بهلول، طليعهدار معترضان پرداخته و تقاضاي متفرق كردن جمعيت را كردند. فعالين اصلي واقعه مذكور مغضوب رضاشاه شدند كه براي هر يك مجازاتي تعيين شد.
آشتياني سال 1353 هـ.ق (1314 هـ.ش) به دنبال واقعه مسجد گوهرشاد به تهران فراخوانده شد و حدود 3 سال در شهر ري تحت نظر شهرباني قرار داشت و چند سالي در زاويه حرم حضرت عبدالعظيم مجاور شد. پس از سقوط رضاخان، در سال 1360 هـ.ق به عتبات رفت، دو سال در كربلا ماند و به تدريس پرداخت، ولي به دليل داشتن كسالت مجبور شد به ايران برگردد و در مشهد ماندگار شود.
سرانجام مرحوم آشتياني در 27 آبان 1325 شمسي، در 85 سالگي دار فاني را وداع گفت و در صحن مطهر امام رضا(ع) مدفون شد. شيخ مرتضي تأليفاتي نيز از خود به يادگار گذاشت كه از آن جمله كتابي در باب «اجاره» است. فرزندان ذكور شيخ مرتضي عبارتند از: آيتالله ميرزا محمود، ميرزا ابراهيم، استاد اسماعيل و ميرزا موسي كه همه از فرهيختگان عصر خود بودند.*
*منابع: مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران؛ پايگاه اطلاع رساني بصيرت.
دوشنبه 27 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]